هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
79002
نام: هد هد غريب صبا
شهر: غربت
تاریخ: 2/7/2011 3:19:18 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهدا و صديقين

سيد بزرگوار سلام
سيد عزيزم ممنونم
ممنونم از خدا
ممنونم از دعاي دوستان

الآن هم يار سيد دارم تو زندگيم هم ايشاله داريم حاجي ميشيم
خدايا هنوز باور نكردم
خدايا چي بگم؟
خدايا چيكار كنم؟
خدايا من، بنده سرتا پا گناه اميدار به رحمتت!
اي خدا
خوب دلم رو قلقلك ميدي كه چشمام خيس بشن!

خدايا موندم!!!

اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
79001
نام: روسياه
شهر: تهران
تاریخ: 2/7/2011 2:58:33 PM
کاربر مهمان
  نميدونم چه جوري بگم ولي اينو ميدونم كه خيلي بار گناهم سنگينه اما از رحمت خدا نااميد نيستم دلم از نامرديهاي اين دنيا گرفته دلم ميخواد اونقد به خدا و امام حسين نزديك بشم كه جواب سوالهامو از شون بشنوم اما نميدونم چه جوري از مردن به خاطر اعمالم ميترسم از زندگي تو دنياي پر از گناهم بيزارم من خيلي تنهام اما فقط نزديك بودن به خدا وامام حسين ارومم ميكنه از خودم بخاطر سياهي اعمالم بدم مياد نميدونم چي كتار كنم و دردمو به كي بگم
79000
نام: نفیسه
شهر: تهرانم
تاریخ: 2/7/2011 2:13:12 PM
کاربر مهمان
  سلام به رسم ادب به رسم وفا
فکر نکنی نمیفهمم ها
اتفاقا الان درکم بالاتر رفته
نطقه ی عزیز من از همین راه دور هم سیگنال هاتو میگیرم درست مثل قدیم
خیلی خاطرتو میخوام
هیچ کس عزیز دارم دنبالت میگردم یا خودت یه ایمیل بده یا ایمیل منو جواب بده یا من بازم ایمیل میدم
یا من اینقدر ایمیل میدم که جوابمو بدی

بابا یه جواب ساده که ازت چیزی کم نمیکنه
هیچ کسم هرجه هست خداباشد بیاو جواب منو بده بخدا صواب داره راه دوری میره ولی شمام کوتاه بیا
بابا دلت بسوزه برای من دیگه یک سالو نیمه که دارم دنبالت میگردم
بابا سنگم بود الان پودر سنگ شده بود چ برسه به شما که قلب داری درحد آئینه در حد آب های کوه سبلان وسهند صاف و زلال بابا جواب بده دیگه
من که ناامید نمیشم
شمام کوتاه بیای بد نیست

برا همه دعاکنیم برای مسافرا برای زندانیا برای سربازابرای بی کارا برای همه و همه
یا علی یا هیچکس
78999
نام: سيده
شهر: گرگا ن
تاریخ: 2/7/2011 1:18:28 PM
کاربر مهمان
  نمی دانم
78998
نام: شیدا
شهر: شیراز
تاریخ: 2/7/2011 1:03:43 PM
کاربر مهمان
  خدایا دوست دارم....
78997
نام: فهيمه
شهر: تبريز
تاریخ: 2/7/2011 12:16:44 PM
کاربر مهمان
  غرور هديه شيطان است و عشق هديه خداوند
ما هديه شيطان را به هم ميدهيم ولي هديه خداوند را ازهم پنهان ميكنيم
78996
نام: سوگند
شهر: امان از جدایی
تاریخ: 2/7/2011 11:47:27 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان
عشق...
پیرمردی صبح زود از خانه‌اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید. عابرانی که رد می‌شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند. پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند سپس به او گفتند: باید ازتو عکسبرداری شود تا جایی از بدنت آسیب ندیده باشد. پیرمرد غمگین شد و گفت عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست. پرستاران از او دلیلش را پرسیدند.
پیرمرد گفت....

زنم در خانه سالمندان است. هر صبح آنجا می‌روم و صبحانه را با او می‌خورم. نمی‌خواهم دیر شود!
پرستاری به او گفت: خودمان به او خبر می‌دهیم. پیرمرد با اندوه گفت: خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد. چیزی را متوجه نخواهد شد! حتی مرا هم نمی‌شناسد! پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می‌روید؟ پیرمرد با صدایی گرفته، به آرامی گفت: اما من که می‌دانم او چه کسی است...!


در پناه حق
78995
نام: فرشته وسرگردون
شهر: سراب
تاریخ: 2/7/2011 11:35:15 AM
کاربر مهمان
  سلام ممنون از اينكه مطالب مارو خونديد وبه يادمون آورديد كه خدامون خيلي بخشندست ولي باور كنيد گناهانمون انقدر بزرگه كه روي گفتن الهي العفو را از ما ميگيره .شما كه سرشار از اميديد براي ما دعا كنيد كه خدا حداقل يه ذره از نور اميدشو در ما بدمه براي شهيد عشق يادتون نره دعامون كنيد
78994
نام: نادم
شهر: قم
تاریخ: 2/7/2011 10:37:23 AM
کاربر مهمان
  دوستان حرف دلی سلام،دلهای پاک خطا نمی کنند، فقط سادگی می کنند و امروز سادگی من بزرگترین خطای من شده.خوش به حال بعضی از شماها که اینقدر امیدوارید و تازه به دیگران هم امید می دهید، چه سعادت بزرگی نصیبتان شده، به شماحسرت می خورم، من هم یکی هستم مثل شما ، نفس می کشم،راه می رم، کار می کنم، ولی ناامید،امیدم را زمانی از دست دادم که چوب اعتمادم را خوردم و خود را دچار معصیت کردم واقعا بعضی وقتا از تمام دنیا سیر میشم، احساس می کنم به آخر دنیا رسیدم.فقط برام دعا کنید که خدا از سر تقصیرات و گناهان من به رحمانیت خود بگذردو مرا از غصه ای که دچارش شده ام نجات دهد و به آرامش دست یابم.آخه می گن دعا در حق دیگران مستجاب میشه.از شما به عنوان یک خواهر یا برادر که دلت به خدا نزدیکه می خوام برای من دعا کنید،به همان خدای رحمان من آدمی نیستم که برای خودم حد و مرز نداشته باشم. ولی خطا کردم..........
78993
نام: ثنا
شهر: خرمشهر
تاریخ: 2/7/2011 10:28:13 AM
کاربر مهمان
  می خواهم به عشقم برسم
<<ابتدا <قبلی 7906 7905 7904 7903 7902 7901 7900 7899 7898 7897 7896 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7901&mode=print