هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
87622
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: دربه دريار
تاریخ: 2/25/2012 8:51:09 AM
کاربر مهمان
  بی عمر زنده ام من و این بس عجب مدار...روز فراق را که نهد در شمار عمر ؟

ما حیات را بی حضور تو ، حیات نمی شمریم .

ما تا وصول فصل ظهورت ، زندگی نمی کنیم . آنچه می کنیم، تنها تمرین زندگی است .
این که نامش را نفس نهاده اند ، شخص منتظری است که دمی آرام نمی گیرد و قرار نمی پذیرد .

دمی که تا دم مرگ از پا نمی نشیند و پیوسته و مدام از دهلیز تاریک خانه دل بر می خیزد ودوان دوان خود را به پنجره انتظار و آستانه دیدار می رساند و دمی دیگر ، محزون و حسرتبار باز بر می گردد .

پس این نه تنفس که هر روز هر وله هزار باره انتظار است.
هر که از ما آب می نوشد و غذا می خورد تنها از این روست که تن را تا تلاقی گامهای ظهورت ، بی توشه نگذارد و استوار نگه دارد .
هر که از ما اگر روانه میدان جنگ می شود ، نمی رود که بجنگد ، می رود که تمرین رزم کند تا برای حضور در سپاه تو آبدیده شود .
هر که از ما اگر به زخم و جراحت ، تن می سپارد ،تلاش می کند که درد کشیده تو باشد و هر که از ما اگربه استقبال شهادت می رود ، جان می دهد که برای حضور در رکاب تو کار کشته شود .

پس ، این زندگی نیست که ما می کنیم ، حیات عاریتی است .
ما اگر تاکنون در این دیار دوام آورده ایم و در این خانه سکنی گزیده ایم از این روست که مستأجر یاد تو بوده ایم .
وقتی که تنها همین نسیم نام تو حیات آفرین است و تنها همین پناهگاه یاد تو آرام بخش ، ظهورت با هستی چه خواهد کرد و حضورت چه آرامشی در جان جهان خواهد ریخت ؟


بیا که هستی ، حیات بیابد و جهان ، قرار و آرام بگیرد .

باز هم یک سال به غربت و غیبت تو افزوده شد و یک سال دیگر به غفلت و هجر ما.
سخت است بر من که در سالروز امامتت همچنان دور از تو حسرت زده، به حال آنهایی که در کنار تو هستند غبطه بخورم.
به حال آنهایی که آنقدر چشمانشان با نور تو خو گرفته که دنیا را در نظر نمی آورند، آنقدر تو در زندگیشان حاضری که طعم پلید گناه را نمی فهمند.
هر گاه احساس نیاز می کنند چشمانشان به روی ملکوتی تو باز می شود، سیمای نورانی تو را به دنیای زرنگار شیطان نمی فروشند، لبخندت را با هیچ چیز عوض نمی کنند.
اما آقا از هر چه می گویم به غربت تو می رسم.

غربت تو از اولین لحظه ی غفلت من آغاز شد، از آن لحظه ای که چشمانم به جای دیدن نور تو رنگهای دنیا را پسندید، از آن لحظه ای که سنگینی سکوت تو مرا به فریاد به سوی خویش واداشت.
آری مولا جان! غیبت تو از اولین گناه من شروع شد. و من بارها فهمیدم که تو غایب نیستی، و هزاران بار اعتراف کردم که:

یار نزدیک تر از من به من است
وین عجب بین که من از خود دورم

آقا! من غایبم. در صراط مستقیمی که تو هستی من نیستم. من راه را گم کرده ام و از تو دور شده ام و گرنه صراط مستقیم که هیچگاه غایب نمی شود.

تو غریبی چرا که کمند آنهایی که اینگونه اند و چه بسیارند کسانی چون من که برایشان هاله های ظلمت مانع نفوذ نور تو شده و در گناه سرگردانند.

اما آقا اگر سلمان را امیرالمؤمنین(ع) سلمان کرد تو نیز می توانی که مرا به سوی خویش بکشانی، هر چند استعداد سلمان شدن ندارم اما من هم دوست دارم که با صدای امام زمانم گوشهایم را تربیت کنم، دوست دارم چشمهایم فقط به روی مولایم باز شود، من هم دوست دارم عقلم از سخنان امامم درس بگیرد، من هم دوست دارم با امام زمانم حرف بزنم و پاسخ بشنوم.
هر چند می دانم که بارها برای هدایتم تلاش کرده ای و من خی
87621
نام: مجنون مهدي(عج)
شهر: دربه دريار
تاریخ: 2/25/2012 8:16:41 AM
کاربر مهمان
  سلام بزرگواران وهمراهان قديمي وجديد حرف دل...
جناب عليرضا ازآشناي غريب لطفا جزء هجدهم را بنام بنده ثبت كنيدبه نيت سلامتي مولا...التماس دعاي فرج

اي دلسوخته ...اي دلتنگ واي دلشكسته!!
باتوهستم...

دیدگانت را بشوی!حضورش رااحساس می کنی،

گوشهایت را بازکن!صدای آمدنش را می شنوی،دستانت را درازکن!

عطایش را می یابی

اورا بخوان پاسخش را می شنوی،پس درنگ مکن و بخوان:



یا صاحب الزمان(عج)....!



تا توزمن بريده اي

من زجهان بريده ام

تا تومراد من دهي

من به خدا رسيد ه ام...


اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعاي فرج
87620
نام: محمدرضا
شهر: قم
تاریخ: 2/25/2012 1:16:52 AM
کاربر مهمان
  شهید اوینی چرا شهید شدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
انقلابی رو که اینقدرسنگش رو به سینه میزدی روبه این زودی رها کردی و رفتی دنبال حال خودت؟؟؟؟
اخه نگفتی این انقلاب به تو نیاز داره؟؟؟ ایا نمیبینی نفوذ جریان های روشنفکری در بدنه سینما و فرهنگ این ممکلت رو؟؟؟
مگر نگفتی انقلاب نباید به دست روشنفکران بیافتد؟؟ نیستی ببینی که چه بلایی بر سر سینمای دفاع مقدس و از اون کلی تر بر سر سینمای ما اوردن
نیستی ببینی تحت لوای ازادی چه افکاری رو در جامعه ترویج میکنن
مگر نگفتی میخوای برای سینمای ایران طرحی نو دراندازی؟؟؟
مگر نگفتی که قصد انتقال تجربیاتت رو درزمینه مستندجنگ به نسل جوان داری؟؟؟
سید خیلی ازت ناراحتم
امروز که بیش از هر زمان دیگری انقلاب نیازمند وجودو قلم وگفتارت هست کجایی ؟؟
سید این رسم همراهی این انقلاب نبود
بقیه حرفام روهم میذارم وقتی اومدم فکه حضوری بهت میگم
87619
نام: رها
شهر: نکا....
تاریخ: 2/25/2012 12:28:14 AM
کاربر مهمان
  سلام خدا.... آره بازم منم. همون که همیشه توبه میکنه و بازم دست از پا درازتر برمیگرده و دیگه روسیاهی شرمنده اش کرده که بخواد بیاد دره خونتو بزنه. خدایا الآن که اینا رو مینویسم شبه انگار همیشه برام تاریکی وجود داشته. خدا جونم میدونی که تو دلم چی میگذره خدایا میدونی دیگه بریدم هر بار کمکم کردی و منه بی لیاقت خراب کردم زندگیمو. خدا جون... مهربونم...منو ببخش... شما ها هم برام دعا کنید. بدجوری تو مردابه بی کسی فرو میرمو کسی چشماش منو نمیبینه... دعا کنید بعد از 24سال!! واسه یه بارم که شده پدر شهیدمو تو خواب ببینم.آخه بعد از شهادتش به دنیا اومدمو حتی به خوابم ندیدمش. تو رو خدا دعام کنین که سخت محتاجمم... .

رها...
87618
نام: عمار
شهر: تهران
تاریخ: 2/25/2012 12:18:54 AM
کاربر مهمان
  حاضر نیستیم فقط کمی از گناهامون کوتاه بییایم.اما پر ز ادعا هستیم



کجایند مردان بی ادعا...
کجایند امثال آوینی ها...
87617
نام: مرضیه
شهر: رشت
تاریخ: 2/24/2012 11:13:05 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه
دوست عزیز غریب از تنهایی رفتی مشهد خواهشاً از امام رضا بخواه به من و خانوادم کمک کنه
87616
نام: هومن
شهر: اصفهان
تاریخ: 2/24/2012 11:11:33 PM
کاربر مهمان
  سلام

بچه ها فقط یه ارزو تو این دنیا برام مونده اونم زیارت اقام حسین (ع) هست.تورو خدا دعا کنید ارباب بی کفنمان منو ببخشن و منو به کربلای خد برسانند.
اللهم ارزقنی الزیارت الحسین (ع)
87615
نام: هستی ام خدا
شهر: بهشهر
تاریخ: 2/24/2012 9:56:17 PM
کاربر مهمان
  خدایا! من اگربد کنم تورا بنده دیگربسیار است، تو اگر بامن مدارا نکنی مرا خدایی دیگر کجاست؟؟؟؟؟؟
87614
نام: یاس
شهر: کرج
تاریخ: 2/24/2012 8:54:05 PM
کاربر مهمان
  سلام.سلام ب همه ی جوونای این کشور.خسته ام ب خداخسته ام ازاین همه لجاجت بی جا.ازاین همه هم همه ی بیخودی.نسل سومی هاتوروخدا توروجون هرکی ک دوسش دارین دست ازلجبازی هاتون بردارین.ازاین دنیای لعنتی بی سروته چی میخواین ک خودتون رو به اب واتیش میزنین بلکه ی خورده ازعقده هاتون روخالی کنین.من عاشق دینم هستم عاشق امام زمانم عاشق اقام خامنه ای.دوس دارم هم سنهام هم بامن هم راستا بشن تا ب همه ثابت کنیم بابا مابی غیرت نیسیم ماهم برای دوره ی خودمون اوینی هسیم همت هسیم وخیلی های دیگه ک زندگیشون روفقط فقط برای الان ماکنار گذاشتن.دوستون دارم
87613
نام: سمیه السادات
شهر: کرمان
تاریخ: 2/24/2012 8:19:14 PM
کاربر مهمان
  امروز که به خودم می نگرم هر چه فکر می کنم جای خدا در کارهایم کجاست پیدایش نمی کنم او گمشده ی روزهای تنهایی و بی کسی دانشجویی سر در گم است که شب و روزش را در پی کسی می گردد که ۱۴۰۰سال پیش گفت "من از رگ گردن به تو نزدیک ترم" و حالا من در پی او تمام آرامشم را فدای ظاهر سازی یام کرده ام
سلام مرا به این آشناترین دوستم برسانید و بگوید او بهترین هم کلاسی من در تمام دوران تحصیل ،بهترین ناصح و بهترین هم اتاقی من است اگر سر کلاس صندلی خالی کنارم برای نشستن اونیت به این دلیل که او در دیدگانم جای دارد و اگر در اتاقم تختی برای خوابیدنش که او خود گفت"لا سنه ولا نوم" واگر گاهی پاهایم میلغزد منم شرنمده ی او و اگر خطاهایم زیاد شد منتظرم تو بگیری دستم را....و اگر..... و اگر....
<<ابتدا <قبلی 8768 8767 8766 8765 8764 8763 8762 8761 8760 8759 8758 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=8763&mode=print