اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
77512 |
نام:
ستاره
شهر:
اردبیل
تاریخ:
11/22/2010 12:07:20 PM
کاربر مهمان
|
با سلام ولادت حضرت امام علی النقی الهادی (ع) را به شما مسلمین عزیز تبریک میگویم
راستشو بخوایین من امروز دلم گرفته نمی دونم جرا ولی خب اگه تو زندگی سختی نباشه به چه دردی میخوره واسم دعا کنید تا به خواسته قلبیم برسم منم همتونو دعا میکن انشالله که موفق بشین ازتون خواهش میکنم دعام کنید دعام کنید دعام کنید خیلی محتاجم اصلا نمی دونم به چی فکر کنم به چی فکر نکنم خیلی گرفتارم محتاج دعام
|
|
77511 |
نام:
عطیه
شهر:
تهران
تاریخ:
11/22/2010 10:01:24 AM
کاربر مهمان
|
باسلام میلاد باسرسعادت دهمین پیشوای مسلمان حضرت امام هادی نقی راتبریک وتهنیت عرض می کنم
ابن شهر آشوب در مناقب گويد: او خوش قلبترين و راستگفتارترين مردمان بود. از نزديك مليحترين و از دور كاملترين آنان بود. چون خاموش مىشد پردهاى از وقار در چهره آن حضرت هويدا مىشد و چون سخن مىگفت هالهاى از نور آن حضرت را فرامىگرفت. او از بيت رسالت و امامت و مقر وصيت و خلافتبود. شاخهاى بود بر كشيده و برگزيده از بوستان نبوت و ميوهاى بود چيده شده از درخت رسالت.
در شرح زندگى امام حسن عسكرى (ع) سخن عبيد الله بن يحيى بن خاقان را درباره امام هادى (ع) نيز نقل خواهيم كرد كه گفته بود: كاش پدر او (امام حسن هادى (ع) ) را مىديدى به تحقيق مردى بزرگوار و نژاده و نيكوكار و فاضل مىبود. در شذرات الذهب نيز گفته شده است: امام هادى (ع) مردى فقيه و امام و متعبد بود.
كتاب: سيره معصومان، ج 5، ص 236
نويسنده: سيد محسن امين
ترجمه: على حجتى كرمانى
1. علم:
از آن حضرت در خصوص تنزيه آفريننده تعالى و يگانگى او و نيز پاسخهاى وى در مسايل و علوم مختلف روايات فراوانى نقل شده است.
از جمله رواياتى كه از آن حضرت درباره تنزيه خداوند نقل شده، روايتى است كه حسن بن على بن شعبه در تحف العقول آورده است. در آنجا امام هادى (ع) مىفرمايد: به راستى خداوند وصف نشود جز بدانچه خودش، خود را وصف كرده. كجا وصف شود آن كه حواس از دركش عاجزند و اوهام بدو نرسند و تصورات به كنه او پى نبرند و در ديدهها نگنجد. در نزديكىاش دور است و در دورىاش نزديك. چگونگى را پديد كرده بدون آن كه گفته شود خود او چگونه است و مكان را آفريده بدون آن كه خود مكانى داشته باشد از چگونگى و از مكان بركنار استيكتا و يگانه است. شكوه و ابهتش بزرگ و نامهايش پاك است.
2. حلم: براى پى بردن به حلم آن حضرت كافى استبه بردبارى و گذشت آن حضرت از بريحه، پس از آن كه دانست وى در نزد متوكل از او بدگويى كرده و به او افترا بسته و وى را تهديد كرده، توجه كرد. ما اين ماجرا را در صفحات بعد نقل خواهيم كرد.
3. كرم و سخاوتمندى:
ابن شهر آشوب در مناقب مىنويسد: ابو عمر و عثمان بن سعيد و احمد بن اسحاق اشعرى و على بن جعفر همدانى به نزد على بن حسن عسكرى رفتند. احمد بن اسحاق از وامى كه بر گردنش بود نزد حضرت شكايت كرد. آنگاه امام به عمرو كه وكيلش بود، فرمود: به او سى هزار دينار و به على بن جعفر نيز سى هزار دينار بپرداز و خود نيز سى هزار دينار برگير.
ابن شهر آشوب پس از نقل اين ماجرا گويد: اين معجزهاى بود كه جز ملوك و پادشاهان آن را نيارند و ما از كسى چنين بخششى نشنيدهايم. همچنين در مناقب گفته شده است: اسحاق جلاب گويد: براى ابو الحسن (ع) در روز ترويه گوسفندان بسيارى خريدم و آن را در ميان نزديكانش تقسيم كردم.
4. شكوه و عظمت در دل مردم:
طبرسى در اعلام الورى به سند خود از محمد بن حسن اشتر علوى نقل كرده است كه گفت: همراه با پدرم بر در سراى متوكل بوديم. من در آن هنگام كودكى بودم و در ميان گروهى از مردم از طالبى و عباسى و جعفرى ايستاده بوديم كه ناگهان ابو الحسن (ع) وارد شد. مردم همگى از مركوبهاى خويش پايين آمدند تا آن حضرت به درون رفت. يكى از حاضران از ديگرى پرسيد: به خاطر چه كسى پايين آمديم؟به خاطر اين بچه حال آن كه او از نظر سال از ما بزرگتر و شريفتر نبود. به خدا سوگند ديگر به احترام او از مركوب خويش پايين نخواهم آمد. پس ابو هاشم جعفرى گفت: به خدا قسم كودكان چون او را مىبينند به احت
|
|
77510 |
نام:
سید احسان جواهری
شهر:
تهران - لواسان
تاریخ:
11/22/2010 9:38:23 AM
کاربر مهمان
|
سلام امیدوارم خوب باشید...
خدایا تو آنی، توانی، به آنی چپانی، جهانی، درون استکانی
|
|
77509 |
نام:
ع -ک
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/22/2010 9:15:21 AM
کاربر مهمان
|
ولی ای نازنین صبر اندازه دارد یابن الحسن
|
|
77508 |
نام:
reza
شهر:
holland
تاریخ:
11/22/2010 5:35:46 AM
کاربر مهمان
|
Elahi bartar az aani ke goyam.....sage dar gahetam dar jostejoyam
....Elahi khaleghe har do jahani....manam aan bandeye pasti ke dani....khodaya padshahe kebriyaii....manam aan zareye naborde jaaii....to mones bar tamame ghalbhaii....manam zaloo sefat dar binavaii....to daryaye sefate binaziri....manam daryaye osyanam be piri....to moje rahmati andar do aalam....manam chon gorge darrande damadam....ze vasfat mandeam heyrane heyran....manam aan afeye koore biyaban....ze khane to hame dar kamrani....dar in meydan manam jalade jani....toie soltane eshghe pakbazan....manam hamchon palang dar gosfandan....to rahmano rahimiyo karimi....abarji ra nashayad niik bini
|
|
77507 |
نام:
یه خسته
شهر:
ارومیه
تاریخ:
11/22/2010 12:09:18 AM
کاربر مهمان
|
عزیزان جهت حل شدن مشکل یه دوست اگه اینو خوندی از ته دل یه صلوات بفرست
|
|
77506 |
نام:
میم
شهر:
الف
تاریخ:
11/21/2010 11:48:39 PM
کاربر مهمان
|
خدایابه خاطرداده هایت شکر فقط چیزی که مرااذیت میکنه اینه که توی منجلاب گناهام غرق شدم ولی نمیدونم چطور بایدازش بیرون بیام
|
|
77505 |
نام:
محمد
شهر:
بوشهر
تاریخ:
11/21/2010 8:38:19 PM
کاربر مهمان
|
هرگز ز عشق خويش جدايم نمي­کني محتاج بنده­هاي خدايم نمي­کني
گفتي سه بار ديدن زوار مي­رسي يا ايها الرؤوف رهايم نمي­کني
دلتنگ روضه­هاي حسين و محرمم راهي خاک کرب­و­بلايم نمي­کني؟
اين حرف آخري­ست که من با تو مي­زنم مهمان سفره شهدايم نمي­کني؟
خورشيد من بتاب و دلم را سفيد کن وقت زيارت است، مرا هم شهيد کن
|
|
77504 |
نام:
شهاب
شهر:
امید به رحمت خدا
تاریخ:
11/21/2010 7:16:20 PM
کاربر مهمان
|
.:: یَااَلله ::.
*امام هادی(علیه السّلام) فرمودند:
خوب تر از خوبی انجام دهنده ی خوبی است و زیباتر از زیبایی گوینده ی آن است ، برتر از علم حامل آن است و بدتر ازبد انجام دهنده ی بدی.
.* میــــلادش مبــــارک. *.
اَللّهُمّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الفَرَجَ
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّـدٍ وَآلِ مُحَمَّـدٍ وَعَجِّـل فَرَجَـهُم وَفَرَجَـنَابِهِم.
|
|
77503 |
نام:
فرح
شهر:
اهواز
تاریخ:
11/21/2010 6:32:36 PM
کاربر مهمان
|
سر مشق های آب وبابا یادمان رفت/رسم نوشتن با قلم ها یادمان رفت/آن روزها را آنقدر شوخی گرفتیم جدیت تصمیم کبری یادمان رفت/ شعر خدای مهربان را حفظ کردیم یادش بخیر اما خدا را یادمان رفت/کاش میشد با یکی درد ودل کنم/ برام دعا کنید خیلی افسرده شدم
|
|