هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
98942
نام: مهتاب
شهر: یه گوشه ی این دنیای بی رحم
تاریخ: 11/30/2012 6:05:49 PM
کاربر مهمان
  آقا مسلم و تنها جان امیدوارم مشکلاتتون حل بشه....آقامسلم حرفاتون خیلی روم تاثیر گذاشت...جوری که گریم در اومد..امیدوارم موفق باشید...خدا صداتون میشنوه...حتی اگه داد نزنی....تنها امیدوارم یه همدم پیدا کنی تا همیشه بتونی باهاش درد و دل کنی...ایشاالله.....برام دعا کنین تا منم به آرزوم برسم...دلم بد جوری شکسته...هرشب گریه میکنم و از خدا یه چیز می خوام...امیدوارم زودتر بهم بده.......وگرنه ممکنه دیر بشه....
98941
نام: بن بست
شهر: تهران
تاریخ: 11/30/2012 6:03:21 PM
کاربر مهمان
  سلام سلام سلام

واقعا ممنونم

ولی چطور میشه ادمی که هر خلافی ازش سر زده و از درجه حیوانی به

درجه انسانی رسوند...

غم تنهایی داره داغون و داغون ترم میکنه

سفیر ....

یه ادرس بهتر بده دوست دارم نوشته هاتو دریابم نهج البلاغه رو میگم

باید جالب باشه ولی قول بده واسم دعا هم کنی تا ..................
98940
نام: مصطفی
شهر: مشهد
تاریخ: 11/30/2012 5:52:45 PM
کاربر مهمان
  چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی
چه اشکها كه در گلو رسوب شد نیامدی
98939
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 11/30/2012 4:54:10 PM
کاربر مهمان
  سلام بر خواهر خوبم تنین خانم از تهران. براتون نوشتم حتما مطالب رو با دقت نخوندی. گفتم امتحان های میان ترم دانشگاه از امتحان های دبیرستان راحت تره فقط باید خیلی خوب از رو جزوه بخونی و به خدا توکل کنی تقلب هم نکنی بهتره لااقل نمره ای که میگیری واسه خودته. حالا نه که من مثلا خیلی بچه مثبتمااااا نه منم گاهی...مثلا ریاضی بدون تقلب از 20 نمره 2 میشم جدی گفتم نخند بهم.خب چیه استعداد ندارم.این امتحانا تجربه ای میشه واسه امتحانای بزرگتر.نباید که بترسی ایشالله از پس همه ی امتحانای زندگیت با موفقیت بر بیای فقط باید محکم باشی...*خدایاکاش سختی این امتحان من به اندازه سختی امتحان ریاضی بود و فقط یه راه واسه تقلب بود...دلم واسه شوخی های مسخره ت تنگ شده کاش اون اعلامیه هم یه شوخی بود...کاش یه امید واسه برگشتنت بود آه ه ه ه ه...
98938
نام: فاطمه
شهر: تبریز
تاریخ: 11/30/2012 3:43:46 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه اهل دلها سلام تنین جان میبینم توهم مثل من استرس امتحانات دانشگاه رو داری زیاد نگران نباش بخدا توکل کن منم سال اولم یکم استرس دارم اما زیاد مهم نیست انشاالله همه موفق میشیم هم توامتحان دانشگاه هم زندگی
***برای همتون آرزوی آسمانی را دارم که بارانش فقط برای شستن غم هاتان ببارد***
98937
نام: شهاب
شهر: اُمید به رحمت خدا
تاریخ: 11/30/2012 3:37:06 PM
کاربر مهمان
  .:: الله ::.

چارپاره‌اي از افشين علاء:

پيش چشمم...


پيش چشمم تو را سر بريدند *
دست هايم ولي بي رمق بود /
بر زبانم در آن لحظه جاري *
قل اعوذ برب الفلق بود /

گفتي «آيا كسي يار من نيست؟» *
قفل بر دست و دندان من نيست /
لحظه اي تب امانم نمي داد *
بي تو آن خيمه زندان من بود /

كاش مي شد كه من هم بيايم *
در سپاهت علمدار باشم /
كاش تقديرم از من نمي خواست *
تا كه در خيمه بيمار باشم /

ماندم و در غروبي نفس گير *
روي آن نيزه ديدم سرت را /
ماندم و از زمين جمع كردم *
پاره هاي تن اكبرت را /

ماندم و تا ابد دادم از كف *
طاقت و تاب، بعد از ابالفضل /
ماندم و ماند كابوس يك عمر *
خوردن آب، بعد از ابالفضل /

ماندم و بغض سنگين زينب *
تا ابد حلقه زد بر گلويم /
ماندم و ديدم افتاد بر خاك *
قاسم آن يادگار عمويم /

گفتم اي كاش كابوس باشد *
گفتم اين صحنه شايد خيالي است /
يادم از طفل شش ماهه آمد *
يادم آمد كه گهواره خاليست /

پيش چشمم تو را سر بريدند *
دست هايم ولي بي رمق بود /
بر زبانم در آن لحظه جاري *
قل اعوذ برب الفلق بود... / "یا مولاتی ، یازینب(س)اغیثینی"
98936
نام:
شهر:
تاریخ: 11/30/2012 3:34:26 PM
کاربر مهمان
  .:: الله ::.

چارپاره‌اي از افشين علاء:

پيش چشمم...


پيش چشمم تو را سر بريدند *
دست هايم ولي بي رمق بود /
بر زبانم در آن لحظه جاري *
قل اعوذ برب الفلق بود /

گفتي «آيا كسي يار من نيست؟» *
قفل بر دست و دندان من نيست /
لحظه اي تب امانم نمي داد *
بي تو آن خيمه زندان من بود /

كاش مي شد كه من هم بيايم *
در سپاهت علمدار باشم /
كاش تقديرم از من نمي خواست *
تا كه در خيمه بيمار باشم /

ماندم و در غروبي نفس گير *
روي آن نيزه ديدم سرت را /
ماندم و از زمين جمع كردم *
پاره هاي تن اكبرت را /

ماندم و تا ابد دادم از كف *
طاقت و تاب، بعد از ابالفضل /
ماندم و ماند كابوس يك عمر *
خوردن آب، بعد از ابالفضل /

ماندم و بغض سنگين زينب *
تا ابد حلقه زد بر گلويم /
ماندم و ديدم افتاد بر خاك *
قاسم آن يادگار عمويم /

گفتم اي كاش كابوس باشد *
گفتم اين صحنه شايد خيالي است /
يادم از طفل شش ماهه آمد *
يادم آمد كه گهواره خاليست /

پيش چشمم تو را سر بريدند *
دست هايم ولي بي رمق بود /
بر زبانم در آن لحظه جاري *
قل اعوذ برب الفلق بود... / "یا مولاتی ، یازینب(س)اغیثینی"
98935
نام: سمیرا
شهر: شیراز
تاریخ: 11/30/2012 3:27:43 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان.زینب جان قربون اون دلت برم رنجیده نشدم به خدا مگه همه چی درسه.عشق به خدا باشه به اهل بیت باشه به امام زمانمون باشه... من می گم کسی که نتونست درس بخونه هنر داشته باشه کلیه شماکه هنر مندید از این ناراحت شدم که نباید به خودتون بگید بی سوادید خواهر گلم همه چی درس نیست شما درس نخوندی اون قدر صفا ومحبت دارید که از بعضی سواددارا هم بهترید یکیش خود من ببخشید ناراحتت کردم.
***سلام برادر غریب امام هادی سمینار کتاب نداره باید مقاله انگلیسی ترجمه می کردم ترجمه کردم ولی واسه ارائه خیلی خوب نیست دوست داشتم یه متن خیلی خوب باشه ولی نیست مشکل ارائه ندارم مشکل از متن هست که نمی شه جمع بندی کرد یکشنبه سمینار دارم فردا هم امتحان دارم نمی خوام امتحان بدم کل وقتم رو گذاشتم برا سمینار حالا هم اینجوریه دعا کنید دعام کنید حل بشه در پناه حق **سلآ» همسر ارزو از شهر امید ان شالله هر چه سریعتر به جمع ما برگردند سلامشون برسونید/التماس دعا
98934
نام: معصومه
شهر: شاهرود
تاریخ: 11/30/2012 3:14:28 PM
کاربر مهمان
  سلام امروز جاتون خالی با بچه ها رفته بودیم کوه...یکی از بچه ها تعریف میکرد که داشته نماز میخونده داداشش اومده گفته جمع کن این مسخره بازیارو ...کی گفته نماز بخونی؟حالا داداشش جزء بچه های خوب بودا...رفته پای سخنرانی یکی از اقایون ...چنان بد سخنرانی کرده بوده که اعتقاد این جوون رو از بین برده بوده...دلم سوخت که چرا کسایی که فن بیان ندارن یا اصلا هیچ اطلاعاتی در مورد مسائل اعتقادی ندارن...میان اینطوری سخنرانی میکنن؟؟واقعا جای تاسف داره...خواهشا هرکسی توی زمینه ای فعالیت کنه که مهارتش رو داره...
98933
نام: زهرا
شهر: مشهد
تاریخ: 11/30/2012 3:14:26 PM
کاربر مهمان
  امروز روز جمعه است.خیلی دلم گرفته.تو نمازم برای سلامتی اقا امام زمان و ظهورشون دعا کردم.بعضی وقتا باخودم میگم زمانی که ایشون ظهور کنند ماهستیم.
<<ابتدا <قبلی 9900 9899 9898 9897 9896 9895 9894 9893 9892 9891 9890 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9895&mode=print