هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
88572
نام: رویا
شهر: یزد
تاریخ: 4/1/2012 7:22:48 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه
از همتون التماس دعادارم خواهشن دعام کنید
88571
نام: صمد
شهر: قرچک
تاریخ: 4/1/2012 7:07:13 PM
کاربر مهمان
  پنجره زیباست اگربگذارند چشم مخصوص تماشاست اگربگذارند
من ازاظهارنظرهای دلم فهمیدم عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند
88570
نام: صاعقه
شهر: دل
تاریخ: 4/1/2012 6:57:41 PM
کاربر مهمان
  ...بسم رب المهدي...

گفتم: کجا؟ گفتا به خون، گفتم که کی؟ گفتا کنون؛ گفتم چرا؟ گفتا جنون، گفتم نرو، خندید و رفت...
به او گفتم چرا از عشق می‌نویسی؟، گفت تا تو عاشقانه بخوانی.
گفتم چرا گل‌ها در دل زمین مخفی شده‌اند؟، گفت برای این‌که یاد زمین همیشه خوش‌بو بماند.
گفتم مرهم زخم‌هایت چیست؟، گفت درد و ترجمه زخم‌ها صبوری است.
گفتم از غم هجران چه کنم؟، گفت بسوزا، چاره‌اش را که خواستم، گفت: بساز.
گفتم کرخه را یادت هست؟ گفت یاد قبرهای کنده در آن به خیر.
گفتم نخل‌های کارون را یادت هست چه زیبا بودند؟، گفت عاشوراهایش زیباتر بودند.
گفتم طلائیه یادت هست؟، گفت با شقایق‌های شن‌هایش آشنایم.
گفتم سه راه شهادت؟ ناله‌ای زد و گفت آن‌جا میعادگاه هر عاشقی بود که با خدای خودش وعده شهادت می‌گذاشت، آن‌جا نقطه وصل آسمان به زمین بود، در آن‌جا بود که ما همت را بدرقه کردیم.
گفتم دلم برای شلمچه تنگ است؛ گفت یاد ستاره‌های آسمانش به خیر، یاد شقایق‌های میدان مینش، یاد خرازی به‌خیر، یاد کربلای پنج به خیر و یاد ندای ;یا زهرا (س)به خیر.
گفتم فکه...، گفت خوشا آنان‌که رمل‌های گرم، سجاده‌ی عروجشان شد.
گفت می‌دانی بسیجی سر جداست یعنی چه؟ و در آن لحظه احساس کردم که ای کاش به اندازه سنگ‌ریزه‌های خاک‌ریز معنای پیکر بدون سر را می‌فهمیدم و درک می‌کردم که بسیجی همیشه سر جداست.
گفت یادت نرود به هر شهیدی که رسیدی، یادی از عشق و ایمان کن و یادت نرود که حیثیت انقلاب از خون شهداست.
چفیه‌اش را بویید و گفت بوی یاس‌های سفید همه جا راپر کرده است، آواز لحظه سرخ پرکشیدن یک گردان در وسط میدان؛ گفت و من لحظه سبزعروج را به یاد آوردم از دست‌های خونینی که هنوز از پیکر جدا بودند و من به یاد بال‌های پروازی افتادم که تا قله عشق پر گشودند.
او از سکوت شب‌های حمله گفت و من یاد آخرین فریاد شهیدی افتادم که می‌گفت جانم فدای رهبر؛ برایم از مرام شقایق‌ها گفت از ایثار گل‌های یاس. گفت می‌دانی چرا با لاله‌ها بیعت می‌کنیم؟ برای این است که از آلاله‌ها حمایت کنیم؛ او رفت...
و من فریاد زدم و ...
;گفتم: کجا؟ گفتا به خون، گفتم که کی؟ گفتا کنون؛ گفتم چرا؟ گفتا جنون، گفتم نرو، خندید و رفت...
اللهم ارزقنا رويت قائم آل محمد
**************
سلام و عرض ادب...
ایام فاطمیه و اغاز مصیبت ها و ناله های اربابمون اقا امام زمان تسلیت.
التماس دعا...يامهدي*

88569
نام: مهدی
شهر: ساری
تاریخ: 4/1/2012 6:41:50 PM
کاربر مهمان
  عاشق واقعی کیست ؟ عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را آزاد می گذارد تا خودش باشد؛ در عشق اجباری نیست؛ عشق یعنی امکان انتخاب به معشوق دادن؛ برای آنکه کسی یا چیزی را بدست آوری؛ رهایش کن!
88568
نام: كيميا
شهر: اهواز
تاریخ: 4/1/2012 6:37:39 PM
کاربر مهمان
  سلام دوست خوبم زهراازتهران مشكل شمارو خوندم خيلي ناراحت شدم من مطمينم كه با توكل-درايت وصبر همه مشكلات حل ميشه فقط به ياد خدا باش وهزارتا صلوات براي حضرت عباس ع نذر كن ويقين داشته باش كه حتما مشكلتو اقا ابوالفضل ع حل ميكنن فقط ايمان داشته باش... من رو توي دعاهايت فراموش نكن....
88567
نام: مهدی
شهر: ساری
تاریخ: 4/1/2012 5:51:03 PM
کاربر مهمان
  آقا سید مرتضای شهید سلام؛ مهدی هستم؛ تو رو به پهلوی شکستة مادرت فاطمة زهرا یه کاری واسم بکن تا تکلیفم مشخص بشه؛ اصلأ آقا سید زهرا خانم رو واسم از بابای شهیدش خواستگاری کردی؟ بخدا دارم دیوونه میشم؛ دیگه داره قلبم میاد تو دهنم؛ اگر لیاقت زهرا خانم رو ندارم و باباش بهت جواب رد داد یه جوری زودتر خبرم کن؛ دیگه طاقت ندارم. سید تورو به امام حسین (ع) یه کاری واسم بکن. امروز مزار شهدای گمنام نظر کردم.
88566
نام: فاطمه م
شهر: دلتنگی
تاریخ: 4/1/2012 5:37:12 PM
کاربر مهمان
  سلام. دعااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام کنید.
توروخدادعام کنید.بدجورگرفتارشدم....
88565
نام: مصطفی صادقی میبدی
شهر: تهران
تاریخ: 4/1/2012 5:07:28 PM
کاربر مهمان
  با سلام و بنام خدا
سئوالی دارم و آن اینکه آیا اوقات شرعی سال به سال تغییر میکند و یا خیر ؟ اگر تغییر میکند بخاطر چه علت است ؟ با توجه به گردش زمین به دور خورشید و دقت در مسیر گذار از دور خورشید، این تغییر به چه علت میتواند باشد. آیا زاویه محور زمین هر سال تغییر میکند؟
لطفا پاسخ خودتان را به ای میل من ارسال فرمائید . از قبل از شما تشکر میکنم. سایت بسیار جالبی است. خدا یاد شهید آوینی ها را در دل ما همواره زنده نگه دارد.
88564
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 4/1/2012 3:53:05 PM
کاربر مهمان
 
* ادامه ی خاطره ی راوی راهیان نور:

همه‌شان روی خاك افتادند و غرق اشك شدند! سر روی قبرها گذاشته بودند و مثل مادرهای فرزند از دست داده ضجه می‌زدند ... شهدا خودی نشان داده بودند و دست همه‌شان را گرفته بودند.

چشم‌ها‌شان رنگ خون گرفته بود و صدای محزون‌شان به سختی شنیده می‌شد. هرچه كردم نتوانستم آن‌ها را از روی قبرها بلند كنم. قصد كرده بودند آن‌جا بمانند. بالاخره با كلی اصرار و التماس آن‌ها را از بهشتی‌ترین خاك دنیا بلند كردم ...

به اتوبوس كه رسیدیم، خواستم بگویم: من به قولم عمل كردم، حالا نوبت شماست، كه دیدم روسری‌ها كاملا سر را پوشانده‌اند و چفیه‌ها روی گردن‌شان خودنمایی می‌كند.

هنوز بی‌قرار بودند... چند دقیقه‌ای گذشت... همه دور هم جمع شده بودند و مشورت می‌كردند...

پرسیدم: به كجا رسیدید؟ چیزی نگفتند.

سال بعد كه برای رفتن به اردو با من تماس گرفتند، فهمیدم دانشگاه را رها كرده‌اند و به جامعه‌الزهرای قم رفته‌اند ... آری آنان سر قول‌شان به شهدا مانده بودند ...


88563
نام: فاطمه
شهر: دل
تاریخ: 4/1/2012 3:26:26 PM
کاربر مهمان
  یاصاحب الزمان رمز ظهور تو ترک گناه ویکدلی ودعای ماست... سلام مولای من.سلام معشوق عالمیان .سلام انتظار منتظران...
<<ابتدا <قبلی 8863 8862 8861 8860 8859 8858 8857 8856 8855 8854 8853 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=8858&mode=print