اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
80892 |
نام:
سمانه
شهر:
شازند
تاریخ:
6/21/2011 1:44:50 PM
کاربر مهمان
|
سلام متنی که فرستادم کامل نمایش ندادید دوبازه ارسال میکنم
ادمین:
تعداد کاراکترهای قابل تایپ در حرف دل محدود است ...
|
|
80891 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
6/21/2011 1:32:08 PM
کاربر مهمان
|
شهید چمران:
رقصي چنين ميانه ميدانم آرزوست
آسمان شاهد باشد كه در زير سقف بلند تويكتنه با انبوهي كثير از تانكها و زرهپوشها و سربازان كفر
روبرو شدم، لحظهاي ترديد به دل راه ندادم
ذرهاي از فعاليت شديد دست برنداشتم –مثل ماهي
در حال سرخشدن از نقطهاي به نقطه ديگر ميغلطيدم
و رگبار گلوله در اطراف من ميباريد و من نيز به چهار طرف تيراندازي ميكردم، و سربازان كفر را بر خاك ميريختم
ايزمين تو شاهدي كه خون از بدنم جاري بود و با خاكهاي پاك توگلي گلگون بوجود آورده بود، و من ابا نداشتم كه تا آخرين قطره خون، خود را تسليم كنم احساس ميكردم كه عاشور است و در حضور حسين(ع) ميجنگم و او چابكي و زبردستي مرا تحسين ميكند، و تپش بيپايان من و از قرباني شدن در بارگاه عشق آگاهي دارد او ميداند كه چقدر به او عاشقم و چگونه حاضرم كه در راهش جان ببازم شيشه را در بغل سنگ نگه ميدارد من بازيافتهام- من رفته بودم- من متعلق به خدايم من ديگر وجود ندارم –مني و منيتي ديگر نيست ديگر به كسي عصباني نخواهم شد، ديگر بنام خود و براي خود قدمي برنخواهم داشت، ديگر هوا و هوس در دل خود نخواهم پرورد، آرزو را فراموش خواهم كرد دنيا را سهطلاقه خواهم نمود، همه دردها و شكنجهها و زخمزبانها را خواهم پذيرفت.
روحش شاد
|
|
80890 |
نام:
مجتبي
شهر:
...
تاریخ:
6/21/2011 1:31:33 PM
کاربر مهمان
|
این شعر و خیلی دوست دارم گفتم بزارم شما هم بخونید شاید خوشتون بیاد:
یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد
نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد
خطی ننویسم که آزار دهد کسی را
یادم باشد که روز و روزگار خوش است
وتنها دل ما دل نیست
یادم باشد جواب کین را با کمتر از مهر و جواب
دو رنگی را با کمتر از صداقت ندهم
یادم باشد باید در برابر فریادها سکوت کنم
و برای سیاهی ها نور بپاشم
یادم باشد از چشمه درسِِ خروش بگیرم
و از آسمان درسِ پـاک زیستن
یادم باشد سنگ خیلی تنهاست ...
یادم باشد باید با سنگ هم لطیف رفتار کنم مبادا دل تنگش بشکند
یادم باشد برای درس گرفتن و درس دادن به دنیا آمده ام ... نه برای تکرار
اشتباهات گذشتگان
یادم باشد زندگی را دوست دارم
یادم باشد هر گاه ارزش زندگی یادم رفت در چشمان حیوان بی زبانی که به سوی
قربانگاه می رود زل بزنم تا به مفهوم بودن پی ببرم
یادم باشد می توان با گوش سپردن به آواز شبانه ی دوره گردی که از سازش
عشق می بارد به اسرار عشق پی برد و زنده شد
یادم باشد معجزه قاصدکها را باور داشته باشم
یادم باشد گره تنهایی و دلتنگی هر کس فقط به دست دل خودش باز می شود
یادم باشد هیچگاه لرزیدن دلم را پنهان نکنم تا تنها نمانم
یادم باشد هیچگاه از راستی نترسم و نترسانم
یادم باشد از بچه ها میتوان خیلی چیزها آموخت
یادم باشد پاکی کودکیم را از دست ندهم
یادم باشد زمان بهترین استاد است
یادم باشد قبل از هر کار با انگشت به پیشانیم بزنم تا بعدا با مشت برفرقم نکوبم
یادم باشد با کسی انقدر صمیمی نشوم شاید روزی دشمنم شود
یادم باشد با کسی دشمنی نکنم شاید روزی دوستم شود
یادم باشد قلب کسی را نشکنم
یادم باشد زندگی ارزش غصه خوردن ندارد
یادم باشد پلهای پشت سرم را ویران نکنم
یادم باشد امید کسی را از او نگیرم شاید تنها چیزیست که دارد
یادم باشد که عشق کیمیای زندگیست
یادم باشد که ادمها همه ارزشمند اند و همه می توانند مهربان و دلسوز باشند
یادم باشد زنده ام
التماس دعا
|
|
80889 |
نام:
گل رز
شهر:
اردبیل
تاریخ:
6/21/2011 1:05:32 PM
کاربر مهمان
|
باعرض سلام خدمت تموم حرف دلیهای عزیز
زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست آنقدر سیر بخند که غم از رو برود
برادر عزیز آقای مجتبی نمیدونم چند سالتونه ورسم و رسوم دیارتون چیه اما اگه فکر میکنید تو سن و شرایطی هستید که میتونید از روی عقل و بدرستی تصمیم بگیرید حتما قبل از هر کسی با خانواده در میان بزارید شما پسرید و این پیشنهاد باید از سوی شما مطرح بشه شما دلتون با خداست همین رمز موفقیت شماست مطمئنم موفق میشید
|
|
80888 |
نام:
سمانه
شهر:
شازند
تاریخ:
6/21/2011 12:28:08 PM
کاربر مهمان
|
نیمه شعبان دیگری از راه می رسد،بیش از هزاران سال است نیمه شعبان می آید و میرود و ما هنوز پریشان و سردرگم در کویر تاریک غیبت خورشید،منتظر بارش بارانیم !هزار سال است نمازخوان ها، نمازخوانده اند! روزه گیرها روزه گرفته اند دوستداران طواف خانه خدا حج رفته و حاجی شده اند اما نماز و حج و روزه شان جهانی نشده است! هزار سال است موذن اذان میگوید! ولی هنوز پاسخ حی علی الفلاح و حی علی خیر العمل داده نشده است!هزار سال است منبری ها برفراز منبرپیغمبر نشسته اند و از مظلومیت ائمه اطهار (علیهم السلام) سخن گفته اند ولی هنوز کسی به فکر غربت آخرین سفیر الهی نیست!
هزار سال است که از نزول قرآن بر اهل زمین میگذرد ولی هنوز قرآن مهجور وغریب وگریان است! هزار سال اسلام آمده تا ما رااز تاریکی های جهل وتباهی به سوی نور علم و معرفت بکشاند و ما فقط برایش گریه می کنیم!هزار سال است ما غریبیم! دین ما غریب است! کتاب ما غریب است و امام زمان ماکه جانمان به قربانش باد ، غریب است !!!هزار سال است که حمزه سید الشهداء آرزو می کند باز به دنیا برگردد و همان طورکه حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) را یاری کرد، یاوری برای حجة بن الحسن (ارواحنا فداه) باشد! هزار سال است سلمان آرزو دارد، لحظه ای در کنار او بنشیند! تااو را از تنهائی به در آرد! هزار سال است غیرت مالک اشتر از جوش وخروش نیفتاده وهر لحظه منتظر یاری امام زمان است! هزار سال است اصحاب کهف چشم انتظارند! هزار سال است اصحاب سید الشهداء بی قرارند! هزار سال است اولیاءالله میسازند و میسوزند منتظر بیداری شیعیانند !!!
پس کی مااز خواب غفلت بیدار میشویم؟! آیا تو نمی توانی همچون حمزه ی سید الشهداء باشی؟ آیا تو نمی توانی سلمان فارسی باشی ؟ آیا تو نمی توانی مالک اشتری برای علی زمان خود باشی ؟ چرا؟! اگر نمی توانی ، پس برای چه خلق شده ای ؟ قصد تو از این نماز خواندن و روزه گرفتن چیست؟پس به چه خاطر برای تنهایی امام حسین (علیهم السلام) گریه میکنی ؟حق نداری گریه کنی و به یاری او نشتابی! اکثر مردم کوفه برای امام حسین (علیهم السلام) گریه کردند خیلی ها می گفتند؛ ما دلمان برای امام زمانمان میسوزد ، اما به یاری او نرفتند و به صدای « هل من ناصر ینصرنی » او پاسخ ندادند. به خدا قسم اگر هزار سال دیگر من و شما تکانی نخوریم و فقط به چراغانی کردن خیابانها اکتفا کنیم، کاری برای حضرت نکرده ایم .اگر هزار سال دیگرفقط بر غربت امام عصر (عج) گریه کنیم ، ولی قدمی در تقرب به حضرت برنداریم آنچنان فایده ای ندارد .
آب در چند قدمی ماست، چرا همه تشنه ایم؟! آیا خنده دار نیست ؟ به خدا قسم ، همه در سراب خیال خود گم گشته ایم و از آبی که اطراف ما را گرفته بی خبریم! مگر نه این است که قرآن کریم امام زمان ما را ماء معین خوانده است ؟ تشنه ای؟ آب بنوش! شیعیان کاری کنید! تشنه بودن تا به کی ؟!
غلط است هر که میگوید تا ظهور خیلی مانده! غلط است هر که میگوید باید همه ظالم شوند تا او بیاید! غلط است هر که میگوید صدها قدم باید برداریم تا به ظهور برسیم! خود امام زمان (ارواحنا فداه) می فرمایند: فقط یک قدم مانده تا ظهور، خیلی مهم است! دوستان امام زمان (علیهم السلام) ، شیعیان وجوانان عاشق آن حضرت ! ای کسانی که دوست دارید یار امام زمانتان باشید بسم الله ! یک قدم مانده! آن یک قدم چیست؟ حضرت می فرمایند : « ولوأنّ اشیاعنا.... » دقت کنید؛ نمی گویند مردم جهان بلکه می فرماید شیعیان ما، اگر شیعیان ما یکپارچه ویکصدا مرابخواهند،
|
|
80887 |
نام:
عطيه
شهر:
تهران
تاریخ:
6/21/2011 11:33:54 AM
کاربر مهمان
|
از رفتار شوهرم متعجب شده بودم و با اشاره به او گفتم موضوع چيه كه اينقدر سگرمه هات تو همه؟ همسرم با نگاهش به من فهماند خنده بي مورد بچه ها باعث ناراحتي اش شده است. بچه ها را به آشپزخانه صدا زدم. همين كه وارد شدند خيلي جدي گفتم: درست نيست بچه ها در حضور نامحرماني مثل پسرخاله و شوهرخاله اينطور بلند بلند بخندند و شوخي كنند. بچه ها كمي ناراحت شدند كه ما منظور نداشتيم و آنها مثل پدر و برادرانمان ميباشند ولي به آنها گفتم كمي خوددار باشيد اظهار خوشحالي كنيد! اما از حدود آن خارج نشويد و آنها هم پذيرفتند. با بچه ها به اتاق برگشتيم و بچه ها تذكرم را عملي كردند، چيزي طول نكشيد كه رفتار شوهرم تغيير كرد و او هم به جمع بچه ها ومهمانان پيوست.
در محيط گرم خانواده و روابطي كه بين زن و شوهر و پدر و مادر با فرزندان برقرار است، معمولاً تذكرها و پند و اندرزها از روي خيرخواهي و دلسوزي است و كمتر همسر يا پدر و مادري يافت مي شود كه قصد تخريب يا ضايع كردن ديگري را داشته باشد. با وجود اين بر ضرورت اين اصل تاكيد مي گردد.
نكته مهم آن است كه فرد در مقام تذكر دهنده بايد تلاش نمايد تا اين حس خيرخواهي و دلسوزي را به مخاطب خود كه همسر يا فرزندان است منتقل نمايد و اين باور را در او تقويت كند كه همه اينها برخاسته از محبت و دوستي ريشه داري است.
پايان اصل اول / ادامه داره
|
|
80886 |
نام:
مینا
شهر:
کرمان
تاریخ:
6/21/2011 11:14:41 AM
کاربر مهمان
|
یه فالی بگین که همه چیو راست بگه میشه
|
|
80885 |
نام:
عطيه
شهر:
تهران
تاریخ:
6/21/2011 10:30:35 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد ودرود سلام بردوستان واهالي حرف دل .
راستش امروز داشتم فايلهامو منظم مي كردم به اين مطلب رسيدم ديدم كه شايد بشه اينجا اين مطالب راآورد البته داراي قسمتهاي مختلف دوست داشتيد مطالعه كنيد.
به نام آفريدگار خوبي ها
اصول هفتگانه تحكيم بنيان خانواده (قسمت اول)
مقدمه
خانواده بنياني است كه اسلام به آن توجه خاص دارد. بسياري از انديشمندان معتقدند ريشه و اساس جامعه سالم را بايد در خانواده سالم جستجو كرد. محيط خانواده به دليل نوع روابط خاص بين اعضاي آن و حاكميت روح خيرخواهي، دوستي و محبت و برقراري عواطف بي نظير بين آنان همواره از ديد روانشناسان، زمينه بسيار مناسبي براي يادگيري است.
امر به معروف و نهي از منكر به ويژه در شكل تذكر دادن هرچند ساده به نظر مي رسد اما همانند ساير آموزه هاي ديني نياز به فراگيري دارد و اگر در خانواده ترويج داده شود، اعضاي آن به خصوص فرزندان در جامعه انسان هايي مسئول بار مي آيند.
فراموش نكنيم كسي كه ديگري را به كاري شايسته و معروف فرا مي خواند، در درجة نخست تلاش مي كند خود را به آن صفت نيكو بيارايد و اگر ديگران را از كار ناشايست باز مي دارد، در وهله اول آن را از خود مي رهاند.
اصول هفتگانه
اول – خيرخواهي رمز موفقيت
مهماني خوبي بود با خانواده خواهرم در منزل مادرم جمع شده بوديم. بعد از شام همه كنار هم نشستيم و هركس حتي بچه هايمان خاطره اي از كودكي اش تعريف مي كردند. گاهي خاطره ها آنقدر جالب و خنده دار بود كه همه، حتي من هم مي خنديدم و اما بچه ها بلند بلند مي خنديدند و با هم شوخي مي كردند. انگار شوهرم چندان از اين دور هم نشيني لذت نمي برد و فقط گاهي براي خالي نبودن عريضه لبخند تلخي مي زد.
ادامه دارد
|
|
80884 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
6/21/2011 9:45:08 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان
شهادت دکتر چمران تسلیت باد .
******************************
آخرين دست نوشته شهيد چمران تنها دو سه ساعت قبل از شهادت
اعضای بدنم، در این لحظات آخر عمر آبروی مرا حفظ کنید. شما سالهای دراز به من خدمتها کردهاید از شما آرزو میکنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه ادا کنید. ای پاهای من سریع و توانا باشید ای دستهای من قوی و دقیق باشید ای چشمان من تیزبین و هوشیار باشید، ای قلب من این لحظات آخر را تحمل کن، ای نفس مرا ضعیف و ذلیل مگذار، تا چند لحظه بیشتر با قدرت و اراده صبور و توانا باش. به شمار قول میدهم که پس از چند لحظه همه شما در استراحتی عمیق و ابدی، آرامش خود را برای همیشه بیابید و تلافی این عمر خستهکننده و این لحظات سنگین و سخت را دریافت کنید من، چند لحظه بعد به شما آرامش میدهم، آرامش ابدی، دیگر شما را زحمت نخواهم داد. دیگر شب و روز شما را استثمار نخواهم کرد. دیگر به شما بیخوابی نخواهم داد و شما دیگر از خستگی فریاد نخواهید کرد. از درد و شکنجه، ضجه نخواهید کرد. آرام و آسوده برای همیشه در بستر نرم خاک آسوده خواهید بود اما این لحظات لقای پروردگار، لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد .
روحش شاد
|
|
80883 |
نام:
حسین
شهر:
اهواز
تاریخ:
6/21/2011 1:44:17 AM
کاربر مهمان
|
در مورد کار های دوره دبیرستان مسجد بادوست خوبم که مسئول کاری من در دوره است دعواشده-او میخواهد مرا از کارحذف کند ومن میخواهم در کار باقی بمانم.
|
|