اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
94422 |
نام:
آزيتا خاتون
شهر:
نيستان
تاریخ:
8/28/2012 11:15:00 AM
کاربر مهمان
|
سلام عليكم ورحمه الله وو بركاته
من قبلا يه مسابقه گذاشتم كسي جواب نداد وليكن من سر قولم هستم جايزه شو به همه ميدم فقط مشكلي كه هست نه كه اينجا فضا مجازيه جايزه اش هم بگي نگي تاثير گرفته ازش
http://wdl.persiangig.com/pages/download/?dl=http://basijy67.persiangig.com/Ali/PDF_Book/Safaresorkh/Safar-e-Sorkh.zip
*****************************************
خانم فاطمه ار تويسركان مطلب جالب بود اگه امكان لايك بود يه چندتايي مي زدم البت در مقابل صحبت شما جنس سبد هم مهم است به قول قرآن " ......... و لا يزيد الظالمين الا خسارا"
مي دونيد بزرگترين آرزوي من چيه؟ اين كه يه روزي مديريت حرف دل اينجا رو بدن به من!!!!(فك كن چي شير تو شيري مي شد) البته مديريت فعلي هيچ مشكلي نداره اگرهم داره بر منكرش لعنت حتي اگه خودم باشم، نه اينكه آرزو بر جوانان عيب نيست من گفتم ناكام از اين دنيا نرم وليكن خيال همگي تخت قرار نيست به دعاي گربه سياه بارون بباره
اندر فوايد اين شغل بابركت اين است كه اعلي ترين درجه دوركاري است شما هر جا كه باشي حتي خارج از كهكشان راه شيري اين اينترنت هم است ديگه مشكل آنتن دهي هم نداره. بعد هم مي تونيد چندين كار را با هم انجام بدين (فعلا آقايون تحريم هستن در اين فقره) فقط يه عيب داره اين هم كه ممكن است سر يه روز آنقدر فشار روحي بهتون وارد بشه كه دلتون غم باد بگيره البت اين هم راهكار داره في المثل دل گنده بشين با معيت تلمبه!! و ايضا يه راه حل ديگه هم داره كه قسي القلب بشين كه در مورد زن جماعت محال است(فرض محال هم كه محال نيست)
اگر من مدير مي شدم اولين اقدامي كه بر خود فرض مي دونستم ثبت نكردن دل نوشته هايي بود كه اين جماعت عشاق مي نويسن آخه اينا كه دست بر "دار" نيستن اونم از قسم دل، منم كه معتاد نمي تونم ترك كنم پس يه همين راه مي مونه
يه كار ديگه هم آپ كردن اينجا اونم ثانيه به ثانيه بود (يكي هم نيست بزنه پس كله من!!! آخه آدم مي خواد شعار بده فكر اجرايي بودنش هم ميكنه)
ادامه دارد ...............
في امان الله
|
|
94421 |
نام:
جا مانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
8/28/2012 10:45:54 AM
کاربر مهمان
|
به نام خداوند یکتا
سلام
به تک تک بچه های خوب حرف دل
دو خلبان نابینا که هردو عینک های تیره به چشم داشتند .
در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند، در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می کرد .
زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند ، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد .
اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز ، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما ، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند .
در همین حال ، زمزمه های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند ، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است .
اما در کمال تعجب و ترس آنها ، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت .
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می شد چرا که می دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد ، می رود .
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می داد و چرخ های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند.
اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد.
در همین هنگام در کابین خلبان ، یکی از خلبانان به دیگری می گوید :
باب ، یکی از همین روزا بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می کنن و اون وقت کار همه مون تمومه .
امیداورم کلی خوشحال شده باشید ، باقی مانده روز را با تمام قدرت و توکل به خدا ، همراه با لبخند به پایان برسونید .
در پناه خدا باشید .
یاحق
|
|
94420 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
8/28/2012 10:38:58 AM
کاربر مهمان
|
.:: یاالله ::.
*عبدالله جان از زیر بیرق ولایت ، سلام و عرض ادب.
خدا خیرتون بده که ما رو یاد شهید عباس دوران انداختید.
*نوید جان از کابل ، سلام و عرض و خیر مقدم.
این که از همکاران و محیط کارتون خوشتون نمیاد یه چیز نه چندان مهمّه ، باید دنبال این باشید که روی همکاران و همچنین محیط کارتون تاثیر مثبت بگذارید.
انسان الهی همه جا رو آن چنان می کنه که خدا دوست داره.
خودتون رو دست کم نگیرید. تغییر دیگران و تغییر محیط و رشد دادن اون ممکنه سخت باشه امّا شدنیه و لذت بخش.
اخلاق نیکو و الهی و شناخت راه حق و پافشاری بر حق از ابزار مهم رشد دادن محیطه.
*عاشق شهدا از شهر شهدا ، سلام و عرض ادب.
نکات خیلی جالبی بیان فرمودید ، استفاده کردم ممنون.
فقط در مورد استفاده از بعضی لغات کمی باید محتاط بود.(منظورم دوست عزیز و ...)
من سراپا تقصیر رو ببخشید.
*خانم مریم مغموم از رشت ، سلام و خیر مقدم.
شاید چون کلّ قرآن عشق است ، دیگر خداوند متعال سوره ای به نام عشق نازل نفرموده اند ، شاید هم نه.
*تنها ی گرامی از کرمانشاه ، سلام و خیر مقدم.
عاقبت عشق های زمینی همینه. هر روز با یکی و هر روز یه رنگیه.
عشق هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود، عاقبت ننگی بود
زان که عشق مردگان پاینده نیست
زان که مرده سوی ما آینده نیست
عشق زنده در روان و در بصر
هر دمی باشد زغنچه تازه تر
عشق آن زنده گزین کو باقی است
کز شراب جان فَزایت ساقی است
عشق آن بگزین که جمله انبیا
یافتند از عشق او کار و کیا
امیدوارم و دعا می کنم که به عشق الهی دچار بشید.
*آقا محمّد مهدی جان از کرج ، سلام و خیر مقدم.
به نظر من هم چنین زندگی ای که شما فرمودین به هیچ عنوان ارزش نداره اگه بخواهید منم دعا می کنم به آرزوتون برسید زود تر.
امّا...
چشم ها را باید شست ... ، جور دیگر باید دید ...
تا شقایق هست زندگی باید کرد.
سعی کنید عاشق بشید. الآن نگاهتون نگاه کاسب مآبانه و تاجر گرایانه است به زندگی.
خیلی چشم و ذهنتون رو با نگاه به دیگران خسته نکنید ، چند روز پیش یه شعر گذاشتم تو حرف دل فکر کنم خیلی به دردتون می خوره:
عشقبازی به همین آسانی ست ...
که دلی را بخری
بفروشی مهری
شادمانی را حراج کنی
رنجها را تخفیف دهی
مهربانی را ارزانی عالم بکنی
و بپیچی همه را لای حریر احساس
گره عشق به آنها بزنی
مشتری هایت را با خود ببری تا لبخند
عشقبازی به همین آسانی ست ...
* ادامه دارد.
|
|
94419 |
نام:
گل یاس
شهر:
غریب
تاریخ:
8/28/2012 10:36:55 AM
کاربر مهمان
|
سلام برای منم خیلی دعا کنیددلم خیلی گرفته
|
|
94418 |
نام:
فاطمه
شهر:
قاین
تاریخ:
8/28/2012 9:53:09 AM
کاربر مهمان
|
سلام دلم بدجورگرفته اینقدرپیش خداالتماس کردم واسه اینکه حاجتموبده ولی نمیده نمیدونم چرا اعتکاف رفتم قران خوندم ختم یاکاشف الکرب روخوندم توختم قران اینجا پنچ جزءروبرداشتم
توسه ماه ۴بارقران روختم کردم حتی نمازشب روخوندم نمیدونم چراخدانمیبینه چراحاجتمونمیده دارم کم کم خسته میشم میگم خدادوسم نداره وگرنه به این همه التماسم جواب میدادبچه ها واسم دعاکنید
|
|
94417 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
8/28/2012 9:52:14 AM
کاربر مهمان
|
.:: یاالله ::.
*ساناز گرامی از اهواز ، سلام و خیر مقدم.
مدرک یک جنبه ی قضیه است و استفاده از چالش ها برای ایجاد فرصت و تطابق مدرک با کار یک جنبه ی دیگه ی موضوعه.
در کشور ما متاسفانه در زمینه ی اشتغال کسانی که مدرک می گیرند مشکلات زیادی هست اما باز هم دلیل بر این نمی شه که افراد در زمینه ی کارآفرینی برای خود و دیگران تلاش نکنند.
امیدوارم با تلاش و همتتون و صدالبته توکّل به درگاه خداوند عزیز و مهربان و توانا بتونید بر مشکلاتتون فائق بیایید.
همیشه هم اینو در نظر داشته باشید که: * کار عار نیست. *
بنده خودم اتوبوس هم جارو زده ام و جوب هم تمیز کرده ام ، از سالخورده هم مراقبت کرده ام و ...
ما حتی اگه اعتقاد به حکیم بودن و مهربان بودن و توانا بودن خدا هم نداشته باشیم چیزی از خدا کم نمی شه منتها با بی اعقادی و ایمان نداشتنمون از شایستگی ما کم می شه.
*بیننده گرامی از اصفهان ، سلام و خیر مقدم.
معلومه بیننده ی پر و پا قرصی هستیدا! :-)
*علی آقای گل از تهران ، سلام داداش گلم و خیر مقدم.
خدا ان شاء الله پدر بزرگوارتون رو رحمت کنه. براشون خیرات و میرات بفرستید تا براتون دعا کنند.
این مطلب رو بخونید جالبه:
http://www.pasokhgoo.ir/node/29847
*باران گرامی از مشهد ، سلام و خیر مقدم.
سعی کنید به دور از جوسازیها و ارعاب ایشون از اطرافیان و به خصوص افرادی که بزرگ هستند و حرفشون خوب پیش می ره بالخص از فامیل خودشون کمک بگیرید. به طور نامحسوس هم بررسی کنید و اگه شواهدی دال بر تغییر ایشون دیدید فرصت دیگری بهشون بدید البته باز هم تاکید می کنم که به طور نامحسوس باشه که جوگیر نشه اون بابا!
*سحر گرامی از تهران ، سلام و خیر مقدم.
قُل يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِم لَا تَقنَطُوا مِن رَّحمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ.(زمر_53)
بگو : ای بندگان من که بر زيان خويش اسراف کرده ايد ، از رحمت خدا مايوس ، مشويد زيرا خدا همه گناهان را می آمرزد اوست آمرزنده و مهربان.
*آقای اسماعیل محمّدی از رفسنجان ، سلام و خیر مقدم.
خیلی زیبا و خوشگل بود نوشته تون. دعا می کنم به خواسته ی قلبی تون یعنی شهادت در راه خدا نائل بشید.
*باز هم ادامه دارد.
|
|
94416 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
8/28/2012 9:05:57 AM
کاربر مهمان
|
.:: یا الله ::.
پيامبراكرم(ص) فرمودند: خانههايتان را با تلاوت قرآن نورانى كنيد و آنها را همچون يهود و نصارا ـ كه نماز و عبادت را در خانهها تعطيل كرده، تنها در كنيسه و كليسا انجام مىدهند ـ به گورستان تبديل نكنيد. هنگامىكه در خانهاى زياد قرآن خوانده شود، خير و بركت آن فزونى يابد و اهل خانه مدتها از آن لذت خواهند برد و همانگونه كه ستارگان براى زمينيان مىدرخشند، [اين خانه] نيز براى آسمانيان مىدرخشد.
*فاطمه خانم گرامی از تویسرکان ، سلام و عرض ادب.
مطلبتون در مورد قرائت قرآن کریم خیلی جالب بود. ممنون.
*زهرا خانم از کرمان ، سلام و خیر مقدم.
برای زندگی مشترک علاوه بر در نظر گرفتن قسمت باید تدبیر کرد. این که این گونه به مقوله ی ازدواج نگاه می کنید که می فرمایید: پسرااعتماد کردن مشکل است میخواهم جداشوم که اگرقسمت هم بودیم که بهم میرسیم اگرنه حداقل طوری نباشد که نابود شوم اگه قابل اعتماده چرا باید بی اعتماد باشید و به تمامی پسرها بد و بیراه بگید و اگه قابل اعتماد نیست چرا اعتماد کرده و دوستی برقرار کرده اید؟! لازمه ی یک زندگی توام با موفقیت توکّل ، تعقل و تدبیره. نه بدون جهت اعتماد کنیم و نه انگ بزنیم.
*نرگس خانم گرامی از شهریار ، سلام و عرض ادب و خیر مقدم.
ان شاء الله مشکلتون حل بشه امّا اگه هم نشد مجال واسه کار زیاده. انسان های موفق همواره از چالش ها فرصت درست کرده اند. از کمترین و بی اهمیّت ترین چیزها می شه فرصتی برای پیشرفت ساخت البته به این شرط که توام باشه با رضای الهی.
*ملتمس دعا از ایران ، سلام و خیر مقدم.
خدا ان شاء الله به خواهر عزیز و محترمتون شفای عاجل و سلامتی عنایت بفرماید.
*مریم خانم گرامی از تهران ، سلام و خیر مقدم.
دل ما هم از دنیا خیلی گرفته چون ثابت کرده که قابل اعتماد نیست. باید ازش بهره بگیریم ان شاءالله برای آخرتمان.
*سحر خانم از تهران ، سلام و خیر مقدم.
بله دقیقاً همینطوره صدای شهید آوینی خیلی آرامش بخشه که نشان از دلی آرام و به طمانینه رسیده داره. ان شاء الله بتونیم افکار ایشون رو هم به کار ببندیم.
*شهرزاد گرامی از اصفهان ، سلام و خیر مقدم.
دوست داشتن یک طرفه آن هم از سوی یک خانم بارکجی ست که به مقصد نمی رسه. تلاش کنید برای تجدید نظر و تغییر رویه. امروزه برعکس گذشته هایی نه چندان دور خانم ها دچار عشق شدید می شن که با توجه به این که معمولاً از روی احساس صرف و نه احساس همراه با منطق عمل می کنند مشکلات زیادی براشون ایجاد می کنه.
امیدوارم بتونید تصمیمی بگیرید که عاقبت به خیر بشید.
ادامه دارد.
|
|
94415 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
8/28/2012 8:25:03 AM
کاربر مهمان
|
سلام خدا خوبی بازم صبح شد وامروزم با استرس به محل کارم اومدم کمکم کن همه چیز به خیر بگذره امروز
خدای من خدای مهربون خیلی چیزها بهم دادی تا حالا و چیزهای روهم ازم گرفتی
خدا همیشه ارزو داشتم معلم باشم ولی به علت مشکلات ترک تحصیل کردم ولی بعد چند سال ادامه دادم وباز الان به خاطر دوتا درس که سه ساله امتحان میدمو قبول نمیشم از زندگیم از ارزوهام عقب افتادم کمکم کن به بزرگی خودت قسم جرات نمیکنم برم نتیجه خردادمو بگیرم فقط میخوام معجزه ای کنی خودت منو وادار کنی برم که ببینم قبول شدم چون حوصله منت برادرمو ندارم چند روز پیش هم با اینکه ازش بزرگترم روم دست بلند کردو کتکم زد ولی نمیتونم دم بزنم
خدایا شبای قدر ازت چی خواستم چرا کمکم نمیکنی چرا هرروز باید زندگیم پراز استرسو گریه باشه چرا یک کمک مالی بهم نمیکنی که مشکلاتم حل بشه دوست داشتم خونهای داشتم تنها زندگی میکردم که نگاهای برادرمو نبینم نمیدونم چرا با من اینقدر لجبازی میکنه
|
|
94414 |
نام:
ايمان
شهر:
مشهد
تاریخ:
8/28/2012 8:23:59 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب الشهدا و الصدیقین
دردنامه یک فرزند شهید
با نثار درود فراوان به محضر پاک شهیدان و امام شهدا و با آرزوی سلامتی هر چه فزون تر مقام عظمای ولایت.
میخواهم از قشر تحصیلکرده و دردهایش بگویم.چقدر سخت است که فرزند شهید باشی و کسانیکه ادعای دفاع از خون پدر شهیدت را دارند به دنبال آباد کردن دنیای خود به قیمت نابودی خون شهدا در افکار و اذهان مردم باشند.
چند روز پیش شنیدم یکی از روسای دفاتر حراست در دانشگاه آزاد(دانشگاه آزاد مشهد) به دنبال آباد کردن دنیای خود به تلاش دشمنان برای به فراموشی سپردن خون پدر شهیدم کمک کرده است. تا كنون سكوت كرده بودم ولي بر خود تكليف دانستم كه اين سكوت را بشكنم تا اين انحراف كه ابتداي آنست بيشتر نگردد.تا شايد همسر ايشان با افتخار در هر محفلي نگويد كه همسرم بدون شركت در اعلام عمومي عضو هيأت علمي دانشگاه شده است و آنهم با نوشتن يك خط توسط دكتر دانشجو.تا شايد بيشتر از اين مردم نگويند كه خودشان هركاري ميكنند و مردم بيچاره بايد بسازند و بسوزند.
هرچه بگندد نمكش ميزنند واي به روزي كه بگندد نمك
نميدانم بگويم تقصير آقاي دانشجوست يا سو استفاده عده اي اسلام نما از بي اطلاعي ايشان.
همينطور قرار بود دانشگاه آزاد را اسلامي نماييد.
اينكه يك عده اسلام نما را به بهاي پايمال كردن حقوق ديگران وارد محيط مقدس دانشگاه نماييد.
اگر فقط یک مکان برای اشتغال باشد و آن هم بدون رقابت اشغال شود چگونه جای دفاعی میماند.
آقای عصاران مگر عضویت هیات علمی چقدر ارزش دارد که ما بخواهیم به خاطر آن به این راحتی همه چیز را زیر پا بگذاریم. اتهاماتی که شما به افراد مجموعه دانشگاه میزدید، امروز شما را به خوبی نشان میداد. اخلاق و تقوا ذرهای برای شما ارزش و اهمیت نداشت و ندارد.
شما آنچنان در حمله به رقیب و تخریب و تحقیر دیگران و وارد کردن انواع و اقسام اتهامات با بی تقوایی و بی اخلاقی عمل مینمودید، که واقعا آدم حیران میماند که مگر مسائل مادی و دنیوی چقدر ارزش دارد که آدم در روز روشن و در ملاءعام و با همه وجود بیاید دروغ بگوید و مطلبی را که خلاف است مطرح کند.
آقای رضا عصاران سرپرست حراست دانشگاه آزاد مشهد،بنده تنها در مورد این دانشگاه نیست که اطلاع دارم؛ بلکه در مقیاس و ابعاد کمتری نسبت به دانشگاههای دیگر نیز علم و اطلاع دارم. لذا باید با کمال تاسف بگویم یکی از مجموعه های دانشگاهی که از نظر تقوا و اخلاق دینی و رعایت حداقلهایی از اصول و موازین انسانی در پایین ترین سطح می باشد، مجموعه شماست.
اگر موضوع سو استفاده های شما از جایگاهتان توسط فرد دیگر که اعتقادات مذهبی و دینی ندارد و فاقد پایبندی های اسلامی هست، اتفاق بیفتد؛ اگرچه سخت است اما قابل درک است. چون با خود میگوید اینها به هیچ چیز پایبندی ندارند و به خدا و پیغمبر و آخرت اعتقادی ندارند و بالاخره این کارها را انجام می دهند.
اما آقای عصاران کسانی که معتقد به آخرت هستند و سی روز روزه می گیرند و وقتی پای ادعا می شود هیچکسی را قبول ندارند و می گویند آنها بی دین و لامذهب هستند؛ آن وقت آدم تعجب می کند و متحیر می ماند که اینها برای اینکه خود را بالا ببرند، چقدر راحت دروغ می گویند.
من نمی توانم قبول کنم این دروغگویی عاملا و عامدا نیست. یعنی من نمی توانم قبول کنم که شما که کارمندان زیادی را به نابودی کشاندید بگویید که نادانسته بوده است. این موضوع است که خیلی دردناک است...
|
|
94413 |
نام:
عاشق شهدا
شهر:
شهدا
تاریخ:
8/28/2012 8:21:36 AM
کاربر مهمان
|
بنام رب المهدی (عج)
سلام به همه بچه های عزیز حرف دل
مطلب پنجم پاسخ به نمیدانمها
علت اینکه رنگ زردالو زرد است و هسته بعضی از آنها شیرین میباشد چیست ؟
رسول خدا (ص) فرمودند : خداوند عزوجل پیامبری از پیامبران را به سوی قومش مبعوث نمود وی مدت چهل سال در میان قوم خود به ارشاد آنها همت گذاشت ولی احدی به او ایمان نیاورد در یکی از سالها ان مردم در کلیسا و معبد عیدی گرفته بودند ان پیامبر نیز به متابعت ایشان در ان عید شرکت نمود به انها گفت : به خدا ایمان اورید .گفتند : اگر تو پیامبر هستی برای ما دعا کن که خدا طعامی همرنگ لباس ما حاضر کند ، لباس آنها زرد رنگ بود . ان پیامبر چوب خشکی اورد ، سپس خداوند متعال را خواند و از ذات جلالش خواست آن چوب را سبز کند چوب سبز شد و میوه اورد و میوه اش زردالو بود انها جملگی از ان میوه خوردند هر کس از ان میوه خورد و نیت داشت که مسلمان شود هسته در جوف زردالویی که خورده بود شیرین در امد و ان کسی که میوه را خورد و نیت داشت که به دست ان پیامبر مسلمان نشود هسته در جوف زردالویی که خورده بود تلخ از کار در امد************************************************************
|
|