اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 79212 |
نام:
چاکری
شهر:
سراوان
تاریخ:
2/20/2011 9:24:04 PM
کاربر مهمان
|
لبهای تشنه او
خورشید با تمام قوا می‌تابید و من در به در يه جرعه آب بودم! محسن داشت نفسای آخرشو میکشید. به هر طرف مي‌رفتم تا يه جرعه آب براش پيدا کنم. فقط من و محسن مونده بودیم. تموم بچه‌ها سیراب شده و پرواز کرده بودن. لبای محسن از شدت تشنگی ترک خورده بود. خودمم زخمی شده بودم ولی با تموم توان دنبال جرعه‌ای آب بودم. می‌دونستم محسن تا چند لحظه ديگه بيشتر مهمونه ما نیست. دوست داشتم آخرین آب عمرشو از دست من بگیره. پریشون و سرگردون بودم. برای پيدا کردن آب به سراغ پیکر بچه‌ها می‌رفتم، قمقمه‌هاشونو تکون می‌دادم تا شاید صدای آب بشنوم و برای محسن که اون طرف افتاده بود ببرم! اما همه قمقه‌ها خالی بود. برگشتم و بالای سر محسن نشستم سرشو گذاشتم رو پام. لباش از شدت خشکی و عطش باز و بسته میشد. با اینکه می‌دونستم دیگه کار از کار گذشته اما بهش گفتم: طاقت بیار نیروهای کمکی تو راهن. اونا آب دارن، صبر کن! محسن لبخندی زد و گفت: من تشنم نیست! گفتم شاید برای اینکه من شرمنده نشم اين حرفو ميزنه. برای همین باز بلند شدمو راه افتادم تا هر طور شده براي محسن آب پيدا کنم. همونطور که از کنار بدنای بی جون رد ميشدم صدای خفیفی به گوشم رسید که گفت : برادر صبر کن. صدا ضعيف بود. فکر کردم اشتباه شنيدم توجه نکردم و راه افتادم اما صدا بلندتر شد و گفت: اخوی صبر کن کارت دارم. به سرعت برگشتم دیدم یکی از بچه‌ها که پهلوش تیر خورده بود روی خاکا خوابیده و منو نگاه میکنه. سریع رفتم بالای سرش و گفتم: اخوی صبر کن نیروهای کمکی تو راهن اگه آب میخوای اونا آب دارن. با صدای بی جوني به من گفت شما دنبال آب میگردی؟ گفتم بله صبر کنید الآن برای شما هم آب پیدا میکنم. لبخندی زد و قمقه‌شو به من داد. باورم نمیشد قمقه‌ش پر آب بود. تکونش دادم صدای آب ميومد. تا خواستم در قمقه‌شو باز کنم و بهش آب بدم، گفت: مگه دنبال آب برای رفیقت نبودی؟ با تعجب گفتم: شما از کجا میدونی؟ گفت: الآن چند دقیقه‌ست که دائم این طرف و اون طرف میری و قمقه بچه‌هارو می‌بینی. من داشتم نگات می‌کردم بیا، این آبو ببر برای رفیقت. گفتم: شما خودت از رفیق من تشنه‌تری بیا اول خودت بخور بعد من برای رفیقم می‌برم. دستشو به زخمش گرفت و گفت: از بچگی به ما یاد دادن اول کوچيکتر آب میخوره! دیدم حرفش درسته آخه محسن فقط 19 سال داشت و مشخص بود که کوچکتره. گفتم: الان به محسن آب ميدم بقيشو ميارم. همونطور که از شدت درد پاشو رو زمین میکشید گفت: زود باش برادر، رفیقت خیلی تشنه‌س. بلند شدم و سريع به سمت محسن رفتم. نگاش کردم و گفتم: بیا آقا محسن اینم آب. محسن چشماشو باز کرد لبخندی زد و گفت: من که گفتم تشنم نیست. به حرفش اعتنا نکردم بالا سرش نشستمو سرشو گذاشتم رو پام. تا اومدم بهش آب بدم احساس کردم تموم بدنم یخ کرد چشاي محسن بسته شد. لبهای خشک و ترک خورده‌شو بست. دیگه صدای نفس کشیدنش نميومد. باورم نمیشد محسن شهيد شده باشه. قمقه تو دستم بود هر چي صداش زدم جواب نداد .
محسن هم سیراب شد و پرواز کرد.
يهو یاد صاحب قمقمه افتادم. رفتم بالاسرش. گفتم بیا برادر خودت آب بخور رفیق ما تشنه رفت! به زحمت چشماشو باز کرد لبخندی به من زد. چشماشو بست. نشستم بالا سرشو گفتم: برادر بیا برات آب آوردم اما اونم جواب نداد. بله اونم سیراب شد و پرواز کرد.
حال من بودم و يه قمقه آب!
قربون لبای تشنه‌ت ای پسر فاطمه (س) ....
|
|
| 79211 |
نام:
سیداحسان جواهری
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2011 4:01:25 PM
کاربر مهمان
|
سلام سوگند از امکان از جدایی ممنون بابت آرزوی موفقیتتون برای من شما به من لطف دارید
......ببخشید که کم میام یه قدار سرم شلوغه کارام خیلی زیاده این چند وقته
........ارشدهم بد نبود البته نسبت به سالهای پیش سختر بود
من روابط بین الملل شرکت کردم که سال پیش با رتبه هزار مجاز به انتخاب رشته شدم ولی چون همه رو تهران زدم قبول نشدم...
چقدر خوبه که حرف دل اینقدر دووستان رو به هم نزدیک کرده که در نبود هم سراغ هم رو می گیریم خوشحالم.
موفق باشید
|
|
| 79210 |
نام:
فاطمه زين العابدين پور
شهر:
گرگان
تاریخ:
2/20/2011 3:29:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام مولای من حتی لحظه ای نمی توانم به تو فکر نکنم چقدر دلم برایت تنگ است مولا جان کاش عنایتی بکنی تا پرده گناه از چشمانم برداشته شود تا یوسف زیبای فاطمه (س) و آرام دل علی راببینم
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تورا که من هم برسم به آرزویی
مولا جان مددی
اللهم عجل لولیک الفرج
|
|
| 79209 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
2/20/2011 2:52:27 PM
کاربر مهمان
|
خدا: بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است
بنده: خدایا ! خسته ام! نمی توانم.
خدا: بنده ی من، دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.
بنده: خدایا ! خسته ام برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم…
خدا: بنده ی من قبل از خواب این سه رکعت را بخوان
بنده: خدایا سه رکعت زیاد است
خدا: بنده ی من فقط یک رکعت نماز وتر بخوان
بنده: خدایا ! امروز خیلی خسته ام! آیا راه دیگری ندارد؟
خدا: بنده ی من قبل از خواب وضو بگیر و رو به آسمان کن و بگو یا الله
بنده: خدایا!من در رختخواب هستم اگر بلند شوم خواب از سرم می پرد!
خدا: بنده ی من همانجا که دراز کشیده ای تیمم کن و بگو یا الله
بنده: خدایا هوا سرد است!نمی توانم دستانم را از زیر پتو در بیاورم
خدا: بنده ی من در دلت بگو یا الله ما نماز شب برایت حساب می کنیم
بنده اعتنایی نمی کند و می خوابد
خدا: ملائکه ی من! ببینید من آنقدر ساده گرفته ام اما او خوابیده است چیزی به اذان صبح نمانده
او را بیدار کنید دلم برایش تنگ شده است امشب با من حرف نزده
ملائکه: خداوندا! دوباره او را بیدار کردیم ،اما باز خوابید
خدا: ملائکه ی من در گوشش بگویید پروردگارت منتظر توست
ملائکه: پروردگارا! باز هم بیدار نمی شود!
خدا: اذان صبح را می گویند هنگام طلوع آفتاب است ای بنده ی من بیدار شو
نماز صبحت قضا می شود خورشید از مشرق سر بر می آورد
ملائکه:خداوندا نمی خواهی با او قهر کنی؟
خدا: او جز من کسی را ندارد…شاید توبه کرد…
بنده ی من تو به هنگامی که به نماز می ایستی من آنچنان گوش فرا میدهم
که انگار همین یک بنده را دارم و تو چنان غافلی که گویا صد ها خدا داری
|
|
| 79208 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2011 10:46:19 AM
کاربر مهمان
|
قسمت دوم بشيرونذير
در مور د خمس هم اينچنين است كه اگر كسي خمس دهند مالش باك ميشود واگركسي خمس مالش راندهد نميتواند با لباس كه از عين خمس است نماز بخواند ونماز ش صحيح نيست
.در نماز جماعت اين دوروش بشيرونذير نيز بكار رفته وآيات و روايات در ارتباط با فضيلت نماز جماعت وتهديد آميز براي كساني كه در مور د نماز جماعت حضور بيدا نمي كنند آمده است :
بيا مبر اكرم (ص) فرموده اند :
(من صلي لله اربعين يوما في جماعه يدرك التكبيره الاولي كتب له برائتان برائه من النار وبرا ئه من النفاق )
كسي كه چهل شبانه روز در نماز جماعت شركت كند خداوند دوبرائت براي او امضا ميكند يكي برائت از آتش و ديگري برائت از نفاق
در حاليكه درموردانذار عدم شركت در نماز جماعت ومسجد در روايات آمده است
لاصلاه لمن لايصلي في المسجد الا من عله ولا غيبه لمن صلي في بيته ورغب عن جماعتنا ومن رغب عن جماعه المسلمين وجب علي المسلمين غيبته وسقط بينهم عدالته ووجب هجرانه و اذا دفع الي الامام المسلمين انذره وحذره )
نماز كسي كه بدون عذر در نماز جماعت شركت نميكند نماز نيست (صحيح است ولي مقبول نيست ) وغيبت حساب نميشود اگر درمورد كسي كه در نماز جماعت شركت نمي كند افرادي بگويند كه فلاني درنماز جماعت شركت نمي كند .بالاتر از اين در روايت ميفرمايد كه نه تنها غيبت حساب نميشود بلكه واجب است غيبت كسي كه از جماعتها ومراسم ديني اعراض ميكند واين شخص عدالتش در بين مسلمانان ساقط و بر مسليمين است كه اين فرد را از خود دور نمايند
حجت الاسلام اقاي حسين قرنفلي
|
|
| 79207 |
نام:
سوگند
شهر:
امام از جدایی
تاریخ:
2/20/2011 10:14:29 AM
کاربر مهمان
|
سلام
آقا احسان نیستین کجایین ؟امتحان ارشدتون خوب دادین ؟
توکل بخدا شما هم نیستین ؟کجایییییییییییننننننننن؟
حضورتون داره کمرنگ میشه .
آقا مقداد شما هم نیستنین ؟
جریان چیه ؟
امیدوارم که ایام بکام همه دوستان خوب باشه و موفق باشن .
شب میلاد رحمت اللعالمین و آقا امام جعفر صادق دعا یادتون نره .
در پناه حق
|
|
| 79206 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
2/20/2011 8:49:48 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وعرض ادب وتبريك به مناسبت ولادت باسرسعادت حضرت رسول اكرم صلوات الله عليه واله وآقاامام صادق عليه السلام بنيانگذارشيعه جعفري به تمامي دوستان واهالي حرف دل ملتمس دعا هستم .عيد برعاشقان مباركباد
پيامبر بشير ونذير :(قسمت اول)
قال الرضا (ع):اول مايحاسب العبد عليه الصلاه ان صحت له الصلوه صح له ما سواها وان ردت رد ما سواها
خداوند تبارك وتعالي بيامبر اكرم (ص)را با دوعنوان بشير ونذير يعني بيامبر (ص)براي تبليغ و رسالتي كه برعهده دارد از دو روش استفاده ميكرد بشارت و انذار
بشير و نذير فقط در مور د وجود بهشت وجهنم نيست كه البته اين خبر دادن هم خيلي مهم است در قرآن در مورد فلسفه ارسال انبيا آمده است كه (ويعلمكم مالم تكونوا تعلمون ) اگر انبيا نمي آمدند شما خيلي از مطالب را نمي دانستيد
اين روش بيامبر در بسياري از احكام فقهي جاري و ساري است.
بعنوان مثال قرآن در باره كساني كه انفاق ميكردند فرموده است (مثل الذين ينفقون في سبيل الله كمثل حبه انبتت سبع سنابل في كل سنبله ماه حبه ) مثل كسانيكه در راه خداوند انفاق ميكنند مثل دانه گندم است كه كه از اين دانه هفت سنبل واز هرسنبل 100 دانه ميرويد )
ويا خداوند تبار ك وتعالي درباره كسانيكه كه به ديگران قرض و كمك ميكنند ميفرمايد (من ذا الذي يقرض الله قرضا حسنا فيضاعف له اضعافا كثيرا والله يقبض وبيسط )
اما از آنطرف هم اگر كسي انفاق نكند وبه ديگران كمك نكند وبه يتيم توجه نكند قرآن در باره او ميفرمايد (ارايت الذي يكذب بالدين فذلك الذي يدع اليتيم ولايحض علي طعام المسكين ) آيا ميداني چه كسي روز قيامت را تكذيب ميكند كسي كه يتيم را رد ميكند وبه او توجه نميكند وكسي كه ديگران تشويق نمي كند كه به ديگران كمك كند
همچنين درمورد اينكه انسان اگر عالم شود اعمال وافعال او قابل سنجش با جاهل نيست در روايات آمده است كه (ركعتان من عالم خير من سبعين ركعه من جاهل ) دوركعت از عا لم از هفتاد ركعت جاهل بالاتر است
|
|
| 79205 |
نام:
عبدا...
شهر:
رفسنجان
تاریخ:
2/20/2011 8:25:46 AM
کاربر مهمان
|
سلام عید میلاد انوار الهی گوارای وجود نازنینتان
از حضرت رب الارباب واز عمق وجود کمترینم آرزومند بهترین عیدی برای تک تک شما عزیزان می باشم.
همچنی عرض تسلیت دارم خدمت سوگند محترم وبرای آن مرحوم علو درجات را می طلبم، باشد که حضرت دوست در این ایام مبارک به کوچ کردگان از این عالم نیز ترحم ویژه فرماید.
خداوندا: به این شب عزیز میلاد مابقی ایام غیبت آقا و سرورمان را به پایان برسان و موانع ظهور را برطرف بفرما.
به برکت صلوات بر محمد وال محمد.
|
|
| 79204 |
نام:
saham
شهر:
shahreshoma
تاریخ:
2/20/2011 8:07:41 AM
کاربر مهمان
|
سلام.باورتون میشه کلی وقت گذاشتم دیشب برا یادداشت کردن حرفام.اما نشد که نشد.بگذریم .
یه پیشنهاد دارم برا همه اهالی حرف دل!!!!
اینه که با هم تبادل نظر کنیم.چطوره؟ هر کی موافقه دستش بالا. شوخی کردم.چنانچه موافق باشید اثرش خود به خود در حرفای دلتون ظاهر میشه.
صبح آغاز شده.تقدیم به شما:
"در قلب خود بنویسید امروز بهترین روز سال است"
التماس دعا.یاعلی.
|
|
| 79203 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
2/19/2011 9:12:58 PM
کاربر مهمان
|
.:: یَااِلَهَ العَالَمین ::.
در ما غرور طلحه کشی پا گرفته است
وقتی زبیر خرده به مـولا گرفته است
اینجا که کوفه نیست که تنها شود علـــی
این سرزمین طنین *اَطَعـــنَا * گرفته است
بین خمـین و خامـنه دیوار و مرز نیست
لبـّـــیک ما حریم زمان را گرفته است!
*پیشاپیش ، عیـــد میلاد فرخنده ی اشرف کائنات ، پیامبر رحمت ، حضرت ختمی مرتبت ، محمّــد مصطــفی(صلوات الله و سلامه علیه) و فرزند بزرگوارشون حضرت امام صــــادق(علیه السّلام) را به محضر حضرت ولیّ عصـــر(عج) و تمامی شما خوبان تبــریک و تهنیــت و شــادباش عرض می نمایم. ان شاء الله بتونیم به معنای واقعی مسلمان باشیم و در این راه از خودشون طلب یاری می جوئیم.
*سلام بر دلبر و مولا و آقامون حجة ابن الحسن المهدی(ارواحنا لتراب مقدمه الفداء).
*درود بر نائب شایسته ی حضرت صاحب الزّمان(عج) ، نور چشمانمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای(دام ظلّه العالی).
سلامتیشون صلوات.
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَـهُم وَفَرَجَـنَابِهِم.
|
|
