اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
97442 |
نام:
زينب سلامات
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/6/2012 9:23:39 AM
کاربر مهمان
|
خدايا دلم پيشت گيره
|
|
97441 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
11/6/2012 9:18:01 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
واقعا خدا عادل است؟
زنى به حضور حضرت داوود (علیه السلام ) آمد و گفت:
اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
داوود (علیه السلام) فرمود: خداوند عادلى است که هرگز ظلم نمى کند. سپس فرمود:مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را ميکنى؟
زن گفت : من بیوه زن هستم و سه دختر دارم، با دستم، ریسندگى ميکنم، دیروز شال بافته خود را در میان پارچهاى گذاشته بودم و به طرف بازار ميبردم، تا بفروشم، و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم، ناگهان پرندهاى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاش کودکانم را تامین نمایم.
هنوز سخن زن تمام نشده بود، در خانه داوود را زدند، حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد، ناگهان ده نفر تاجر به حضور داوود (علیه السلام) آمدند، و هر کدام صد دینار (جمعا هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند: این پولها را به مستحقش بدهید. حضرت داوود (علیه السلام) از آنها پرسید: علت این که شما دستجمعى این مبلغ را به اینجا آوردهاید چیست؟
عرض کردند: ما سوار کشتى بودیم، طوفانى برخاست، کشتى آسیب دید، و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم، ناگهان پرندهاى دیدیم، پارچه سرخ بستهای سوى ما انداخت، آن را گشودیم، در آن شال بافته دیدیم، به وسیله آن، مورد آسیب دیده کشتى را محکم بستیم و کشتى بيخطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم. ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ما است به حضورت آوردهایم، تا هر که را بخواهى، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود (علیه السلام) به زن متوجه شد و به او فرمود:
پروردگار تو در دریا براى تو هدیه ميفرستد، ولى تو او را ظالم ميخوانى؟ سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود:
این پول را در تامین معاش کودکانت مصرف کن، خداوند به حال و روزگار تو، آگاهتر از دیگران است.
و اوست آن كس كه براى شما گوش و چشم و دل پديد آورد. چه اندك سپاسگزاريد. سوره مؤمنون - آیه 78
دوستان بدونید هرکارخدا بدون حکمت نیست ومصلحتی درش وجودداره به خدا اعتماد داشته باشید .خدای که اگربدونید چقدردوست داره مارا ازعشقش متلاشی میشم !
|
|
97440 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
11/6/2012 9:09:11 AM
کاربر مهمان
|
یا الله و یا الله و یا الله
سلام ... گرامی از اصفهان چقدر تند و عصبی هستید.فکر نمی کنم آقا شهاب منظوری داشتند.به هر حال چه با منظور و چه بی منظور چرا اینجوری معترض شدین.منم یه دخترم و صد البته مجرد.خب هر کسی یه نظری داره و اینجا باید آزادانه نظرشو ارائه بده اگر قرار باشه نظر همو بخونیم و اینجوری با هم صحبت کنیم که دیگه اینجا بخش دل نوشته نمی شه چون دیگه اجازه راحت حرف زدن نخواهیم داشت!!!!!!!!!!! البته امیدوارم از حرفم ناراحت نشید.
و دوست عزیزم - از شهر - معلولیت محدودیت نمیاره.اتفاقا چند وقت پیش،یه دختر معلول شولمی (شولم یکی از روستاهای استان گیلانه) رو دیدم که با وجود شدت معلولیتش و عدم توانایی حرکتیش قادر بود کارهای بزرگ انجام بده و ماشاءالله از هر انگشت این دختر هزاران هنر میریخت و کارهای بسیار سخت و بزرگ رو به آسونی انجام می دادو موجب حیرت و تعجب همه شده بود. به نظر من کسی که به دید منفی به معلول جسمی و یا ذهنی نگاه می کنه و وجود این ها رو تو خانواده دختر مانع ازدواج با دختر سالم و نجیب و پاک اون خانواده می بینه بر عکس ظاهر سالمش از مشکل و بیماری کوته فکری رنج می بره و خودش بی خبره. من خاله ای دارم که از ناحیه پا دچار معلولیت هستن و در شب عیدغدیر در سن 45 سالگی با یک آقای فوق العاده خوب و با شخصیت و البته پولدار و اصیل ازدواج کردن.ازدواجشون تو سن بالا بخاطر کوته فکری اقشار به ظاهر سالمی بود که میگفتن مشکل پای این خانم مانع ازدواج ما با ایشون میشه.اما خدا روشکر چون می گن خدا گر ز حکمت ببندد دری،ز رحمت گشاید در دیگری بعد از این همه صبر و حفظ عفت و حیا با سربلندی بختش باز شد و الان سر خونه زندگیه خودشه و همسرش برای آسایش و رفاهش از هیچ کمکی دریغ نمی کنه و این وفاداری و حسن نیت همسرش تو این چند ماه عقدشون واقعا به همه ثابت شد. باز صد هزار مرتبه خداروشکر.انشاءالله خدا تو سرنوشت همه جوونا یه بخت خوب و طلایی رو قرار بده.
و اما سارای عزیز از تهران به نظر بنده حقیر شرط ورود به این بخش صداقت و راستیه و داشتن روحیه مذهبی شرط نیست اما وقتی با دوستای خوب حرف دلی ارتباط برقرار می کنی و حرف دلتو میزنی و حرف اونا رو میشنوی کم کم خودت مشتاق میشی که ارتباطت رو با خدای خودت بیشتر کنی و خودت طلبه داشتن روحیه مذهبی میشی. به هر حال خواهر گلم خوش اومدی.
مهدیه گرامی ازخسرو شهر جان و جوانیم فدای رهبرم = جان و هستیم فدای او،یعنی لیاقت و سعادت خدمت به حضرت آقا رو داشتن، یعنی اگر خامنه ای لب تر کند جانم فدایش می کنم. یعنی سعی کنیم به رهبر با تمام قوا اعتماد کنیم چون خون دلها خورده و رنج دوران دیده است و راه سعادت جز این راهی ندارد. یعنی با خامنه ای کسی نگردد گمراه او در شب فتنه می درخشد چون ماه در هر نفسم برای او می خوانم لا حول و لا قوة الا بالله و هزاران جمله زیبای دیگه برای ولی امر مسلمین جهان که هرچند بزرگی و عظمت ایشون در هیچ جمله ای گنجانده نمیشه و هرچقدر میزان ارادت ما نسبت به حضرت آقا زیاد باشه باز هم قطره ای بیش نیست در برابر دریای بی کران بزرگی و جلال ایشون. فقط می تونم بگم آقا جون روحی فداه ، بابی انت و امی
یا الله و یا الله و یا الله
|
|
97439 |
نام:
گل یاس
شهر:
غریب
تاریخ:
11/6/2012 9:04:46 AM
کاربر مهمان
|
سلام من میدونم هر چه خداخودش بخوا میشه بعضی وقتا میخوام دعا نکنم ولی میترسم خدابگه چرادعا نکردی چراازم نخواستی من تو این موندم چون هر چه خدا خودش بخوا میشه
|
|
97438 |
نام:
نیکی
شهر:
مشهد
تاریخ:
11/6/2012 8:54:43 AM
کاربر مهمان
|
سلام چند وقت واقعا دلم گرفته آدم بدی هم نیستم خیلی قرآن ودعا می خونم چند تا آرزوداشتم به هیچکدومشون نرسیدم ازخداام دلم گرفته اینقد که من میرم طرفش ۱قدم نمیادطرفم به بزرگی خودش قسم خسته شدم دیگه۰همیشه سعی می کنم هرچی خدا ازم خواسته ازحجاب گرفته تا...به نحو احسن براش انجام بدم ولی خب....
|
|
97437 |
نام:
محمد حمیداوی
شهر:
آبادان
تاریخ:
11/6/2012 8:19:39 AM
کاربر مهمان
|
باسلام دوست دارم یک کار خوب دارم
|
|
97436 |
نام:
عبدالله نادم
شهر:
امید
تاریخ:
11/6/2012 7:45:28 AM
کاربر مهمان
|
سلام دل اگر دل من و ناله اگر ناله تو آنچه البته به جائی نرسد فریاد است
|
|
97435 |
نام:
mahdi
شهر:
qazvin
تاریخ:
11/6/2012 1:09:12 AM
کاربر مهمان
|
khodaya man az pedar o madaram ke joz dard baram chizi nazashtan nemigzaram........makhsoosan az pedaram.....khodet harfamo mifahmi
KHODAAAAAAAAAAAAA
|
|
97434 |
نام:
مژگان
شهر:
شهربابک
تاریخ:
11/6/2012 12:11:18 AM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا سلام اقا یا امام رضا میشه قسمت مامانم کنی که بیاد پابوست آقا مامانم هر وقت که حرمتون میبینه یا اسمتون میاد گریش میگیره خیلی دلش میخواد بیاد به حرمتون خواهش میکنم به حق کرامت ویزرگواریتون به حق ضامن بودنتون زیارتتون نصیب مامان منم بکنید
|
|
97433 |
نام:
زينب سلامات
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/5/2012 11:55:24 PM
کاربر مهمان
|
گفتم: خدايا از همه دلگيرم گفت: حتي از من؟ گفتم: خدايا دلم را ربودند گفت: بيش از من؟ گفتم: خدايا چقدر دوري گفت: تو يا من؟ گفتم: خدايا تنهاترينم گفت: پس من؟ گفتم: خدايا كمك خواستم گفت: از غير من؟ گفتم: خدايا دوستش دارم گفت: بيش از من؟ گفتم: خدايا اينقدر نگو من گفت ديووانه؛ من توأم
|
|