اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
90822 |
نام:
رضا
شهر:
یزد
تاریخ:
6/2/2012 8:04:38 AM
کاربر مهمان
|
برام دعا کنید دعوت شدم به مجلس گناه دعام کنید که نرم ممنون
|
|
90821 |
نام:
انسیه
شهر:
تنهایی وانتظاروامید....ویاالله
تاریخ:
6/2/2012 6:26:20 AM
کاربر مهمان
|
یا الله
بسم الله الرحمن الرحیم
با سلام و صلوات بر جمال یوسف زهراصاحب امر آقا امام زمان(عج) به نیابت یکی از بزرگواران ختم 14000 صلوات ناب محمدی باشروع میلاد مولای متقیان امام علی(ع)واتمامش وفات بی بی حضرت زینب(س) را شروع میکنیم:
هرکسی موافق است فقط تا شنبه ظهر اعلام کنه چون بعدش دیگه من نیستم...
نفر اول : خودم با 2000 تا صلوات
نفر دوم : گمنام بزرگوار از سرزمین عشق 1000 تا صلوات
نفرسوم : امیدواربه رحمت خدای گرامی ازهمه جاایران ۱۰۰۰ صلوات
م ازیه جای بدترازکوفه ۵۰۰۰ صلوات
کویر گرامی ازشهر غم ۲۰۰۰ صلوات
بدویید تا تموم نشده
برای شادی دل مولامون صلوات
***** اللهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم *****
راستی ما توگروهمون هر شب جمعه راس ساعت ده شب دورکعت نماز برای فرج و سلامتی امام زمان(عج)میخوانیم.گفتم تاشما عزیزان هم بخوانید...
یا حق
التماس دعا
|
|
90820 |
نام:
تنها
شهر:
ارومیه
تاریخ:
6/2/2012 6:11:05 AM
کاربر مهمان
|
چنان دل کندم از دنیا که شکلم شکل تنهایی ببین مرگ مرا در من که مرگ من تماشایی است مرا در اوج می خواستی تماشا کن ...... تماشا کن
|
|
90819 |
نام:
یاسمن
شهر:
گلستان-رامیان
تاریخ:
6/2/2012 4:45:04 AM
کاربر مهمان
|
چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند
دیدن روی تو زیباست اگر بگذارند
من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم
عشق هم صاحب تقواست اگر بگذارند
این شعر تقدیم به تمام فرضت طلبهای دنیا..........
|
|
90818 |
نام:
باران
شهر:
کرمان
تاریخ:
6/2/2012 4:40:06 AM
کاربر مهمان
|
نه یادم میکنی " نه میری از یادم
|
|
90817 |
نام:
نعمت اله احمدی
شهر:
زنجان
تاریخ:
6/2/2012 4:27:07 AM
کاربر مهمان
|
سلام کاش آنقدر قدرت وجود داشتم تا تمام وجودم را فدای رهبرم می کردم
|
|
90816 |
نام:
مقداد
شهر:
اهواز
تاریخ:
6/2/2012 3:26:09 AM
کاربر مهمان
|
مناظره امام جواد (ع)
در مجلسى كه مامون و امام جواد (ع) و يحيى بن اكثم و گروه بسيارى در آن حضور داشتند، يحيىبه امام گفت:
روايت شده است كه جبرئيل به حضور پيامبر رسيد و گفت: يا محمد! خدا به شما سلام مىرساند و مىگويد: «من از ابوبكر راضى هستم، از او بپرس كه آيا او هم از من راضى است؟ » . نظر شما درباره اين حديث چيست؟
امام جواد(ع) افزود: اين روايت (درباره ابوبكر) با كتاب خدا سازگار نيست، زيرا خداوند فرموده است: «ما انسان را آفريديم و مىدانيم در دلش چه چيز مىگذرد و ما از رگ گردن به او نزديكتريم»
آيا خشنودى و ناخشنودى ابوبكر بر خدا پوشيده بوده است تا آن را از پيامبر بپرسد؟ ! اين عقلا محال است.
يحيى گفت: روايتشده است كه: «ابوبكر و عمر در زمين، مانند جبرئيل در آسمان هستند» .
حضرت فرمود: درباره اين حديث نيز بايد دقت شود، چرا كه جبرئيل و ميكائيل دو فرشته مقرب درگاه خداوند هستند و هرگز گناهى از آن دو سر نزده است و لحظه اى از دايره اطاعت خدا خارج نشده اند، ولى ابوبكر و عمر مشرك بوده اند، و هر چند پس از ظهور اسلام مسلمان شده اند، اما اكثر دوران عمرشان را در شرك و بت پرستى سپرى كرده اند، بنابر اين محال است كه خدا آن دو را به جبرئيل و ميكائيل تشبيه كند.
يحيى گفت: همچنين روايتشده است كه: «ابو بكر و عمر دو سرور پيران اهل بهشتند» درباره اين حديث چه مىگوييد؟ .
حضرت فرمود: اين روايت نيز محال است كه درست باشد، زيرا بهشتيان همگى جوانند و پيرى در ميان آنان يافت نمىشود (تا ابو بكر و عمر سرور آنان باشند! ) اين روايت را بنى اميه، در مقابل حديثى كه از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم درباره حسن و حسين-عليهما السلام-نقل شده است كه «حسن و حسين دو سرور جوانان اهل بهشتند» ، جعل كرده اند.
يحيى گفت: روايت شده است كه «عمر بن خطاب چراغ اهل بهشت است».
حضرت فرمود: اين نيز محال است؛ زيرا در بهشت، فرشتگان مقرب خدا، آدم، محمد صلى الله عليه و آله و سلم و همه انبيا و فرستادگان خدا حضور دارند، چطور بهشت با نور اينها روشن نمىشود ولى با نور عمر روشن مىگردد؟!
يحيى گفت: روايت شده است كه پيامبر فرمود: «اگر من به پيامبرى مبعوث نمىشدم، حتما عمر مبعوث مىشد»
امام محمد تقی (ع) فرمود: كتاب خدا (قرآن) از اين حديث راست تر است، خدا در كتابش فرموده است: «به خاطر بياور هنگامى را كه از پيامبران پيمان گرفتيم، و از تو و از نوح... ».از اين آيه صريحا بر مىآيد كه خداوند از پيامبران پيمان گرفته است، در اين صورت چگونه ممكن است پيمان خود را تبديل كند؟ هيچ يك از پيامبران به قدر چشم به هم زدن به خدا شرك نورزيده اند، چگونه خدا كسى را به پيامبرى مبعوث مىكند كه بيشتر عمر خود را با شرك به خدا سپرى كرده است؟! و نيز پيامبر فرمود: «در حالى كه آدم بين روح و جسد بود (هنوز آفريده نشده بود) من پيامبر شدم» .
|
|
90815 |
نام:
الهه
شهر:
مینودشت
تاریخ:
6/2/2012 12:12:29 AM
کاربر مهمان
|
سلام بجه ها.اومدم اینجا تا حرف دلمو بهتون بگم.من یه داداشی دارم به اسم حمیدرضا که نمیدونین که چقدر دوسش دارم،حاظرم جونمو براش بدم اما اون یه غم کوچیکم تو دلش نداشته باشه.حالا ازم خواسته براش دعا کنم چون یه مشکلی براش پیش اومده.اومدم اینجا تا از شما عاجزانه بخوام تا برای داداشم دعا کنین،تا خدا به دل شما هم که شده نظری کنه و مشکل داداشم برطرف شه.تو رو خدا واسه داداشم دعا کنین. از همتون ممنونم
|
|
90814 |
نام:
............
شهر:
...........
تاریخ:
6/1/2012 11:54:35 PM
کاربر مهمان
|
آخدا از من بد بخت تر کی تو دستگاهت پیدا میشه ... از من بیچاره تر از من سیاه تر ... تو به من نعمت دادی من جفتک انداختم ...
چرا جونم رو نمیگیری راحتم کنی ! چرا کاری از دستم بر نمیاد چرا مثل پیرمرد لب گور شدم ! یا دستم رو بیگیر آدمم کن یا جونم رو بگیر خلاص ! دیگه نمیکشم ... چه طوری زندگی کنم دو روز آدم یک هفته از چهار پا بدتر ... با چه رویی بیام در خونت ...
میخوای منو با قاتل دختر پیغمبرت یه جا منزل بدی ... همین فکرا جهنم منه دیگه جهنم لازم نیس ! اینم ماه رجب ! اینا هم بنده هستن منم ؟!
آقا جان میدونم خیلی نامردی کردم ... خوب مریضم چکار کنم یا شفام بده آدم بشم یا از خدا بخوا بمیرم یا یک شب بیا زیر کتک سیاه و کبودم کن !
مزن بر دل ز نوک غمزه تیرم
که پیش چشم بیمارت بمیرم
نصاب حسن در حدکمال است
زکاتم ده که مسکین و فقیرم
|
|
90813 |
نام:
زینب
شهر:
تهران
تاریخ:
6/1/2012 11:13:48 PM
کاربر مهمان
|
سلام حرف دلی ها
اونایی که قبلا حرفهای دلمو خوندن میدونن که من از روی تنهایی یه رابطه ی خیلی کوتاه با یه پسری داشتمو بعدم به خاطر خداو به امید دوستام تمومش کردم اما حالا از صمیمی ترین دوستام یه حرفایی شنیدم که... منی که توبه کردم مستحق شنیدن این حرفا این تهمتا کارایی که نکردم نیستم منی که از تموم شدن رابطم خوشحال بودم وای خدا دارم دق میکنم چه طور انقدر راحت میتونن تهمت بزنن دیگه خسته شدم مگه من چند سالمه که باید انقدر دردو غمو تحمل کنم اون از دوست پسر که گفتن بده گفتیم باشه اشتباه کردیم توبه اینم از دوستای دختر خانوادمم که انگار اصلا این بچشون احساس نداره روح نداره فقط هر وقت نیاز مادی داشتی به دادت میرسن
به خدا مردم از تنهایی و بی کسی دیگه شب و روزم شده از درد بی کسی اشک ریختن میترسم این اشکامم خشک بشه و این همدم تنهایی هامم از دست بدم
به خدا قسم به خدا قسم دیگه چاره ی این زندگی مرگه خودکشیه شما بگین دیگه من به امید کی زنده باشم به خاطر کی زندگی کنم به خاطر خود تنها و بی کسم...
خدایا این بنده ی خطا کارتواز روی زمین بردار تا.....
|
|