اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
80272 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
5/14/2011 10:14:46 AM
کاربر مهمان
|
در حديثى طولانى آمده : روزى على بن محمد صوفى شيطان را ديد.
آن ملعون از صوفى پرسيد: چه كسى هستى ؟
جواب داد: من از فرزندان آدم عليه السلام هستم .
شيطان گفت : لا اله الا الله تو از قومى هستى كه گمان مى كنند از دوستان خدايند. در حالى كه معصيت او را مى كنند! مى پندارند از دشمنان شيطان اند در حالى كه اطاعت او را مى نمايند!
صوفى گفت : تو چه كسى هستى ؟
جواب داد: من صاحب قدرت و اسم بزرگ و طبل عظيم هستم . من قاتل هابيلم ، سوار شونده در كشتى نوحم ، پى كننده ناقه صالحم ، روشن كننده آتش ابراهيمم ، طراح قتل يحيايم ، غرق كننده قوم فرعون در رود نيلم ، به حركت آورنده وسائل سحر و جادو در برابر موسايم ، سازنده گوساله سامرى - براى انحراف و امتحان - بنى اسرائيلم ، من سازنده و صاحب اره بر فرق زكريايم ، حركت كننده با لشكر ابرهه براى خراب كردن خانه كعبه با فيلانم ، طراح قتل پيامبر اسلام در احد و حنينم ، به وجود آورنده لشكر صفينم ، من القا كننده و به وجود آورنده حسد روز سقيفه در قلوب منافقانم .
من صاحب هودج در روز جنگ بصره و بعيرم ، من شتر عايشه در روز جملم ، دشنام دهنده در روز عاشورا و كربلا به مؤمنانم ، من امام و رهبر، پيشوا و دستور دهنده منافقانم ، من بزرگ عهد و پيمان شكنانم ، من ركن و ستون ظالمانم، گمراه كننده مارقينم ، نابود كننده اولينم ، به انحراف كشنده و گمراه كننده آخرينم ، ابومره نه مخلوق از گل بلكه خلق شده از آتشم ؛ غضب شونده رب العالمينم ، من لعنت و رانده شده خدا و فرشتگان و جن وانس و همه مخلوقاتم .
صوفى گفت : تو را به حق آن خدايى كه به گردن تو حق دارد، مرا راهنمايى كن بر عملى كه به واسطه آن تقرب به خدا پيدا كنم و به واسطه آن در مشكلات روزگارم كمك بگيرم ،
شيطان گفت : در دنيا به آن چه تو را كفايت كند قانع باش و كمك بگير بر آخرت خود به دوستى على بن ابى طالب و دشمن باش با دشمنان او. به درستى كه من عبادت كردم خدا را در هفت آسمان و معصيت نمودم او را در هفت زمين، نيافتم هيچ ملك مقربى و نه نبى مرسلى را مگر اين كه به واسطه دوستى على عليه السلام به خدا نزديك شده باشد.
صوفى مى گويد: ناگهان از پيش چشمم غايب شد. آمدم پيش امام باقر عليه السلام و اين خبر را براى ايشان گفتم حضرت فرمود: آن ملعون شيطان بود كه به زبان ايمان آورد و در قلب خود كافر شده است .
منبع:
شيطان در كمين گاه. نويسنده : نعمت الله صالحى حاجى آبادى به نقل از: بحار، ج 63، ص 253.
|
|
80271 |
نام:
هستی
شهر:
جنوب
تاریخ:
5/14/2011 10:00:50 AM
کاربر مهمان
|
آیا خدا اونایی رو که فقط مدت خیلی خیلی کوتاهی گناه کردن ولی الان سخت پشیمانن می بخشه؟
داغونم به خدا
|
|
80270 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
5/14/2011 9:47:42 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمدوآل محمدودرودوسلام بردوستان واهالي حرف دل .سوگند گرامی ممنون ومتشكرازمرحمت عالي خوب خوبم مممنون ديده گرامي وآقاكميل زيارت قبول انشاءالله سفرخانه خدا نصيب شما گردد.
روزگاری مردی فاضل زندگی میکرد. او هشت سال تمام مشتاق بود راه خداوند را بیابد؛ او هر روز از دیگران جدا میشد و دعا میکرد تا روزی با یکی از اولیای خدا و یا مرشدی آشنا شود.
یک روز همچنان که دعا میکرد، ندایی به او گفت بهجایی برود. در آن جا مردی را خواهد دید که راه حقیقت و خداوند را نشانش خواهد داد. مرد وقتی این ندا را شنید، بیاندازه مسرور شد و به جایی که به او گفته شده بود، رفت. در آن جا با دیدن مردی ساده، متواضع و فقیر با لباسهای مندرس و پاهایی خاک آلود، متعجب شد.
مرد آن اطراف را کاملاً نگاه کرد اما کس دیگری را ندید. بنابراین به مرد فقیر رو کرد و گفت:
روز شما به خیر. مرد فقیر به آرامی پاسخ داد: هیچوقت روز شری نداشتهام.
پس مرد فاضل گفت: خداوند تو را خوشبخت کند.
مرد فقیر پاسخ داد: هیچگاه بدبخت نبودهام.
تعجب مرد فاضل بیشتر شد: همیشه خوشحال باشید.
مرد فقیر پاسخ داد: هیچگاه غمگین نبودهام.
مرد فاضل گفت: هیچ سر درنمیآورم. خواهش میکنم بیشتر به من توضیح دهید.
مرد فقیر گفت: با خوشحالی اینکار را میکنم. تو روزی خیر را برایم آرزو کردی درحالیکه من هرگز روز شری نداشتهام زیرا در همهحال، خدا را ستایش میکنم. اگر باران ببارد یا برف، اگر هوا خوب باشد یا بد، من همچنان خدا را میپرستم. اگر تحقیر شوم و هیچ انسانی دوستم نباشد، باز خدا را ستایش میکنم و از او یاری میخواهم بنابراین هیچگاه روز شری نداشتهام.
تو برایم خوشبختی آرزو کردی در حالیکه من هیچوقت بدبخت نبودهام زیرا همیشه به درگاه خداوند متوسل بودهام و میدانم هرگاه که خدا چیزی بر من نازل کند، آن بهترین است و با خوشحالی هر آنچه را برایم پیشبیاید، میپذیرم. سلامت یا بیماری، سعادت یا دشمنی، خوشی یا غم، همه هدیههایی از سوی خداوند هستند.
تو برایم خوشحالی آرزو کردی، در حالیکه من هیچگاه غمگین نبودهام زیرا عمیقترین آرزوی قلبی من، زندگیکردن بنا بر خواست و ارادهی خداوند است.
|
|
80269 |
نام:
هدی
شهر:
کرج
تاریخ:
5/14/2011 9:04:08 AM
کاربر مهمان
|
ای خدای مهربان من ارزویی دارم همیشه درسرنماز صحبت میکنم که تمامی آرزوهایم رابراورده کنی
|
|
80268 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
5/14/2011 8:19:37 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان امیدوارم که هفته خوب و خوشی داشته باشین .انشاالله
********************************
نامت چه بود؟آدم
فرزند؟من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت
محل تولد؟بهشت پاك
اینك محل سكونت؟زمین خاك
آن چیست بر گرده نهادی؟امانت است
قدت؟روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك
اعضاء خانواده؟حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك
روز تولدت؟روز جمعه، به گمانم روز عشق
رنگت؟اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه
چشمت؟رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان
وزنت ؟نه آنچنان سبك كه پرم در هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك
جنست ؟نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا
شغلت ؟در كار كشت امیدم
شاكی تو ؟خدا
نام وكیل؟آن هم خدا
جرمت؟یك سیب از درخت وسوسه
تنها همین ؟همین!!!!
حكم؟تبعید در زمین
همدست در خطا ؟حوای آشنا
ترسیده ای؟كمی
از چه؟كه شوم اسیر خاك
آیا كسی به ملاقاتت آمده؟بلی
كه؟فقط خدا
داری گلایه ای؟نه
دلتنگ گشته ای ؟زیاد
برای كه؟تنها خدا
آورده ای سند؟بلی
چه ؟دو قطره اشك
داری تو ضامنی؟ بلی
چه كسی ؟ تنها كسم خدا
در آ خرین دفاع؟می خوانمش كه چنان اجابت كند دعا
****************************
در پناه حق حق
|
|
80267 |
نام:
.
شهر:
.
تاریخ:
5/14/2011 12:03:39 AM
کاربر مهمان
|
سلام.داغونم.دیگه نایی برام نمونده
دارم صبر بر معصیت میکنم.والله سخته.خداجونم من که میدونم همه چی دست خودته پس چرا منو سر میدوونی؟ای خدا از فضل و کرمت دست برنمیدارم اینقدر میام درتو میزنم که حاجتمو بدی.خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.
|
|
80266 |
نام:
امیرعباس
شهر:
غربت
تاریخ:
5/13/2011 8:47:29 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه شماعزیزان امروزرفته بودم به یک پارک جنگلی که متاسفانه با یک صحنه مواجه شدم که ازفرهنگ مردم مابه دوربود.متاسفانه شاخ وبرگهای درختان زنده رامی شکستندجهت درست کرن اتش... امیدوارم که بزودی مردم عزیزمان پی به اشتباهشان ببرند.وفرهنگ سازی لازم ازسوی مسئولان صورت بگیرد.التماس دعا.
|
|
80265 |
نام:
مجتبی
شهر:
فردوس
تاریخ:
5/13/2011 8:06:55 PM
کاربر مهمان
|
دل تنگ
|
|
80264 |
نام:
ساقی
شهر:
یه جاهایی
تاریخ:
5/13/2011 5:07:20 PM
کاربر مهمان
|
امام باقر عليه السلام فرمود: از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله سوال شد كه بهترين بندگان چه كسانى هستند؟ فرمود: آنان كسانى هستند كه هرگاه نيكى كنند شاد مى شوند و هنگامى كه بدى كنند مغفرت مى كنند و هنگامى كه به آنان عطا شود قدردانى مى كنند و زمانى كه به بلايى دچار شوند صبر پيشه كنند و هنگامى كه خشمگين شوند ببخشايند
|
|
80263 |
نام:
پوریا
شهر:
ایران آباد و اسلامی
تاریخ:
5/13/2011 3:33:58 PM
کاربر مهمان
|
امید آنروز که ایرانی اباد زیر سایه امام زمان (عج) داشته باشیم با جوانانی پیرو آوینی و همت و کشوری و هزاران هزار شهید سرور دیگر
|
|