هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
94442
نام: هاجر
شهر: تبریز
تاریخ: 8/28/2012 4:54:04 PM
کاربر مهمان
  سلام. خسته نباشید
میخواستم تو ختم قرانتون شرکت کنم بلد نیستم چجوری
لطفا راهنماییم بفرمایین
94441
نام: مریم
شهر: مهم نیست
تاریخ: 8/28/2012 4:24:17 PM
کاربر مهمان
  ممنونم از منتظر عزیز از شهر منتظران
حق با شماست !
اغلب اوقات خودم هم با این جور حرفا خودمو دلداری میدم؛
همیشه به خدا توکل کردم و همه چیزو به خودش سپردم و سعی کردم تا اون جا که به خودم مربوطه وظایفم رو درست انجام بدم ؛
ولی فکر میکنم چون هنوز توکل کردن واقعی را بلد نیستم و صبرم هم کمه بعضی وقتا دلم پر از غم میشه اینقدر که جایی واسه تحمل و امید نمیمونه!!!
اما با همه این ها هیچ وقت از لطف خدا ناامید نشدم!

***

برای مینای عزیز از بروجرد هم دعا میکنم اگر به صلاحش هست به کسی که دوستش داره برسه و اگر مصلحتش نیست خدا مهر اون پسر رو از دلش برداره و بهش صبر و تحمل بده و کسی که شایسته عشق مینا جون هست رو سر راهش قرار بده.
94440
نام: عاشق شهدا
شهر: شهدا
تاریخ: 8/28/2012 4:19:28 PM
کاربر مهمان
  بنام رب المهدی (عج)
کوتاهترین فاصله بین هر مشکل و راه حلش ،فاصله بین زانوهایت تا زمین است . کسی که در مقابل خدا زانو بزند در مقابل هر مشکلی خواهد ایستاد
التماس دعا
94439
نام: هاشمی
شهر: قم
تاریخ: 8/28/2012 3:33:12 PM
کاربر مهمان
  سلام...
ممنون مطالب خیلی زیبایی توی سایت بود...
@-}--@-}--@-}--
94438
نام: مینا
شهر: بروجرد
تاریخ: 8/28/2012 3:26:19 PM
کاربر مهمان
  سلام من عاشق یه پسری شدم که اونم منو دوست داره همیشه میخواست باهاش صحبت کنم اما من همیشه ردش میکردم و باهاش بدرفتاری میکردم کم کم عاشقش شدم وقتی تصمیم گرفتم حسمو بهش بگم دیدم خونشون از پیش ما داره میره تهران الان دقیقا ۴ ماهه ندیدمش دارم میمیرم نمیدونم چه کار کنم خیلی بهش وابسته شدم تورو خدا کمکم کنید
94437
نام: عبدالله نادم
شهر: نجف آباد
تاریخ: 8/28/2012 3:09:44 PM
کاربر مهمان
  شهاب امید به خدا
سلام
ایوالله داره وقت و مطالب شما
در هر صفحه ای حداقل یک مطلب
خدا قوت
حالا چطور پشت سر هم که به ما مربوط نیست .

94436
نام: منتظر
شهر: منتظران
تاریخ: 8/28/2012 2:40:56 PM
کاربر مهمان
  سلام
هروقت که این سایت را باز می کردم و وارد حرف دل می شدم و می خواستم چیزی بنویسم بجای نوشتن، حرف دل بقیه رو می خوندم و حرف دل خودم یادم می رفت.
اما امروز می خوام یه چیزی به مریم خانم بگم، مطمئن باش اگر خواستگار میاد و بعد میره حتما حکمتی داره. از کجا معلوم که بیان و شما به آنها جواب مثبت بدی ولی وقتی که وارد زندگی شدی میگی که ای کاش هیچ وقت من را پسند نمی کردند.
امید به خدا داشته باش و از خود خدا بخواه که هرچی اون راضی هست بشه، نه هر چی که تو می خوای.مطمئن باش اینطوری احساس می کنی که خوشبخترین فرد هستی حتی اگر تا آخر عمر ازدواج نکنی. ضمن اینکه تمام زندگی ازدواج کردن نیست. خیلی از آدمهای مجرد موفقتر هستند تا متاهلها.
94435
نام: علی فیض الله
شهر: مشهد
تاریخ: 8/28/2012 2:30:02 PM
کاربر مهمان
  بسیار بسیار از سایت زیبایتون متشکرم ممنون که این سایت را درست کردید برای شما آرزوی موفقیت می کنم
باتشکرمدیریت وبلاگ
www.alifayzollah.blogfa.com
94434
نام: تنها
شهر: تنها
تاریخ: 8/28/2012 2:21:48 PM
کاربر مهمان
  سلام
کجایی خیلی دلم برات تنگ شده، خیلی دوستت دارم
من چیکار باید بکنم؟ چیکار می تونم بکنم ؟ دلم تنگه .....
واقعا چیکار باید بکنم ؟ چطوری عادت کنم ؟ کاش هیچ نیومده بودی ............. نمی تونم
دوستت دارم...
94433
نام: نرگس
شهر: کرج
تاریخ: 8/28/2012 2:19:03 PM
کاربر مهمان
  داستان کوتاه “کیک زندگی”

پسر کوچکی برای مادربزرگش توضیح می‌داد که چگونه همه‌چیز ایراد دارد… مدرسه، خانواده، دوستان و… مادربزرگ که مشغول پختن کیک بود از پسر کوچولو پرسید که کیک دوست داری؟ و پسر کوچولو پاسخ داد: البته که دوست دارم.

روغن چطور؟ نه! و حالا دو تا تخم‌مرغ. نه مادربزرگ! آرد چی؟ از آرد خوشت می‌آید؟ جوش شیرین چطور؟ نه مادربزرگ! حالم از همه‌شان به هم می‌خورد.

بله، همه این چیزها به تنهایی بد به‌نظر می‌رسند اما وقتی به‌درستی با هم مخلوط شوند، یک کیک خوشمزه درست می‌شود. خداوند هم به‌همین ترتیب عمل می‌کند. خیلی از اوقات تعجب می‌کنیم که چرا خداوند باید بگذارد ما چنین دوران سختی را بگذرانیم اما او می‌داند که وقتی همه این سختی‌‌ها را به درستی در کنار هم قرار دهد، نتیجه همیشه خوب است. ما تنها باید به او اعتماد کنیم، در نهایت همه این پیشامدها با هم به یک نتیجه فوق‌العاده می‌رسند.
امیدوارم کاسه صبر ما بزرگ باشه برای مشکلات زندگی و توکلمون قوی و اعتمادمون به خالقمون در حد خیلی بالا که اون صلاح کار ما رو میخواد نه چیز دیگه...التماس دعا خوبان خدا
<<ابتدا <قبلی 9450 9449 9448 9447 9446 9445 9444 9443 9442 9441 9440 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=9445&mode=print