اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
78092 |
نام:
ميم
شهر:
پرسنل
تاریخ:
12/22/2010 4:18:30 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحيم
سلام عليكم جميعا
[ سلام بر عبدالزهراي گرامی ، بنده قبلا عرض ارادت كردم ]
يك پيشنهاد داشتم به عنوان يك بيننده ، يك دوست ، و يك برادر كوچك .
براي رسانه محبوب ملي ايران
اين پيشنهاد درخواست راه اندازي مجدد برنامه هاي تريبون آزاد و منطقه آزاد است .
مدتي قبل برنامه اي با عنوان تريبون آزاد از
جام جهان نماي ايران پخش مي شد كه به گمان نگارنده پيش از پايان يافتن صحبت مردم ، پايان يافت !
اين برنامه بدين صورت بود كه در ميادين شهر هاي مختلف يك تريبون قرار داده مي شد و هر كس كه تمايل داشت پشت تريبون مي رفت و صحبت مي كرد .
همچنين يك برنامه ديگر پخش مي شد با عنوان
منطقه آزاد كه بنده خيلي خيلي به آن علاقه داشتم و از آن استفاده ها مي بردم ،
در اين برنامه يك تريبون در دانشگاه هاي مختلف شهرهاي كشور قرار مي گرفت و اين قشر فرهيخته ، اين قشر جوان ، اين قشر درس خوان ، اين قشر پويا ، اين قشر تيزهوش و اين قشر نابغه ( به ويژه نابغه ، روي نابغه خيلي تاكيد مي كنم )
مي آمدند و صحبت مي كردند كه اين برنامه نيز به طرز مشكوكي به پايان رسيد.
دست اندركاران آيينه جادو !
يك بسم الله و يك يا علي مي طلبد ،
اين برنامه ها را مجددا را اندازي بقرماييد ، خداوند جزاي خيرتان دهد.
و هرگاه استقبال نشد ، تعطيلش نماييد ، كه يك وقت نگوييد فلاني براي ما زحمت و هزينه آفريد.
چهره جديد ببينيم و سخن جديد بشنويم ، مملكتمان پيشرفت مي كند.
با تشكر
اقدام شود لطفا
پيشاپيش از اقدام شما كمالات تشكر را دارم.
با تشكر مجدد .
دوست و برادر كوچك شما . ميم .
|
|
78091 |
نام:
زهرا
شهر:
تهران
تاریخ:
12/22/2010 3:29:00 PM
کاربر مهمان
|
خيلي دلم حال و هواي كربلا را كرده اصلاً وقتي به كربلا فكر مي كنم دلم مي رود دلم حال و هواي بچه هاي جبهه و جنگ را دارد الهم الرزقنا شفاعه الحسين يوم الورود الهم الرزقنا شهادته في سبيلك الهم عجل لوليك الفرج
|
|
78090 |
نام:
عبدالزهرا
شهر:
غریبستان...
تاریخ:
12/22/2010 2:29:38 PM
کاربر مهمان
|
یا ستارالعیوب
سلام،
حداقل به اونهایی سلام، که جواب علیک اش رو می دن...
و سلام بر سید اهل قلم...شما چه جواب بدید، چه جواب ندید...بازهم سلام...
....
سید
چه طور هرچی دل تنگم خواست بگم؟؟؟
واقعا می شه هرچی دل تنگت خواست بگی؟؟؟
...
آخ آخ که خیلی ها اوورد می دن و...چیزی بارشون نیست...خیلیها
آیا می شود آنگونه که هستی، باشی و بمانی؟؟؟؟؟
نه، هیچ کس نمی زاره اونی که هستی باشی....
هرکی از راه می رسه می خواد تغییرت بده و تو بشی اون کسی که اون دوست داره...
اینجاست که خودت رو گم می کنی و هویتت رو از دست می دی...
امروز چقدر خسته ام کرد...
دیگه الان نمی دونم که ازت متنفرم یا نیستم...دیگه دوست ندارم....
لحظه هام شده پر از، تو....می فهمی؟ پر از، تو...
خدایا!
اینهمه خودخواهی برای چی؟؟؟
پس، دیگر خواهی کجا می ره؟؟؟
حمیدرضا ها و امثال اونها، تا کی می خوان هرکاری که دوست دارن انجام بدن؟؟؟
سید، قبلا هم گفتم، بازهم می گم،من تو خونه ی شما با مصلحت حرف نمی زنم اگر دلم تنگ باشه می گم و می نویسم، می خواد گوش شنوایی باشه یا نباشه....
فردا امتحان میان ترم دارم، ولی با این ذهن مشغول، چه جوری بشینم پای کتاب و درس؟؟؟
سید!
هفته هاست که دلم می خواد بیام، تو ماٌمن تنهایی هام، ولی یاد حرفت می افتم که می گی؛ به دنبال شهدا به قبرستان ها می رویم و...الی آخر ...
سید، می خوان تغییرم بدن، چرا اینها نمی خوان من همونی که هستم بمونم؟؟؟خدایا!
سید، آخر و عاقبتمون چی می خواد بشه؟؟؟؟
چی می خواد بشه؟؟؟؟
*****---------***********-----------*******------******
می هراسد دیروز،
از قرار ِ فردا!
که سپارد تو و من را به دل ِ فاصله ها،
من و تو اما ،
می سپاریم فردا،
به دل ِ پاک ِخدا.........
....
....
....
سید
برام دعا کن...
برام دعا کن...
برام دعا کن...
سید از یادت نره ها....برام دعاکنی؟؟؟؟؟
...
|
|
78089 |
نام:
حجت
شهر:
ارومیه
تاریخ:
12/22/2010 1:11:10 PM
کاربر مهمان
|
يا حسين
ما كه يك جرعه ناچيز و ز درياي غميم**عبد سرمست اباالفضل و همه سينه زننم
همه گويندو كه اينان همه مجنون خودند**جملگي در به درو خانه به دوشند و ولند
آري آري همه آواره يك پيرهنيم**همه ديوانه و سر مست شه بي كفنيم
|
|
78088 |
نام:
زهرا
شهر:
اصفهان
تاریخ:
12/22/2010 11:48:28 AM
کاربر مهمان
|
سلام من تقریبا هر روز میام اینجا و مطالب شما رو میخونم خیلی خوبه امیدوارم موفق باشید
|
|
78087 |
نام:
مجید
شهر:
تاریخ:
12/22/2010 10:52:14 AM
کاربر مهمان
|
با سلام
من سوالی دارم که ممنون میشوم پاسخ آنرا بدهید
با حلق ای از دوستان تصمیم به اشاعه تفکر شهید آوینی داریم که بنظرم رسید با ایجاد کتاب های صوتی برای همگانی شدن آن تلاش کرد
لذا سوال من این است که این کار آیا بلحاظ شرعی و قانونی ایرادی ندارد؟؟
|
|
78086 |
نام:
خوشجیل موشجیل
شهر:
فرچیس
تاریخ:
12/22/2010 9:48:58 AM
کاربر مهمان
|
چی بگم از کجا بگم اخه خداروخیلی دوس دارم چندتا عیب دارم مثلا از یه پسری خوشم میادنمیتونم ولش کنم خدارم نمیتونم ولش کنم وسط راه موندم
|
|
78085 |
نام:
توكل به خدا
شهر:
اميد
تاریخ:
12/22/2010 9:29:55 AM
کاربر مهمان
|
سلام آقا سيد احسان
انشاالله حال شما هم خوب باشه.
مشكلي پيش اومده ؟؟
انشاالله اتفاق خوبي داره براتون پيش مياد؟؟
ما را نگران كرديد؟؟
|
|
78084 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
12/22/2010 9:26:35 AM
کاربر مهمان
|
دل عزراییل برای چه کسانی سوخته است؟
روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید: ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟
عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:...
۱- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.
۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.
در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم
|
|
78083 |
نام:
محبوبه
شهر:
ساری
تاریخ:
12/22/2010 7:17:05 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
اَعوذِ بِالله من الشیطان الرجیم
اِنَّ الَّذیْنَ یُؤذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْاخِرَةِ وَ اَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهْیناً.
سوره احزاب آیه ۵۷
آنها که خدا و پیامبرش را آزار می دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته و برای آنها عذاب خوار کننده ای آماده کرده است.
غضب و خشنودی حضرت فاطمه سلام الله علیها معیار تشخیص حق و باطل
تحقیق پیرامون شخصیت و فضائل برجسته حضرت فاطمه سلام الله علیها و چگونگی رفتارش با شیخین برهانی است برای قلوب حق پذیر، آنانی که بدور از تعصب و لجاجت بدنبال حقیقتند و هر گاه به حق رسیدند آن را با تمام وجود پذیرا می شوند.
ابتداً با استناد به کتب معتبر اهل سنت یعنی صحیحین (مسلم و بخاری) چند حدیث در خصوص آن بانوی مکرم می آوریم (گرچه فضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها منحصر به این چند حدیث نمی شود).
۶ حدیث درباره حضرت فاطمه سلام الله علیها
۱- قال رسول الله صلی الله علیه و سلم:
اِنَّ الله یغضب لغضبک یا فاطمه و یرضی لرضاک
مستدرک علی الصحیحین (مستدرک حاکم نیشابوری) ج ۳ ص ۱۵۳
ای فاطمه خدا غضب می کند به غضب تو و خشنود می شود به خشنودی تو.
۲- قال رسول الله صلی الله علیه و سلم:
فاطِمَةُ بَضْعَةُ مِنِّی ، فَمَنْ اَغْضَبَها اَغْضَبَنیِ
صحیح بخاری- کتاب فضائل اصحاب النبی (المناقب) باب مناقب – مناقب فاطمه حدیث ۳۷۶۷
فاطمه پاره تن من است، پس هر کس او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است.
۳- قال رسول الله صلی الله علیه و سلم:
فاطِمَةُ بَضْعَةُ مِنِّی، یُوذِینی ماآذاها
فاطمه پاره تن من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده کرده است.
صحیح مسلم – کتاب فضائل الصحابه – باب فضائل فاطمه حدیث ۲۴۴۹
۴- قال رسول الله صلی الله علیه و سلم:
فاطِمةُ سَیّدةُ نِساء اَهْلِ الجَّنةِ.
فاطمه سرور زنان بهشتی است.
صحیح بخاری- کتاب فضائل الصحاب النبی (المناقب)- باب مناقب- مناقب فاطمه حدیث ۳۷۶۷
۵- قال ام المومنین عائشه:
ما رأیتُ اَحَداً قَدْ اَصْدَق مِنْ فاطِمَه
کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم.
مجمع الزوائد هیثمی ج ۹ ص ۲۰۱
۶- قال ام المومنین عائشه:
ما رَأیْتُ اَفْضَلُ مِنْ فاطِمَةُ غَیْر اَبِیْها
ندیدم برتر از فاطمه غیر از پدرش
مجمع الزوائد هیثمی ج ۹ ص ۲۰۱
جمع بندی این ۶ حدیث:
۱- خشم فاطمه خشم خداست
۲- خشنودی فاطمه خشنودی خداست.
۳- فاطمه پاره تن پیامبر است.
۴- خشم فاطمه خشم پیامبر است.
۵- هر کس فاطمه را آزار دهد پیامبر را آزار داده است.
۶- فاطمه راستگوترین است.
۷- هیچ کس به فضیلت و برتری فاطمه نمی رسد جز پدرش.
حال که مقام و موقعیت وفضائل حضرت فاطمه سلام الله علیها روشن شد به چند حدیث در خصوص نحوه برخورد و رفتار حضرت فاطمه سلام الله علیها با جناب ابابکر که در صحیحین آمده توجه فرمائید:
حدیث اول:
…فَغَضََبتْ فاطِمَةُ بِنْتُ رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و سلم)، فَهَجَرتْ اَبابَکر، فَلَمْ تَزَلْ مُهاجِرَتَهُ حَتَّی تُوُفَّیَتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ رسول الله (صلی الله علیه وسلم) ستة اَشْهُرٍ….
(حدیث بعد از چند راوی می رسد به ام المومنین عایشه که خبری می دهد به)…. پس غضب (خشم ) کرد فاطمه دختر رسول خدا (ص) و روی برگردانید (قهر کرد) با ابابکر و این روی برگردانیدن (قهر کردن) ادامه داشت تا وفاتش و ۶ ماه زندگی کرد (فاطمه) بعد از رسول خدا (ص).
الف
|
|