هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
99722
نام: عرفان
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/11/2012 6:50:46 PM
کاربر مهمان
  ای قلم سوز لرین ده اثر یوخ
آشنا دن منه بیر خبر یوخ
گلدی بو جمعه ده گشدي الله
فاطمه يوسفينن خبر يوخ
یا امام زمان خسته شدم از دلتنگی و فراقت!تو رو به این بارونی که داره میاد زودتر بیا!
99721
نام: دلشکسته
شهر: غریب
تاریخ: 12/11/2012 6:14:08 PM
کاربر مهمان
  سلام هستی جان از تنهایی ۰۰امیدوارم خودت و کوچولوت خوب باشین بزار داستانی برات بگم یه روز یه معلم به دو دانش آموزش دو تکه اشیا داد بهشون که دفن کنن و هیچکس اونا رو نبینه فردای اون روز که برگشتن دید یکیشون دفن کرد اون یکی نکرد ازش پرسید که چرا پنهانش نکردی گفت هرجا رفتم خدا با من بود و منو میدید ۰۰ میخوام اینو بهت بگم که توکلت بر خدا باشه با حرف مردم که نمیخوای زندگی کنی بزار بگن ۰۰۰خدا شاهده اگه خوب باشی وخوب زندگی کنی همون مردم ازت طرف داری میکنن ۰۰۰ به امید موفقیتت عزیز انشاء الله سربلند و پیروز باشی درپناه حق
99720
نام: فاطمه
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/11/2012 6:06:18 PM
کاربر مهمان
  سلام من 3سال است ک به یکی از بستگان دوستم دلبستم در طی این 3سال کاری نکردم ک او فکر کندمن از او خوشم می اید او هم نمیدان من او رادوست دارم و با عقلم عاشق اوشدم.اطرافیانم مرا تحریک میکنند که به او زنگ بزنم تا کمتر رنج عشق یک طرفه بودن عشق را بکشم.چکارکنم؟
99719
نام: امیرحسین
شهر: مشهد
تاریخ: 12/11/2012 5:52:02 PM
کاربر مهمان
  سید به نظرت ما چقدر منتظریم؟
منتظر واقعی کسیه که در عملش هم امام زمانی باشه نه این که شب بره هیئت بگه آقا بیا بعد فرداش با همون زبون غیبت کنه یا تهمت بزنه.
یاصاحب الزمان ادرکنی ولاتهلکنی
99718
نام: دلشکسته
شهر: غریب
تاریخ: 12/11/2012 5:44:13 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستان امیدوارم حالتون خوب باشه و سلام من به برادربزرگوار(دیگه میخوام اسم ببرم میترسم) خروش گرامی، زینب سلامات عزیز ، آرزوی عزیز، مهناز از تنهایی ( خوبی عزیز امیدوارم شیطان و شکست دادی و خودتو پیدا کردی ) و همچنین به همه حرف دلی ها آخه یکی دوتا نیستین که انشاء الله به کوری چشم حسود بیشتر هم میشین ۰۰۰به امید موفقیت همتون ۰۰التماس دعا
اینو هم بخونید یه کم شاد بشید سرتونو درد آوردم
بهلول و کتاب فلسفه
آورده‌اند که روزی بهلول به مسجد رفت چون روز عید بود جمع کثیری آمده بودند بهلول خواست وارد غرفه
شود دید دم در کفش‌های فراوانی است و چون قبلآ کفش او را دزدیده بودند ترسید مانند دفعات پیش کفش او را
ببرند یا با کفش‌ها عوض شود از این سبب کفش‌ها را در دستمالی پیچید و زیر لباده پنهان نمود و چون وارد غرفه
شد و به گوشه نشست ، شخصی که نزدیک او نشسته بود برآمدگی زیر بغل و دستمال پیچیده شده را دید
و به بهلول گفت :
گمان می‌کنم کتاب ذیقیمتی زیر بغل دارید می‌توانید بگویید چه کتابی است ؟
بهلول جواب داد : فلسفه است.
آن مرد گفت از کدام کتاب فروشی خریده‌اید ؟
بهلول گفت از کفاشی خریده‌ام !
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
بهلول و صاحب حساب
آورده اند که بهلول به بصره رفت و چون در آن شهر آشنایی نداشت برای مدت کمی اطاقی اجاره نمود ولی آن اطاق
از بس کهنه ساز و مخروبه بود به محض وزش باد یا بارانی تیرهایش صدا میکرد بهلول پیش صاحب خانه رفته و
گفت اطاقی که به من داده اید بی اندازه خطرناک است زیر به محض وزش مختصر بادی صدا از سقف دیوارش شنیده
میشود.
صاحب خانه که مرد شوخی بود در جواب بهلول گفت عیبی ندارد البته می دانید که تمام موجودات به موقع حمد و تسبیح
خدای را می گویند و این صدای تسبیح و حمد اطاق است .
بهلول گفت :
صحیح است ولی چون تسبیح و تحلیل موجودات به سجده منجر میشود من از ترس سجده اطاق خواستم زودتر فکری
بنمایم .
99717
نام: مهدی
شهر: مشهد
تاریخ: 12/11/2012 5:33:12 PM
کاربر مهمان
  فقط.برای ظهورش دعا کنید.ازهمین امروز روزی یک بار دعای فرج را بخوانیم.اللهم عجل لولیک الفرج
99716
نام: سارا
شهر: ...
تاریخ: 12/11/2012 4:54:08 PM
کاربر مهمان
  چندوقته دلم گرفته.دوس دارم با یکی درددل کنم.ولی هیچکس نیست.شایدم بایدبگم کسی نیست که محرم خودم بدونمش...از امام زمان میخوام کمکم کنن که هرچی صلاحمه اتفاق بیافته.
99715
نام: رحیمه
شهر: معصومه جان
تاریخ: 12/11/2012 4:41:00 PM
کاربر مهمان
  سیدجان سلام ،دلم می خواد با صدای بلند فریاد بزنم و بگم خدایا به خاطر این لطف بزرگی که در حقم کردی ازت ممنونم و شکرگزارت هستم ،
سیدعزیزم بعدازآرامشی که خدا بهم عنایت کرد دیگه گله ای ندارم از اونایی که میتونستن برام کاری بکنن ولی نکردن،از خدا می خوام همه مارو به بزرگی خودش ببخشه، خدا میدونه چقدر دلم براتون تنگ میشه،
خیلی دوستتون دارم.
99714
نام: مریم
شهر: اردبیل
تاریخ: 12/11/2012 4:22:04 PM
کاربر مهمان
  میخوام برام استحاره بگیرین
99713
نام: هستی
شهر: بی وفایی
تاریخ: 12/11/2012 3:48:51 PM
کاربر مهمان
  سلام به دلشکسته اشهرغریب وسیف اله از شهرقدس،حرفاتون خیلی بهم امید داد ممنونم که درد ودلم را خواندید وراهنماییم کردید.می خوام همون راهی که بهم گفتیدا انجام بدم فقط واسم دعا کنید...
دعا کنید خدا صدام را بشنوه وبهم جواب بده،التماس دعا.
<<ابتدا <قبلی 9978 9977 9976 9975 9974 9973 9972 9971 9970 9969 9968 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9973&mode=print