اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
75302 |
نام:
وفا
شهر:
تهران
تاریخ:
6/20/2010 12:50:50 PM
کاربر مهمان
|
سلام خداي مهربون كمكم كن راه درست رو پيدا كنم خدايا تو خودت شاهدي كه چقدر سختي كشيدم تحمل كردم شايد بعضي وقتها ناشكري هم كردم اما جز تو پناهي ندارم مثل هميشه دستم رو بگير. التماس دعا
|
|
75301 |
نام:
m.s.t
شهر:
تبریزذ
تاریخ:
6/20/2010 12:42:42 PM
کاربر مهمان
|
اللهم عجل لولیک الفرج
|
|
75300 |
نام:
حنا دختری درمزرعه
شهر:
بی کسی ها
تاریخ:
6/20/2010 11:18:05 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب الشهداوالصدیقین
سلام به همه حرف دلیهای بامعرفت شهید اوینی
حرف دلیها من دختریک کشاورز مهربون هستم که همه تلاشش راکرد که من درس بخوانم ولیسانس بگیرم من هم باتمام جدیت وبدون هیچ حاشیه ای درس خواندم وبامعدلی خوب درسم رابه پایان رساندم چقدر امیدواربودم وذوق وشوق داشتم که زودتردرسم راتمام کنم ومشغول کارشوم تابتوانم بااولین حقوقی که دریافت می کنم پدرومادرم رابه پابوس اقاامام رضابفرستم تاشاید بتوانم گوشه ای اززحماتشان راجبران کنم اما بعدازاتمام درس وپیدانکردن کار درچهارسال شرمنده پدرومادرم شدم ولی من انقدرمعرفت وغیرت دارم که وقتی می بینم الان که پدرپیرکشاورزم دیگر توان کارکردن ندارد خودم مسئولیت رسیدگی به گاوداری رابرعهده بگیرم ومانند یک مرد تلاش کنم وزحمت بکشم گاوبدوشم به گوساله های تازه به دنیاامده شیربدهم برای دامها علوفه بریزم اگر مریض شدند درمانشان کنم وهر کاری که یک دامدارباید انجام بدهد راانجام می دهم شاید هم خیلی بهترازیک مرد درزمستان درسرما ودرتابستان درگرما تامحتاج نامرد نباشیم
درست که باداشتن مدرک کارشناسی کاردولتی یاحتی کارمند خصوصی هم ندارم اماخودم باتمام وجود تلاش می کنم واجازه نمی دهم که پدرم کارکند راستی یادم رفت من درزمینه ابیاری هم به پدرم کمک می کنم دیشب تاساعت سه صبح توی باغ باپدرم ابیاری می کردیم اون دستورمی دادمن اجرامی کردم
خوشحالم که پدرومادرم راخوشحال می بینم فقط زمانی احساس ناراحتی می کنم که پدرومادرم باحسرت به کسایی که سرکارمی روند نگاه میکنند دلم میسوزد
|
|
75299 |
نام:
sara
شهر:
az tehran
تاریخ:
6/20/2010 10:45:33 AM
کاربر مهمان
|
خداي من خدايي مسيحي نيست، خدايي هندو يا يهودي نيست. خداي من حتي يك شخص نيست، بلكه فقط يك حضور است.
خداي من كمتر شبيه گل و بيشتر شبيه رايحه است
مي تواني آن را احساس كني
ولی نمي تواني او را در دست بگيري
مي تواني توسط آن احاطه شوي، ولي نمي تواني او را تصاحب كني
oosho
|
|
75298 |
نام:
lotus
شهر:
utopia
تاریخ:
6/20/2010 10:12:37 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوست عزيز
جزء 14را برام ثبت كنين.
التماس دعا از همه عزيزان
|
|
75297 |
نام:
هادی
شهر:
اهل گناه
تاریخ:
6/20/2010 9:48:41 AM
کاربر مهمان
|
سلام برای ما هم جزء ۲۲ رو ثبت کنید
به نیت ....
ای کاش می دانستم چقدر گستاخانه در برابرت گناه می کنم.
به امید رحمتت.
خدا حافظ
|
|
75296 |
نام:
ز.ش
شهر:
خرم آباد
تاریخ:
6/20/2010 9:27:55 AM
کاربر مهمان
|
سلام خدا جون ای خدا تورو خدا کمکم کن امروز ۷ رجب است و من منظرم که در این ماه پر خیر و برکت حاجتم رو از تو بگیرم خدایا خودت شاهدی که من بارها با درهای بسته روبرو شده ام اما بخاطر اینکه به قدرت و یکتایی تو یقین دارم باز تلاش هایم را از سر گرفته ام و دوباره شروع به دعا و رازونیاز کرده ام تنها امیدم به درگاهت توست تورا بخدایت به خون ریخته شده امام حسین (ع) به دستهای حضرت ابولفضل (ع) به دامان پاکه حضرت معصومه (ع) به حقانیت قرآن و کلامت و به حقانیت روز قیامت قسم می دهم که حاجت من را بدهی قول میدم در این سایت به همه بگویم که خدا پس از چند مدت و چقدر راز و نیاز حاجت من را داده است توروخدا دوستان عزیز حرف دلی که دلتون پاک است برایم دعا کنید
خدایا من منتظرم خدایا من منتظرم منتظر
یا علی (ع)
|
|
75295 |
نام:
lotus
شهر:
نامعلوم
تاریخ:
6/20/2010 9:15:46 AM
کاربر مهمان
|
ميگن خدا وقتي بخواهد بزرگي آدمها رو اندازه بگيره ، متر رو بجاي قدشون دور قلبشون ميگيره.
التماس دعا
|
|
75294 |
نام:
وحید 3916
شهر:
كرج
تاریخ:
6/20/2010 8:32:42 AM
کاربر مهمان
|
ای که تو آن من دیگرمی
ای تو که آن توی دیگرتم
زاد سفر برگیر و قدم در راه نِه
که من در پایان راه
بی صبرانه منتظر رسیدن توام
|
|
75293 |
نام:
لیلا
شهر:
خارگ
تاریخ:
6/20/2010 8:06:44 AM
کاربر مهمان
|
من نزدیک به ۳ سال است که نمازم را ترک کرده ام و بعد از آن هرچه تلاش کرده ام که دوباره بتوانم نماز خواندن را از سر بگیرم نتوانستم در این ماه رجب از خداوند می خواهم که به من کمک کند و یا این اراده را به من بدهد که بتوانم تصمیم بگیرم که دوباره نماز بخوانم آخر نمی دانید در نماز خواندن و به اقامه ایستادن چه آرامشی است کاش می توانستم دوباره نماز بخوانم
|
|