اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 94462 |
نام:
...
شهر:
....
تاریخ:
8/28/2012 11:44:26 PM
کاربر مهمان
|
سلام نمیدونم باید جیکار کنم خدا کمکم کنه دو ساله که از خدا چیزی میخوام که فقط خودش میدونه و میتونه کمکم کنه خیلی صداش کردم خیلی گریه کردم ولی متاسفانه خدا به صدای تنهایی من جواب نداده هنوز نمیدونم شاید لایق نیستم البته من از خدا عاقبت خوش تو کارم خواستم خیلی فرصت ندارم هرکی این پیام خوند برام دعا کنه من جز خدا هم صحبتی که حرف دلم رو بهش بگم ندارم از خانوم فاطمه زهرا خواستم برام مادری کنه اگه لایق باشم از ضامن اهو خواستم ضامنم بشه از امیرالمومنین و صاحب الزمان کمک خواستم امیدوارم همه به خواسته هاشون برسند منم عاقبت بخیر بشم و خدا حرف دلمو بشنوه و بهترین رو برام رقم بزنه
|
|
| 94461 |
نام:
هادی کویرنشین
شهر:
یونسی
تاریخ:
8/28/2012 11:43:02 PM
کاربر مهمان
|
یا علی اینجا چه تنها مانده ام
یکه وتنها میان سیل غم ها مانده ام
یاعلی گر نباشد یک شفاعت از سوی کرار دین
وا مصیبتها به حال مردم ظاهرفریب
|
|
| 94460 |
نام:
گناهکار
شهر:
گرگان
تاریخ:
8/28/2012 11:05:31 PM
کاربر مهمان
|
خدایا از تو متشکرم که من در ایران زندگی میکنم ....
|
|
| 94459 |
نام:
غریبه تنها
شهر:
اهواز
تاریخ:
8/28/2012 10:31:58 PM
کاربر مهمان
|
خدایا خودت بهتر از هر کسی دیگه از دل شکسته من و شوهرم خبر داری.دیگه خسته شدیم از نامردی های بعضی آدمها،خدایا زندگیم متشنج شده، آرامش ازش رفته،خدایا تا کی حق ما ضایع بشه و ما هیچ نگیم،خدایا به فریادمون برس،خدایا دلمون شکسته اس، غریب و تنهاییم تو این شهر،تو به فریادمون برس!شکرت خدا
|
|
| 94458 |
نام:
مرتضی
شهر:
دیگه چیکارداری
تاریخ:
8/28/2012 10:28:26 PM
کاربر مهمان
|
سلام من نتونستم از توی سایتتون نظری در مورد شطرنج و موسیقی پیدا کنم اگر میشه نظرشون رو برام ارسال کنید . عجله دارم.
|
|
| 94457 |
نام:
دخترک
شهر:
ای کاش اسمان باشد
تاریخ:
8/28/2012 10:07:39 PM
کاربر مهمان
|
خدااااااا
این دل هستش به من دادی این احساس به من که دادی همه رو میخوام بهت پسش بدم ببخشید خداجون من امانت دار خوبی نبودم
تو قلب و احساس رو به من دادی بدون هیچ دل شکسته گیی و غمی اماااا حالا دلمو شکستن ....احساسمو زیر پاگذاشتن ....
من نتونسم ازشون به خوبی نگهداری کنم ......
ببخشید منو....
|
|
| 94456 |
نام:
راستین
شهر:
غریبم
تاریخ:
8/28/2012 9:22:57 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان خوبید؟دلم براتون تنگه اما دیگه دل و دماغ نوشتن ندارم اما هرروز اینجام.مریم خانم از مهم نیست میدونم سخته اما الان برن بهتره ازاینکه بعدا خوشبخت نشین و خدایی نکرده بعدازدواج مجبور شین برگردین خدا صلاحه بنده هاشو میدونه زندگی مجردی بهتراز شکست تو زندگیه براتون اگه قابل باشم آرزوی خوشبختی میکنم.
بچه ها از هفته ی بعد دیگه خونه خودم نیستم خیلی برام سخته توروقران برام دعاکنید دلم داره ازجا کنده میشه بچه ها سید التماست میکنم توروبه فاطمه زهرا دعام کن.
|
|
| 94455 |
نام:
گناهکار
شهر:
گرگان
تاریخ:
8/28/2012 8:56:24 PM
کاربر مهمان
|
سلام به شما دوست حرف دلی من
خانم مریم از شهر مهم نیست
صبور باش درست میشه ایشالله تا هفته دیگه یه خواستگار خوب برا شما میاد عروس میشی بعد میای اینجا خبرش رو به ما هم میدی ما رو خوشحال میکنی ایشاااااااالله
سلام به شما دوست حرف دلی من
خانم میتا از شهر با عظمت بروجرد
یادت باشه اگه این بار یه پسر خواست با شما حرف بزنه و ابراز علاقه کنه باهاش بد رفتاری نکنی که بیخیال بشه
|
|
| 94454 |
نام:
زهرا
شهر:
خدا
تاریخ:
8/28/2012 8:51:34 PM
کاربر مهمان
|
سلام
شخصی درحال نماز خواندن در راهی بود ومجنون بدون توجه از بین او وسجاده اش عبور کرد.مرد نمازش راقطع کرد وفریاد زد:چرا بین من وخدایم فاصله انداختی؟مجنون به خود آمد وگفت:من عاشق لیلی ام تو راندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه مرا دیدی؟
کاش اینقدر عاشق خدا بودیم یا باشیم که مانند مجنون کسی یا چیز دیگری را نبینیم ولی متاسفانه دوست خوبی هم برای خدا نیستیم چه برسه به اینکه عاشقش باشیم دوستان ناراحت نشید ازم بیشترش منظورم به خودمه
دلم میخوادحداقل دوست وبنده خوبی برای خداباشم دعاکنین این ارزو که ارزوی هممون هست براورده بشه انشاا...
حلالم کنین اگه بدنوشتم
یاحق
|
|
| 94453 |
نام:
زهرا
شهر:
هر جا که او باشد
تاریخ:
8/28/2012 7:50:27 PM
کاربر مهمان
|
به نام او
دیروز که برمیگشتم خونه دیدم برقشون خاموشه داشتم میمردم اخه دو ماه بود که هر روز همدیگه رو میدیدیم ومن رفتارم خیلی سرد بود با این که بیشتر از هر کی دوسش دارم حتی خودم
من عاشقش نشدم به خاطر اینکه خوشگله یا ...من عاشق هدفش .خداش ودرونش شدم حتی اگه زشتترین هم بود عاشقش میشدم ولی چجوری بهش بگم عاطفه میگفت بابا هیچ کس بهتر از او پیدا نمیکنی ولی ممکنه او تو رو نخواد اره او راست میگفت ولی من دلبسته بودم اونقدر که الان چندتا خواستگار دارم همشونم خوبن ردشون کردم
مریم میگفت دیوونه نکنه یهو نیاد میخوای چکار کنی این خواستگارهای خوبو رد میکنی نمیتونی هم بهش بگی تکلیفتو روشن کنه یکیشونو قبول کن وبرو
اما من به خاطر او زندگی جدیدی رو شروع کرده بودم گذشتمو با تمام خوبی ها وبدیهاش فراموش کرده بودم خوش اخلاق شده بودم لبخند میزدم حالا نمیتونم زندگیمو با یه غریبه شروع کنم همون یه درصد هم که ممکنه بیاد برام کافیه که چشمم رو همه چیزببندم چکار کنم اره نکنه باهام قهرید شهیدا یادتونه چه باهم دوست بودیم دیگه نمیگم خواب ببینم میگم خودش بیاد به حق سرور شهیدا کمکم کنید
|
|
