اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
92102 |
نام:
جعفر نائینی محمدی
شهر:
پیشوا
تاریخ:
7/9/2012 8:04:05 AM
کاربر مهمان
|
با سلام وتحیت :امروز از صبح دلم عجیب گرفته وبه یاد بچه ها که با حضرت دوست عشق بازی کردند ویار هم از آنها خرید وبردشان محزونم وبا خود فکر میکنم آن روزهای نورانی مانند رویا از ذهن می گذردومیگویم امروز اگر شهدا بودند واین صحنه های عجیب تهران را میدیدند چه میکردند؟از حجاب خانمها گرفته تا کاسبی های ...وتکلیف ما بازماندگان چیست ؟بعداز شهدا ما چه میکنیم ؟در روز یوم تبلی السرائر ..چه جوابی داریم به آنها بدهیم ؟
|
|
92101 |
نام:
باران
شهر:
دلتنگی
تاریخ:
7/9/2012 7:07:30 AM
کاربر مهمان
|
با سلام خدمت همه اهالی حرف دلی و آرزوی توفیق روزافزون
خدمت امید به رحمت خدا از همدان
از اونجایی که من به تازگی با حرف دل آشنا شدم اگه لطف کنید و راجع به این طرح توضیحات بیشتری ارایه بدید و اعداد را هم با حروف بنویسید تا قابل خوندن باشه ازتون ممنون میشم.
لطفا اسم بنده حقیر را هم فراموش نکنید.التماس دعا.....
|
|
92100 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
7/9/2012 6:49:08 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد
درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
باتشكر ازآقا عبدالله نادم .(چيزهایي هست كه وقتي ازدستش ميدي ...) باتوجه به اينكه مطلبتون نصفه آمده ميتونم خواهش كنم ادامه مطلب را بگذاريد
اگرمحبت باشه .همه چيزهست . خدايا اون محبت رو به ما بده
ارزشمندترازجواهر
بانوى خردمندى در كوهستان سفر مى كرد كه سنگ گران قیمتى را در جوى آبى پیدا كرد.
روز بعد به مسافرى رسید كه گرسنه بود.
بانوى خردمند كیفش را باز كرد تا در غذایش با مسافر شریك شود.
مسافر گرسنه، سنگ قیمتى را در كیف بانوى خردمند دید،از آن خوشش آمد و از او خواست كه آن سنگ را به او بدهد، زن خردمند هم بى درنگ، سنگ را به او داد. مسافر بسیار شادمان شد و از این كه شانس به او روى كرده بود، از خوشحالى سر از پا نمى شناخت.
او مى دانست كه جواهر به قدرى با ارزش است كه تا آخر عمر، مى تواند راحت زندگى كند، ولى چند روز بعد، مسافر به راه افتاد تا هرچه زودتر، بانوى خردمند را پیدا كند؛
بالاخره هنگامى كه او را یافت، سنگ را پس داد و گفت:خیلى فكر كردم. مى دانم این سنگ چقدر با ارزش است، اما آن را به تو پس مى دهم با این امید كه چیزى ارزشمندتر از آن به من بدهى. اگر مى توانى، آن محبتى را به من بده كه به تو قدرت داد این سنگ را به من ببخشى.
كاشکي قدر محبتها را بدانيم قبل ازاينكه از دستشون بديم.
|
|
92099 |
نام:
زهرا
شهر:
قوچان
تاریخ:
7/9/2012 6:38:53 AM
کاربر مهمان
|
مقام اول آوردیم و همه ی مشهدیا رو خیط کردیم تا به حال اینقدر خوش حال نبودم
تابستانی باز کلاس دارم خیلی زیاد هم دارم اصلا هم حوصله ندارم برم کلاس شیطونه میگه اصلا نرم کلاس
|
|
92098 |
نام:
سهیلا پیرآلو
شهر:
کازرون
تاریخ:
7/9/2012 5:51:07 AM
کاربر مهمان
|
یا مهدی ادرکنی
مهدی جان قسم به مادر پهلو شکسته بیا ، بیا جواب دلم شکسته شده ما را بده .مهدی جان بیا ببین چقدر مردم فرق بین هم میگذارند .مهدی ما که در این دنیا پارتی نداریم بیا پارتی ما شو مهدی جان تورا قسم به مادر پهلوشکسته
|
|
92097 |
نام:
باران
شهر:
دلتنگی
تاریخ:
7/9/2012 5:36:48 AM
کاربر مهمان
|
یا صاحب الزمان ! …
یا صاحب الزمان ! داستان یوسف را گفتن وشنیدن به بهانه ی توست .
شرمنده ایم .
می دانیم گناهان ما همان چاه غیبت توست .
می دانیم کوتاهیها ، نادانیها و سستیهای ما ، ستمهایی است که در حق تو کرده ایم .
یعقوب به پسران گفت : به جستجوی یوسف برخیزید ،
و ما با روسیاهی و شرمندگی ، آمده ایم تا از تو نشانی بگیریم .
به ما گفته اند اگر به جستجوی تو برخیزیم ، نشانی از تو می یابیم .
اما ای فرزند احمد ! آیا راهی به سوی تو هست تا به دیدارت آییم .
|
|
92096 |
نام:
غریب
شهر:
تنهایی
تاریخ:
7/9/2012 5:31:46 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستان
امیدوار به رحمت خدا
شهر: همدان
سلام میخواستم بگم اسم بنده حقیر هم ثبت نام کن وبعد اینکه از اول ماه مبارک شروع کنیم؟
|
|
92095 |
نام:
انسیه
شهر:
تنهایی و انتظار و امید و... یاالله
تاریخ:
7/9/2012 5:14:24 AM
کاربر مهمان
|
دل هامان همه ابری بود جایی باران زد و جایی رعد و برق...
جمعی پرواز کردند و جمعی پرواز پرواز...
(شهید سید آوینی)
سلام
*اللهم عجل لولیک الفرج*
السلام عليك يا صاحب الزمان(عج)
بهترین هدیه به امام زمان عج ترک یک گناه است.
خدایا آرامشی به من عطا کن تا بپذیرم آنچه را نمی توانم تغییر دهم و شجاعتی ده تا چیزهایی که می توانم تغییر دهم...
خدایا بحق این ماه و ماه مبارک رمضان کمکم کن از ته دل ازت میخواد بحق یوسف زهرا نذار شرمنده تو روی ماه حضرت مهدی(عج) بشم...
الهی به امید تو
بزرگوار عزیز امیدوار به رحمت خدا منم با طرح شما موافقم پس زحمتش را بکشید در پناه حق و یاری حضرت عباس(ع)...
نام این حقیر فراموش نشود.
***** اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم *****
التماس دعا
یا حق
|
|
92094 |
نام:
عبدالله نادم
شهر:
نجف آباد
تاریخ:
7/9/2012 4:23:30 AM
کاربر مهمان
|
لیلا از کابل
سلام
بدان که هر زندگی مشکلات خاص خودش را دارد. و اصولا این دنیا دار امتحان است . بهر حال ما یک زندگی را با امیدهای ایده عالی شروع میکنیم ولی احتمال رسیدن به 100درصد آرزوها وجود ندارد.
شما که الحمدالله داری فرزند هستید شاید بتوانید با سعی و تلاش در باسواد کردن آنها و توجیه شوهرتان نسبت به زندگی آینده آنها خوش بین باشید.
آسمان برای خیلی از مردم همه جا یک رنگ است .
شاید بخت واقبال شما چنین بوده است .
امید وارم موفق شوید .
|
|
92093 |
نام:
علی
شهر:
تهران
تاریخ:
7/9/2012 3:44:21 AM
کاربر مهمان
|
جغرافیای قدرت نرم ایران
چیزی که اینروزها به سوال بزرگی بدل شده است دامنهی متاثر از قدرت نرم ایران است. حوزهی نفوذِ قدرتِ نرمِ ایران تا کجاست؟
چند روزی بود که شهر وین در محاصرهی آنها بود. بالاخره از خطِ مقدمِ سپاه خبر رسید که نَقبزنها موفق شدند در موجِ اولِ استحکاماتِ شهر، شکافِ عمیقی ایجاد کنند. در دلش خوشحال بود. خیلی دوست داشت تا شهر را دست نخورده و با کمترین تخریب فتح کند. برای همین چیزی نزدیک به دو ماه بود که از زمان آغازِ محاصره میگذشت اما تازه امروز استحکاماتِ استوار و به روزِ شهر برای پیشروی و تصرفِ آن به اندازهی کافی تخریب شده بود. وین پیش رویش بود، پایتختِ هابزبورگها، امپراتوریای در مرکزِ اروپا و وین قلبِ تپندهای که داشت به دستِ مسلمانان میافتاد.
کرم مصطفی کوپرولو باید عجله میکرد، چرا که سپاهیانِ متحدِ اروپایی به رهبریِ جان سوبیسکیِ سوم (John III Sobieski)، پادشاهِ لهستان داشتند به سرعت به وین نزدیک میشدند، نیروهایی که برای کمک به امپراتوریِ تحتالحمایهی پاپ، لشکر کشیده بودند. سوارهنظامِ سنگینِ شاهِ لهستان، انگیزههای بالایی داشتند. چرا که در این جنگ، شاهِشان بیش از اینکه بر روی منافعِ کشورش تاکید کند برایشان از سرنوشتِ مسیحیت گفته بود، به آنها گفته بود که اگر زمانی در جنگهای صلیبی، منازعه بیرون از خاکِ اروپا بود اینبار اما قلب اروپا بود که میدانِ نبرد بود.
کرم مصطفی پاشا، وزیرِ اعظمِ محمدِ چهارم، پادشاه عثمانی، باید عجله میکرد...
تلاش امپراتوریِ عثمانی برای پیشروی به سمتِ اروپای مرکزی
امپراتوریِ عثمانی نامش را از عثمانِ اول (1326-1259) وام گرفته است، شاهزادهی مسلمانِ ترکی که اهلِ آناتولی بود. عثمان، مناطقِ اطراف را که تحتِ کنترلِ سلسلهی سلجوقی بود فتح کرد و حکومتِ عثمانی را در سالِ 1300 میلادی بنیان گذارد. نیروهای عثمانی برای اولین بار در سالِ 1345 به اروپا حمله کردند و سرتاسر بالکان را تصرف کردند. با فرماندهیِ تیمور، سردارِ عثمانی در طیِ سالهای 1402 تا 1453 و در دورانِ حکومتِ محمدِ دوم (محمدِ فاتح؛ 1481-1429)، عثمانها امپراتوریِ بیزانس (روم شرقی) را نابود کرده و پایتختاش قسطنطنیه را تصرفت کردند. شهری که نامش به استانبول (یعنی شهری مملو از اسلام) تغییر کرد و پایتختِ عثمانی به آنجا انتقال یافت.
تحتِ حکومتِ سلیمِ اول (1520-1467 میلادی) و پسرش سلیمانِ اول (سلیمانِ شکوهمند)، امپراتوریِ عثمانی به بزرگترین کشورِ جهان بدل شد. سلیمان، کنترل بخشهایی از ایران، عمدهی عربستان و بخشِ بزرگی از مجارستان و بالکان را در اختیار داشت. همچنین در اوایلِ قرنِ 16، عثمانیها سلسلهی مملوک را که در سوریه و مصر حاکم بود شکست دادند و نیروی دریایی آنها کنترل عمدهی ساحلِ جنوبیِ دریای مدیترانه در شمالِ افریقا را به دست گرفت.
افولِ قدرتِ امپراتوریِ عثمانی از اواخرِ قرنِ 16 آغاز شد، بعد از اینکه ناوگانِ دریایی عثمانها در نبردِ لپانتو (Lepanto) در سال 1571 شکست خورد. نبردی که در آن عثمانها قصدِ ضمیمه کردنِ جزیرهی قبرس را به خاکِ خود داشتند.
در همین دوران بود که قوای عثمانی دو بار وین را محاصره کردند. اما تلاشِ اصلیِ آنها برای فتحِ پایتختِ اتریش در سالِ 1683 بود.
نقشهی گسترش امپراتوری عثمان از سالِ 1300 تا 1683
تلاش عثمانی برای نفوذ به قلب اروپا
تصرف وین مدتها بود که به آرزوی استراتژیک امپراتوری عثمانی بدل شده بود؛ هم به دلیل اشرافِ این شهر بر منطقهی دانوب
|
|