اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
87062 |
نام:
خسته
شهر:
بی سرزمین تر ازباد
تاریخ:
2/7/2012 11:15:22 AM
کاربر مهمان
|
سلام
خانوم دشتی زاده عزیز سلام از غصه هاتون دلم گرفت اگه بگم خدا بزرگه شاید بگید حرف تکراری غیر از این چیزی ندارم که بگم شما گفتید که یه پسر چهار ساله دارید به خاطر پسرتون هم که شده باید زندگی کنید باید اونو از آب وگل در بیارید شما اول خدارو دارید بعد هم یه پسرسخته فراموش کردن گذشته ولی شما باید فکر و ذکرتون پسرتون باشه که الان توی این سن خیلی به شما نیاز داره آدمای کوته فکر وبی تفاوت که فقط خودشون رو می بینن ونسبت به اطراف بی تفاوتن کم نیستن وهمینا درد آدم رو زیادتر می کنه من عمق درد ورنج شمارو درک نمی کنم ولی میگم خدا بزرگه داره تورو می بینه فقط کافیه حس کنی که اون داره تورو می بینه سعی کن از این به بعد خودت وپسرت زندگی خوبی رو شروع کنید گفتنش برای من راحته عمل کردنش برای تو سخت؛همسر اول ودومت لیاقتت رو نداشتند همسری که دردت رو نفهمه همون نباشه بهتر
توکه مطمئن نیستی بیماریت برگشته پس به خودت تلقین نکن وجود پسرت یه انگیزه ست برای ادامه دادن حداقل به خاطر پسرت خودتو نباز وادامه بده راستی خوش به حالت وقتی بادل شکسته پیش خدا گریه می کنی به این حالت غبطه می خورم حس می کنم از ته قلبت وباآبرو خدارو صدا می زنی هروقت دلت شکست وگریه ات گرفت منه خسته وبی آبرو دعایی کن آخه یه حاجت دارم نگاه کن همه غصه دارن یکی کم یکی بیش راستی توی این ختم دسته جمعی براآرامش دلت یه جز انتخاب کن وبخون(توکلت علی الله) اگه حرفام بد بود ببخش
|
|
87061 |
نام:
1جوان20ساله
شهر:
اراك
تاریخ:
2/7/2012 10:34:21 AM
کاربر مهمان
|
سلام.
وقتي كامپيوتر رو روشن كردم ميخواستم اسم سايتي رو اون بالا تايپ كنم كه... اما نميدونم چي شد اسم اين سايت رو نوشتم! ميخواستم توبه بشكنم، اما فكر كنم لطف خدا شامل حالم شد! تو رو خدا واسم دعا كنيد. قبلا خيلي رابطم با شهدا بهتر بود اما مدتي كه درگير گناهي شدم كه... ميشه سفارش ما هم پيش شهدا كنيد؟؟؟؟؟؟ بخدا دلم گرفته...
|
|
87060 |
نام:
نسیم
شهر:
ایرن
تاریخ:
2/7/2012 10:27:16 AM
کاربر مهمان
|
سلام...
من میخوام ازین به بعد نمار نخونم....نه نماز نه دعا....
چندروز هم هست که نمیخونم ولی خیلی عذاب وجدان دارم...
چیکار کنم که مثل خیلی های دیگه باشم؟؟
که نه نماز میخونن نه دعا نه روزه...نه اصلا به این چیزا اعتقاد دارن ولی مسلمونن و خدا هم خیلی دوسشون داره..چیکار کنم که منم با خیال راحت نماز نخونم؟با ارامش.......
مثل خیلی های دیگه.......
من که به جایی نرسیدم واین نماز ودعا خوندن ها هم جایی دستمو نگرفت...
چرا خدا اونایی که ازش دوری میکنن رو بیشتر دوس داره؟؟
چیکار کنم؟؟؟میخوام نماز نخونم ولی خدا دوسم داشته باشه ...میخوام بدون اینکه واسه هرچیزی یه عالمه التماس کنم وهزار جور دعا ونذر ونیاز بکنم خدا منو به خواسته هام برسونه.مثل خیلی های دیگه.....مثل همه اینایی که میبینم...
|
|
87059 |
نام:
ش . ر
شهر:
یزد
تاریخ:
2/7/2012 10:17:34 AM
کاربر مهمان
|
دنیا دو روز است یک روز با توست یک روز برعلیه توست روزی که با توست مغرور مشو وروزی که علیه توست صبور باش
|
|
87058 |
نام:
خسته
شهر:
بی سرزمین تر ازباد
تاریخ:
2/7/2012 10:05:10 AM
کاربر مهمان
|
سلام
خانوم دشتی زاده از غصه هاتون دلم گرفت اگه بگم خدا بزرگه شاید بگید حرف تکراری غیر از این چیزی ندارم که بخوام بگم ولی خدارا شکر شما یه پسر دارید که باید به خاطر اونم که شده با امید زندگی کنید سایه تون رو سر پسرتون باشه سعی کنید به خاطر نیاز اشتباهات قبلی رو تکرار نکنید. هم همسر اولی وهم دومی لیاقت شمارو نداشتند آدمای کوته فکر همینن دیگه شما به خاطر پسرت سعی کن زندگی کنی خوش به حالت که دلی شکسته داری که با آبرو می توانی به درگاه خدا گریه کنی من چی که هیچ آبرویی نزد خدا ندارم هروقت دلت شکست برای منه خسته دل هم گاهی دعایی کن به پسرت فکر کن یه انگیزه ست برای زندگی به امید روز های سبز.
|
|
87057 |
نام:
سیما
شهر:
تهران
تاریخ:
2/7/2012 9:58:39 AM
کاربر مهمان
|
فقط دعا کنید برام
|
|
87056 |
نام:
ناهید
شهر:
تهران
تاریخ:
2/7/2012 9:22:06 AM
کاربر مهمان
|
برا سلامتی مریض ها دعا کنید
|
|
87055 |
نام:
علي محمد ساريخاني
شهر:
اراك
تاریخ:
2/7/2012 8:59:29 AM
کاربر مهمان
|
شلمچه جايي است كه:اوسرشار ازصفا واخلاص بودوواقعيت . هميشه دوست داشت خادم بچه هاي گردان باشد .آرام وبي ادعا بود . بي آنكه كسي بداند درگوشه اي مي نشست و در عالم دوستي با خدا (قرآن خواندن) غرق مي شد .اخلاص مٌهرپيشاني اش بود وتواضع صفت بي دليل او . هميشه مديربودو مدبّر، معلّم بود ومحصل . اوخادم الحسين بود و نشان دربي نشاني گردان داشت . صاف بود وصادق همچون لباس خاكي اش . همه دنبال آن بودند تا با او صيغه اخوت داشته باشند . اوكسي نبود جز شهيد بزرگوار ابوالفضل اسدي عراقي معروف به دائي ابوالفضل . با اوصيغه اخوت داشتم ، او نه بامن بلكه با همه رزمندگان خوب وخودماني حرف ميزد ، به قول بچه ها ي گردان خاكي بودوعاشق ، مدتي را با بچه هاي گردان امام حسن(ع) درمنطقه شلمچه ، همان سه راهي وهمان كمين بيست متري معروف ماموريت داشتيم ، هرروز اوراميديدم تنگ غروب آرام وبي سروصدا از سنگرخارج مي شدوبه سمت سنگر كمين مي رفت ، يك روز با يكي ازبچه ها كه بهش مي گفتن خاله زا او را تعقيب ودرپي اش رفتيم ، ديديم كتاب دعا را باز كرده ودرهاله اي از اشك وآه زيارت عاشورا را زمزمه مي كند بي آنكه اومتوجه حضور ما شود درگوشه اي نشستيم و نظاره گر شانه ها يي شديم كه پي درپي تكان ميخورد وصداي صاف وسوزناكش به گوش مي رسيد . مدتي كوتاه بعد از دعا جلو رفتيم ودست روي شانه اش گذاشتيم وسلام كرديم واين نوعي دوستي با مقربين درگاه خاص خدا بود كه اونيز جواز ورود به بهشت را از دستان مبارك مادر سادات حضرت زهرا گرفته بودتا آرام ومطمئن در مورخه 6/6/66 ساعت 4 بامداد در وقت نماز صبح در همان كمين 20متري به خدا رسيد .روحش شاد.
|
|
87054 |
نام:
علي محمد ساريخاني
شهر:
اراك
تاریخ:
2/7/2012 8:56:22 AM
کاربر مهمان
|
خداي من ! اي مهربان من ! اي معبود من ! اين بنده روسياهت را درياب . رئوف من نمي دانم با كدام زبان با تو راز گويم وبا كدام بيان ازتو پوزش بخواهم ، چگونه شرمساري ام را به عرض برسانم . خدايا ! اززبان صالحانت ميگويم وبه امام سجاد(ع) متوسل مي شوم كه فرمودند ( بار پروردگارا اگر توبه از گناه است،خدايا به عزت وجلالت من از پشيمانانم) حال ميگويم ، معبودا ! كمرم ازگناه خميده ودستانم تهي از اعمال صالح است . خدايا ! اگر عطوفت ومهربانيت تو نبود ، جرات اينكه با تو به راز ونياز بنشينم را نداشتم . خداي من ! خجل هستم از اينكه بگويم به جاي بندگي تو اطاعت شيطان كردم . پروردگار مهربان من ! فضل تو بيش از آن است كه اميدم را به خودت به ياس مبدل سازي ، چون هنوز از فضل چنين خبري به ما نداده اند . الها ! به لقايت مشتاقم ولي با اين روسياهي چه كنم ؟ خدايا ! به جوارت عاشقم ، ولي با اين دست تهي چه كنم ؟
|
|
87053 |
نام:
مریم
شهر:
نزدیکی خدا
تاریخ:
2/7/2012 8:50:41 AM
کاربر مهمان
|
به یاد مهربانترین مهربانان
سلام آقا سید
امروز سه شنبه و من و دل بی قرارم و قرارم با مولایمان صاحب الزمان (عج)...
دعامون کنید...یاعلی
***************************************************************
حرف دلی های بزرگوار با عرض سلام و ارادت
ممنونم از حضور گرمتون... انشاءالله نیت همه ما اول فرج آقامون باشه...
ختم جمعی قرآن کریم تا روز میلاد رسول الله (ص)
با ذکر صلوات بر محمد (ص) و خاندان پاکش
جز اول : شهاب بزرگوار از امید به رحمت خدا (با عرض سلام و خدا قوت، ممنون می شم اگر جایی اسمی باقی موند و از چشم من دور موند روی سایت قرار بدهید. حاجت روا باشید و التماس دعا)
جز دوم : Iran-Love گرامی از قلب کسانی که دوستم دارند
جز سوم : طلبه گرامی از منتظران منجي
جز چهارم : طلبه گرامی از منتظران منجي
جز پنجم : دوست عزیزم صدیقه خانم
جز ششم : خسته گرامی از بی سرزمین تر از باد
جز هفتم : ریحانه خانم عزیز
جز هشتم : مریم از نزدیکی خدا
جز نهم : آقای علیرضای محترم از آشنا ی غریب (با عرض پوزش به دلیل اینکه طلبه محترم دو جز را زودتر ثبت کرده اند، جز نهم را براتون در نظر گرفتم. در صورت تمایل به خواندن جز دیگری حتما به حقیر خبر بدهید. ممنونم)
جز دهم:
جز یازدهم:
جز دوازدهم :
جز سیزدهم :
جز چهاردهم : خاک بزرگوار از ایثار
جز پانزدهم :
جز شانزدهم : ع محترم از قزوین
جز هفدهم : امیدوار به رحمت خدا گرامی از همدان
جز هجدهم : امیدوار به رحمت خدا گرامی از همدان
جز نوزدهم :
جز بیستم : آقای عباس بزرگوار از سمنان
جز بیست و یکم : فرشته گرامی از بوشهر
جز بیست و دوم :
جز بیست و سوم :
جز بیست و چهارم :
جز بیست و پنجم :
جز بیست و ششم : آقا سعید محترم از نیوجرسی آمریکا
جز بیست و هفتم : آقا سعید محترم از نیوجرسی آمریکا
جز بیست و هشتم : مینا خانم عزیز از تبریز (خوش اومدید)
جز بیست و نهم : محتاج گرامی از تهران (حاجت روا باشید انشاءالله)
جز سی ام : ندا خانم عزیز از شیراز
التماس دعای خیر...
یا حق
|
|