اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
79572 |
نام:
سميه
شهر:
استان اذربايجان شرقي شهرستان مرند
تاریخ:
3/31/2011 4:29:11 PM
کاربر مهمان
|
بسمه تعالي
من يه ارزوي خيلي مهم از خدا دارم ولي دير گاهي است كه ارزويم براورده نشده به اكثر ايمه توسل جستم با اينكه شايد بعضي مواقع توسلم از ته دلم نبوده ولي خودت كه خودش خوب ميدونه من چي ميخوام دوست دارم خدا زودتر صدامو بشنو و زندگيم رنگ تازه بگيره .برام دعا كنين
|
|
79571 |
نام:
روشنک
شهر:
کاش مدینه فاضله بود
تاریخ:
3/31/2011 12:57:15 PM
کاربر مهمان
|
شب تحويل سال بود از 12 شب گذشته بود و چند ساعت ديگه سال تموم ميشد و سال جديد شروع ميشد.
از دوستم خداحافظي كردم و شروع كردم به قدم زدن رو خاكريزها. خيلي اين كارو دوست دارم قدم زدن رو خاكريزهايي كه زماني رزمندههاي حق تنهايي جلو ناحق ايستادن. قدم گذاشتن جاي قدمهاي اونا چقد لذت بخش و آرام كنندهاس!
وقتي روشون قدم ميزدم اين فكر به ذهنم ميومد كه اون زمان رزمندههامون به چي فكر ميكردن؟
اونا تو غربت دنيا بودن و داشتن با همه دنيا ميجنگيدن .. اونموقع تنها بودن حتما پيش اومده كه مظلومانه بگن: يعني هيچكي تو دنيا نيست كه به ما كمك كنه؟؟؟ .. مگه نه اينكه ما بر حقيم؟!
بعد به خودم جواب دادم ؛ اونا فقط خدا رو داشتن .. فقط!
و مگه جز خدا چيز ديگهاي هم نيازه؟؟!!
براي همين هم الان اونجا يه زيارتگاهه!
. . .
مثل قصه امام حسين(ع) شد كه گفت : هل من ناصر ينصرني؟ . . . و الان كربلا يه زيارتگاهه!
آره هر كي حتي تو تنهايي هم فقط خدا رو بخواد. خدا هم يارانشو به ياريش ميفرسته اونجور جاها ميشه زيارتگاه اهل حق!
. . .
داشتم رو خاكريزاي اطراف دشت شلمچه قدم ميزدم متوجه شيارهايي شدم كه روشون بود خواستم از يكي از خامين اونجا سوال كنم اين شيارها براي چين. كسي رو پيدا نكردم همينطور كه داشتم قدم ميزدم آقايي رو ديدم كه داشت آشغالهايي رو كه داخل شيارها ريخته شده بود جمع ميكرد فكر كردم شايد از خادمين باشه ازش پرسيدم ببخشيد شما از خدام اينجا هستيد؟ گفت نه
رد شدم و به راهم ادامه دادم رسيدم به اون قسمتي كه پرچمها كاشته شده بودن (خاكريزهاي شرقي) و همراه با قدم زدن داشتم به اين گوش ميكردم:
عشق يعني يه پلاك .. كه زده بيرون از دل خاك .. عشق يعني يه شهيد .. با لباي تشنه سينه چاك ...
عشق يعني يه جوون .. يه جوون بي نام و نشون .. عشق يعني يه نماز .. با وضو گرفتن توي خون ...
عشق يعني يه پدر .. كه شبا بيداره تا سحر .. عشق يعني يه خبر .. خبر مفقودالاثر ...
عشق يعني يه پيام ... تا بقيهالله و قيام ....
كنار يكي از پرچمها رو به دشت مردي كه به نظر ميانسال ميومد نشسته بود و تكيه اشو داده بود به چوب پرچم يا فاطمه الزهرا(س) يه كلاه مشكي بافتني سرش بود كه گوشهاشو ميپوشوند پاهاشو گذاشته بود رو هم به سمت شيب خاكرير . مقتدرانه و عالمانه داشت به دشت نگاه ميكرد
از پشتش رد شدم چند قدم رفتم
(تو قدم زدنهام از مناطق عملياتي عادت دارم هر از چندگاهي برميگردم و پشت سرم رو نگاه ميكنم)
وقتي به پشت نگاه كردم آقايي رو ديدم كه چوب پردار خدام دستش بود مطمئن شدم كه از خدام بود سوالم رو ازش پرسيدم ؛
- ببخشيد آقا اون شيارهاي رو تپهها براي چيه؟
گفت: تك تيرانداز اونجا ميايستاد
گفتم: خوب چرا نميرفت پشت تپه؟
گفت: ... نميدونم
گفتم: ... (يعني من جواب ميخوام)
اشاره كرد به همون مردي كه به پرچم تكيه داده بود و گفت: از اون آقا بپرسيد اون ميدونه
تشكر كردم و به سمت همون آقا رفتم
چه با صلابت نشسته بود
آروم بهش نزديك شدم دوست نداشتم ناگهاني سكوت و آرامشش رو بهم بزنم.
وقتي متوجه حضورم نزديك خودش شد سرشو به سمتم چرخوندم.
پيرمردي بود با محاسن كاملا سفيد!. پوستش سرخ بود. يه چراغ قوه مشكي دستش بود. نه كفشي پاش بود نه جورابي.
سلام كردم . جواب داد .
با مهربوني گفت: خوبي؟
(صداش گرفته بود . وقتي ميخنديد فاصله جالب بين دندوناي سفيدش معلوم ميشد)
گفتم: ممنونم شما
|
|
79570 |
نام:
فتانه
شهر:
تهران
تاریخ:
3/31/2011 11:27:54 AM
کاربر مهمان
|
روی مرزهای سنگی گرد زندگی می پاشم این منم خدای بتگر که شما رو می تراشم یه روز از روزها گفتم خودمو باید بسازم تورو ساختم تا بتونم دلمو بهت ببازم واست از سنگهای مرمر یه تن بلوری ساختم بعدشم خوب می دونستم دلمو باید می باختم روز و از مهتاب گرفتم شب و از برق نگاهت تیشه رو از من گرفتی واسه اولین گناهت تو زدی منو شکستی بت شکن سرت سلامت من فدای چشم مستت خودتو نکن ملامت.
|
|
79569 |
نام:
یاس
شهر:
کرمان
تاریخ:
3/31/2011 9:21:02 AM
کاربر مهمان
|
با شیطان همداستان شدم تا در مقابل هیچ انسانی سر تعظیم فرود نیاورم
|
|
79568 |
نام:
سارا
شهر:
شیراز
تاریخ:
3/31/2011 1:16:37 AM
کاربر مهمان
|
دوست داشتم دکتر چمران رو بهتر بشناسم واسه نسل ما نبودن ولی سیره ایشون واسه زندگیه ما مفیده وقت مطالعه و گشت و گذار زیادی تو اینتر نت رو ندارم میتونید یه مجموعه مفید و کوتاه از حرفاشون رو واسم ایمیل کنید.
|
|
79567 |
نام:
jaikob
شهر:
اهواز
تاریخ:
3/30/2011 9:11:51 PM
کاربر مهمان
|
اگر تنهاترين تنها شوم باز خدا هست
او جانشين همه نداشتنهاست
نفرين ها و آفرين ها بی ثمر است
اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند
و از آسمان هول و کينه بر سرم بارد
باسلام خدمت اهالی حرف دل انشاءالله که روزگاربر وفق مرادتان بگذرد وامیدوارم سال خوبی را درپیشروداشته باشید
|
|
79566 |
نام:
دیده
شهر:
امام رضا(ع)
تاریخ:
3/30/2011 1:52:04 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدا
...هرگز از تاخیر اجابت دعا ناامید مباش زیرا بخشش الهی به اندازه نیت است گاه در اجابت دعا تاخیر می شود تا پاداش درخواست کننده بیشتر وجزای آرزومند کامل تر شود گاهی در خواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یادر وقت مشخص به تو خواهد بخشید یا به جهت اعطاء بهتر از آنچه خواستی دعا به اجابت نمی رسد زیرا چه بسا خواسته هایی داری که اگر داده شود مایه ی هلاکت دین توخواهد شد پس خواسته های تو به گونه ای باشد که جمال وزیبایی تو را تامین ورنج وسختی را از تو دور کند...
خطبه 31 نهج البلاغه
|
|
79565 |
نام:
محمدحسام
شهر:
تهران
تاریخ:
3/30/2011 12:01:14 PM
کاربر مهمان
|
نیکا خانم به خودت امید بده/گذشتهارو فراموش کن/اینا همش امتحانه/سختیها بازنده ن
|
|
79564 |
نام:
زهرا
شهر:
کاشان
تاریخ:
3/29/2011 11:47:32 PM
کاربر مهمان
|
یاعلی... بچه ها التماس دعا.هروقت سر سجده به آستان مقدس پروردگار فرود آوردید یاد یه بنده محتاج هم باشید و براش دعا کنید
|
|
79563 |
نام:
نسرین
شهر:
تهران
تاریخ:
3/29/2011 10:01:39 PM
کاربر مهمان
|
خداوندا...
ارامشی عطا فرما تا بپذیرم انچه را که نمی توانم تغییر دهم. و شهامتی که تغییر دهم انچه را که می توانم.و دانشی که تفاوت این دو را بدانم.امین
دوستای گلم سلام.سال نو مبارک.
|
|