اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
87662 |
نام:
خاک
شهر:
ایثار
تاریخ:
2/27/2012 12:27:22 AM
کاربر مهمان
|
خداوندگــــارم !
به دل نگــیر
اگـر گـاهی " زبانـم " از شُکـر َت باز می ایستد !
. . .
تقـصیـری ندارد !
قاصـــر است ؛
کــم می آورد در برابر ِ بزرگــی ات ...
لُـکنت می گیرند واژه هـایم در بـرابـرت
. . .
در دلــم امـــــا
همیشـــــه
. . .
ذکــر ِ خیـرَت جاریسـتـــــــــــ
التماس دعا
یا علی
|
|
87661 |
نام:
خروش!
شهر:
همين دور و برا
تاریخ:
2/27/2012 12:01:42 AM
کاربر مهمان
|
شهيد سيد مرتضي آويني بعد از رحلت امام خميني رحمة الله عليه، خطاب به حضرت آقا مينويسد:
عزيز ما، اي وصي امام عشق، آنان كه معناي ولايت را نميدانند، در كار ما سخت درماندهاند. اما شما خوب ميدانيد كه سرچشمه اين تسليم و اطاعت و محبت در كجاست؟ خودتان خوب ميدانيد كه چقدر شما را دوست ميداريم و چقدر دلمان ميخواست آن روز كه به ديدار شما آمديم، سر در بغل شما پنهان كنيم و بگرييم. ما طلعت آن عنايت ازلي را در نگاه شما بازيافتيم. لبخند شما، شفقت شما را داشت و شب انزواي ما را شكست. سر ما و قدمتان كه وصي امام عشق هستيد و نايب امام زمان (عج)...
|
|
87660 |
نام:
زی زی
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/26/2012 11:15:47 PM
کاربر مهمان
|
سلام . دلم برای کودکی پاکم تنگ شده . برای دوران دبیرستان که پوستر شهدا جمع می کردیم . چه دل پاکی داشتم . آقا سید شما بنده ی خوب خدایید از دلم خبر دارید من در حق خودم و خاله بد کردم . کمکم کنید . دعام کنید خاله من رو ببخشه . دوباره بتونم با خاله دوست بشم . دعام کنید . من خطا کردم ...
|
|
87659 |
نام:
علیرضا
شهر:
آشنای غریب
تاریخ:
2/26/2012 9:51:20 PM
کاربر مهمان
|
.:: بِسمِ اللهِ الرَّحمــنِ الرَّحِیـــمِ ::.
به نام خداوند بخشاینده ی بخشایشگر
وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُومِنینَ وَ لا یَزیدُ الظّلِمینَ اِلا خَسَاراً.
و ما قرآن را که برای مؤمنان مایه ی شفاء و رحمت است فرو می فرستیم و ستمکاران (کافران و مشرکان) را چیزی جزء زیان نمی افزاید. سوره ی مبارکه ی اسرا ء آیه ی 82
*.*.* ختم قــــرآن کــــریم براي سلامتي وفرج مولا وآقامون صاحب الزمان و براورده شدن همه ی حاجتمون *.*.*
*جزء اوّل: عليرضا ازآشنايي غريب
*جزء دوم: خانم ميناي گرامي ازتبريز
*جزء سوم: هستي ام خداي گرامي ازبهشهر
*جزء چهارم: خاك گرامي از ايثار
*جزء پنجم: ابر گرامي ازباران
*جزء ششم: امیدواربه رحمت خدای گرامی ازهمدان
*جزء هفتم: خانم نداي گرامي ازشيراز
*جزء هشتم: فاطمه خانم ازشیراز
*جزء نهم: جناب ع ازقزوین
*جزء دهم:خانم مرضیه ازدیار
*جزء یازدهم: خانم صبا ازتهران
*جزء دوازدهم: گل یاس گرامی ازغریب
*جزء سیزدهم: شهاب گرامی ازامید به رحمت خدا
*جزء چهاردهم: مریم خانم گرامی ازنزدیکی خدا
*جزء پانزدهم: آقای سعید گرامی ازنیوجرسی
*جزء شانزدهم:محتاج و نیازمند دعا آزاد و حاجتمند گرامی از تهران-
*جزء هفدهم: جناب عشق -ایران از قلب کسانی که دوستم دارند -
*جزء هجدهم: آقای مجنون المهدی عج از در به در یار
*جزء نوزدهم:آقای نبی گرامی از تهران -
*جزء بیستم: مریم خانم از نزدیکی خدا -ببخشید جزء بیست و پنجم رو قبلا انتخاب کرده بودند با عرض پوزش شما جزء بیستم رو قراءت بفرمایید جزء بیست و یکم:
*جزء بیست و دوم:
*جزء بیست و سوم:
*جزء بیست و چهارم:
*جزء بیست و پنجم: مریم خانم از تهران
*جزء بیست و ششم: خانم عطیه از کربلا-
*جزء بیست و هفتم: خانم عطیه از کربلا
*جزء بیست و هشتم: خانم عطیه ازکربلا
*جزء بیست و نهم: خانم عطیه ازکربلا
*جزء سی ام: خانم یگانه گرامی ازشهرآرزوها
|
|
87658 |
نام:
هدهد
شهر:
دل
تاریخ:
2/26/2012 8:22:22 PM
کاربر مهمان
|
سلام بر همه ی دوستانم
|
|
87657 |
نام:
شهره
شهر:
تنهایی
تاریخ:
2/26/2012 8:15:58 PM
کاربر مهمان
|
سلام بنده های خوب خدا.
آقای علیرضا از اشنای غریب یک جزءهم به دلخواه برای من ثبت کنید. ممنون.
یا منان. التماس دعا
|
|
87656 |
نام:
بی حیا
شهر:
مهم نیست
تاریخ:
2/26/2012 7:32:12 PM
کاربر مهمان
|
سلام
بچه ها من جزوه شما خوبا نیستم اما گاه گاهی باشماها می گردم وتو دار و دسته شماها میآم وخیلی گستاخم چون همیشه با خدا عهد بستم ولی عهد شکستم خیلی ازخودم وکارهام بدم میاد
دعاکنید در راه خوبان قدم بزارم وتوکارهام لحظه ای از یاد خدا غافل نشم وخدا منو ببخشه وازخطاهام بگذره عاقبت همه ما ختم به شهادت بشه ومیگم شهدا شرمنده ام،
ولی چه سود.........
خوبان ، من عاصی رو در خلوت هایتان باخدا فراموش نکنید
التماس دعا
|
|
87655 |
نام:
شهر:
تاریخ:
2/26/2012 7:04:48 PM
کاربر مهمان
|
سلام بچه های دل.من اتفاقی وارد این سایت شدم و الان هم شیفته اش شدم.و به قول معروف تازه واردم.خدارو شکر که چنین سایتی هست. چون من توی دلم خیلی حرفا دارم ولی گوش شنوا ندارم.
توی بد منجلابی گیر کردم.نمیدونم چی دوست دارم،یا اینکه به چی علاقه دارم.با خودم خیلی درگیرم. وهمین باعث شده که نتونم از پس کارهام بر بیام.
اعتماد به نفسم رو از دست دادم. وضعم خیلی وخیمه.حتی وقتی هم که تصمیم می گیرم که نمازم رو بخونم.نمیتونم.توروخدا کمکم کنید.از هرکس که این پیغام رو میخونه می خوام که کمکم کنه.حرفی،نصیحتی،حرف تلخی،چیزی.......................
|
|
87654 |
نام:
محتاج و نيازمند دعا ، گرفتار و حاجتمند
شهر:
تهران
تاریخ:
2/26/2012 4:21:31 PM
کاربر مهمان
|
با سلام و عرض ادب به بارگاه ملكوتي آقا امام زمان(عج) و با سلام و عرض ادب به همه اهالي خوب حرف دل،
يگانه خانم از ابراز محبت و لطف شما بسيار سپاسگزارم و اميدوارم خداوند ضمن شفاي عاجل شما خواهر عزيز حاجات شرعي و نيات شما رو هم ختم به خير بفرمايد... التماس دعا دارم ، جده سادات خانم فاطمه زهرا (س) شفيع همه اهالي اين محفل باشه و واسطه برآورده شدن حاجات همه افرادي كه در اين ختم و ختوم مبارك ديگر كلام الله مجيد حضور دارند....
هميشه كم خوابم و تقريباً شايد ۴ الي ۵ ساعت بيشتر در شبانه روز نميخوابم ولي با هر جابجا شدن در رختخواب و هر بيداري در دل شب براي چك كردن ساعت براي وقت نماز صبح خدارو ياد ميكنم ، شكر ميكنم، صدا ميزنم... و تا سنگين شدن دوباره چشمام باهاش درد دل ميكنم.... صبح تا چشمم رو باز ميكنم و به قصد نشستن در رختخواب براي نماز صبح، بسم الله الرحمن الرحيم ميگم و سلام ميگم به پروردگارم و بر محمد و آل محمد درود و رحمت بي پايان مي فرستم و با ذكر و ياد خدا و صلوات بر عزيزانش از جا بلند ميشم... تا مي ايستم به آقا امام زمان عج سلام و عرض ادب ميگم و از خدا براش طلب سلامتي و تعجيل در فرجش دارم و به فرشتگان و مقربين درگاه خدا سلام ميدم.... نماز كه ميخونم سجده شكر به جا ميارم و هر آنچه از نعمات خدا رو ميتونم در ذهنم مجسم ميكنم و از آنچه كه ذهنم ياريشو نداره و زبانم قاصره و آن چه از نعمت خدا كه قادر به دركش هستم و آنچه كه نيستم شكر و سپاس ميگم و در سجده با خلوص نيت ازش تشكر ميكنم.... نمازم كه تموم ميشه و مشغول ورزش صبحگاهي ميشم در طول ورزش ذكر ميگم و با خدا حرف ميزنم و صلوات ميفرستم... حاضر كه ميشم برم سر كار با نام و ياد خدا لباس مي پوشم و از لحظه خارج شدن از در با ذكر و ياد خدا و خواندن آيه هاي قدرت و عظمت و حكمت و تقدير الهي و آيه الكرسي و چهار سوره قل و نصر و صبر (عصر)و...تا به محل كارم ميرسم... همينكه مشغول كار ميشم همش تو ذهنم به درد دل و راز و نياز با خدا مشغولم و.....نماز ظهر و عصر و.... نماز مغرب و عشاء.... موقع غذا پختن و رسيدگي به كار خونه و... تا شب بشه برم تو رختخواب تازه حس خلوت كردن با خدا و گفتگوي اختصاصي... شامل شكر و مدح و ستايش و گلايه و چرائي و... تا خواب رو پلكام سنگيني كنه... گاهي براي راز و نياز و نماز شب و خواندن ختمهاي شبانه و... بيدار ميشم و گاهي هم طبق روال هر شبم....توي هر چيز و هركس و هر عمل و هر عكس العملي دنبال رد پاي معبودمم، در تولد و مرگ اطرافيانم ، در بيماري و رنج همنوعانم ، در فقر و گرسنگي مخلوق هم نوعم و... دنبال حكمتش ، رحمتش و ردپاش .... اينها همه به بهانه درج مطلبي از عزيزي بود كه از زبون خداوند متعال به بنده اي كه بي خيال از حضور اوست... نوشته بود.... اي كاش خداي من ،معبود و معشوق من در اين همه توجه و التماس براي درك وجود لايتناهيش و براي حضورش بيش از آنچه كه قادر به دركش هستم در زندگيم... براي چند لحظه... به من يك چشمك از سر مهر و رحمت و دوست داشتن ميزد.... اي كاش....
|
|
87653 |
نام:
حسن
شهر:
اصفهان
تاریخ:
2/26/2012 3:54:09 PM
کاربر مهمان
|
شهدا شرمنده ایم
|
|