هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
99052
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 12/2/2012 3:23:20 PM
کاربر مهمان
  سلام.خدمت دوست عزیز و گرامی حرف دل مسافر عزیز.
من در حدی نیستم که بخوام نظر درستی بدم. اما جواب سوال اولتون رو باید بگم اسلام دین احساسه. از زمانی که آدم و حوا آفریده شدن تا به حال همه چی بر پایه احساس متقابل بوده چه احساس بنده به بنده چه خدا به بنده و بالعکس که والاترین نوع احساسه.
و جواب سوال دومتون که عزاداری هامون پربارتره چون ما تو اسلام عزای اولاد پیغمبر رو ارجح بر همه عزاها می دونیم.و طبق روایات و احادیثی هم که داریم گریه بر امام حسین (ع) بسیار سفارش شده اما جواب دقیق تر این سوالتون رو می تونید در سایت www.nahad.ir پیدا کنید.
سومین موردتون عشق در فیلم های غربی نشان از فساد و دور از جون مردهای عزیز و مسلمان مخصوصا ایرانی بی غیرتی مردان غربیه. البته فیلم های ایرانی هم کم از جامعه غربی نداره و متاسفانه روز به روز اوضاع سینما و تلویزیون ما بدتر میشه. حیفه واقعا کاش بجای این همه فیلم مبتذل و پخش عکس های بازیگران ... ایرانی در همه جا کمی از دفاع مقدس و جنگ و شهدا فیلم داشتیم تا همه بدونیم که چه جوونهایی بخاطر ما رفتند تا ما زنای ایرانی مثه زنای غربی مورد تهاجم و تعرض قرار نگیریم.
و اما چهارمین مورد علت افسردگی جامعه امروزی پیروی بی چون و چرا از غربه.چون ثابت شده فساد و تباهی و بی دینی و دوری از خدا باعث افسردگی میشه و راه درمان افسردگی ارتباط نزدیک با خدا از طریق نماز و قرائت قرآنه.فقط همین و بس.
99051
نام: داود
شهر: شیروان
تاریخ: 12/2/2012 3:12:11 PM
کاربر مهمان
  خیلی دلم گرفته...
اینو خیلی وقته به خدا هم گفتم ولی جوابمو نداده...
نمیدونم چیکار کنم، از آیندم ناامیدم، نمیدونم چرا خدا هم ازم روشو برگردونده، همیشه قصدم خیر بوده ولی به شر تبدیل شده. میخوام یه کاری واسه خودم دست و پا کنم ولی هیچکی حمایتم نمیکنه حتی خدا.
یکی هست بگه چیکار کنم؟اومدم اینجا استخاره گرفتم ولی جوابش اومد که انجامش نده...
تورو خدا کمکم کنید، یه چیزی بهم نشون بدین تا شاید یه ذره به زندگی امیدوار شم. یکی اینجا هست که به خدا نزدیک باشه؟ شاید بتونه کمکم کنه.......
99050
نام: غریب امام هادی ع
شهر: زاهدان
تاریخ: 12/2/2012 3:11:51 PM
کاربر مهمان
  سلام همه هم دلها
**من فعلا دیر به سایت میام چون واقعا گرفتارم درسام هست مریضم که هستم بدتر
****سلام زینب سلامات حالتون چطوره بهترید ان شاالله?*****بچه هادعام گنید مشکلات جای خودشو به شادیهای ناتمام شدنی بده
99049
نام: نرگس
شهر: کرج
تاریخ: 12/2/2012 2:48:42 PM
کاربر مهمان
  هوالستار***
***(مسافر اسلام گرامی ادامه مطلب...
قرآن كريم زن وشوهر را درخانواده به ‹‹‌ لباس ›› يكديگر شبيه مي كند و مي گويد : ‹‹ هن لباس لكم و انتم لباس لهن ›› زنانتان لباس شمايند وشمالباس زنانتان ›› ( سوره بقره آيه 187) زن ، لباس شوهر وشوهرلباس زن است . اگر دراين تشبيه دفت كنيم آن رافوق العاده زيبا و پرمعني خواهيم يافت . درآيه شريفه فوق ، گذشته ازمعناي ظاهري آن ، اشاره به ظاهر و باطن وجود عالمي ما دارد .
اين دوجلوه ازيكديگرجدا نيست ، بلكه به عنوان ظاهر و باطن يكديگرند .
ظاهر همواره بايد درحجاب باشد تاباطن جلوه حقيقي خود راحفظ نمايد .و فقط بر اهل حقيقت جلوه نمايد . ازاين رو خداوند سبحان درقرآن كريم زن را نسبت به مرد ومرد را نسبت به زن لباس برتن يكديگر دانسته ودراين آيه آنچه جالب است اين است كه ابتدا زن را لباس برمرد مي داند ونشان از اين است كه حجاب زنان ومردان درفرهنگ اسلامي نه براي كتمان حقيقت ، بلكه براي گذشت از ظاهر وسير به حقيقت وباطن است . لباس ازهمه چيز به تن انسان نزديكتراست و محروم تر ، و آنگاه همين لباس درعين نزديكي به تن ، تن را از ديگران مي پوشاند ودورمي سازد.
زن و شوهر نيز نسبت به يكديگر چنين اند .و درعين حال هريك از آن دوموجب حفظ عفت ديگري است ، همان طور كه لباس، انسان را از برهنگي و بي عفتي حفظ مي كند .علاوه براين ، به همان ترتيب كه لباس هركس مايه وقار و آراستگي اوست، همسر نيز مايه وقار و آراستگي فرد درزندگي اجتماعي است و از شكل و نوع لباس پوشيدن افراد مي توان به بسياري از جنبه هاي شخصيت آنان پي برد.
99048
نام: نرگس
شهر: کرج
تاریخ: 12/2/2012 2:24:51 PM
کاربر مهمان
  هوالجمیل***
***خدمت مسافر اسلام گرامی با عرض سلام و ارادت، مورد یک ؛
اين همه تنوع و تفنن كه درلباس و آرايش زن غربي و غربزده ديده مي شود ، دقيقا نشانه آن است كه زن درجامعه غربي به صورت جدي وا رد اجتماع نشده ، بلكه به عنوان يك شيء لوكس وزينتي كه همواره جاي آن درحاشيه كارهاي جدي است به جامعه دعوت شده است .
آنجا كه مسأله كارجدي درميان نيست، تفنن ، تجمل و خودنمايي جلوه گر است و هركس درانديشه سرووضع خويش مي باشد وآنجا كه صحبت از كار و توليد است زنان ومردان ساده تر و بي پيرايه ترند .بنابراين جامعه هرچه جدي تر باشد ، زن نيز پوشيده تر و بي تجمل و آراييش است و نكته بسيار ظريف و اساسي كه وجود دارد اين است كه مسأله جنسيت ،پوشيدگي ، برهنگي و ضوابط حاكم برآن رانبايد يكسره از لحاظ مصالح زندگي اجتماعي فرد بررسي كرد و نبايد فقط به دنياي بيرون و جامعه پيرامون آدمي انديشيد ، بلكه بايد به اهميت احساس ‹‹ شرم ›› به عنوان يك خصلت ذاتي و دروني نيز توجه كرد . شرم يكي از صفات مخصوص انسان است و انسان تنها موجودي است كه اصرار دارد دستكم بعضي از اندامهاي خود را بپوشاند . اگر سخن گفتن ، منطق داشتن ووجدان داشتن كه از جمله تفاوتهاي انسان باحيوانات است و براي انسان ‹‹ كمال ›› محسوب مي شود وبه ارزش مي بخشد ، چرا ‹‹ احساس شرم ›› و گريز از برهنگي كه آن نيز خاص انسان است ، كمال محسوب نشود ؟ (ادامه دارد)
99047
نام: ارمیتا
شهر: ..
تاریخ: 12/2/2012 1:35:41 PM
کاربر مهمان
  با خدا درد دل میکردم:
خدا جون
من نه نوح هستم . نه یعقوب .نه ایوب داشتم دنبال واژه میگشتم (میخواستم بگم که صبر ندارم)که به دلم افتاد امت محمدم( ص ).

99046
نام: مسافر شهرغریب
شهر: استان آذربایجان غربی
تاریخ: 12/2/2012 1:35:05 PM
کاربر مهمان
  سلام وعرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری سید وسالار شهیدان آقا اباعبدالله(ع) از شما میخوام که به حرفای دلم گوش بدید وراهنمایی ام کنید.
مدتهاست که از پسری خوشم میومد تصمیم گرفتم بهش زنگ بزنم وابراز علاقه کنم واینکارو کردم وحالا فهمیدم که او یکی دیگری را دوست دارداز طرفی هم او متوجه شده است که من چه کسی هستم الان از لحاظ روحی خیلی بهم خورده ام میخوام خودمو بکشم نه از اینکه او یکی را دوست دارد بلکه از اینکه او فهمیده است من چه کسی هستم خیلی ناراحت وعصبیم آواره وسرگردان ام. میترسم باهاش روبرو شم نمیدان چکار کنم لطفا شما راهنماییم کنید.
99045
نام: الهام
شهر: یزد
تاریخ: 12/2/2012 1:29:07 PM
کاربر مهمان
  آمد وقلب مرا دزدید ورفت/بیقراری های من را دید ورفت/
او گمان می کرد که من دیوانه ام/برمن واحساس من خندید ورفت/
غنچه های عشق راازخاک جان/با تمام بی وفایی چید و رفت/
دل به اوبستم ولی افسوس او/حال وروزم را کمی فهمید ورفت/
باورم شدرفتنش اماعجیب/بعد ازاو ایمان من لرزید ورفت/
خواستم برگردم وعاشق شوم/عشق هم دیگر زمن ترسید ورفت.../
سلام به همه بچه های حرف دل!دلم برای همتون تنگ شده بود.
آخه من اصلا کامپیوتر ندارم هفته ای دو روز سر کار هستم ودر این دو روز می تونم به این صفحه دسترسی داشته باشم. معصومه عزیز از تهران آره رفتم مشهد خداراشکر تونستم بابام را هم ببرم اماشاید کسی باور نکنه همون روزی که بلیط داشتیم بابام دوباره بستری شد دلم بد جوری شکست نذر کردم اگه بابام بهتر شد وتونستیم بریم مشهد توی حرم امام رضا 40بار سوره یس رابخونم خدا بی جوابم نگذاشت وبه برکت امام رضا بابام بهتر شد. ترسان لرزان راهی مشهد شدیم نذرم را ادا کردم. 100هزار تومان هم قبلا نذر امام رضا کرده بودم پول را دست دخترم دادم وبه طرف ضریح راه افتادم مردم برایم راه را باز کردند تا دخترم پول را داخل ضریع بیاندازد. از همه ی کسانی که برام دعا کردند ممنونم یادمه اون روزهایی که تازه عزیزم را ازدست داده بودم هیچ دسترسی نداشتم که با کسی درددل کنم ازخانواده ام دور بودم من فقط وفقط یه سررسید داشتم یه سررسید که حرفام را توی اون می نوشتم
البته من همیشه عادت داشتم برای او بنویسم حتی آن زمان که بود به هر مناسبتی برایش می نوشتم و این سررسید محرم اسرار من بود اما غافل از اینکه اونا حتی دفترم را هم چک می کردند و می گفتند چرا الهام تودفترش چنین وچنان نوشته وآن زمان بود که برادرم گفت با کودومتون باید درد دل می کرد؟وفتی حتی اجازه نمی دهید عقده هاش را روی کاغذ خالی کند تلفن داشتم دور وبرم پر از آدم بود اما اینقدر تنها بودم من حتی جرات نداشتم با کسی حرف بزنم انگار همه از من فرار می کردند یا شاید من از ترس ازهمه فرار می کردم حتی اگر کسی برای تسلیت برایم زنگ می زد جرات گریه کردن و حرف زدن نداشتم چه کسی می فهمد وسعت تنایی من تا کجا بود؟
همان زمان بود که انگشتر دستم را نذر امامزاده ای کردم که همیشه باشوهرم وقتی دلمان می گرفت به آنجا می رفتیم و 40 تا دعای سمات نذر کردم که حداقل مهدیس قشنگم را از من نگیرند کسایی که فیلم ستایش را دیده باشند شاید گوشه ای از زندگی مرا دیده اند آری انگار فرزندم نوه حشمت فردوس بود.
آرزو از شهر امید من هم خوشحالم که خبر سلامتی خود را از طریق همسرتان اطلاع دادید و امید وارم هر چه زودتر بهبودی کامل پیدا کنید خدا همسرتان را برایتان نگه دارد تا همیشه تکیه گاهتان باشد بچه ها ببخشید که نتوانستم جواب همه تان را بدهم از اینکه به من لطف داشتید و به یادم بودید ممنونم.
99044
نام: حمید
شهر: شیراز
تاریخ: 12/2/2012 12:53:02 PM
کاربر مهمان
  با درود خدمت همه حرف دلی ها

به حق همین ماه عزیز برام دعا کنید هر کسی این کامنت منو میبنه تو رو خدا برام دعا کنه خیلی گرفتاری دارم خدایا خودت کمکم کن خدایا من فقط تو رو دارم
99043
نام: عبدالله نادم
شهر: امید
تاریخ: 12/2/2012 12:25:41 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت زهرا5555 *** میشود به استناد آنکه وقتی توبه ای انجام میدهیم و یا شب قدری را درک میکنیم . و یا اعمالی که حکم شرع است انجام میدهیم و بیان میشود پس از همچون طفل تازه متولد شده ایم . و فارغ از هر گناهی . دیگر از فکر و ذکر گناهان قبلی خود داری کنیم. و هیچ گاه نباید به جزء خداوند اقراری بر خطائی داشته باشیم. انشاءالله که توبه شما قبول شده است . و شما فاقد هر خطائی بودهاید. موفق باشید. زندگی را به خاطر خطاهای گذشته و بیان آن خراب نکنید و فقط به فکر جبران آن با انجام واجبات و ترک محرمات باشیم.
<<ابتدا <قبلی 9911 9910 9909 9908 9907 9906 9905 9904 9903 9902 9901 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9906&mode=print