اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
88612 |
نام:
زهرا15
شهر:
یزد
تاریخ:
4/2/2012 6:51:58 PM
کاربر مهمان
|
خداجون میدونم خیلی وقته حضورم تو درگاهت کمرنگ شده دیگه مثل قبل نیستم کمکم کن دوباره مثل قبل بشم همیشه بیادت باشم.
|
|
88611 |
نام:
ندا
شهر:
شیراز
تاریخ:
4/2/2012 6:41:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه اهل دلی های عزیر
من قراره یه کاری روز ۴ شنبه انجام بدم، تو رو خدا واسم دعا کنید همه چیز به خیر و صلاحم انجام بشه، خیلی به دعاهاتون محتاجم.
|
|
88610 |
نام:
پریا
شهر:
زاهدان
تاریخ:
4/2/2012 6:39:47 PM
کاربر مهمان
|
دلم شکسته
تکیه گاهم ترکم کرده....
التماس دعا
|
|
88609 |
نام:
بازمانده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
4/2/2012 5:54:28 PM
کاربر مهمان
|
سلام دوست خوبم گل ياس از شهر غريب!در حدكمي برات ازحاجي ميگم همون شهيدهمت:مامانش چندماهه روش حامله بوده كه باباش يعني علي اكبرهمت، برا سفركربلا خودشروآماده ميكنه دل حاج خانم نصرت هم براكربلا به شور ميفته هرچي ااصرار ميكنه كه منم بيام نه تنها شوهرش بلكه خانواده شوهرش هم راضي نميشند و ميگند برابچه ضرر داره.ولي امام حسين بچه توشكم حاج خانوم روميخواد.خلاصه حاج خانم با شوهرش و مادر شوهرش عازم سفر ميشند توراه خيلي سختي ميكشند و هواهم خيلي گرم بوده.وقتي به كربلا ميرسند حاج خانم حالش بد ميشه ميبرندش دكتر.دكتر ميگه بچه سقط شده.دل حاج خانوم ميشكنه شب ميره حرم آقاامام حسين و گريه ميكنه كه جون منروبگير ولي بچمروبهم برگردون من چطوري تو صورت ديگرون نگاه كنم.خوابش ميبره تو خواب يه خانم نوراني كه ميگندحضرت فاطمه بوده روميبينه كه از زيرلباسش يه بچه اي روبه حاج خانم ميده وميگه اين بچه(امانتي)روبگير،قايمش كن به كسي نشون نده وميگندتوهمون خواب خانم فاطمه بحاج خانم ميگه اسمشرومحمدابراهيم بزار.بلندميشه ماجرارو به حاج آقاعلي اكبر ميگه ميرند پيش دكتر،دكتره فقط گريه ميكنه.شب شهادتش همون خانم ميره بخواب مادرش بعضيهاميگند ميره بخواب زنش و ميگه اومدم امانتي رو پس بگيرم.فرداش حاجي شهيد ميشه.توكودكي باباش ميگه منرومجبورميكرد پالختي بريم براعزاداري محرم.راستي اينرونگفتم كه باباو مامانش و حاجي توشكم حدود۴ماه توكربلاموندندو حاجي حسابي كربلايي ميشه.خانمش ميگه وقتي ازم خواستگاري كرد چندوقت بعدش خواب ديدم حاج همت روقله اي نشسته ميرم جلو و ميگم برادر همت!ميگه اون اسم دنيايي من بود اسمم اينجا ...(ببخشيديادم نيست)خانمش ميره پيش يه حاج آقاي مطمئن براش تعبيرميكنه كه ايشون مثل آقاامام حسين شهيدميشند و فرمانده لشكر حضرت محمد هستند.(زيدنامي بودتو اسم بهشتيشون كه ميگند همين زيد فرمانده حضرت پيغمبر بوده)براهمين سرش مثل آقا توجزيره مجنون قطع ميشه درحالي كه فرمانده لشكر۲۷محمدرسول الله بوده.۲۸ساله بوده كه شهيد ميشه خودحاجي ميگندوقتي رفتم حج از خدا ۲چيز خواستم.يكيش-خانم بديهيان همسرشون بشند كه شدند يكيش ۲تاپسر خدابهشون بده تانسلش باقي بمونه كه داد.همسرش ميگه وقتي بچه هامرو حامله بودم ميدونست كه پسرند.تودفترچش اسم ۱۳تااز بچه هاي شهيدشده رونوشته بوده و چهاردهمي رو خالي ميگذتره زنش ميگه چراجاخالي؟حاجي ميگه اينرو ديگه تو بايد دعا كني.قبل از شهادتشون دوستاش ميگند توعمليات خيبر خيلي ازبچه ها شهيدشدندو خيلي برامون سخت بود ديدم حاجيرو كه تو سنگرگريه ميكرد و ميگفت :خدايا شهادت منروبرسون. بعد حاجي براكاري رفت،رفت كه رفت.
حاجي همون اوايل كه دلمروبرداومدبخوابم با دوستش خودش ميخنديد.دوستش حرف ميزد.دوستش گفت حاجي قول ميده هفته اب بهت سر ميزنه.سرنزد تو خواب كه سرنزد.منتظرشم.دعاكنيد تنهام نزاره توروخدا.
خيلي ديگه هست براآشنايي اوليه دوستداران بسه.خواستندبازهم بگم.بهم حق بديد نميگم عاشق چون لياقت ميخواد،دوسش دارم.مزار اصليش هم توامامزاده شاهرضاتوشهر شهرضا ازشهرهاي اصفهانه.بياييد ديدن داره
|
|
88608 |
نام:
خادم الشهدا
شهر:
تهران
تاریخ:
4/2/2012 4:56:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه ی جوونای پاک و نظر کرده ی حرف دل!
با همه بودم همه چون یارای مهدی عج اگه به سن پیرهم باشن جوون اند.
انشاالله که همه از یارانشون باشیم.
یکی خواسته بود از سردار خیبر بدونه باشه اینم از حاجی که قلعه قلب سید ما رو نیز فتح کرده:
حاج همت هدیه ی امام حسین بود به خانواده ش به بشریت!
مادر ایشون زمان بارداری با وجود اینکه پزشک منع کرده بود با همه عشقی که به ثارالله(ع) داشت و طاقتش رو می ربود میره کربلا. با شرایط سفر زمینی اون موقع!
توی راه حالشون بد میشه و به سختی به کربلا میرسن. به پزشک که مراجعه میکنن پزشک میگه بچه از دست رفته!
حاج خانم عزیز ما میرن تو حرم امام حسین(ع) و مدت طولانی گریه و التماس میکنن از آقا که من به عشق شما رنج سفر رو خریدم خواهش میکنم بچه مو بهم برگردونید.
از هوش میرن و خواب میبینن مادرمون فاطمه زهرا رو. ایشون یه پسر بچه بهشون میدن و میگن اسمش رو بذار ابراهیم!
وقتی به هوش میان میبینن که اثری از بیماری نیست و به پزشک که مراجعه میکنن پزشک با کمال تعجب میگن بچه کاملا سالمه! ادامه دارد...
از دامن زن مرد به معراج میرود
بر دامن پاک مادر شهیدان صلوات
یا علی.
|
|
88607 |
نام:
رضوان
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
4/2/2012 4:56:43 PM
کاربر مهمان
|
سلام.جناب.سیدمهدی.ازقم.
فکرخوبیه.ولی.بهتر.نیست.یه.وبلاگ.گروهی.درست.کنید.تاهمه.بتوانند.از.ان.استفاده.کنند.
|
|
88606 |
نام:
صفیر سیمرغ
شهر:
طلوع اخر
تاریخ:
4/2/2012 4:17:41 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه حرف دلی های عزیز خیلی وقت بود اینجا نیومده بودم...
امسال هم قسمتمون نشد
به وبلاگم سر بزنید
www.toloueakhar.blogfa.com
|
|
88605 |
نام:
امیر حسین
شهر:
قزوین
تاریخ:
4/2/2012 4:11:10 PM
کاربر مهمان
|
خیلی سایت خوبی درست کردید. ممنون
|
|
88604 |
نام:
تنها
شهر:
بی کسی
تاریخ:
4/2/2012 3:46:21 PM
کاربر مهمان
|
کاش مهدی به جهان چهره هویدا میکرد
گره از مشکل پیچیده ی ما وا می کرد
التماس دعا
|
|
88603 |
نام:
ياسر قرباني
شهر:
دزفول
تاریخ:
4/2/2012 3:14:20 PM
کاربر مهمان
|
سلام
آفرين به اين همه پشتكار.
اميدوارم در همه ي عرصه هاي زندگي پيروز و سربلند باشيد.
با غزلي در سوگ فاطمه ي زهرا (س) به روزم.
تشريف باريد.
http://siahpoush64.blogfa.com/
يــــــــاعلي(ع)
|
|