هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
99502
نام: امیدوار به رحمت خدا
شهر: همدان
تاریخ: 12/8/2012 7:48:18 PM
کاربر مهمان
  به نامت ...
سلام بر جامانده بزرگوار ممنون از لطفتون
اقا شهاب لطف کنید یک جزبرایه من کناربزارید...
بچه ها خیلی التماس دعا دارم خیلی
99501
نام: سفیر
شهر: پشت دریاها
تاریخ: 12/8/2012 7:45:59 PM
کاربر مهمان
  آفرینش آدم:
سپس خداوند مقدارى خاک از قسمتهاى سخت و نرم زمین،و خاکهاى مستعد،شیرین‏و شوره زار آن گرد آورد و آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد،و با رطوبت آن رابهم آمیخت تا به صورت موجودى چسبناک درآمد،و از آن صورتى داراى اعضاء و جوارح‏پیوستگیها،و گسستگیها آفرید،آن را جامد کرد تا محکم شود و صاف و محکم و خشک ساخت‏تا وقتى معلوم و سرانجامى معین.و آنگاه از روح خود در او دمید،پس به صورت انسانى‏داراى نیروى عقل که وى را به تکاپو مى‏اندازد در آمد،و داراى افکارى که به وسیله آن درموجودات تصرف نماید.به او جوارحى بخشید که به خدمتش پردازد و ابزارى عنایت کرد که‏وى را به حرکت آورد،نیروى اندیشه،به او بخشید که حق را از باطل بشناسد،و همچنین‏ذائقه،شامه و وسیله تشخیص رنگها و اجناس مختلف در اختیار او قرار داد،او را معجونى ازرنگهاى گوناگون و مواد موافق و نیروهاى متضاد و اخلاط مختلف:حرارت،برودت،رطوبت،و یبوست و ناراحتى و شادمانى ساخت.سپس خداوند از فرشتگان خواست که ودیعه‏الهى و عمل به پیمانى را که با او داشتند،در مورد سجود در برابر آدم و خضوع به عنوان‏بزرگداشت او،اداء نمایند آنجا که فرموده است:
«براى آدم سجده کنید!پس آنها همه سجده کردند،مگر ابلیس!»(بقره-34.)
99500
نام: نسرین
شهر: تهران
تاریخ: 12/8/2012 7:10:19 PM
کاربر مهمان
  سلام آقا محمد از تهران.من خیلی کوچک تر از اینم که بخوام نظر بدم ولی دلم میخواد به عنوان یه خواهر راهنمایی کنم شمارو.
اگه از همه علما بپرسین همشون میگن بهتون که تو امر ازدواج استخاره صحیح نیست و جواب استخارتون چه خوب باشه چه بد جواب استخاره در امر ازدواج صحیح نیست.من یه منبع قابل اعتماد به شما معرفی میکنم که جوابشون صددرصد درست است.امیدوارم که درست ترن تصمیمو بگیرین.
شماره تماس دفتر آقای خامنه ایی:
۶۴۴۱۲۰۰۰
99499
نام: دختربدبخت
شهر: بوشهر
تاریخ: 12/8/2012 7:00:15 PM
کاربر مهمان
  ای خدا جون کمک کن من کسی روبه جزتوندارم پس کمک کن بابام فردا برگرده ای خدا جون کمک کن.امام حسین تو که هم حسین خوب ها هستی هم بدها پس به من بد هم کمک کن فردا بابام برگرده.واسم دعا کنید
99498
نام: بن بست
شهر: تهران
تاریخ: 12/8/2012 6:54:37 PM
کاربر مهمان
  ممنون از ایمیلت خیلی جالب بود واسم وخیلی زیبا ..خوبیییی؟
چه همراهی چه همکلامی خیلی متوجه منظورت نشدم
نمیدونم چرا احساس میکنم داری بهم ترحم میکنی درسته که خیلی خیلی بدم ولی ............
از مردن میترسم ولی ارزوی مرگ دارم بیزارم از ادمای اطرافم ...همشون دروغگوهای حرفه ای هستند
دلم میخواد دنیا تموم بشه
راستی نگفتی از این بچه خیلی مثبت هاییییی؟
نمیدونم چرا ارووووووووووووووووم میشم وقتی مینویسم واستون........
99497
نام: خاک پای مولا
شهر: بوستان مهدی
تاریخ: 12/8/2012 6:27:10 PM
کاربر مهمان
  "یاحق"
السلام علی المهدی"عج" و علی آبائه
سلام بر اهالی مهربان حرف دل
سلام آقا شهاب محترم از امید به رحمت خدا
از لطف و محبت شما سپاسگزارم. انشاالله خدا توفیق خدمت به بندگان صالح و شایسته اش رو به هممون عطا کنه.
علی یارتون برادرم.
به حق می سپارمتان.
.:التماس دعا:.یا علی
99496
نام: اکرم
شهر: ورزنه
تاریخ: 12/8/2012 5:58:59 PM
کاربر مهمان
  خدایا نمی گویم که دست هایم را بگیر سال هاست که گرفته ای رهایش نکن
99495
نام: زينب سلامات
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/8/2012 5:58:25 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه حرف دليها (سلام خدمت جامانده از راه خدا از تهران متنت فوق العاده بود گريم گرفت الهي هيچكس بي پدر و مادر نباشه من الان 10 روزه مادرم نديدم انقد دلم براش تنگه كه نميتونم بگم چون منو اون رابطه نزديكي با هم داريم حتي اگه دلم گرفته ولي با وجودش احساس راحتي بم دست ميده )(سلام خدمت فاطمه از قاين خدا رو شكر شما و خونوادت سالم هستيد)
(سلام خدمت دلشسكته از غريبم خوشحال شدم كه برگشتي به جمع ما قضيه نامزادت كه گفتي بنظرم فراموش كن ميدونم كلن نميشه فراموش كرد ولي تا حدي از ذهنت محوش كن تا بتوني به ايندت فكر كني راستي اين چند متن كه گذاشتي جالب بودن منتظر پياماي بعديت هستم)


(سلام خدمت ياس از تهران انشاالله مشكلت حل بشه همينكه خواب اين شهيد ديدي علامت خوبي هس براش دو ركعت نماز بخون و يه جزء قران انتخاب كن و بخون ببخش اينا رو بشما گفتم)


(سلام خدمت نوري از تهران چه خوب يه روحاني به جمع ما اضافه شد انشاالله از مطالب خوب شما بهره ببرم )
(سلام خدمت ارزو از اميد خوبي؟ نميدونم شما برگشتي يا همسر گراميت هس؟) (سلام خدمت اقا شهاب اميد به رحمت خدا گرامي ميخواستم از شما يه خواهش داشته باشم اميدوارم خواهشم غير معقول و سخت نباشه اگه برا شما امكانش هس ذكر روزهاي هفته هر روز كه مخصوص ان روز بذار يه دنيا ممنون هستم تا هر كي دوست داره بخونه اگه براتون مشكله من ميذارمش)
99494
نام: -
شهر: -
تاریخ: 12/8/2012 5:54:55 PM
کاربر مهمان
  به نام او نبخشیدین نه ولی من امیدمو از دست نمیدم هرگز منتظرتونم منتظر
99493
نام: تائب
شهر: کربلا
تاریخ: 12/8/2012 4:45:38 PM
کاربر مهمان
  لبخندش حسین را بیچاره کرده بود. وقتی می خندید انگار می خواست دل آدم را آب کند. مولود رجب خانه حسین یک علی در قاب کوچک بود. طرح چشمها و نگاهش و گره ابروان هنگام گریستنش اهل خانه را تا حیدر می برد.
ماهی بیرون از آب جان دست و پا زدن هم نداشت. لب هایش جان تلذی کردن هم نداشت. گلوی نازکش جان صدای فریادی را هم از دست داده بود. و پدر چاره ای نداشت جز به میدان بردن او. نگاهش دشمن را بیچاره کرده بود. و حرف های پدر روضه خوانی زنده ای بود که همه را گریاند حتی دشمن را. همه منقلب بودند، حتی تیرها. حرمله دست برد و از بین تیرها سه شعبه اش را انتخاب کرد. دشت را سکوتی مرگبار فرا گرفت. چشم های نیمه بازش آسمان را بیچاره کرده بود. عبایش را کنار زد.با یک دست شروع به کنار زدن خاکها کرد. خیلی زمان نبرد. این جثه کوچک که همه اش در دست جا میشد مگر چقدر از خاک را اشغال می کرد. آرام بدن را در خاک گذاشت و سر را کنار بدن چید! کارش تمام شده بود. قبل از خاک ریختن برای بار آخر به چهره اش نگاه کرد. لبخندش حسین را بیچاره کرده بود...
<<ابتدا <قبلی 9956 9955 9954 9953 9952 9951 9950 9949 9948 9947 9946 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9951&mode=print