هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
75122
نام: شهاب
شهر: امید به رحمت خدا
تاریخ: 6/11/2010 8:58:27 AM
کاربر مهمان
 
.* اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم *.


. . . اَینَ الرّجَبیّوُن . . .


*سلام و درود به تمامی حرف دلی های گرانقدر.

*معلّم بزرگوار از تهران ،

*yas8454گرامی از زاویه(با عرض پوزش باید عرض کنم که با نام دیگه تون چندان موافق نیستم.) ،

*وحید3916 عزیز از کرج ،

وسایر بزرگان فعّال در حرف دل ،


سلام و درود.

از خوندن مطالب باارزش و انرژی بخشتون که منشاءش مطمئنّاً از ضمیر پاکتونه بسیار بسیار خرسندم و از این که تاحالا فرصت نشده از شما بزگواران تشکّر ویژه داشته باشم پوزش می طلبم.

ان شاء الله به واسطه ی نیّت خیری که دارید موفّق و پیروز بوده و در راه حقّ پایدار باشید و مستدام و عاقبت به خیر بشید.

ان شاء الله ، همگی ما جزء کسانی باشیم که به ندای .*اَینَ الرّجَبیّوُن*. ، با اطمینان خاطر ، پاسخ .*نَحنُ الرّجَبیّون*. بدهیم با صلواتی بر محمّد(ص) و خاندان پاکش(ع).


.* اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّل فَرَجَهُم *.


75121
نام: محمدعلی
شهر: تبریز
تاریخ: 6/11/2010 7:55:15 AM
کاربر مهمان
  سلام وقتتون بخیر
دلم برای خودم خیلی می سوزه. روزی نماز شبم قضا نمی رفت ولی الان نماز واجبی هایم قضا می روند.نمی دانم چی کار کنم گناهانم روز به روز و رفته رفته زیاد می شوند.فکر و ذکرم و خواسته هام از خدا فقط پول شده نمی دانم مشکل کجاست نمی دانم چی کار کنم ولی قبول دارم که محیط کارم خیلی تاثیر رویم گذاشته.
حق را ناحق کردن و تبیعض و ... در محیط کارم خیلی زیاد شده .
من به دینم به مملکتم به امامانمان عشق می ورزم ولی نمی دانم چی کار کنم
75120
نام: بدبخت
شهر: گرگان
تاریخ: 6/11/2010 12:51:26 AM
کاربر مهمان
  سلام من دارم دیوونه میشم حوصله هیچ کسو ندارم به زور دارم زندگی میکنم هر روز با یه خیالی از خواب بیدار میشمو ولی به هیچ کدوم از اون چیزایی که میخوام نرسیدم دارم خودمو گول میزنم و بیخودی زندگی میکنم چند بارم دست به خودکشی زدم اما موفق نشدم شاید باید تا اخر عمر بسوزیمو بسازیم الانم همه امیدم به خداست شاید فرجی بشه و من از این بدبختی هام بیام بیرون خواهش میکنم واسم دعا کنید...
75119
نام: soha
شهر: ghorbat
تاریخ: 6/10/2010 10:15:12 PM
کاربر مهمان
  salam. man harf ziad daram ama migan age tonesti harfeto khodet to delet nega dari honar kardi.
75118
نام: هاجر
شهر: اصفهان
تاریخ: 6/10/2010 8:55:09 PM
کاربر مهمان
  سلام من خیلی دوست داشتم زمان جنگ بودمو شهید میشدم
ان شا الله که اگه خدایی نکرده چنین اتفاقی بیفته من میرم جبهه
75117
نام: صدرا
شهر: مشهد
تاریخ: 6/10/2010 5:28:32 PM
کاربر مهمان
  سلام من صدراملکی هستم. من شهید اوینی راخیلی دوست دارم. خداحافظ.
75116
نام: زهرا(سارا)
شهر: مشهدالرضا
تاریخ: 6/10/2010 3:39:37 PM
کاربر مهمان
  ادامه مطلب قبليم:

*ميدون نمي خواد از خونه ي خودت شروع كن! دشمن و از خونه ت بنداز بيرون! اينم علامت سؤال داره؟! دوست عزيزي كه ميگه اعتقادات من با خونوادم فرق داره نترس تو خدا رو داري مگه اسلام و شرع نگفته وقتي بر خلاف دين اسلام پدر و مادر باهات رفتار كرد ند ميتوني و مانعي نداره چرا مي ترسي نماز بخوني ؟چرا مي ترسي به مسجد محل تون بري ؟چرا از ترسشون توي پارتيها به دستور اونا ميري؟ولي به مسجد و بسيج و هيئت رفتن مجوز از اونا ميخواي مجوزت دست خداي خودته،احترامشون وداري ولي قرار نيست كه اين مدت و به خواسته ي اونا كه خلاف شرعه زنده باشي!از همينجا شروع كن يك بار چادر و سرت كن ببين چقدر ناز ميشي مثل روزي كه داري وارد حرم حضرت معصومه (س)و امام رضا(ع) و امام حسين(ع) ميشي چقدر متين و خُشكلي كه ائمه رو خوشحال مي كني !
خواهرم !برادرم!عفت و پوشش علاوه بر اجتماع، كانون گرم خانواده رو برامون ارامش بخش ميكنه اعتماد بوجود مياره بدبيني بين زن و شوهر و حتي بددلي بوجود نمي ياره!
مردو زن با اعتماد بيشتر و خاطري آسوده هم كار مي كنندو هم زندگي وگرنه هميشه نگرانه كه .......
زياد نوشتم اميد كه بتونيم واقعا همينطور كه با دلمون نسبت به ائمه و شهداء ابراز ارادت مي كنيم در عمل نشون بديم كه شيعه و مؤمني واقعي هستيم در عمل سعي كنيم به خاطر كسي كه هميشه ناظر بر اعمالمون هست درست كار و زندگي و عبادت و بندگي كنيم فقط بخاطر رضاي او...نه دلمون!
ممنونم باز هم از كساني كه هميشه برام معلم بوده و هستند و انشاءالله خواهند بود هركجا هستيد مؤيد باشيد در پناه خدا و مولا علي(ع) و سيد مرتضاي عزيز!
يا حق و يا علي!
75115
نام: محمد
شهر: مشهد مقدس
تاریخ: 6/10/2010 2:52:24 PM
کاربر مهمان
  با سلام. من به جبهه نرفتم ولي خدا قسمت كنه در اينده بريم@
75114
نام: همسایه اردیبهشت
شهر: ---------
تاریخ: 6/10/2010 12:45:03 PM
کاربر مهمان
  قطره دلش دریا میخواست .خیلی وقت بود که به خدا گفته بود .هر بار خدا میگفت:از قطره تا دریا ذاهی است طولانی راهی از رنج و عشق و صبوری. هر قطره را لیاقت دریا نیست.قطره عبور کرد و گذشت. قطره پشت سر گذاشت. قطره ایستاد و منجمد شد قطره روان شد و راه افتاد. قطره بخار شد و به آسمان رفت وهر بار چیزی از رنج وعشق وصبوری آموخت.تا روزی که خدا گفت:امروز روز توست روز دریا شدن خدا قطره را به دریا رساند قطره طعم دریا را چشید.طعم دریا شدن را اما...روزی قطره به خدا گفت:از دریا بزرگتر هم هست؟خدا گفت آری.قطره گفت پس من آن را میخواهم بزرگترین را بی نهایت را .خدا قطره را برداشت و در قلب آدم گذاشت و گفت:اینجا بی نهایت است. آدم عاشق بود دنبال کلمه ای میگشت تا عشق را توی آن بریزد اما هیچ کلمه ای توان سنگینی عشق را نداشت آدم همه عشقش را توی یک قطره ریخت قطره از قلب عاشق عبور کرد و وقتی که قطره از چشم عاشق چکید خدا گفت:حالا تو بی نهایتی چون که عکس من در اشک عاشق است.
75113
نام: الیاس کریمی
شهر: تهران
تاریخ: 6/10/2010 12:38:15 PM
کاربر مهمان
  با سلام
من كه جبهه نرفتم ، و كوتاهي كردم ولي با هربار رفتن به سر مزار شهدا از خودم بي خود ميشوم و حسرت روزها جنگ منو آزار ميدهد،تكليف من چيست؟
<<ابتدا <قبلی 7518 7517 7516 7515 7514 7513 7512 7511 7510 7509 7508 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7513&mode=print