هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
94712
نام: امیدوار به رحمت خدا
شهر: همدان
تاریخ: 9/4/2012 4:41:22 PM
کاربر مهمان
  سلام بر ارمیا از تهران به نظرم اشتباه فکر میکنی چون ماها که میاییم اینجا بعضیامون نه یک کم بلکه بسیار غم داریم من خودم که اینطورم و از یک نفر که نه از ادمهایه بسیاری که بعضا شاید ظاهرا مذهبی هم بودن ضربه بدی خوردیم ولی این دلیل نیست که خدا رو بزاریم کنار این نشان دهنده غربت امام زمانه که ادمهای منافق زیاد شدن و این رو هم همه می دونیم اگه همه بد بشند مثله زمان بعد از پیامبر که یاران حضرت علی و خانوم فاطمه زهرا فقط ۷ نفر بودند حق همان حق و باطل همون باطله و خداوند همیشه حق بوده و واجب الاطاعه هست امیدوارم تونسته یاشم درست جوابت رو بدم

خانوم عطیه از کربلا ۷۰ بار سوره حمد بسیار بسیار مجرب هست برایه شفایه مریض اگه یک دور نشد بار دوم بخوانید از صمیمه قلب و با حضور قلب رواایت بسیار مجرب هست از حضرت رسول برایه شفای مریضانه خود ۷۰ حمد بخوانید
94711
نام: کنیز زهرا
شهر: کربلا
تاریخ: 9/4/2012 4:39:41 PM
کاربر مهمان
  سلام بچه خیلی دلم براتون تنگ شده بود.منو یادتون میاد ؟؟همونی هستم که تذر کردم اگر برم زیارت امام رضا چادری بشم و دست بردارم از بد حجابی خودتو به هر شکلی دربیاری به خاطر کی؟؟؟
فهمیدم فقط باید به چشم خدا قشنگ بیایی نه بنده های امروزی خدا که تو به خاطر خودت نمی خوان.خیلی دوستون دارم برای همتون دعا میکنم

عاشقتممممممممممممم خدا جونممممممممممممممممم

برای شادی و سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان(عج) صلوات

التماس دعا


**************************
مدیریت حرف دل

با سلام و تبریک به مناسبت زیارت امام رضا علیه السلام و همچنین تحول روحی شما به برکت ایشان

پیشنهاد می کنیم گوشه ای از داستان زندگی خود را برای سایت ((چی شد چادری شدم)) ارسال نمایید.
http://khaterechador.blogfa.com
94710
نام: جا مانده از راه خدا
شهر: تهران
تاریخ: 9/4/2012 4:05:44 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند یکتا



سلام



به تک تک بچه محلهای جدید و قدیم حرف دل



*****

کربلا از مهم نیست

سلام دوست خوبم ، خوشحال هستم دوباره به جمع بچه محل های حرف دل اضافه شدی ، انشاالله که مشکلت کاملا برطرف بش و حال پدرت کاملا خوب . امیدت هرگز از خداوند و رحمت بیکرانش دور نکن .



*****

سرکار خانم عطیه از کربلا

انشاالله که حال مادرتان به زودی کاملا خوب بش . چشم ، حتما به روی چشم برای مادرتان و تمامی دوستان خوبم دعا می کنم که هر کجا که باشند سالم و شاد و بدون غم زندگی کنند و همواره راهشان در راه خدا باشد .



*****

داداش گلم آقا بهرام از ایلام

اول سلام ، دوم خوش آمدی به جمع دوستان ، سوم اینکه انشاالله ، کاملا موفق بشی و ما رو با خبر خوبت کاملا خوشحال کنی .



*****

سرکار خانم مریضه از کرمانشاه

اول از همه سلام ، دوم هرگز از درگاه خداوند نا امید نباشید ، شاید این یک امتحان از سوی خداوند برای بالا بردند مقام و جایگاه شما در نزد خودش باشد .



و سوم اینکه در روایتی آمده است که ، شخصی نزد پیامبر ( ص ) آمد و گفت : یا رسول الله !! من صاحب عالیم و قرض دارم و حالم سخت است ، تعلیم فرما مرا به دعایی که بخوانم ، تا خداوند عزوجل ، با آن روزی کند مرا که به توانم قرض خود را ادا کنم و اسعانت بجویم با آن عیال خویش را .



حضرت رسول اکرم ( ص ) فرمود : ای بنده خدا !! ابتدا وضو بگیر و سپس دو رکعت نماز بخوان و رکوع و سجود آن را کامل بجا آور پس از آن بگو : یَا مَاجِدُ یَا وَاحِدُ یَا كَرِیمُ یَا دَائِمُ ، أَتَوَجَّهُ إِلَیْكَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّكَ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ صلی الله علیه و آله ، یَا مُحَمَّدُ یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّی أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّكَ وَ رَبِّی وَ رَبِّ كُلِّ شَیْ‏ءٍ ، أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ ، وَ أَسْأَلُكَ نَفْحَةً كَرِیمَةً مِنْ نَفَحَاتِكَ ، وَ فَتْحاً یَسِیراً وَ رِزْقاً وَاسِعاً ، أَلُمُّ بِهِ شَعْثِی ، وَ أَقْضِی بِهِ دَیْنِی ، وَ أَسْتَعِینُ بِهِ عَلَى عِیَالِی.



و همچنین :



امام باقر (علیه السلام) به زید شحام فرمود : برای زیاد شدن روزی ، در سجده های نماز واجب این دعا را بخوان : “یا خَیرَ الْمَسْئُولِینَ وَ یا خَیرَ الْمُعْطِینَ ارْزُقْنِی وَ ارْزُقْ عِیالِی مِنْ فَضْلِکَ الْوَاسِعِ فَإِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیم .



اى بهترین پناه سائلان و اى بهترین بخشایش گران . به من و خانواده ام از فضل وافرت روزى بخش که تو صاحب فضلى عظیم هستى .



انشاالله که هر چه سریع تر مشکل شما کاملا برطرف به شود .



****

گناهکار از گرگان

بابا دم شما گرم ، ما که خیلی شاد شدیم . خدا قوت و خسته نباشید .







در پناه خدا باشید .



یاحق
94709
نام: ارمیا
شهر: تهران
تاریخ: 9/4/2012 4:00:42 PM
کاربر مهمان
  سلام.بابا یکی جواب منم بده!توروخدا کمکم کنید!شماها که انقدر دلتون صافه بگید منم بدونم جوگیر شدید یا پرده ای ازغیب دیدید که اینجوری آقام آقام میکنید؟

آخه شماآرزوی دیگه ای ندارید؟چمیدونم،دانشگاهی...چیزی...چمیدونم؟؟چطوریه؟!والا ماهم دلمون میگیره آه میکشیم آهمون سرد میشه اماانقدرناامیدیم که به جای التماس به خدا، سرمون رو میکنیم زیر پتو وکپه ی مرگ میزاریم...حالا بگید ببینم این همه امید ازکجا تو دلاتون اومده؟منم قبلا مثل شما ها بودم،ذکرالله ازلبم نمیافتاد ولی همچین ازدنیانارو خوردم که منکر وجود خودم شدم
میفهمید چی میگم؟حالا هم شماکه میدونید هدایت دیگران چقدر ثواب داره!!!مارو هم راهنمایی کنید!
94708
نام: نیکی
شهر: زنجان
تاریخ: 9/4/2012 3:34:12 PM
کاربر مهمان
  سلام،من نمیدونم احساسم به یه نفر چیه؟!!! دوسش دارم؟ ازش بدم میاد؟ هیچ احساسی بهش ندارم؟؟؟ خیلی این مسئله اذیتم میکنه... به نظرتون چیکار کنم؟؟؟ یه وقتایی اصلا دوست ندارم باهاش مواجه شم، یه موقعهایی کلی دلتنگش میشم! با همه ی اینا، فکرش بیشتر وقتمو پر کرده، این فکره گاهی خوشاینده و گاهی آزار دهنده اس... حسابی گیجم کرده!!! لطفا راهنماییم کنید؟!
94707
نام: سیدعلی سالاری
شهر: یزد
تاریخ: 9/4/2012 3:23:29 PM
کاربر مهمان
  اینک علی، کوفیان را برای لحظه ای لایق می بیندکه ازدریای خونابه های خود بدیشان قطره ای بازگوید. اما هنوزنیم قطره ای بیش نگفته بود که عربی بادیه نشین از آنهایی که هیچ نمی فهمندوهیچ موقعیتی را درک نمی کننددست بالامی برد و سوالی ظاهرا شرعی می پرسدهمچون این سوال که اگر دربیابانی گیرافتاده ایم و تنها به اندازه خواندن یک نمازعصروقت داریم و آب هم نداریم و جنس زمین بیابان به شعاع چهارزرع در چهارزرع از مس است تکلیف چیست و علی که برشراره درونش آب سردی ریخته می شود جواب اورامی دهد و شقشقه فرو می رود و این است که می گویم علی از خداهم تنهاتراست. اینک او دوباره باید به سراغ همان چاه برودو درددلهایش را باهمان چاه بگوید.شاید در این لحظه او کوفیان را در دل نفرین می کند که خدایا حق از حق ناسپاسان و علی ، از علی ناشناسان بگیروبرآنان کسی مستولی کن که آنهارالایق باشد و آنهانیزاورالایق.
94706
نام: زهرا درخشانی
شهر: تهران
تاریخ: 9/4/2012 2:54:35 PM
کاربر مهمان
  سلام در جواب به سوگند گرامی بهتر نیست که بگوییم این ما هستیم که هنوز شرایط را برای ظهور ایشان فراهم نکرده ایم و ایشان در انتظارند اگر ما مدعی انتظار ایشان هستیم تعدادمان به ۳۱۳ نفر رسیده است پس باید مولایمان را در انتظار نگذاریم و خودمان را اصلاح کنیم ما فکر میکنیم خوب هستیم خدا وکیلی اگر واقعا خوب بودیم اقا تشریف نمی اوردند . ان شاالله همه در رکاب ایشان باشیم در تعجیل و ظهورش طلوات با تشکر والسلام
94705
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 9/4/2012 2:38:57 PM
کاربر مهمان
  نذر کردم گر از این غم بدر آیم روزی *

تادر میکده شادان و غزل خوان بروم
94704
نام: جا مانده از راه خدا
شهر: تهران
تاریخ: 9/4/2012 2:36:58 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند یکتا





سلام



دوستان خوبم





راهبی در نزدیکی معبد شیوا زندگی می کرد .



در خانه روبرویش یک روسپی اقامت داشت .



راهب که می دید مردان زیادی به اون خونه رفت و آمد می کنند تصمیم گرفت با او صحبت کند .



زن را سرزنش کرد و گفت : تو بسیار گناهکاری .



روز و شب به خدا بی احترامی می کنی .



چرا دست از این کار نمی کشی ؟؟ چرا کمی به زندگی پس از مرگت فکر نمی کنی ؟؟





زن به شدت از گفته های راهب شرمنده شد و از صمیم قلب به درگاه خدا دعا کرد و بخشش خواست .



همچنین از خدای قادر و متعال خواست که راه تازه ای برای امرار معاش به او نشان بدهد .



اما راه دیگری پیدا نکرد و بعد از یک هفته گرسنگی دوباره به روسپی گری پرداخت .



اما هر بار از درگاه خدا آمرزش می خواست .



راهب که از بی تفاوتی زن نسبت به اندرز او خشمگین شده بود فکر کرد : از حالا تا روز مرگ این گناهکار ، می شمرم که چند مرد وارد خانه او شده اند !!



و از آن روز کار دیگری نکرد جز این که زندگی آن زن را زیر نظر بگیرد . هر مردی وارد خانه او می شد ، راهب هم ریگی بر ریگ های دیگر می گذاشت !!



مدتی گذشت راهب دوباره زن را صدا کرد و گفت : این کوه سنگ را می بینی ؟؟



هر کدام از این سنگها نماینده یکی از گناهان کبیره ای است که انجام داده ای .



آن هم بعد از هشدار من !! دوباره می گویم مراقب اعمالت باش !!





زن به لرزه افتاد ، فهمید گناهانش چقدر انباشته شده . به خانه برگشت اشک پشیمانی ریخت و دعا کرد : خدایا کی رحمت تو مرا از این زندگی مشقت بار رها می کند ؟؟





خداوند دعایش را پذیرفت و همان روز فرشته مرگ ظاهر شد و جان او را گرفت .



فرشته به دستور خدا جان راهب را هم گرفت . و با خود برد .



روح روسپی بی درنگ به بهشت رفت اما شیاطین روح راهب را به دوزخ بردند .



در راه راهب دید که بر روسپی چه گذشته و شکوه کرد : خدایا این عدالت توست ؟؟



من که تمام زندگی ام را در فقر و اخلاص گذراندم به دوزخ می روم و آن روسپی که فقط گناه کرد به بهشت می رود ؟؟!!





یکی از فرشته ها پاسخ داد: تصمیمات خداوند همیشه عادلانه است !!



تو فکر می کردی که عشق خدا یعنی فضولی در رفتار دیگران . هنگامی که تو قلبت را سرشار فضولی می کردی این زن شب و روز دعا می کرد و از خداوند طلب بخشش می کرد .



روح او پس از گریستن چنان سبک می شد که توانستیم او را تا بهشت بالا ببریم .



اما آن ریگ ها چنان روح تو را سنگین کرده بودند که نتوانستیم آن را بالا ببریم ....





فکر می کنید با قضاوت های نابجامون در حق دیگران ، تا به حال چقدر روحمون رو سنگین کردیم ؟؟







در پناه خدا باشید .





یا حق

94703
نام: مهدی
شهر: تهران
تاریخ: 9/4/2012 2:36:08 PM
کاربر مهمان
  خدايا شكرت به داده و نداده ات

اگه به اطراف نگاه كنيم ميبينيم خدا همه چيز به ما داده و ما ناشكريم

خدايا ما رو ببخش
<<ابتدا <قبلی 9477 9476 9475 9474 9473 9472 9471 9470 9469 9468 9467 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9472&mode=print