هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
83342
نام: محمد ظاهر حیدری
شهر: کابل افغانستان
تاریخ: 9/23/2011 10:32:31 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
من از افغانستان هستم اما شیعه ام آرزو دیدن حرم آقا امام رضا غریب هستم از شما التماس دعا دارم تا بنده به نظهر نطهر آغا امام
رضا ع خدمت گذار شوم شمابرادران ایرانی افغانی هم اسلام هست ودوستدار خاندان ائمه ع میبا شد با آنها در کشور تان ظلم نکوند
با آنها مثل بشر رویه کنید چون آنها رورت دارد چند روز دنیا به نزد آغا امام رضا مهمان میباشد
83341
نام: محمد مهدی
شهر: تنکابن
تاریخ: 9/23/2011 9:51:14 PM
کاربر مهمان
  عالیه فوق العاده
83340
نام: ادم
شهر: اصفهان
تاریخ: 9/23/2011 9:35:59 PM
کاربر مهمان
  به توکل نام اعظمت بسم الله الرحمن الرحیم
من عاشق کربلام هروقت یادی از کربلا میشه چشمام بارونی میشه اما انگار قسمت نیست برم پابوس اقا.دلم تنگه برای کربلا.هروقت روضه اقامو گوش میدم دلم راهی کربلا میشه.شاید لایق دیدار نیستم اما دست از دعا بر نمیدارم تا منو ببره کربلا از شهدا میخوام برام دعا کنند
83339
نام: محمد مهدی
شهر: رشت
تاریخ: 9/23/2011 8:04:54 PM
کاربر مهمان
  به وبلاگ mihanirn.mihanblog.com یه سر بزنید و نظرتون را بگزاریداگر دوست داشتید لینک کنید.
83338
نام: سیده آمنه
شهر: آنکارا
تاریخ: 9/23/2011 7:43:57 PM
کاربر مهمان
  تازه اساس کشی کرده بودند خانه جدید. خانه نوساخت بود و برهنه. مرد تا رفت سراغ مته زن شاکی شد که بچه را تازه خوابانده ام تو که میدانی چقدر به صدا حساس است بیدار میشود بیچاره ام میکند. ولی خب چاره ای هم نبود. کارهای خانه مانده بود و بچه هفت هشت ماهه هم که خواب و بیدارش تکلیف ندارد. مرد با تردید مته را روشن کرد. بچه چنان با وحشت از خواب پرید و بغض کرد که خود مرد هم پشیمان شد. زن با غرولند رفت سراغ بچه که داشت با تمام توان فریاد میکشید و گریه میکرد و سعی کرد بخواباندش. مرد هم کمی جسارت کرد و به کارش ادامه داد.

قطع و وصل شدن صدای مته و بیدار شدن و گریه کردن بچه چند باری تکرار شد. کم کم بچه طولانیتر میخوابید کمتر میترسید و آرامتر گریه میکرد. تا مته کاری تمام شود دیگر حتی پلکهایش را هم باز نمیکرد. خواب خواب بود. صدای مته برایش عادی شده بود.

یاد صدای مته ای افتادم که هر روز و هر ساعت ازبحرین و مصر و لیبی و سوریه فلسطین اشغالی و ...به گوش میرسد. اگر خودمان را به خواب نزده ایم اگر خوابیم و با صدای مته بیدار نمیشویم دلیلش همین است.

عادت کرده ایم به صدای مته!
83337
نام: سیده آمنه
شهر: آنکارا
تاریخ: 9/23/2011 7:25:02 PM
کاربر مهمان
  یادش بخیر توی حیاط خانه مادر بزرگم توی ایران چند تا درخت داشتیم. بهار که میشد توی شهرشون کمی دیرتر از تقویم برفها آب میشد و درختها به شکوفه مینشستند. گاهی وقتها وقتی درختها حسابی شکوفه بار می شدند و ما با خودمان فکر می کردیم که امسال حسابی میوه خواهیم داشت ناگهان سرما می آمد با تگرگ و باران سرد و گاهی حتی برف و این تازه خوبش بود. سرمای بدون برف کشنده تر بود نه برای ما که بهار بود و مگر نهایتا چقدر سرد میشد؟ ... برای شکوفه ها که میمردند و با خودشان نوید برکت را میبردند...

سرما بی موقع می آمد و ما شکوفه ها را از دست میدادیم و تمام سال بی میوه میماندیم. بی نتیجه میماندیم!

حالا که بهار توی بعضی از کشورها آمده و شکوفه ها دارند کم کم خودشان را نشان میدهند ... خدا کند سرما نیاید و تمام شکوفه ها به بار بنشینند و نتیجه شوند... میوه شوند... .

خدا کند... باغبانها حواسشان باشد!
83336
نام: محدثه
شهر: ایران - گلستان -آزادشهر
تاریخ: 9/23/2011 6:38:20 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهدا
شهدای عزیز این بنده گنه کار از زمین برایتان مینویسم
شنیدم شهید به وجه الله نظر میکند
در آن بین به یاد ماهم باشید وبرایمان دعا کنید
83335
نام: شهره
شهر: تنهایی
تاریخ: 9/23/2011 6:18:49 PM
کاربر مهمان
  سلام مهربانان.

فرزندانم ميثم و زهراي كوچكم، بابا را ببخشيد كه بيش از اين نتوانست براي شما بابايي كند. اگر به مدرسه رفتيد ـ كه حتماً مي‌رويد ـ به جاي «بابا آب داد» و به جاي «بابا نان داد» بنويسيد بابا خون داد، زيرا «بابا نان داد» ديگر شعارتان نيست. ميثم، پسر نازنين بابا، وقتي بزرگ شدي راه بابا را پيدا كن كه بابا اين راه را از شهداي صدر اسلام تا حال، يعني آخرين حمله به دشمن متجاوز عراقي پيدا كرد. پسرم، دشمني با دشمنان خدا را سرلوحة زندگي خود قرار ده، زيرا تا دشمنان خدا هستند زندگي برايت معني پيدا نمي‌كند. فرزندانم، فراموش نكنيد پدرتان تا زنده بود، دست از ولايت‌فقيه برنداشت و از پيروي ولايت‌ فقيه مايه و حيات داشت و با همين رمز هم به سوي خدا شتافت.

شهيد نصرالله دومهري

یا فتاح. التماس دعا
83334
نام: دل شکسته
شهر: گوش ای از همین خاک ÷اک
تاریخ: 9/23/2011 6:01:30 PM
کاربر مهمان
  سلام.دلم خیلی گرفته...کاش میبودیم و آوینی هارو میدیدیم.من از مدیر محترم سایت خواهش میکنم که جملات و حرف های قشنگ شهید آوینی رو به صورت ماهانه برام ایمیل کنند.خواهش میکنم....
83333
نام: دلتنگ
شهر: غریب
تاریخ: 9/23/2011 5:12:06 PM
کاربر مهمان
  رفته بودم سفری دیار شهدا که طوافی بکنم گردمزار شهدا
2سال پیش رفتیم سرزمین عاشقان دلباختگان حسینی کاش دوباره قسمت میشدبرم خیلی دلتنگ شلمچه وفکه وطلاییه هستم .التماس دعا دلتنگ غریب
<<ابتدا <قبلی 8340 8339 8338 8337 8336 8335 8334 8333 8332 8331 8330 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=8335&mode=print