روایت تلویزیون از "احسنالقصص"(1)
یوسف(ع) با 5/6 میلیارد تومان دوباره از قعر چاه به
قصر شاه ميرود
نظاره تولد و زندگی پرفرازونشیب حضرت یوسف(ع) از
قعرچاهی ظلمانی تا قصرشاهی بر مصر، تجربه شیرینی است.
ولو این كه فقط یك بازسازی از حوادث تاریخی 3300سال
پیش از این باشد در شهرك سینمایی انقلاب و دفاع مقدس.
این زندگی پراندرز در سریالی 40قسمتی و با هزینهای
5/6 میلیارد تومانی اكنون جلوی دوربین در حال شكلگیری
است.
این
بار حضرت یوسف (ع) به جای این كه در فدان كه یكی از
شهرهای بابل است به دنیا بیاید، در شهرك سینمایی
انقلاب و دفاع مقدس در جاده قم، در منطقهای ساكت و به
دور از هیاهو آن هم در تابستان 1383 متولد ميشود.
باید ساعت 10 شب در شهرك سینمایی انقلاب و دفاع مقدس
حاضر ميشدیم تا شاهد این اتفاق باشیم، چرا كه گروه به
خاطر هوای گرم تابستان شبها فیلمبرداری این مجموعه را
انجام ميدهند. سكوت جاده را در سیطره خود در آورده
است، صدای جنبندهای شنیده نميشود و تنها صدایی كه به
گوش ميرسد، صدای وزش باد و صدای لاستیك مینیبوسی است
كه با سرعت روی جاده خاكی كشیده ميشود و گروه
خبرنگاران را به سمت شهرك حمل ميكند، با وجود تاریكی
هوا تنها چیزی كه از شیشههای مینيبوس دیده ميشود،
نیزارهای كناره جاده است كه با وزش باد نت زیبایی را
مينوازند. از دور شهرك خودنمایی ميكند كه دو تانك
بادیگاردهای آن هستند. بدون مشكلی داخل شهرك ميشویم.
هنگامی كه پا به درون شهرك ميگذاریم با نگاه به
خاكریزها، خاطره یكی از فیلمها و سریالهای جنگی
زنده میشود. خاطرات خاكریزهایی كه با خون گلهای
پرپر شده رنگین شده است.
از حسینیه هنرمندان شهید میگذریم. در طرفی دیگر نوشته
است: «یا حسین، فرماندهی از آن توست.»
در راه ماشینهای سوخته و تانكهای از رده خارج مرتب
به چشم ميآید. كم كم به محل فیلمبرداری ميرسیم. از
دور دكور مجموعه به چشم ميخورد. اما رضا استادی، مدیر
روابط عمومی مجموعه از ما ميخواهد كه قبل از رفتن به
محل فیلمبرداری در ساختمانی به فاصله یك كیلومتر از
محل فیلمبرداری، پذیرایی شویم.
بعد از پذیرایی به سمت شهرك حركت ميكنیم، ولی تاریكی
شب اجازه نميدهد تا چند قدمی خودمان را ببینیم، حتی
بعضی از قسمتهای زمین گلی است. فقط نور پروژكتورها از
فاصله دور باعث شده كه نمای شهر فدان همانند فانوس
دریایی بدرخشد. به نزدیكی شهرك كه ميرسم آمبولانسی به
چشم ميخورد كه جلوی در شهرك قرار دارد، اما بیماری در
آن نیست.
ابتدا به سال 1260 ق م. شهر فدان ميرویم. همان فدان،
شهر آرامی كه در منطقه بینالنهرین، بابل و عراق كنونی
قرار دارد. همه چیز رنگ و بوی گذشته را ميدهد. اصلاً
به نظر نميرسید كه این محوطه مكانی در زمان حال است و
توسط افرادی در زمان حال ساخته شده و به این صورت در
آمده است.
به موقعه به این شهر ميرسیم، چرا كه حضرت یوسف چشم به
جهان گشوده است و به یمن قدوم او باران نازل ميشود و
قحطی از فدان رخت بربسته است. نگاهی به محوطه
مياندازم وسط میدان چاهی قرار دارد و اطراف خانه
یعقوب خانههای كوچك كاهگلی به چشم ميخورد كه روی سقف
خانهها به واسطه برگهای پهن استتار شده است. دیگهای
روی و مسی در جلوی خانهها به چشم ميخورد، دیگهایی
كه دیگر با وجود مایكروفر خبری از آنها نیست. سمت راست
خانه یعقوب محلی برای نگهداری بزها و گوسفندان است.
تعداد زیادی از مردم خیلی خوشحال هستند و با وجود
باران شدید جلوی منزل یعقوب ایستادهاند. ما هم
پشتسرشان ميایستیم و نظارهگر هستیم. در بین جمعیت
مشك آبی به چشم ميخورد كه به سه پایه چوبی آویزان
است، ولی كسی آن را نميزند. همه دستهای راست خود را
بالا گرفتهاند. عدهای هم مشعلهای آتش را در دست
دارند و یعقوب این جملات را بلند ميگوید، ما از
خدایان سرد و سنگی و دیگر خدایان زمینی بیزاری
ميجوییم و به خداوند یكتای آسمانی و فرستادگانش ایمان
ميآوریم و از فرامین او اطاعت ميكنیم و... مردم
همزمان با او تكرار ميكنند.
كات!
فرج الله سلحشورنیا، نكات لازم را به دستیار كارگردان
ميگوید و دستیار كارگردان با بلندگو دستی این نكات را
گوشزد ميكند كه مردم با هم در یك زمان دستهایشان را
بالا نبرند و حالت مردد خود را نشان دهند. از افكارم
خارج ميشوم. شهر فدان به حدی واقعی و قابل لمس است كه
در این چند دقیقه كه نظارهگر گروه بودم، احساس نكردم
این محوطه دكوری متعلق به زمان حال است و این مردمان،
انسانهای هم دوره ما هستند، حتی گریم بازیگران اصلی
به حدی باورپذیر است كه اصلاً تعلق آنان به دوره حال
محسوس نیست.
در گوشهای دیگر در بین جمعیت جمال شورجه، مشاور
كارگردان این گروه آرام تسبیح به دست ایستاده و نكاتی
كه در حین فیلمبرداری به ذهنش ميرسد به سلحشور
ميگوید.
چند نفر روی پشتبام خانه یعقوب و بقیه مردم هستند و
با شلنگهایی كه در دست دارند باران را برای صحنه
فراهم ميكنند، ولی از قرار رسول احدی، مدیر
فیلمبرداری چندان راضی نیست و مرتباً به عوامل پشت
صحنه ميگوید كه زاویه باران چندان مناسب نیست و تداخل
ایجاد ميكند. از طرف دیگر صدابرداری سر صحنه انجام
ميشود و گروه صدابردار این مجموعه در حالی كه در
گوشههای خانههای مردم با بومهایی در دست
ایستادهاند در كادر دوربین قرار ميگیرند و احدی،
مدیر فیلمبرداری این نكته را به بچههای گروه صدا تذكر
ميدهد. عدهای از ساكنان شهر به صحبتهای خود ادامه
ميدهند.
سلحشور: صلوات
آوای دستهجمعی صلوات و لحظهای بعد سكوت
بعد از چند دقیقه دستیار كارگردان افراد را جمع و جور
ميكند و هماهنگی لازم را به وجود ميآورد و با گفتن
صدا، دوربین، حركت از جانب سلحشور، ضبط مجدداً شروع
ميشود.
مدیر روابط عمومی مجموعه تلویزیونی حضرت یوسف(ع)
درباره برآورد این مجموعه ميگوید: كل هزینه این
مجموعه با برآوردی كه تهیهكننده و مدیر تولید انجام
داده است 5/6 میلیارد تومان خواهد بود.
رضا استادی همچنین ميگوید: از این هزینه 2 میلیارد و
500 میلیون تومان را صدا و سیما تقبل كرده و مابقی
هزینه از طریق اسپانسر و پیش فروش این مجموعه تامین
ميشود.
وی ميافزوید: دستاندركاران این مجموعه تاكنون در چند
بازار بینالمللی فیلم حضور پیدا كرده و این مجموعه
معرفی كردهاند كه كشورهای مالزی، آفریقای جنوبی،
تركیه و ... برای خرید آن ابراز تمایل كردهاند.
استادی ادامه ميدهد: حداقل مبلغی كه برای پیش فروش
این مجموعه به خریداران پیشنهاد شده، 500 هزار دلار
بوده است.
جمال شورجه، كارگردان فیلمها و مجموعههایی همچون
روزنه، عملیات كركوك، لبه تیغ، دایره سرخ، باشگاه سری،
الماس بنفش، عبور از خط سرخ، شبچراغ، پرده عشق و
...به عنوان مشاور كارگردان همكاری ميكند، درباره
زمان همكارياش با این مجموعه ميگوید: از زمان ساخت
دكور برای این سریال، یعنی از سال 82 در جریان این
مجموعه بودم.
وی درباره انگیزهاش برای همكاری این مجموعه گفت:
سریال اصحاب كهف، تجربه نسبتاً خوبی بود و همان تیم با
این گروه همكاری ميكنند و تنها بازیگران این مجموعه
تغییر كردند و از آن جایی كه این تیم خیلی همدل هستند،
علاقمند بودم كه با این گروه كار كنم.
شورجه گفت: فیلمنامه این مجموعه توسط سلحشور نوشته شده
و در زمان بازنویسی نكاتی را كه درست ميدیدم، اشاره
ميكردم.
وی در پاسخ به این سوال كه از داستان حضرت یوسف تا
كنون 16 اقتباس ساخته شده، آیا به این مجموعه نگاه نو
شده یا خیر، گفت: در سایر ادیان این فیلم به واسطه
برداشتهای مختلف ساخته شده است، ولی این سریال با
برداشت اسلامی كار ميشود و بحث معارف مطرح ميشود و
روزنههای تازهای ميشكفد و نكاتی مشخص ميشود كه تا
كنون پرداخت كمی نسبت به آن شده یا نشده است. در واقع
این مجموعه ميخواهد به زوایای پنهان بپردازد.
وی به انتخاب بازیگران اشاره كرد و گفت: در تمام امور
ما با آقای سلحشور مشاوره داریم، ولی قدر مسلم نظر
نهایی را ایشان ميدهند.
وی ميافزاید: از آن جایی كه صدابرداری سر صحنه انجام
ميشود، سعی كردیم از بازیگران تئاتر استفاده كنیم كه
صداهای رسا و خوبی دارند و به میزانسنها كاملاً آشنا
هستند.
شورجه به نقش بازیگر حضرت یوسف اشاره ميكند و
ميگوید: ایفاگر نقش حضرت یوسف كسی است كه تا به حال
جلوی دوربین نرفته است. البته ایشان از بین چند كاندید
انتخاب شدهاند.
گفتنی است كه جمال شورجه ميخواست نام این بازیگر را
فاش كند، ولی در لحظه آخر متوجه شد كه نباید نام او را
بگوید. بنابراین جملهاش را ناتمام گذاشت و گفت: اگر
آقای سلحشور صلاح بدانند خودشان عنوان ميكنند.