هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
85742
نام: محمد کیوان
شهر: مشهد
تاریخ: 12/22/2011 7:37:31 PM
کاربر مهمان
 
85741
نام: مسافر
شهر: تبریز
تاریخ: 12/22/2011 7:34:50 PM
کاربر مهمان
  سلام.


خواهان تو هرقدرهنرداشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد

چون شمع سحرگاه مراکشته ی خودکن
حیف است که گریان تو سر داشته باشد

رحمت به گدایی که به غیر تو نزد روی
هرچندکه خلق تو گوهرداشته باشد

ماراسراین گریه به دوزخ نفروشند
حاشاکه شرر هیزم ترداشته باشد

ماحوصله ی صف کشی حشر نداریم
بایدکه جنان درب دگرداشته باشد

دانی زچه رو زرطلبیدم زدرتو
چون وقت گدا قیمت زرداشته باشد

جزگریه رهی نیست به سرمنزل مقصود
هیهات که این خانه دو درداشته باشد

گفتی که بیایید ولی خلق نشستند
درداست که شه سائل کر داشته باشد


(التماس دعا)
85740
نام: محمد کیوان
شهر: مشهد
تاریخ: 12/22/2011 7:07:02 PM
کاربر مهمان
  الهی صفت رحمن و رحیمت بر من عیان است ، بنده در بند را صفت قهار و جبار باید تا عبرتی شاید
85739
نام: اناعبدک الضعیف
شهر: الارض الله
تاریخ: 12/22/2011 6:22:18 PM
کاربر مهمان
  سلام

چیزی برای گفتن ندارم فقط .......التماس دعا برام دعا کنید دارم میمیرم کسی رو ندارم .......خدایا نمی دونم تاوان چی رو دارم پس می دم خستم از این دنیااز ادماخدایابه دادم برس.........
اقاسید....
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم وفرجنا
چطور میشود از خدا گرفت چیزی را که نمی دهد می گویند قسمت نیست حکمت است خدایا من قسمت و حکمت نمی فهمم خدایا تو خدایی طاقت را می فهمی؟؟؟؟؟؟؟دوست دارم این جمله رو هزاربارتکرارکنم تا حداقل یک بارهم که شده خداجواب بده؟خدایا میدونم به من نیاز نداری تو بنده خوب بسیار داری اما خدایا من فقط تورو دارم فقط تو....خدایا کمکم کن/ اگه توهم منو تنها بذاری من ..........
برای شفای همه مریضا مخصوصا شفای برخی از بچه های حرف دلی عزیزکه ارزوی داشتن سلامتی رودارنددعا می کنم وازته دل این ایه شریفه رو می خونم بسم الله الرحمن الرحیم امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء امیدوارم خدا دعامو مستجاب کنه و گرفتاری ومشگل و بیماری
همه برطرف بشه آمین
بسم الله الرحمن الرحیم امّن یجیب المضطرّ اذا دعاه و یکشف السّوء

التماس دعا

اللهم عجل الولیک الفرج
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

85738
نام: خاک
شهر: ایثار
تاریخ: 12/22/2011 5:53:24 PM
کاربر مهمان
  به نام خدا

آیـــــینه ها دچـــــار فراموشے انـــــد!

و نـــــام تو ورد کوچه خــــــــــاموشے

امشـــــب تـــــکلیف پنـــــجره

بے چشـــــم های باز تو..

روشن نیـــــست!


زمستــان آمد، با یکـــ شبِ طــولانے ؛ پرنــده ای میخــواند:

زینـــب (س)

شبــَش سرد و طـــولانے ستـــــ . . .

التماس دعا
یا علی
85737
نام: مقداد
شهر: اهواز
تاریخ: 12/22/2011 1:59:08 PM
کاربر مهمان
  شهید منوچهر مدق از زبان همسرش

یه روز داشتیم با ماشین می رفتیم یکی از جلسات سپاه. سر یه چراغ قرمز پیرمرد گل فروشی با یه کالسکه ایستاده بود.منوچهر داشت از برنامه ها و کارهایی که داشتیم می گفت.ولی من حواسم به پیرمرد بود (شاید چون من رو یاد پدربزرگم می انداخت... خیلی صورت نورانی داشت) منوچهر وقتی دیده بود حواسم به حرفهاش نیست،نگاهم رو دنبال کرده بود و فکر کرده بود دارم به گل ها نگاه می کنم.توی افکار خودم بودم که احساس کردم پاهام داره خیس می شه!! نگاه کردم دیدم منوچهر داره گل ها رو دسته دسته می ریزه رو پاهای من! همه گل ها رو خرید!! بغل ماشین ما ، یه خانوم و آقا تو ماشین بودن. خانوم خیلی بد حجاب بود، به شوهرش گفت: نگاه کن ! یاد بگیر. انوقت میگن حزب الهی ها از این کارا بلد نیستن ...چند بار چراغ قرمز و سبز شد ولی همه ما رو نگاه می کردن و سوت و کف میزدن ...

بقیه اش را در وبلاگ بخونید :

http://moflehon.blogfa.com/

85736
نام: حمیده
شهر: یزد
تاریخ: 12/22/2011 1:22:22 PM
کاربر مهمان
  خیلی دل تنگم باهام حرف ازخدا
85735
نام: مهدی بابایی
شهر: تهران
تاریخ: 12/22/2011 12:38:42 PM
کاربر مهمان
  به قول امام راحلمان جنگ یک نعمت است
چراامام این نکته را بیان نموده اند؟
چون واقعا" در زمان جنگ بود که زنان ودختران ومردان ایرانی بیشتر شئونات اخلاق اسلامی راراعات میکردند.
مثلا" همین دیشب که شب یلدا بود اصلا" نمی شد به هیچ طرف نگاه کرد چراکه آنقدر وضعیت ظاهر زنان (چه آنهایی که در اتومبیل همراه شوهرشان بودند و چه آنهایی که درپیاده روها بودند و چه آنهایی که بچه بغل بودند) اکثرا" بدحجاب (حتی بدون روسری) خود را به بیرون نمایش میدادند که خودم خجالت کشیدم ای کاش میشد خون شهیدانمان همیشه در رگ ایرانیان جاری بود و حرمت خونشان را نگه میداشتیم
85734
نام: یگانه
شهر: آرزوها
تاریخ: 12/22/2011 12:15:58 PM
کاربر مهمان
  آنان که گفته هارامی شنوندوازبهترین آن پیروی می کنند
همانهاهستندکه خداهدایتشان کرده است وآنهاخردمندان اند.
سوره زمر-آیه 18
*********************************************
آیا می دانیدکه
خوردن یک عددسیب اول صبح بیشترازیک فنجان قهوه جلوخواب آلودگی رامی گیرد.

ایامی دانیدکه
هیچ وقت نمیتوانیدباچشمان بازعطسه کنید.
-اثرلب وزبان هرکس مانندآثرانگشت او منحصربه فرداست.
-فیلهاتنهاحیواناتی هستندکه نمیتوانندبپرند.
-انسان 8ثانیه بعدازقطع گردن زنده می ماند.
-زنان دوبرابرمردان پلک برهم می زنند.
-حلزون می تواندسه سال بخوابد.
تمام خرس های قطبی چپ دست هستند.
85733
نام: احسان
شهر: تنهايي
تاریخ: 12/22/2011 11:13:59 AM
کاربر مهمان
  قاصدک آمده بود
و چه سرگردان بود
گفتم او را: چه خبر آورده ای؟
هیچ نگفت!
گفتم از کوی نگارم خبری داری؟
او هیچ نگفت!
گفتمش:خبر عهد و وفا یا خبر وصل نگار؟
یا که از مرگ رقیب؟ اما نه!
خبر مرگ رقیبم هرگز
جز من و او که رقیبی نیست!
او رقیب من و من عاشق او
برده از من دل و من باید
بتوانم که دل از او ببرم!
آه چه شده؟
چه شد ای قاصدک بی خبرم؟!
لب گشود و گفت این بار:
آمدم تا خبری را ببرم!
گفته آن یار که نزد تو بیایم، و بپرسم از تو ...
زندگی چیست؟ بگو عشق کجاست؟
و چه قدر این عشق به حقیقت نزدیک است؟
گفتمش پس بشنو آنچه که من می گویم
و ببر آن را
نزد او بی کم و کاست
زندگی را هر کسی به طریقی بیند
یکی از دل یکی از عقل یکی از احساس
دیگری با شعر، آن یکی با پرواز
گفته اند: حسی است از غربت مرغان مهاجر
و چه زیبا گفتند
تو به آن یار بگو: زندگی باران است
زندگی دریاست
زندگی یاس قشنگی است که دل می بوید
زندگی راز شگفتی است که جان می جوید
زندگی عزم سفر کردن دل در ره معشوق است
زندگی آبی دریاست و عشق غرق دریا شدن است
ولی ای دوست بدان
می توان غرق نشد
می توان ماهی این دریا شد
شاد و خرم به شنا پرداخت
شرطش آن است که عاشق نشویم
جای آن از ته دل
و از سرجان
همه را دوست بداریم
همه چیز و همه کس
همه نقش و همه رنگ
همه شادی همه غم
به خودم آمدم و دیدم قاصدک دیگر نیست!
و نمی دانم از کی با خودم حرف میزدم!!
و صد افسوس که آخر نشنید از من
زندگی انگوری است .. .
دانه دانه باید آن را خورد
زندگی خاطر دریایی یک قطره در آرامش رود
زندگی حس شکوفایی یک مزرعه در باور بذر
زندگی باور دریاست در اندیشه ماهی در تنگ
زندگی فهم نفهمیدن هاست
زندگی پنجره ای باز به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است جهانی با ماست
آسمان ،نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور
در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره با شوق
سلامی بکنیم
<<ابتدا <قبلی 8580 8579 8578 8577 8576 8575 8574 8573 8572 8571 8570 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=8575&mode=print