اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
83062 |
نام:
صاعقه
شهر:
دل
تاریخ:
9/10/2011 6:28:17 PM
کاربر مهمان
|
بسم رب المهدی
جان را گرفت بر سر دست و زمين گذاشت
وقتي قدم به معبر باريك مين گذاشت
مي رفت غرق آتش و آهسته مي شكافت
شب را كه در ميانه ي راهش كمين گذاشت
او بود و پيكري كه هزاران شيار زخم
دنبال سينه خيز تنش بر زمين گذاشت
او بود و سينه اي كه خدا در ميان آن
قد هزار دشت دل آتشين گذاشت
گل هاي سرخ زخم تنش ناگهان شكفت
وقتي كه روي مين قدم آخرين گذاشت
روي تنش ستون حركت كرد و بعد از آن
تاريخ در ادامه ي او نقطه چين گذاشت...
************
سلام و عرض ادب خدمت بزرگواران حرف دلی.
نمیدونم عطیه خانم و خانم محمدی و همچنین باران بزرگوار رفتن یا نه.انشاالله که یاد ماهم باشن.
اقا شهاب بزرگوار ممنون ازین که طرح ختم نورانی قران بعد ماه مبارک ادامه دادید لطفا در تمام دورها یک جزء برا من ثبت کنید.
التماس دعا...یامهدی*
|
|
83061 |
نام:
عباس
شهر:
سمنان
تاریخ:
9/10/2011 6:01:01 PM
کاربر مهمان
|
سلام و درود
من این مطلب رو از سایت کانون قران و عترت دانشگاه صنعتی شاهرود خوندم.قشنگه و جای تامل داره.من حرفای حرف دلی هارو اکثر اوقات میخونم.اولین باره که یادداشت میذارم.چون میخواستم به جناب شهاب بگم جزء ۲۰ قران رو واسه من و ۲۴ رو واسه خواهرم بذارن.
التماس دعا
نوشته های رتبه اول کنکور سال ۶۴ ساعاتی قبل از شهادت
چه کسی می تواند این معادله را حل کند؟؟
چه کسی می داند فرود یک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟
چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن ،یعنی آتش ،یعنی گریز به هر جا ،به هر جا که اینجا نباشد ،
یعنی اضطراب که کودکم کجاست ؟ جوانم چه می کند ؟دخترم چه شد ؟
به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟
کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیند و اخبار آن را بشنود ،
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است ؟
آن مظاهر شرم و حیا را چه کسی یاد می کند که بی شرمان دامنشان را آلوده کردند
و زنده زنده به رسم اجدادشان به گور سپردند.
کدام پسر دانشجویی می داند هویزه کجاست ؟ چه کسی در هویزه جنگیده ؟
کشته شده و د آنجا دفن گردیده ؟ چه کسی است که معنی این جمله را درک کند:
نبرد تن و تانک؟!اصلا چه کسی می داند تانک چیست ؟
چگونه سر ۱۲۰ دانشجوی مبارز و مظلوم زیر شنی های تانک له می شود ؟
آیا می توانید این مسئله را حل کنید ؟
گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه ی خود از فاصله هزار متری شلیک می شود
و در مبدا به حلقومی اصابت نموده و آن را سوارخ کرده وگذر می کند ،
حالا معلوم نمایید سر کجا افتاده است ؟ کدام گریبان پاره می شود ؟
کدام کودک در انزوا وخلوت اشک می ریزد؟
وکدام کدام...؟ توانستید؟؟ اگر نمی توانید،این مسئله را با کمی دقت بیشتر حل کنید:
هواپیمایی با یک ونیم برابر سرعت صوت از ارتفاع ده متری سطح زمین ،
ماشین لندکروزی که با سرعت در جاده مهران-دهلران حرکت می نماید،مورد اصابت موشک قرار می دهد،
اگر از مقاومت هوا صرف نظر شود. معلوم کنید کدام تن می سوزد؟کدام سر می پرد ؟
چگونه باید اجساد را از درون این آهن پاره له شده بیرون کشید ؟
چگونه باید آنها را غسل داد ؟چگونه بخندیم و نگاه آن عزیزان را فراموش کنیم؟
چگونه می توانیم در شهرمان بمانیم وفقط درس بخوانیم .
چگونه می توانیم درها را به روی خود ببندیم و چون موش در انبار کلمات کهنه کتاب لانه بگیریم ؟
کدام مسئله را حل می کنی؟ برای کدام امتحان درس می خوانی؟ به چه امید نفس می کشی ؟
کیف و کلاسورت را از چه پر می کنی؟
از خیال ، از کتاب ، از لقب شامخ دکتر یا از آدامسی که هر روز مادرت در کیفت می گذارد ؟
کدام اضطراب جانت را می خورد ؟ دیر رسیدن به اتوبوس ، دیر رسیدن سر کلاس ، نمره گرفتن؟
دلت را به چه چیز بسته ای؟ به مدرک ، به ماشین ، به قبول شدن در حوزه فوق دکترا ؟
صفایی ندارد ارسطو شدن،خوشا پر کشیدن ،پرستو شدن
آی پسرک دانشجو ، به تو چه مربوط است که خانواده ای در همسایگی تو داغدار شده است ؟
جوانی به خاک افتاده است؟
آی دخترک دانشجو ، به تو چه مربوط است که دختران سوسنگرد به اشک نشانده اند ؟
و آنان را زنده به گور کردند ؟هیچ می دانستی؟ حتما نه!...
هیچ آیا آنجا که...
|
|
83060 |
نام:
سمانه
شهر:
شازند
تاریخ:
9/10/2011 5:34:02 PM
کاربر مهمان
|
آقا شهاب جز 21 رو من میخونم التماس دعا
|
|
83059 |
نام:
پشه
شهر:
یه جا همین دور و ورا
تاریخ:
9/10/2011 5:27:32 PM
کاربر مهمان
|
وووی ی ی ی زززز
سلام بر همه دوستان
سلام بر همه حرف دلی ها
سلام بر شما
سلام بر او
سلام بر خودم
سلام بر ادمین
و سلام بر ...
****
ویز ویز عجب حرف دلی نوشتم...
از جناب الف تا سرکار خانم یاء...
بازم عجب حرف دلی نوشتم...
***
تو رو خدا یکی هم منو تحویل بگیره تازه وارد قدیمی کاریم...
البته نه از روی کمبود محبت بلکه بخاطر حرف دل نوشتن...
**
بالاخره اینجا همه اینطوری دارن حرف دل می نویسن ولی حرف دلاشون چسبیده به خوش و بشای یاهو مسنجر...
*
این مسخره بازی ها رو در نیارید تو رو خدا اینجا شده تالار گفتگوی بچه مثبتا...
ویز ویز ویز
شهابی جزء ۳۱ هم واسه من ثبت کن... ویز ویز
دوستان موافق نظر بدن...
وووووییییییزززززززز
|
|
83058 |
نام:
سید حسین
شهر:
گنبد کاووس
تاریخ:
9/10/2011 4:49:38 PM
کاربر مهمان
|
خدایا من بنده ناهل دنیای توام.بخششت رابر من فرامش مکن چون گهگداری به واسطه عاشقان اهل معرفتت همچون سید مرتضی آوینی به فکر فرو میروم که دنیا فانی است.سید مرتضی آوینی همچون شهید جوان وبزرگواری چون دیالمه که بسیار عاشق وجود بی ادعا اما پر شور او هستم مرا به یاد اهل بیت و تو می اندازند ای خدا.
التماس دعا
|
|
83057 |
نام:
عبدالله
شهر:
بیرق ولایت فقیه
تاریخ:
9/10/2011 3:08:16 PM
کاربر مهمان
|
حاجی(حاج همت)از همه خداحافظی کرد و رفت به طرف موتورش . سید هم با پای برهنه دنبالش راه افتاد تا به موتور برسد.
موتور را روشن کرد وسید، پابرهنه پشت سرش نشست و حرکت کردند.
هنوز چند دقیقه از حرکتشان نگذشته بود که .....
سلام عزیزان:
یه مدته که کارم را مضاعف کردم و به همین علته که کمتر خدمتتان میرسم اما همیشه دلنوشته های زیباتونو می خونم و از این همه صفای باطنتون لذت میبرم.
یاد عطیه خانم و سرکار محمدی هم به خیر، انشاالله همون طور که آرزو کردن با معرفت باشه زیارتاشون.
.....
رفتم به طرف جزیره مجنون.چند نفر از بچه های رفسنجان را دیدم ونشانی سید را از آن ها پرسیدم.
یک چادر نشانم دادند وگفتند سید آنجا خوابیده.
رفتم توی چادر سید به حالت سجده خوابیده بود و بچه ها می گفتند :چند ساعت است که در همین حالت خوابیده.
زدم به پایش و گفتم چه خبرته؟ چقدر می خوابی.
وقتی که بلند شد بوسیدمش و پرسیدم: چه کار کرده ای که این قدر خسته شدی؟
گفت سه شبانه روز با یک تیوپ داخل آب هور شنا کردم تا مسیر حمله بچه ها را پیدا کنم؛ بالاخره هم پیدایش کردم.
سید پا برهنه، روایاتی از زندگانی سردار شهید:
سید حمید میر افضلی.
راووی : مرحوم آذین
|
|
83056 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
9/10/2011 3:06:03 PM
کاربر مهمان
|
.:: بِسمِ اللهِ الرَّحمــنِ الرَّحِیـــمِ ::.
به نام خداوند بخشاینده ی بخشایشگر
إِنَّ هَـذَا القُرآنَ یِهدِی لِلَّتِی هِیَ أَقوَمُ ؛
همانا این قرآن به راه و آئینى که مستقیم ترین و صاف ترین و پابرجاترین آئین هاست هدایت مى کند. (سوره ی مبارکه ی اسراء آیه شریفه ی نهم)
*.*.* ختم قــــرآن کــــریم همراه با تدبّــــر در آیات الهــــی حرف دل _ نوبت هشتـــم *.*.*
(این دوره به نیّت اُنس هر چه بیشتر با آیات الهی و تدبّر و عمل به آن ها)
*جزء اوّل: خاک گرامی از ایثار
*جزء دوم: خاک گرامی از ایثار
*جزء سوم: خاک گرامی از ایثار
*جزء چهارم: سلام گرامی از شهر دوکوهه
*جزء پنجم: سلام گرامی از شهر دوکوهه
*جزء ششم: سلام گرامی از شهر دوکوهه
*جزء هفتم: سلام گرامی از شهر دوکوهه
*جزء هشتم: انا عبدک الضعیف از الارض الله
*جزء نهم: خانم حسنی از نمی دونم کجا؟
*جزء دهم: اسیر گرامی از کوچه پشتی
*جزء یازدهم: اسیر گرامی از کوچه پشتی
*جزء دوازدهم: زینب خانم از شیراز
*جزء سیزدهم: شهاب از امید به رحمت خدا
*جزء چهاردهم: خاک گرامی از شهر ایثار
*جزء پانزدهم: خاک گرامی از شهر ایثار
*جزء شانزدهم: انسیه خانم از تنهایی و انتظار و امید و... یاالله
*جزء هفدهم: بنده خدای گرامی اززمین
*جزء هجدهم:
*جزء نوزدهم:
*جزء بیستم:
*جزء بیست و یکم:
*جزء بیست و دوم:
*جزء بیست و سوم:
*جزء بیست و چهارم:
*جزء بیست و پنجم: راستین گرامی از غریبم
*جزء بیست و ششم: عـبدالــزهــرای گرامی از غریبستــــان
*جزء بیست و هفتم: عـبدالــزهــرای گرامی از غریبستــــان
*جزء بیست و هشتم: عـبدالــزهــرای گرامی از غریبستــــان
*جزء بیست و نهم: بنده خدا گرامی اززمین
*جزء سی ام: خانم مناگرامی ازمرکزی
*خوبان حرف دلی ضمن مشارکت همراه با تدبّر در ختم آیات الهی می توانید همانند نوبت های قبل برای خود و نزدیکانتان درخواست ثبت جزء بفرمایید.
*در صورت اتمام این دوره نام درخواست کنندگان باقیمانده در دوره های بعدی ثبت خواهد شد.
*زمان قرائت جزءهای ثبت شده هر چه سریعتر باشد بهتر است و مهلت مشخّصی ندارد.
* * *
اَللّــهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّـــکَ الفَــرَجَ.
اَللّــهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـــدٍ وَآلِ مُحَمَّـــدٍ وَ عَجِّــل فَرَجَــهُم وَ فَرَجَنَــابِهِــم.
|
|
83055 |
نام:
آرزو
شهر:
غربت
تاریخ:
9/10/2011 1:53:37 PM
کاربر مهمان
|
خداوندا ،دوستاني دارم آيينه تمام نماي عشق ،رسمشان معرفت ،آنگاه كه دست نياز بسوي تو مي آورند ،پركن از آنچه كه در مرام خدايي توست ..صلوات
|
|
83054 |
نام:
سلام
شهر:
دوکوهه
تاریخ:
9/10/2011 1:19:17 PM
کاربر مهمان
|
به نام او که نام ویادش دوا وشفاست.
السلام علیک یا صاحب الزمان عج
خدایااگر این بنده ی خطاکار،اندک آبرویی در نزد تو دارد،از تو درخواست میکنم به آبروی زهرای اطهر سلام الله علیها تمامی مریضان اسلام را شفاعاجل بفرمایی،مخصوص آنهایی که درد نداری یادرد بی توجهی مسئولان واطرافیان بر دردهای جسمانیشان افزون میکند وجان میکاهد از تن رنجورشان ومخصوص مریض هایی که در این حرف دل از آنهایاد شده است..آمین یا رب العالمین
خدایا تورا شکر برای نعمت سلامتی که به ما دادی،ما را قدر شناس گردان وسپاسگزار..
اول از همه سلامتی امام ومولای غریب وغایبمان را مسئلت میکنم وبعد از آن سلامتی رهبر عزیزمان وتوفیق روز افزون برای حضرتشان
و باز از تو مهربانترین مهربانان میخواهم برای ما پدر ومادرانمان را با سلامتی حفظ کنی وهیچ بنده ای این را از این نعمت الهی محروم نسازی حتی ما غافلان که قدر شناس نیستیم.
خدایا غم ها،نا امید یها،کژی ها.. را بگیر از ما ودر عوض قلب ما را روشن ساز به نور امید وحرکت در راه رضای خویش..
مهربانا،عزیزا...من محتاج به توام ،لحظه ای مرا غافل مگذار.
یا علی جان مددی
یامهدی عج ادرکنی
|
|
83053 |
نام:
پرستوی مهاجر
شهر:
تهران
تاریخ:
9/10/2011 1:15:59 PM
کاربر مهمان
|
...إنّکَ کادِحٌ إلی رَبِّکَ کَدحاً فَمُلاقیه:
...تو در راه پروردگارت تلاش می کنی و سرانجام او را دیدار خواهی کرد.
(سوره مبارکه انشقاق آیه ۶)
|
|