اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
88562 |
نام:
بازمانده
شهر:
اصفهان
تاریخ:
4/1/2012 3:18:14 PM
کاربر مهمان
|
دوستان گلم.ياد من هم باشيد چنوقت شايد نتونم بيام تو سايت ولي هروقت يادآقا افتاديد من بازمانده رو هم دعاكنيد تا آقا قبولش كنه .حاج همت قبولش كنه.
|
|
88561 |
نام:
گنهکار
شهر:
کرمان
تاریخ:
4/1/2012 1:59:58 PM
کاربر مهمان
|
بی حجاب، هم چون شاخه ای بیرون از حصار باغ است. که طمع هر رهگذر را به سوی خود جلب می کند.
هیچ کس با نام آزادی دیوار خانه خود را بر نمی دارد وشب ها در حیاتش را باز نمی گذارد.
گوهر عفاف وپاکی، کم ارزش تر از پول وجواهرات نیست.
کسی که کودک عفاف را جلوی صدها گرگ گرسنه می برد وبه تماشا می گذارد، روزی هم پشت دیوار ندامت اشک حسرت خواهد ریخت.
حجاب، هم چون یک توری، مانع ورود حشرات نگاه های مسموم است. کسی که راه ورود مگس های مزاحم را می بندد، خود را مصون ساخته است. نه محدود.
زن به خاطر کرامت وارزشی که دارد نباید خود را حراج کند و در بازار سوداگران شهوت، خود را به نگاه ولبخند بفروشد.
حجاب مثل در یک شیشه عطر، مانع پریدن عطر عفاف می شود.نباید گذاشت پای بیگانه، وارد مزرعه نجابتشود وبوته های نو رس عصمت را لگد مال کند.
حجاب، زندان نیست که زنان در آن محبوس باشند، بلکه قلعه و دژی است که از ورود غارتگران ومهاجمان جلوگیری می کند. زنان با حجاب، قلعه نشینانی اند که به مزاحمان، اجازه ورود به حریم عفاف نمی دهند.
اگر چشم، دریای هوس شود، قایق گناه در آن حرکت می کند.
|
|
88560 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
4/1/2012 1:35:37 PM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد
درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
توصیه به نازنین های حرف دل :
مهربونا .
فردا یک رازه نگرانش نباشید
دیروز یک خاطره بود حسرتش رانخورید
اما امروز یک هدیه است
قدرش بدانید
نمیتونیم برگردیم وآغارخوبی داشته باشیم
میتونیم آغازکنیم وپایان خوبی بسازیم
ازاول سال نودویک بیاید قدرلحظه هام رابدونیم
قدرباهم بودنامون را .
قدرداشته هاو نداشته هامون را
مواظب خودمون
مواظب افکارمون
مواظب اعمالمون باشه
عالم محضر خداست
بیاید این حضورراپررنگ کنیم توزندگیمون .
جطوری که اگریه بچه کوچولو به ما نگاه کنه ما دست ازپا خطا نمی کنیم بعد خدا به این بزرگی ومهربونی داره تمام افکارواعمالمون رامی بینه .بازمن خودم میگم حیا نداریم .درمحضرخدای بزرگ گناه می کنیم
بیاید قول بدیم به خدا که خوب باشیم
خوب شروع کنیم
خودش کمک می کنه
میتونیم آغاز خوبی داشته باشیم وپایان خوبی بسازیم
عزتتون مستدام
حوائجتون روا
وعواقب الامورتون ختم به خیربشه
انشاالله
خواهربزرگه همه بچه های حرف دل
بعضیمام که بچه های من حساب میشد .
پس مادرانه ای بود تقدیم به دوستان وعزیزان ونازنینهاومهربونام
دوستتون دارم
|
|
88559 |
نام:
باران
شهر:
دوست دارم کربلا باشه
تاریخ:
4/1/2012 12:51:32 PM
کاربر مهمان
|
السلام علیک یا صاحب االزمان (عج)
سلام به همگی
ایام فاطمیه رو تسلیت میگم...
امروز انگار هیچکس یادش نبود...وقتی مردم رو نگاه میکردی دقیقا درک میکردی چرا آقا ظهور نمیکنن.
نمیدونم چقدر دیگه باید طول بکشه تا ماها یاد بگیریم برای حفظ سنت هامون لازم نیست دین رو نادیده بگیریم و البته گاهی اوقات برعکس...
نمیدونم چقدر دیگه باید طول بکشه تا برامون جابیفته شادی و جشن و حتی عروسی برای کامل بودن و لذت بخش بودن نیازی به گناه نداره...
نمیدونم چقدر دیگه باید طول بکشه تا بفهمیم اصل دینمون شادیه و لذت بردن از زندگی و انسان بودن نه خلاصه شدن قرآن در ختم ها و برپایی روضه و....
بعضی وقتا این نمیدونم ها خیلی اذیت میکنه...ببخشید سرتونو درد آوردم.التماس دعا.یاعلی
دعا کنیم دلامون دست نخورده بمونه برای خودش
یازهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرا
|
|
88558 |
نام:
هادی
شهر:
کرج
تاریخ:
4/1/2012 10:35:50 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب الشهداء
شهدا در قهقهه مستانه شان عند ربهم یورزقونند
سلام بر شلمچه سلام بر طلائیه شهدا دلم براتون تنگ شده.دعا کنید من دوباره به زیارت شما نائل شوم
در ورطه گناه افتاده ام مدد از شما میطلبم.
انشاءالله سال آینده سفره هفسینمان را در کنار مزار شما آزیین کنیم.
یا علی
|
|
88557 |
نام:
سید مهد
شهر:
قم
تاریخ:
4/1/2012 10:13:21 AM
کاربر مهمان
|
یا صاحب الزمان
دست همه ی ما را بگیر کمکم کن تو انتخابم اشتباه نکنم
کمکم کن به همه ی این دوستان من هم کمک کن تا بتونیم بچه های را برورش بدیم که یار مهدی باش
|
|
88556 |
نام:
مهدی موسی شعار
شهر:
تهران
تاریخ:
4/1/2012 9:25:42 AM
کاربر مهمان
|
ای سرگشته وادی جنون و ای معنای موتو قبل ان تموتو ...
تو خوب می دانستی رفتن را جنون را خواستن را نیز هم ...وآن دایره قسمت که وادی عقلش دل نبستن و عاشق شدن بود ...ای کاش نفحات صبحدم دوباره غلیان مست بر انگیز صدای تو را به حسرت جنون می کشاند و نگاه عمیقت را در رسای خرازیها و همت ها به قاب دل پیوند می داد تا با نگاه تو تمام خوبیها سر منشا دوباره می گرفت ......
|
|
88555 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
4/1/2012 4:26:20 AM
کاربر مهمان
|
.:: بسم الله النّور ::.
این خاطره را همان سال 87 در اتوبوسی كه راهی نور بود، از یكی از راویان نورانی شنیدم كه خواندنش بعد از سه سال هنوز مو به تنم سیخ میكند... بخوانیدش كه قطعاً خالی از لطف نیست:
چند سال قبل اتوبوسی از دانشجویان دختر یكی از دانشگاههای بزرگ كشور آمده بودند جنوب.
چشمتان روز بد نبیند... آنقدر سانتال مانتال و عجیب و غریب بودند كه هیچ كدام از راویان، تحمل نیم ساعت نشستن در آن اتوبوس را نداشتند. وضع ظاهرشان فوقالعاده خراب بود. آرایش آنچنانی، مانتوی تنگ و روسری هم كه دیگر روسری نبود، شال گردن شده بود.
اخلاقشان را هم كه نپرس... حتی اجازه یك كلمه حرف زدن به راوی را نمیدادند، فقط میخندیدند و مسخره میكردند و آوازهای آنچنانی بود كه...
از هر دری خواستم وارد شوم، نشد كه نشد؛ یعنی نگذاشتند كه بشود...
دیدم فایدهای ندارد! گوش این جماعت اناث، بدهكار خاطره و روایت نیست كه نیست!
باید از راه دیگری وارد میشدم... ناگهان فكری به ذهنم رسید... اما... سخت بود و فقط از شهدا برمیآمد...
سپردم به خودشان و شروع كردم.
گفتم: بیایید با هم شرط ببندیم!
خندیدند و گفتند: اِاِاِ ... حاج آقا و شرط!!! شما هم آره حاج آقا؟!
گفتم: آره!
گفتند: حالا چه شرطی؟
گفتم: من شما را به یكی از مناطق جنگی میبرم و معجزهای نشانتان میدهم، اگر به معجزه بودنش اطمینان پیدا كردید، قول بدهید راهتان را تغییر دهید و به دستورات اسلام عمل كنید.
گفتند: اگر نتوانستی معجزه كنی، چه؟
گفتم: هرچه شما بگویید.
گفتند: با همین چفیهای كه به گردنت انداختهای، میایی وسط اتوبوس و شروع میكنی به رقصیدن!!!
اول انگار دچار برقگرفتگی شده باشم، شوكه شدم، اما چند لحظه بعد یاد اعتقادم به شهدا افتادم و دوباره كار را به آنها سپردم و قبول كردم.
دوباره همهشون زدند زیر خنده كه چه شود!!! حاج آقا با چفیه بیاد وسط این همه دختر و...
در طول مسیر هم از جلفبازیهای این جماعت حرص میخوردم و هم نگران بودم كه نكند شهدا حرفم را زمین بیندازند؟ نكند مجبور شوم...! دائم در ذكر و توسل بودم و از شهدا كمك میخواستم...
میدانستم در اثر یك حادثه، یادمان شهدای طلائیه سوخته و قبرهای آنها بیحفاظ است...
از طرفی میدانستم آنها اگر بخواهند، قیامت هم برپا میكنند، چه رسد به معجزه!!!
به طلائیه كه رسیدیم، همهشان را جمع كردم و راه افتادیم ... اما آنها كه دستبردار نبودند! حتی یك لحظه هم از شوخیهای جلف و سبك و خواندن اشعار مبتذل و خندههای بلند دست برنمیداشتند و دائم هم مرا مسخره میكردند.
كنار قبور مطهر شهدای طلائیه كه رسیدیم، یك نفر از بین جمعیت گفت: پس كو این معجزه حاج آقا! ما كه اینجا جز خاك و چند تا سنگ قبر چیز دیگهای نمیبینیم! به دنبال حرف او بقیه هم شروع كردند: حاج آقا باید برقصه...
برای آخرین بار دل سپردم. یا اباالفضل گفتم و از یكی از بچهها خواستم یك لیوان آب بدهد.
آب را روی قبور مطهر پاشیدم و...
تمام فضای طلائیه پر از شمیم مطهر و معطر بهشت شد... عطری كه هیچ جای دنیا مثل آن پیدا نمیشود! همه اون دخترای بیحجاب و قرتی، مست شده بودند از شمیم عطری كه طلائیه را پر كرده بود. طلائیه آن روز بوی بهشت میداد...
همهشان روی خاك افتادند و غرق اشك شدند! سر روی قبرها گذاشته بودن
|
|
88554 |
نام:
زهرا
شهر:
تهرا
تاریخ:
3/31/2012 10:22:47 PM
کاربر مهمان
|
سلام۲۴ سالمه از سن ۱۹ سالگی که مادرم فوت کرددجار یک سری اشتباهات شدم که الان ۴ ساله به خاطره یه بدهکاری ۸ملیونتومانی دارم نابود میشم و به هر دری میزنم به خاطر اینکه کسی با خبر نشه مجبور شدم هزار جور دروغ بگم و بدتر از اون اینکه استرسهای این موضوع از خدا غالم کرده زندگیم ریخته بهم دنبال یک وام هستم که بدهیم رو بدم ازتون خواهش میکنم یرام دعا کنید آبروم نره و بتونم وامی برای بدهکاریهام بیدا کنم
|
|
88553 |
نام:
فاطمه
شهر:
آسمان
تاریخ:
3/31/2012 10:07:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام
آقاسید مهدی از قم
دعای خوبی کردی از خدا بخواه .حتما یکی که انتخاب شده خودشوو شهدا باش سر راه زندگیت قرار میدن تا فرزندانی یاور مهدی تحویل امام بدین و زندگی خوبی داشته باشی.
تمام دوستان حرف دلی میگم تا حالا فکر کردین چقدر از ته قلب آقامون رو صدا زدیم بیاین سعی کنیم لبیک زبانی نداشته باشیم از خدا بخوایم قلبمون رو امام زمانی کنه نه زبونامون رو
بیاین دعای فرجاز ته دل بخون
شهدا شرمنده ام
بچه ها يكم منم دعا كنين مشكلم حل بشه خدايا به فرياددم برس يه بچه گي كردم تاوانش رو چقدرپس بدم ۶ماهه زندگيم تباه شده خيلي سخته ظاهري بخندي دلت آشوب باشه خسته ام خدايا ميدونم بهتريني فاصله گرفتم ازت ولي ممنونم نذاشتي فاصلم بيشتر بشه خدايا مخلص به مولا فقط مشكلم هر چي صلاح ميدوني حل كن يا علي التماس دعا بچه ها
|
|