اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
77522 |
نام:
دلخسته
شهر:
اميد
تاریخ:
11/22/2010 8:37:33 PM
کاربر مهمان
|
بنام خدا
سلام
الهم عجل لوليك الفرج
|
|
77521 |
نام:
محمدرادمنش
شهر:
همدان
تاریخ:
11/22/2010 8:03:45 PM
کاربر مهمان
|
خدایایکی نیست بدادمارزمندگان دوران دفاع مقدس دوران خون وخاک وترکشهای خمپاره برسدان زمانی که لبیک گوی ندای پدرپیرومریدمان بودیم همان مرفهین بی دردبمامیگفتن شمایک عده پاپتیهاوگرسنه هستیدکه به ندای ان اخوندجواب مدهیدولی غافل ازاینکه دراین زمان هم حتی درخانه خودی یعنی سپاه وباصطلاح بسیج هم غریبیم ولی این بارشعارشان وعملشان راجوردیگری بکارمیبندندوهرروزبایک ترفندبرمامی تازندوزجرکشمان می کنندبنده دریکی ازسازمانهای بنیادتعاون سپاه یابسیج مشغولم که متاسفانه وصدمتاسفانه ان چیزی که دراین سازمان اصلاوجودنداردیابهتربگویم درسطل زباله انداختن بسیجی وازهمه مهمتررزمنده بودن است بنده ۱۶ماه جبهه ۲۵سال عضوفعال بسیج بوده وهستم ولیکن درموسسه مامتاسفانه هرکس پارتی داردعزیزاست ولی بسوزدخانمان بی کسی مثل ماههاکه هرروزمارابه یک منطقه انتقالمان می دهندویااسم رزمنده گی راکه میاوردم میگفتن ان روزهارافراموش کن درصورتی که خودطرف به اصطلاح پاسدارهست وحقمان راپامال میکندتورخداهزاران مورددراین استان وجوددارداقلاندپیام مارابه ان رهبرازادمردمان برسانیدشایدپیامی ازایشان مرهم بکسی مانباشد
|
|
77520 |
نام:
مهدی اسفندیار
شهر:
فریدونکنار
تاریخ:
11/22/2010 7:40:51 PM
کاربر مهمان
|
اللهم العجل الولیک الفرج
|
|
77519 |
نام:
................
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/22/2010 6:36:24 PM
کاربر مهمان
|
بسه دیگه بسه دیگه خداجون چرا نمیذاری بیاد من هم دل دارم دیگه خسته شدم از این که شنیدم امام زمانی وجود نداره بس بذار ثابت بشه که ما بچه شیعه هاحقیم خدایا عرفه اومد و رفت قربان اومد و رفت غدیر هم میاد و میره ولی یه کاری کن غدیر امسالمون بی مهدی نباشه هرکی و هرکس اینو خوند یه صلوات بفرسته به نیت ظهورامام زمان انشائ الله
|
|
77518 |
نام:
داود
شهر:
تهران
تاریخ:
11/22/2010 6:32:54 PM
کاربر مهمان
|
دلم ميخواهد كار كنم ولي دلارم را نميدهند مگويند نداريم هر موقع دادند ما به شماها مدهيم
|
|
77517 |
نام:
مرضیه
شهر:
الیگودرز
تاریخ:
11/22/2010 5:46:16 PM
کاربر مهمان
|
اگر میخواهید نتیجه بگیریدوسریع حاجت روا شوید کافیه امتحان کنید.آیت الکرسی را۱۳۳ مرتبه بخوانید.یقین داشته باشید.متوسل به حضرت ابوالفضل
|
|
77516 |
نام:
ارش موروثی
شهر:
آستانه اشرفیه
تاریخ:
11/22/2010 5:11:06 PM
کاربر مهمان
|
خدایاماروناکام نمیران چراکه هرکی کربلا رو نبینه و بمیره ناکام ازدنیارفته. ای خدا...
|
|
77515 |
نام:
عبدالزهرا
شهر:
غریبستان
تاریخ:
11/22/2010 4:39:53 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام حرف دله سبزترین آدمهای دلتنگ
سلام بی قرارنامه من...
سلام قلعه رفیع پاکی ها و یکرنگی ها
سلام یار قدیمی و عزیز من
سلام سید
منو می شناسی حرف دل؟مگه می شه مادری فرزندش رو از یاد ببره؟اما با تمام شرمندگی باید بگم فراموشت کردم،رنگ و لعاب این آدمها و خونه ای که ساختم،بااینکه یه بار ویروونش کردم،اماخونه ای ساختم منو از یادت غافل کرد...
منم،عبدالزهرا!بازهم با بالی شکسته و قلبی مجروح اومدم به دیدارت پذیرایم می شی؟؟؟
سید دلم روزها و ماههاست که تنگه...
با اینکه این نامه ای که دارم می نویسم فرسنگ ها راه رو می پیمایه تا نمایش داده بشه،و شاید خیلی نگاهها بهش بیافته ولی مهم نیست خدایا می دونم این نگاه نگاه سبز توست که اگر به نامه ام بافته همه چیز حلّه حلّه (هم نامه نا نوشته خوانی)...
اولش فکر کردم اسمم رو ننویسم تا کسی منو نشناسه ولی بعدش با خودم گفتم،مهم نیست ،از بچه های قدیم کسی زیاد پیداش نیست،حالا اگر کسی هم خواند دیگه خوانده دیگه،بزار مثل همیشه قضاوت کنند کاری که بعضی ها خوب بلدند...
این چند وقته خیلی بهم ریخته ام،سید،خواستم دوباره وبلاگم را کن فیکون بکنم،اما وابستگی ها و دلبستگی هام رو چه می کردم،گاهی که به یادم می افته می گم،کاش قبلا حذفش نمی کردم...اما کاری که شده...داداشی مهربونم(از شما که نمی تونم چیزی رو پنهون کنم)داداشی ،چقدر وقتی می نویسم داداشی و آروم زیر لب این کلمه رو به یادش زمزمه می کنم دلم غرق سرور میشه(خیلی بهش مدیونم،گرچه می دونم خیلی اذیتش میکنم)خیلی صبوره،خدا حفظش کنه،خداگلش رو براش نگه داره...
داشتم می نوشتم،خلاصه داداشی گفت حذفش نکن،گرچه هنوز دو دلم ولی نمی تونم که تقاضای داداشی ام رو رد کنم...برای همین هم فکرم ناخوآگاه درگیر کلبه است...
رفتم سقاخونه شمع هم روشن کردم،با اینکه التیامی بخشید به دلم ،ولی این زخم کهنه با این چیزها آروم نمیشه...
سید،همه ذهنم مثل یه پازل که قطعه هاش گم شده میمونه،خیلی از قطعه ها رو گم کردم،هرچی بیشتر میگردم کمتر امیدوار به پیدا کردنشون میشم!
درس و دانشگاه،آدمهای مزاحمش...خواستگارای مثلا رنگ و وارنگ ،که به نظر من،سیاه و سفیدن...
خستگی های مفرط،خیلی وقتها تا جایی که امکانش باشه نمی رم دانشگاه،آخه نمی خوام نگاهم به نگاهش بیافته،وجودش اذیتم می کنه...اما تا کی؟مدام خودم رو تو اتاقم زندونی می کنم و ساعتها بیرون نمیام،می ترسم از کوره در برم و باعث ناراحتی کسی بشم.همه دیگه فهمیدن یه چیزیم هست ولی هنوز خودم نفهمیدم چه مرگمه...هرچقدر می سازم خراب میشه،رمان و شعر و اینترنت و تفریح و کوهنوردی و...هیچ کدوم آرومم نمی کنه،سید دستم از همه جا کوتاهه،از تظاهر خسته شدم...ولی به کی بگم که داغونم؟می بینی،همین الانش هم نمی تونم اصل دردم رو بنویسم،
خیلی وقته نمی تونم دست به قلم بشم ،دلم یه عالمه حرف داره ولی وقتی قلم به دست می گیرم،حس دستم انگار پر می کشه،تو بازوم احساس ضعف می کنم،دوست دارم شعر بگم،متن های زیبام رو بنویسم،حداقل تو وبلاگم،اما نمی شه...
نمی شه....
خدایا
فاصله ات تا من،خودت گفتی که کوتاهه
از اینجا که من ایستادم
چقدر تا آسمون راهه.........................
...
برای امروز بسته،دیگه نمی تونم...ادامه اش بمونه برای روزهای بعد...
....
سید!
......
یا زهرا
|
|
77514 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/22/2010 4:23:30 PM
کاربر مهمان
|
اللهم صل علی محمد وال محمد واعجل فرجهم
خداجون امروز عید وتولد نمیخواهی به ما حرف دلی عیدی بدی امروز عیدی ما حل مشکلات وگره هاوشفای مریضا ورفع گرفتاریها قراربده به خاطر امام هادی یک گوشه چشمی هم به ما بیاندازید.
یارب العالمین
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
|
|
77513 |
نام:
بهاره
شهر:
تهران
تاریخ:
11/22/2010 4:18:35 PM
کاربر مهمان
|
عشق اولو آخرم ابوالفضل
|
|