هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:  
ایمیل:  اختیاری
شهر:    
درج مطلب
 
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
77161
نام: ونوس
شهر: آسمان
تاریخ: 11/3/2010 10:44:44 AM
کاربر مهمان
  زندگی بافتن یک قالی ست
نه همان نقش ونگاری که خودت می خواهی
نقشه رااوست که تعیین کرده
تودراین بین فقط می بافی
نقشه راخوب ببین
نکندآخرکارقالی زندگی ات رانخرند
77160
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 11/3/2010 9:50:29 AM
کاربر مهمان
  .:: یَا رَبِّ ::.


پرسيد كدام راه نزديك تر است ؟

گفتم : به كجا ؟

گفت : به خلوتگه دوست !

گفتم : تو مگر فاصله اي مي بيني بين دل و آن كس كه دلت منزل اوست؟!...


77159
نام: .
شهر: .
تاریخ: 11/3/2010 8:29:49 AM
کاربر مهمان
  نگاهم کن و یک جمله بگو ، تکلیف دلی که عاشقش کردی چیست ؟
77158
نام: پریسا
شهر: شیراز
تاریخ: 11/3/2010 1:44:18 AM
کاربر مهمان
  خیلی تنهام واسم دعا کنید که به ارزوم برسم امیدوارم همه ی شما برسید خدا رو به نیت شهدا قسم میدم.
الهی امین.
77157
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 11/3/2010 12:19:38 AM
کاربر مهمان
 
.:: یَا حَیُّ وَ یَا قَیّوُمُ ::.



نه جامه ای،نه پلاکی، نه عطر خاطره ای
نه ره به سوی تو دارد نگاه پنجره ای

نه واژه ای، نه کلامی، نه بانگ آوازی
نه بغض می شکند در تو تار حنجره ای

سکوت، غرق سکوتی شهید گمنامم!
ندارد آن دل پرخون سر مناظره ای

توکیستی گل پرپر که درعبور از خاک
میان حلقه ی فوج ملک محاصره ای

نمی شناسمت اما چه می درخشی تو
که آفتابی و من اشتیاق شاپره ای

تو آن قدر به خدای امید نزدیکی
که دست سبز گشایش برای هر گره ای

دریغ و درد که آغوش شهر کوچک بود
برای چون تو بزرگی، شهاب گستره ای



تقدیم به تمامی دانش آموزان و معلّمان شهید

یا بهتر بگم معلّمان شهید

یادشان گرامی



اَللّـهُمًَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـدٍ وَ عَجِّـل فَرَجَـهُم وَ فَرَجَـنَابِهِم


77156
نام: كربلائي (زهرا)
شهر: مشهدالرضا
تاریخ: 11/2/2010 10:22:51 PM
کاربر مهمان
  در جوار مولايم امام حسين(ع)

بياد شهيد دانش آموز فهميده و همسنگرانش
پسرم گفت: من را يك جوان بسيجي و خوش سيما به اسارت گرفت و او با اصرار از من خواست كه كارت و پلاكم را به او بدهم. حتي حاضر شد پول آنها را بدهد، وقتي آنها را به او سپردم اصرار مي كرد كه حتماً بايد راضي باشم.

از روزي كه شنيده بود يكي از فرماندهان سپاه براي زيارت به كربلا آمده، در پوست خود نمي گنجيد، مي خواست خاطره اي كه سال ها بر دل و روح او نقش بسته بود، به صاحبانش بسپارد. با اين فكر خود را به كربلا رسانده و درخواست ملاقات با آن فرمانده را كرد.

لحظات در انتظار اجازه ملاقات به سختي مي گذشت. او كه يكي از نيروهاي نظامي ارتش عراق در سال هاي جنگ بوده، ابتدا نتوانست اجازه ملاقات بيابد. سرانجام وقتي به حضور فرمانده رسيد؛ از او پرسيد: مرا مي شناسي؟

فرمانده پاسخ داد: بله شما ابورياض از نظاميان سابق رژيم عراق و اكنون نيز جزء مردان سياسي اين كشور هستيد. به همين خاطر ملاقات با شما براي من سخت بود.

ابورياض گفت:اما من حرف ...

ادامه اين عشقبازي را در ضريح عاشقي مي خوانيم

التماس دعا

http://zariheasheghie.blogfa.com/


77155
نام: مرضیه
شهر: اصفهان
تاریخ: 11/2/2010 10:09:26 PM
کاربر مهمان
  خدا جون فقط تو میتونی درستش کنی پس زودتر این کارو بکن دیگه طاقت ندارم
77154
نام: ساناز تنها
شهر: گوشه اي از اين دنيا
تاریخ: 11/2/2010 7:07:04 PM
کاربر مهمان
  سلام عطيه امروز از بيمارستان مرخص شدم اول از همه اومدم پشت ميز كامپيوترتا ببينم كي به يادم بود وقتي كه ديدم واسم پيغام گذاشتي بخدا كلي خوشحال شدم و دردم را واسه چند لحظه فراموش كردم از تو همه بچه ها ممنونم كه به يادم بوديد خدايااااااااااااااااا تو رو به حق قران به حق اه دل زينب مشكل همه رو حل كن مخصوصا عطيه رو ياااااااااااا علي ي ي ي
77153
نام: صالحات
شهر: تهران
تاریخ: 11/2/2010 6:21:01 PM
کاربر مهمان
  کرامت ناگفته ای از امام خمینی:

امام در جماران تمام آینده یک جوان تا لحظه مرگش را به او می گوید…

+فایل تصویری

http://salehat.ir
77152
نام: زینب
شهر: رشت
تاریخ: 11/2/2010 5:51:46 PM
کاربر مهمان
  از خدا میخواهم به من یک فرزند سالم و صالح که انتظارش رو میکشم بده و خواهرم هم را شفا بده و دکترش بهش بگوید که نیاز به ید ندارد خدایا خواهش می کنم صدای منو بشنو
<<ابتدا <قبلی 7722 7721 7720 7719 7718 7717 7716 7715 7714 7713 7712 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7717&mode=print