هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
96332
نام: هادی
شهر: قم
تاریخ: 10/13/2012 9:31:45 PM
کاربر مهمان
  کاش می شد دلی رابه دست آوریم که دل شکستن هنر نیست
96331
نام: تک سوارغریب
شهر: تبریز
تاریخ: 10/13/2012 9:27:22 PM
کاربر مهمان
  بزرگترین لطمه حیات"مرگ نیست.بزرگترین لطمه آن چیزی است که در عین حیات در درون ما میمیرد.
96330
نام: علی رضا
شهر: مشهد
تاریخ: 10/13/2012 9:12:54 PM
کاربر مهمان
  شاید این جمعه بیاید شاید*** پرده از چهره گشاید شاید
96329
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 10/13/2012 9:04:56 PM
کاربر مهمان
  سلام به الهام بزرگوار از اصفهان از لطفت واقعا ممنونم خواهر خوبم انشالا خدا برای شما و همه ی دوستای خوبم بهترین ها رو رقم بزنه.

انقد بی قرارم که حس میکنم دلتنگی هام دیگه اینجا هم جا نمیشه دیگه خسته شدم انقد زار زدم اینجا أه
96328
نام: زينب سلامات
شهر: اصفهان
تاریخ: 10/13/2012 8:33:32 PM
کاربر مهمان
  ((حكمت خدا))
تنها نجات يافته كشتي اكنون به ساحل اين جزيره دور افتاده بود او هر روز به اميد كشتي نجات ساحل را وافق به تماشا مي نشست سرانجام خسته و نااميد از تخته پاره ها كلبه اي ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در ان بياسايد اما هنگامي كه در اولين شب ارامش در جستجوي غذا بود از دور ديد كلبه اش در حال سوختن است و دودي از ان به اسمان مي رود بدترين اتفاق ممكن افتاده و همه چيز از دست رفته بود از شدت خشم و اندوه در جا خشك اش زد فرياد زد: <<خدايا! چطور راضي شدي اين چنين كاري بكني؟>> صبح روز بعد با صداي بوق كشتي كه به ساحل نزديك مي شد از خواب پريد كشتي امده بود تا نجاتش دهد مرد خسته و حيران بود نجات دهندگان مي گفتند: خدا خواست كه ما ديشب ان اتشي را كه روشن كرده بودي ببينيم
96327
نام: سلام
شهر: سراب
تاریخ: 10/13/2012 8:30:07 PM
کاربر مهمان
  سلام.عزیزان دعام کنید مشکل دارم.....
96326
نام: منتظرالمهدي
شهر: قم
تاریخ: 10/13/2012 8:28:20 PM
کاربر مهمان
  سلام بچه هاي حرف دلي من براي اولين باره كه اومدم به جمع شما من دختر 19ساله اي هستم كه تو شهر مقدس قم زندگي مي كنم اميدوارم منا هم به جمع صميمانه ي خودتون راه بديد اگه دختري هم سن وسال من هست خوشحال ميشم باهاش آشنا بشم
96325
نام: مهربان
شهر: آرامش
تاریخ: 10/13/2012 8:28:04 PM
کاربر مهمان
  سلام آقا شهاب لطفا برای بنده هم یک جزء در نظر بگیرید
96324
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 10/13/2012 8:14:12 PM
کاربر مهمان
  .:: یاالله ::.


* سارا خانم گرامی از ایران ، سلام و خیرمقدم.

از این که نظر من حقیر رو در این باره جویا شدید سپاسگزارم البته بنده جلوی صاحب نظران صلاح نیست چیزی عرض کنم شرمنده ام فرمودید.

... امّا این مشکل ، مشکل خیلی از جوونهاییه که تازه ازدواج کرده اند که البته به نظر بنده مشکل کوچیک و کمی هم نیست.

به نظر بنده یک جوون علاوه بر بلوغ فکری و جنسی و عاطفی ، باید بلوغ اقتصادی و بلوغ تدبیر هم داشته باشه تا بتونه بعد ازدواج از عهده ی مخارج و هزینه های زندگی مشترک بر بیاد و یک زندگی خوب و آبرومندانه بسازه و سیره ی معصومین هم بر همین صحّه می گذاره.

شما باید دقّت لازم رو در این مورد قبل از عقد انجام می دادید امّا حالا که در این مرحله هستید باید با تدبیر مناسب حتماً حلّش کنید ؛ به نظرم می تونید با جنبه های عاطفی و احساسی موضوع رو براشون جا بندازید و بهشون بفرمایید: مگه منو دوست نداری؟! مگه زندگی آینده مون برات مهم نیست؟! پس لازمه که مشغول کار بشی مبلغ حقوقش هم در درجه ی بعد قرار داره و حتی اگه ماهی 500 هزار تومان هم باشه باز هم چون کاره برای من ارزش داره و...

ایشان متاسفانه از همین ابتدای کار با کمک های مالی شما دارن تنبل بار میان و از آفات اشتغال به کار خانم ها هم همینه که همسر کمی پشتش باد می خوره و می شه تنبل تنبلا!

به جای کمک مالی به ایشون باید مدیریتشون کنید (روشش رو خودتون در مورد اون فرد به خصوص بهتر از من می دونید) و مزه کار کردن رو بهشون بچشونید و حقوق خودتون رو صرف خرید جهیزیه کنید که بهانه ای هم براشون باقی نمونه اگه هم جهیزیه تون کامله پس انداز کنید و به هیچ عنوان در اختیار ایشون قرار ندید.

باید براشون جا بندازید که با وجود مشکلات اقتصادی و تورم افسارگسیخته ی فعلی کار نکردن ایشان می تونه مانع خیلی بزرگی برای زندگی مشترکتون محسوب بشه و ایشون با تمام راحت طلبی ای که دارن باید اینو بپذیرند و این مشکل عمده شون رو علاج کنند.

اگه موارد فوق جواب نداد با مشورت یک بزرگ تر و یا یک مشاور حاذق راهکاری رو بیندیشید و این مشکل رو قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً مرتفع بفرمایید.
تدبیر و تلاش از شما ؛ همفکری و دعا از ما ، الهی که این مشکل هرچه زودتر حل بشه و برید سر خونه زندگی تون و زندگی ای سرشار از خدا داشته باشید.

مطمئنم خوبان حرف دلی هم نظراتشون رو خدمتتون خواهند فرمود.


* سورنای گرامی ، سلام و عرض ادب.

حستون رو کاملاً درک می کنم ، وقتی نمک گیر آقا بشی دیگه همش دلت تنگ می شه واسه حرمش ...

یااباعبدالله(ع)...

یک قبله، سرخ، در وسط کهکشان غم

یک کهکشان مصیبت و یک آسمان علم

یک آسمان نیلی و یک بارگاه عشق

دولت سرای حضرت والای شاه عشق

در اوج اهتزاز، به دل هاست رهنمون

یک پرچم قشنگ، ولیکن به رنگ خون

چون پادشاه بی سر خود سربلند و راست

او می خورد تکان و تو گویی دل خداست!

با تار و پود، قلب مرا تور می زند

شیرینی است، لیک دلم شور می زند

چوبش اگر چه چوب ولی با ادب بود

او نیست خیزران که به دندان و لب خورد

خطّی به عرش، از وسط گنبد طلاست

راحت کنم تو را ته این خط خود خداست


محمّد جواد فارسی

اَللًّهُـ‗__‗ـمَ صَّـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم.


96323
نام: شهاب
شهر: اُميد به رحمت خدا
تاریخ: 10/13/2012 7:30:35 PM
کاربر مهمان
 
.:: يَااَلله ::.


*دنيا خانم گرامي از تهران ، سلام و عرض ادب و خيرمقدم.

* شرایط مرجع تقلید:

1-طهارت ولادت (حلال‌زاده بودن) 2-مرد بودن 3-عقل 4-بلوغ 5-ایمان 6-عدالت 7-اجتهاد 8-زنده بودن 9-لیاقت و كفایت اجرایی{عدالت به معنای استقامت بر اوامر و نواهی مطابق اراده الهی است یعنی انسان فعل نفس خود را كه همان اراده نفسانی است منطبق بر اراده الهی كند و مرتكب گناهان كبیره و صغیره نشود و چنانچه احتمال گناه برود احتیاط و پرهیز كند.}


*روشهای شناخت عدالت:

1-از طریق برخورد مستقیم و اطمینان از تربیت نفس شخص عادل. 2-با شهادت دو شاهد عادل دیگر یا شخص مطمئن كه دروغ نمی‌گوید. 3-شهرت و معروف بودن بین مردم به صلاح ظاهر و حسن باطن كه دلالت بر عدالت می‌كند.

* پيشنهاد بنده:

با مراجعه به رساله ي عمليّه ي مراجع عظام زنده ي حاضر و مقايسه ي اجمالي آن ها آن مرجعي را که به نظرتان بهتر مي توانيد تبعيت کنيد انتخاب بفرماييد.

حق يارتان.

*تنهاترين گرامي از شهر عشق ، سلام و خيرمقدم.

ديدم وبسايتتون رو موفق باشيد. چشم امرتون رو انجام مي دم.

در اين سايت هم نوشته هاي زيادي از شهدا هست:

http://sajed.ir


* هادي جان اهل توبه سلام و خدا قوّت.

به اسم زيبات قسم همدرديم.


*حامد جان ح ي از اصفهان ، سلام و عرض ادب.

خيلي از مطالب ناب و کوتاهت فيض مي برم. دمت قي‍‍‍‍ــژژژ...ژژژ


* آقا محمّد گل از جهرم ، سلام و خيرمقدم.

برات آرزوي توفيق و سلامتي جسمي و ايماني دارم.

ياعلي مدد.


* تنهاي گرامي از محلات ، سلام و خيرمقدم.

تا خدا هست چرا تنها باشيم؟! يعني نمي تونيم تنها باشيم.

* گمنام گرامي از رنجان ، سلام و خير مقدم.

الهي که با شهيد چمران محشور بشيد.


* شراره خانم گرامي از تهران ، سلام و خيرمقدم.

اميدوارم و دعا مي کنم به خواسته ها تون برسيد.


* عطيه خانم از تهران ، سلام و عرض ادب.

ممنون. زيارت قبول. التماس دعا.


* جا مانده گرامي از راه خدا از تهران ، سلام و عرض ادب.

خيلي از مطالب ارزنده تون استفاده مي کنم.

حق يارتون.


* نرگس خانم گرامي از کرج ، سلام و عرض ادب.

گاهي منم همينجوري ام که مي فرماييد ، در اين مواقع سعي مي کنم چيزي ننويسم و فقط فقط بخونم حرف دل ها رو.

ان شاء الله خدا بهتون آرامشي از جنس آرامشي که به اوليائش مي ده عنايت بفرمايد.


* هوشنگ جان از گرمي ، سلام و خير مقدم.

طبق نظر حضرت آيت الله العظمي امام خامنه اي آب کُر مقدار آبى است كه اگر در ظرفى كه درازا و پهنا و گودى آن هر يك سه وجب و نيم است بريزند آن ظرف را پر كند، و وزن آن از من تبريز مثقالي كمتر است، و به حسب كيلوى متعارف بنابر اقرب ٤١٩/٣٧٧ كيلوگرم مى‏شود.

<<ابتدا <قبلی 9639 9638 9637 9636 9635 9634 9633 9632 9631 9630 9629 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9634&mode=print