هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
80052
نام: باران
شهر: کیش
تاریخ: 5/1/2011 10:00:44 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
داشتم در اینترنت جستجو ی کردم حرف دل یا همون درد دل سایت آوینی را دیدم و قسمت حرف دلش را پیش خودم گفتم من هم حرف دلم را بزنم تا حداقل یه کم سبک بشوم
من بارانم خیلی تنهایم بعضی وقت ها فکر می کنم هیچ کس مثل من تنها نیست
بزن آهنگ غربت را که در مجموعه ی هستی نه تنها ما خدا هم مثل ما تنهای تنهاست
80051
نام: عطیه
شهر: تهران
تاریخ: 5/1/2011 9:06:33 AM
کاربر مهمان
  باسلام ودرود برمحمد وآل محمد وسلام بردوستان واهالی حرف دل وعلیکم سلام برسهامیون ماکه بقول شما واحد وخداوندحفظ کنندجمعیع سهام هارا .اگرما چیزی گفتیم .
مـاجــرای
یه آشی برات بپزم که یه وجب روغن رويش باشه
در کتاب (سه سال در دربار ايران) نوشته دکتر فووريه٬ پزشک مخصوص ناصرالدين شاه، مطلبی نوشته شده که پاسخ اين مسئله يا اين ضرب المثل رايج بين ماست. او نوشته:
ناصرالدين شاه سالی يک بار (آنهم روز اربعین) آش نذری می‌پخت و خودش در مراسم پختن آش حضور می‌یافت تا ثواب ببرد.
در حياط قصر ملوکانه اغلب رجال مملکت جمع مي‌شدند و برای تهيه آش شله قلمکار هر يک کاری انجام مي‌دادند. بعضی سبزی پاک مي‌کردند. بعضی نخود و لوبيا خيس مي‌کردند. عده‌ای ديگ‌های بزرگ را روی اجاق مي‌گذاشتند و خلاصه هر کس برای تملق و تقرب پيش ناصر الدين شاه مشغول کاری بود. خود اعليحضرت هم بالای ايوان می‌نشست و قليان مي‌کشيد و از آن بالا نظاره‌گر کارها بود.
سر آشپزباشی ناصرالدين شاه مثل يک فرمانده نظامی امر و نهی مي کرد.
بدستور آشپزباشی در پايان کار به در خانه هر يک از رجال کاسه آشی فرستاده ميشد و او می‌بايست کاسه آن را از اشرفی پر کند و به دربار پس بفرستد.
کسانی را که خیلی می‌خواستند تحویل بگیرند روی آش آنها روغن بیشتری می‌ریختند.
واضح است آن که کاسه کوچکی از دربار برايش فرستاده ميشد کمتر ضرر مي‌کرد و آنکه مثلا يک قدح بزرگ آش (که یک وجب هم روغن رویش ریخته شده) دريافت مي‎کرد حسابی بدبخت ميشد.
به همين دليل در طول سال اگر آشپزباشی مثلا با يکی از اعيان و يا وزرا دعوايش ميشد٬ به او مي‌گفت:
بسيار خوب! بهت حالی مي‌کنم دنيا دست کيه! آشی برات بپزم که يک وجب روغن رويش باشد.


80050
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 5/1/2011 7:37:31 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
علی آقا تبریک میگم .
آقا شهاب حلالیت طلبیدین و خداحافظی کردین ،یعنی واسه همیشه رفتین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقا سید همه بچه های قدیمی دارن میرن آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
آقا سید بچه ها رو دریاب ...........................
در پناه حق
التماس دعا
80049
نام: نمی گم
شهر: نمی گم
تاریخ: 4/30/2011 10:45:25 PM
کاربر مهمان
  4 سال انتظارکشیدم...از این انتظار دارم دق می کنم. تو زندگیم دارمم پس رفت می کنم.افسردگی اومده سراغم. همه مشکلاتم با یه اراده ی خدا حل می شه. ولی خدا نمی خواد من مشکلاتم حل بشه...نمی دونم چرا..یه چیزیو هنوز نمی فهمم.. نمی فهمم چرا با این که خدا هیچ محلی بم نمیذاره ولی من هنوزم می رم سراغش و ازش طلب کمک می کنم. خیلی بدبختم
80048
نام: سهام
شهر: شهرشما
تاریخ: 4/30/2011 10:41:02 PM
کاربر مهمان
  مهذرت خواهی؟
اخی/اختی/خویه/
چرا کاری بکنی که دنبالش معذرت خواهی یدک بکشه؟
انا مشتاق باسمک.هاااااااااااااااااا؟
من اسمک؟
فی ای مدینه؟
هااااااااااااااااااااااا؟
80047
نام: وحیده
شهر: تهران
تاریخ: 4/30/2011 10:36:42 PM
کاربر مهمان
  به امیر علی بگید پیدا میشه،خودم یه نمونه اش به هر کی شرایطم گفتم فرار کرد تازه من مخالف مراسمم هستم
80046
نام: شهره
شهر: تنهایی
تاریخ: 4/30/2011 10:32:19 PM
کاربر مهمان
  سلام به بچه های حرف دل . آقای امیر علی من دختر های زیادی را میشناسم که با این خصوصیاتی که میگین .اصلا هم خنده نداره اگر خدا بخواهد و شما هم که از ته قلبتون میخواین حتما پیدا میکنید ان شاء الله در ضمن در باره دختر تهرانی ها هم اشتباه نکنید چون همشون اینجوری نیستند.

بچه ها خیلی واسم دعا کنیدمحتاج دعا هایتونم.یا فتاح
80045
نام: حانیه
شهر: قم
تاریخ: 4/30/2011 10:09:37 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه ی شما که حرف دل منو میخونید؛اینو نوشتم فقط بگم واسم دعا کنید به کسی که میخوام برسم.خواهشا دعا کنید،خیلی واسم عزیزه.
80044
نام: سهام
شهر: شهرشما
تاریخ: 4/30/2011 10:04:30 PM
کاربر مهمان
  سلام علیکم و رحمه الله.
حالتون چطوره؟
خوبین؟اینا همه!!!!!!!!!! (سهامیون)!!!!!!!!!!!میخواین با هم یک گروه تشکیل بدیم؟شماها چندتایید؟

یه چیز دیگه شماها تا به حال اسمی به زیبایی سهام نشنیده بودید؟
سهام به معنای تیر پیکان دار یا تیر نشانه رونده هستش.
معلوم میشه که خیلی علاقه به اسمهای عربی دارید.
الا ای حال:
من به این سایت عشق میورزم و با این کودتاهای شما کوتاه نمیام.فردا نمیام.حوش بگذرونید.
تقدیم به شما:
خداوندا دوستانی دارم آیینه تمام نمای عشق، رسمشان معرفت، پس آنگاه که دست نیاز سوی تو می آورند پر کن از آنچه که در مرام خدایی توست.
آمین
التماس دعا.
یا علی.
حق نگهدار
80043
نام: سهام
شهر: خودمون
تاریخ: 4/30/2011 9:05:11 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
از این که با این اسم مطلب نوشتم عذر خواهی میکنم ودیگر با چنین اسمی مطلب نمی نویسم
حلالم کنیید....................سهام .شهر ایمان هم من بودم.............ببخشیید...........خدانگهدار
<<ابتدا <قبلی 8011 8010 8009 8008 8007 8006 8005 8004 8003 8002 8001 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=8006&mode=print