هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
81372
نام: مجنون الحسين
شهر: غرب دجله
تاریخ: 7/12/2011 6:18:31 PM
کاربر مهمان
  به نام حي سبحان

مختارنوشت: همچین که مختار شانه‌های پسرش را محکم گرفت ....
به سرم زد یکی بلند شود اذان بگوید ...
راه برود ...

حسین گفت زبان بر زبانم بگذار شاید عطش‌ات کم شود ... علی زبان بر زبانش که گذاشت همه عطش حسین را نوشید ...

يا علي مددي

انا مجنون‌الحسين يا ثارالله
81371
نام: امید امید امید
شهر: خوبیها
تاریخ: 7/12/2011 5:47:57 PM
کاربر مهمان
  سلام
ضمن عرض تبریک نیمه شعبان به همه دوستان گرامی
ازتون میخوام از ته دل برای برادر که خیلی مریضه دعا کنید خواهش میکنم
خدایابه حق این ماه عزیز و آقا امام زمان(عج) همه مریضا رو شفا بده
81370
نام: حسن
شهر: بروجرد
تاریخ: 7/12/2011 5:34:24 PM
کاربر مهمان
  سلام به امام حسین (ع) دوستان اگه به رئوف بودن خدا و دستگیری امام حسین امیدوار نبودم تا حالا زیر بار گناهام ...
81369
نام: بی قرار کربلای 5
شهر: نهر جاسم
تاریخ: 7/12/2011 5:02:58 PM
کاربر مهمان
  ...ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان
مثل تیری که رها می شود از دست کمان
خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود
بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود
مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود
مست می آمد و رخساره برافروخته بود
روح او از همه دل کنده ، به او دل بسته
بر تنش دست یدالله حمایل بسته
بی خود از خود ، به خدا با دل و جان می آمد
زیر شمشیر غمش رقص کنان می آمد
یاعلی گفت که بر پا بکند محشر را
آمده باز هم از جا بکند خیبر را
آمد ، آمد به تماشا بکشد دیدن را
معنی جمله در پوست نگنجیدن را
بی امان دور خدا مرد جوان می چرخید
زیرپایش همه کون و مکان می چرخید
بارها از دل شب یک تنه بیرون آمد
رفت از میسره از میمنه بیرون آمد
آن طرف محو تماشای علی حضرت ماه
گفت:لاحول ولاقوه الابالله
مست از کام پدر، زاده لیلا ، مجنون
به تماشای جنونش همه دنیا مجنون
آه در مثنوی ام آینه حیرت زده است
بیت در بیت خدا واژه به وجد آمده است
رفتی از خویش ، که از خویش به وحدت برسی
پسرم! چند قدم مانده به بعثت برسی
نفس نیزه و شمشیر و سپر بند آمد
به تماشای نبرد تو خداوند آمد
با همان حکم که قرآن خدا جان من است
آیه در آیه رجزهای تو قرآن من است
ناگهان گرد و غبار خطر آرام نشست
دیدمت خرم و خندان قدح باده به دست
آه آیینه در آیینه عجب تصویری
داری از دست خودت جام بلا می گیری
زخم ها با تو چه کردند ؟جوان تر شده ای
به خدا بیش تر از پیش پیمبر شده ای
پدرت آمده در سینه تلاطم دارد
از لبت خواهش یک جرعه تبسم دارد
غرق خون هستی و برخواسته آه از بابا
آه ، لب واکن و انگور بخواه از بابا*
گوش کن خواهرم از سمت حرم می آید
با فغان پسرم وا پسرم می آید
باز هم عطر گل یاس به گیسو داری
ولی اینبارچرا دست به پهلو داری؟!
کربلا کوچه ندارد همه جایش دشت است
یاس در یاس مگر مادر من برگشته است؟!
مثل آیینهء در خاک مکدر شده ای
چشم من تار شده ؟یا تو مکرر شده ای؟!
من تو را در همه کرب و بلا می بینم
هر کجا می نگرم جسم تو را می بینم
ارباْ اربا شده چون برگ خزان می ریزی
کاش می شد که تو با معجزه ای برخیزی
مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم
باید انگار تو را بین عبا بگذارم
باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با تو ضریحم پسرم...
________________________________________
* جایی خواندم که روزی در کودکی شهزاده علی اکبر(ع) از پدر انگور خواستند و البته فصل این میوه نبود امام دست در ستون مسجد بردند، و با معجزه ای خوشه انگوری به فرزند خود دادند و فرمودند:خدا آن روز را نیاورد که تو از من چیزی بخواهی و من ...
81368
نام: مجنون الحسين
شهر: غرب دجله
تاریخ: 7/12/2011 4:44:48 PM
کاربر مهمان
  به نام حي سبحان

الهي! از من نگير هر آنچه تو را از من مي‌گيرد.

سلام به همه سربازان قلعه سيد مرتضي
ممنونم از اظهار لطف همه دوستان عزيزم
ميلاد با سعادت حضرت علي‌اكبر (ع) و روز جوان رو به همه شما بزرگواران تبريك عرض مي‌كنم.
اميدوارم هميشه موفق و مويد باشيد.

*******
هنوز می‌آید نوای کربلایی‌ات از عمق میدان، ای آفتاب غروب کرده در ظهر عاشورا! هنوز می‌آید غریو فریادت از بلندای آسمان؛ فریادی که دژخیمان کوفی را به مبارزه می‌خواست و نهیبش، رشته جانشان را از هم میظگسیخت.
هنوز می‌آید عطر حضورت، از حوالی خیمه‌هایی که آکنده از نگاه سکینه علیهاالسلام بود.
امروز، روز ولادت توست، مولای جوانمرد!
روزی که خداوند خواست تا چهره‌ات آیینه جمال نبوی صلی الله علیه و آله بشود.
روزی که خداوند خواست تا از تبسم نگاهت، آفتاب بر شوق آید.
روزی که خداوند خواست مشام مدینه از عطر حضورت آکنده گردد.
امروز، روز توست؛ روز تولّدی شیرین که طعم نبوت و ولایت را توأمان دارد. غوغایی در دل آل‌الله است. عطر صلوات، شش جهت آسمان و زمین را فرا گرفته است.
امروز، سروش آسمان، تهنیت‌‌گوی مولودی است که روزی همت بلندش، او را از ناسوت خاک به لاهوتستان افلاک خواهد برد. او نام با شکوهش را بر تارک عرش جار خواهد زد.
... و روزی ورق برمی‌گردد و کربلا رقم می‌خورد.
تصویر در تصویر، کوفیان و غلتیدنشان در خاک مذلّت!
شمشیر به شمشیر، دست یداللهیِ تو بود و یادآوری حماسه ذوالفقار!
جلوه‌زار هستی در شگفت نقشی بود که تو ایفا می‌کردی؛ نقشی بدیع که ایمان و حماسه را به هم پیوند می‌داد؛ همانگونه که قامت دل‌آرایت، زیبایی نبوت و ولایت را به تماشا گذاشته بود.
علی جان، جوانمرد مولای جوان! میدان کربلا چه بی‌فروغ می‌شد، اگر به میدان نمی‌آمدی! هنوز هم وقتی خورشید به آسمان کربلا می‌رسد، درنگ می کند و به یاد فروغ چهره‌ات، اشک حسرت می‌ریزد.
چهره ای که عاشقانه، سرخی خون، در شفق نگاهش نشست و افلاک را سوگوار تبسّم‌های دلنشینش کرد.
امروز، روز ولادت توست.
تویی که عشق از یادآوری نامت به خود می‌بالد و آسمان، شکوه تو را هماره با عطر صلوات، می‌ستاید.
مبارک باد بر عاشقان کوی حضرت دوست جل جلاله حضور عاشقی که زندگی را شرمنده ایثار خود کرد و بی‌مهابا : نعره زد عشق که خونین جگری پیدا شد.

يا علي مددي

انا مجنون‌الحسين يا ثارالله
81367
نام: راستین
شهر: غریبم
تاریخ: 7/12/2011 4:03:35 PM
کاربر مهمان
  من بلد نیستم حرف دلمو به زبون بیارم که اگه بلد بودم الان انقدر تنهانبودم. حالا به نظر خودم عاشق شدم.اما اون گذاشته رفته منو نمیخواد اما دلم میگه که اون برمیگرده من دلم شکسته حالا میخوام تو این جمع هرکی به هرنحوی دلش شکسته برام دعا کنه که بهم برگرده شاید این داستانها قدیمی شده ولی شما رو به اون خدایی که می پرستید به حق این روزا که تولد امام زمانه برام امن یجیب بخونید خواهش می کنم آخه میگن خدا تو دلای شکسته ست منم دعاتون میکنم خواهش میکنم جای دوری نمیره.
81366
نام: سلام
شهر: دوکوهه
تاریخ: 7/12/2011 1:53:15 PM
کاربر مهمان
  السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام

سلام خدمت تمامی خوبان پدید آورنده ی اینسایت وهمه شماحرف دلی ها
میلاد حضرت علی اکبر ع و روز جوان را بهتون تبریک میگم.
بنده تازه با این محفل آشنا شدم،امیدوارم بتوانم از مطالب مفید دوستان بهرمند بشوم،البته مطالب به سبک مجنون الحسین برای من قابل قبول تر هست(ازایشان تشکر میکنم انشاءالله همیشه قلمشون پراز جوهر ولایت باشه)تا گفتگوی بین حرف دلی ها،آخه ما نه روانشناسیم نه کارشناس،همدیگر را هم که نمیشناسیم،به نظرم بین اطرافیان همه ما کسانی هستند که مناسب درد و دل و راهنمایی گرفتن باشند که اینم از لطف خداوند است،به هر حال برای همه خواهر وبرادر های خوبم آرزوی تندرستی وعاقبت به خیری دارم.
التماس دعا
یاعلی
81365
نام: سوز
شهر: انتظار
تاریخ: 7/12/2011 1:35:36 PM
کاربر مهمان
  آی اونایی که نوشتمو میخونین:اصلا از دل من خبر دارین؟خبردارین چقده منتظر یه پسر مومن و محجوب موندم و نیومد.هر خواستگاری که اومد به خاطر نرسیدن به میزان ایمانش به ایده آل خودم ردش کردم.شخص خاصی مد نظرم نبود چون آدمی نیستم که دنبال عشق گدایی کنم.
اما تنها ملاکم همون ایمان بوده و هست.
چه سود
که اون پسرا دنبال کسایی میرن که در شانشون نیست.شایدم با این کارشون میخوان به اصطلاح یه دختر گمراه و نجات بدن؟!!
اگه راست میگین از سنخ خودتون بگیرین تا به ما محجبه ها نگن :امل ها پیر شدن و به خاطر حجابشون یه نفرم حاضر نشد بره طرفشون.حق هم دارن چون ماها اهل آرایش نیستیم که کسی به ما نظر کنه.
به هر حال .
باشه خدا ما منتظر میمونیم.اما تو هم دست رو دست نزار و کفو مارو جور کن.به حق این شعبان.
دوستان ناشناس:شماها هم برام دعا کنید دوست دارم تا قبل از ماه رمضون از خدا جواب بگیرم.
شب میلاد حضرت علی اکبر حسینه.ایشالا نظری به اوضاع من بکنه.
آخه داره دیر میشه.
81364
نام: مریم
شهر: رامهرمز
تاریخ: 7/12/2011 1:29:40 PM
کاربر مهمان
  سلام
دیروز وقتی رفته بودم زیارت امام زاده محمد صاح ( علمدار) اولش برام عادی بود وقتی به ضریح مبارک چنگ زدم تازه دلم گرفت و اشکام جاری شدواونجا یاد همه شما افتادم یاد حرفاتون یاد دردلاتون و ازخدا خواستم عاقبتتونو بخیر کنه و حاجت روا بشین . راستی روزتون مبارک.


آقا مجتبی ممنون از لطفتون. منا خانم از مرکزی،خواهر گرامی ،دوست واقعی اونه که برای توخوبی بخواد وبه راه درست نزدیکت کنه نه به راه گمراهی، توکل کنید به خدا وتا می تونید ازاین جور دوستا دوری کنید باور کنید خوب بگردید دخترای خوب زیادند که باهاشون دوست بشین .انشالله که بهترین تصمیم روبگیری.
امام علی علیه السلام:
همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است.

غررالحكم، ح4719
81363
نام: مهسا نیکی
شهر: تهران
تاریخ: 7/12/2011 1:01:22 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه دوستایی که ندیده براشون احترام خاصی قایلم .اولین باره به اینجا سر میزنم .عالیه و تشکر میکنم از دست اندر کارای که این مجموعه رو ایجاد کردن .راستی میخواستم بگم اقای علیرضایاآشنای غریب !شما تنها کسی نیستیتین که پروندتون سیاهه ،البته از نظرخودتون سیاهه ،خدا ادماشو اورده که ببینه ایا اعتمادی که بهشون کرده و عنوان اشرف مخلوقات رو روشون گذاشته درسته !خدا ادماشو خیلی دوست داره حتی اگه خطایی رو مرتکب شده باشه مطمئنم این دوست داشتنه خدا رو زیاد دیدی و متوجهش شدی !اقای علیرضا ادما نفس پاک خدان راستی برای منم دعا کنید و هم چنین همه دوستان .شاید تقدیر قابل تغییر نباشد ولی تغییر قابل تقدیر است.یا علی
<<ابتدا <قبلی 8143 8142 8141 8140 8139 8138 8137 8136 8135 8134 8133 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=8138&mode=print