اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
91092 |
نام:
اوا معتمد
شهر:
هرجا که مهدی هست
تاریخ:
6/9/2012 3:54:55 PM
کاربر مهمان
|
سلام انسیه جان من با ختم دعای عهد موافقم
التماس دعا
|
|
91091 |
نام:
محبوبه زنگانه
شهر:
گلستان
تاریخ:
6/9/2012 2:56:24 PM
کاربر مهمان
|
خدایا خسته تر از همه به سوی تو روی آورده ام .
عاشق عشق شما نیستم ای اهل زمین به خدا معشوق من بالایی است.
|
|
91090 |
نام:
عاشق بی ادعا
شهر:
ساکن کوی عشق
تاریخ:
6/9/2012 2:12:05 PM
کاربر مهمان
|
خدایا خدا وند همه ی بیماران سرطانی را شفا بده .
دوستان من برای بیماران صعب الاعلاج دعا بفرمایید .
|
|
91089 |
نام:
راحله
شهر:
شهرکرد
تاریخ:
6/9/2012 1:38:25 PM
کاربر مهمان
|
برای من دعاکنیدناامیدم ارزوی مرگ دارم
|
|
91088 |
نام:
جامانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
6/9/2012 1:26:04 PM
کاربر مهمان
|
روزی تصمیم گرفتم كه دیگر همه چیز را رها كنم. شغلم را، دوستانم را، زندگی ام را!
به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خدا صحبت كنم.
به خدا گفتم: آیا می توانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟
و جواب او مرا شگفت زده كرد.
او گفت : آیا درخت سرخس و بامبو را می بینی؟
پاسخ دادم : بلی.
فرمود: هنگامی كه درخت بامبو و سرخس راآفریدم، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم. به آنها نور و غذای كافی دادم. دیر زمانی نپایید كه سرخس سر از خاك برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود.
من از او قطع امید نكردم.
در دومین سال سرخسها بیشتر رشد كردند و زیبایی خیره كننده ای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نكردم.
در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نكردند. اما من باز از آنها قطع امید نكردم.
در سال پنجم جوانه كوچكی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس كوچك و كوتاه بود اما با گذشت شش ماه ارتفاع آن به بیش از صد فوت رسید.
پنج سال طول كشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه كافی قوی شوند.. ریشه هایی كه بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می كرد.
خداوند در ادامه فرمود: آیا می دانی در تمامی این سالها كه تو درگیر مبارزه با سختیها و مشكلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحكم می ساختی. من در تمامی این مدت تو را رها نكردم همانگونه كه بامبوها را رها نكردم.
هرگز خودت را با دیگران مقایسه نكن.
بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل كمك می كنن. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می كنی و قد می كشی!
از او پرسیدم : من چقدر قد می كشم.
در پاسخ از من پرسید: بامبو چقدر رشد می كند؟
جواب دادم: هر چقدر كه بتواند.
گفت: تو نیز باید رشد كنی و قد بكشی، هر اندازه كه بتوانی...
|
|
91087 |
نام:
جامانده از راه خدا
شهر:
تهران
تاریخ:
6/9/2012 1:01:46 PM
کاربر مهمان
|
دوست خوبم
انسیه از تنهایی و انتظار و امیدو... یا الله
هر کدام از پیشنهاد های شما زیبا و بسیار برای من عزیز است
هرکدام که باشد من با اجازه تمامی دوستان حرف دل اولین نفر می گویم
بسمه الله
یاحق
التماس دعا
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
|
|
91086 |
نام:
مجهول
شهر:
تبریز
تاریخ:
6/9/2012 12:34:25 PM
کاربر مهمان
|
سلام
جناب امر به معروف و نهی از منکر...
با تمام حرف شما موافقم البته من هیچ وقت به اون معنا دوست نبودم و نخواهم بود انشاالله ...سر مطلب بحث شده بود و آشنایی پیش اومده بود...
ولی تنها نباید جوانها رو سرزنش کرد اجتماع ما و آدمهاش هم کم مقصر نیستند...معلوم نیست ملاک زندگانیشون چیه...خیلیا ملاکشون مادیات شان مقام و ... است
یعنی گاهی می مونم چه اتفاقاتی میفته ...همین بعضیا که نوشتن حتی خواستگاراشون قرار ازدواجو می ذارن و بعد ناپدید میشن...
اینه مشکلات خیلیا:تنهایی...
یک زمان خانواده ها و فامیل پشت هم بودند و صله رحم بود و دختر خوب و عفیف ملاک بود...الآن چی؟؟!...ملاکا چقدر تغییر کرده...به قول ادمین اینجا بیشتر مشکلات از قطع صله رحم و روابط خانوادگی و بیکاری و تنهایی تلخه جوون بروز می کنه!..
از طرفی:
متاسفانه خانواده ها و جوونا هم با هم رابطه شایسته و مناسبی ندارن . عموما در برخورد با جوونها بدون در نظر گرفتن دید فرزندشون سریعا سرزنش می کنند و فرصت دفاع یا همکاری به اونها برای نشان دادن روش درست رو نمی دند...
اگر مادر و پدر روش برخورد با دختر دل نازک و احساساتی رو که در اوان جوانی قرار داره بدونه و دلایل اون رو هم بشنوه...مشکلاتی چون دل شکستن ها و بی وفایی ها به وجود نمیاد...البته همچنین برای پسر...
متاسفانه جوانان هم زمانی به خانواه رجوع می کنند که یا به بی آبرویی برخوردند یا در شرف این موضوع هستند!!!!!
البته اگر مورد اول باشه در خیلی از مواقع دختران جوان پناهگاه امن خانواده رو هم ممکنه از دست بدند و فرد رو بیمارتر و تاحد مرگ نزدیک می برند....و در مورد دوم آزارهای روحی جوانشون باید با تدبیر و تغییر ذائقه و محیط چاره اندیشی بشه نه با سرکوب و تهدید...
*****
ای کاش مهارت کافی برای درست زندگی کردن رو قبل از به دنیا آوردن یک انسان بیاموزیم....!
|
|
91085 |
نام:
مرتضی
شهر:
دل
تاریخ:
6/9/2012 12:24:56 PM
کاربر مهمان
|
۲۵ گنج بزرگ دنيا از زبان امام صادق (ع)
امام صادق عليه السلام فرمودند:
۱-بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در سخاوت يافتم.
۲-و عافیت را جستجو نمودم، پس آن را در خلوت نشینی يافتم.
۳-و سنگيني ترازوي اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهي به يگانگي خدا تعالي ورسالت حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) يافتم.
۴-سرعت در ورود به بهشت را جستجو نمودم،پس آنرا در كار خالصانه براي خداي تعالي يافتم.
۵-و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در بخشیدن و انفاق ثروت براي خدا يافتم.
۶- وشيريني عباد ترا جستجو نمودم، پس آنرا در ترك گناه يافتم.
۷-و رقت (نرمي) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگي و تشنگي (روزه) يافتم.
۸-و نور و روشني قلب را جستجو نمودم،پس آنرا در انديشيدن و گريستن يافتم.
۹-و (آساني) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.
۱۰- ونور و روشني رخسار را جستجو نمودم، پس آنرا درنماز شب يافتم.
۱۱-و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در بدست آوردن هزينه زندگي زن و فرزند يافتم.
۱۲- و دوستي خداي تعالي را جستجو كردم،پس آنرا در دشمني با گنهكار انيافتم.
۱۳-و بزرگي و مهتری را جستجو نمودم، پس آن را درنصیحت و خيرخواهي براي بندگان خدا يافتم.
۱۴-و آسايش و رهایی قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمي ثروت يافتم.
۱۵-و كارهاي پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در صبر و شكيبايي يافتم.
۱۶- وشرافت را جستجو نمودم،پس آنرا در دانش يافتم.
۱۷-و عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكاری يافتم.
۱۸-و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در تقوا و پارسايي يافتم.
۱۹-وبرتري و بزرگواري را جستجو نمودم، پس آن را در تواضع وفروتني يافتم.
۲۰-و عزت (ارجمندي) را جستجو نمودم، پس آن را در راستي و درستي و صداقت يافتم.
۲۱-و نرمي و فروتني را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.
۲۲-و توانگري را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.
۲۳-و آرامش و همدمي را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.
۲۴-و همراهي و گفتگوي با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويي يافتم.
۲۵-و خوشنودي خدا تعالي را جستجو نمودم، پس آن را در نيكي به پدر و مادر يافتم.
|
|
91084 |
نام:
صاعقه
شهر:
دل
تاریخ:
6/9/2012 12:09:19 PM
کاربر مهمان
|
...بسم رب المهدی...
خداوند را باز به مهمانی دلم دعوت می كنم ، نمی دانم كه دعوتم را می پذیرد یا نه ؟ ولی یك عاشق از معشوقه خود دست نخواهد كشید .
آن قدر درش را خواهم كوبید، یا از درگاهش مرا می راند یا مرا می پذیرد.
بیا عزیزم دلم ، خدای من خیلی اذیتت می كنم ولی بیا كه به تو و آغوش پر مهرت نیازمندم و می خواهم كه با تو صحبت كنم نه با صدا و حركت لب هایم بلكه با سكوت خود با دلم با تو سخن بگویم.
عزیز دل من ،...........
ای عشق واقعی كه فقط شایسته توست فقط و فقط مخصوص تو و دیگر هیچ ...
خدایا می دانی كه این آدم هاچه بلائی بر سرم آوردن، دیدی با من و دلم چه كردند دیدی مرا شكستند.
ای خدا چرا مرا ترسناك آفریدی كه از من فرار می كنند؟
چرا چهره مرا زیبا نیافریدی كه از من نترسند و به من دروغ نگویند.
شاید تو هم از دست من آن قدر خسته شوی كه مثل آنها بروی ؟
ولی می دانی من كسی را در این دنیای فانی ندارم ، می دانی من و دلم مثل تو تنها هستیم.
نمی دانم اگر تو نبودی من چكار می كردم ؟
بعضی وقت ها از خودم بدم می آید از دلم از احساسم از همه چیزی كه به من دادی و مرا از دیگران جدا كردی.
آخر چرا من ؟
گرچه، اگر من نبودم كسی دیگری بود و او هم همین حرف ها را می گفت... خدا عزیزم نمی دانم چرا آن قدر از من بدت می آید، مگر نه این است كه تو نور خود را در جسم خاكی انسان دمیدی ، مگر من از وجود تو نیستم چرا پس با من نامهربانی ؟
خدایا تو كه از من نمی ترسی ، نه ؟ ترس كه در تو راه ندارد ، دارد ؟
چه كنم من كسی جزء تو ندارم كه با او حرف بزنم ، می دانی تنهایی حرف زدن و گریه كردن را دوست ندارم .
دوست دارم كسی باشد ، یكی كه از من نترسد و از حرف های من ناراحت نشود.
زمانی كه زندگی من به پایان برسد و به تو بپیوندم آنگاه روحم به آرامش رسد و دیگر هیچ نمی خواهم ، هیچ ....نمی دانم این نامه ها را می خوانی یا نه مثل بقیه نامه هایم نخوانده بر می گردانی ؟
می خواهم مثل همیشه این درد را تحمل كنم ، نمی خواهم به خاطر رهایی از این دردی كه در وجودم است به كسی غیر از تو پناه ببرم.
مثل آدم معتادی كه دردی در خود دارد و در حال ترك آن است می مانم، نمی دانم شاید بدتر می خواهم جسم خود را پاك كنم و خود می دانی كه اینكار چقدر سخت است برای بدن ضعیف و لاغر من كاری بس دشوار است.
برای دلی كه آن قدر مراقبش بودم تا ضربات شلاق روزگار را نچشد حال ببین كه این ضربات تازیانه چگونه روح و جسم و قلبم را زخمی كرده است.
كلمات هم دگر در نوشتن دردهایم یاریم نمی كنند!
بی تو یك روز در این فاصله ها خواهم مُرد ....
اللهم ارزقنا رویت قائم ال محمد
التماس دعا...یامهدی*
|
|
91083 |
نام:
یسنا
شهر:
مشهد
تاریخ:
6/9/2012 12:04:24 PM
کاربر مهمان
|
خدایا اراده کم چیزی نیست خدایا اراده کردم باتوباشم تمام عمرم
خدایا کمکم کن خدایا گناهکارم خدایا منوببخش
خدایافقط تومیتونی کمکم کنی بی اجازه توبرگی ازدرخت تکون نمیخوره
خدایا بهم کمک کن
خدایا دوست ندارم بمیرم درصورتی که گناه پشت گناه
خدایا میترسم ازاینکه بگن عمرت به اخررسیده اونوقت من چه کنم منی که دوست دارم بهشتت برای منم باشه
خدایا اراده کردم قرآنو بامعنایادبگیرم
خدایا بهم کمک کن قلبم برای توباشه قلبم برای توبتپد
خدایا خودم میخاهم توهم کمکم کن
خدایا خودت میدونی من هرروز ازخاب پامیشم سردرگمم
خدایا منوازاین سردرگمی دربیار خدایا کمکم کن
خدایا اینقد خدایا خدایا میکنم تامنوببینی تاببینی وازخطای بزرگم بگذری
خدایا من هیچی نمیخام ازدنیا هیچ نمیخام فقط باتوبودنو رضایت تورو
خدایا خودت میدونی حس میکنم دارم به مرگ نزدیک میشم ولی خدایا من نمیخام بمیرم تازمانی که پاک نشم
خدایا فقط کمک کن
خدایا کمک همه ما بکن خدایا همه روبه راه راست هدایت کن
امین یا رب العالمین
خدایا به امید بخششتم منوووووووووووببخش
|
|