اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
74002 |
نام:
آفتاب
شهر:
سایه حق
تاریخ:
4/4/2010 12:05:08 PM
کاربر مهمان
|
سلامی بهاری تقدیم همه حرف دلی ها
ایمان گرامی میتونید کمکم کنید؟
اگه ممکنه آدرس وبلاگتونو بذارید تا بتونم با شما در ارتباط باشم
|
|
74001 |
نام:
یاسین
شهر:
باکو
تاریخ:
4/4/2010 5:12:46 AM
کاربر مهمان
|
من خدایم را به نرخ روز بندگی نمیکنم...
|
|
74000 |
نام:
زهرا(سارا)
شهر:
مشهدالرضا
تاریخ:
4/3/2010 11:15:25 PM
کاربر مهمان
|
یادشون بخیر...
اگر چه آدمای بزرگی بودن اما خیلی غریبانه رفتن
انگار همین دیروز بود... هنوز لبخند دل انگیزشونو می بینم.
نگاه با محبتشونو.
آخ که من چقدر عاشق چشماشونم.
پرستوها رو می گم. چکاوکا رو...
اونایی که رفتن و منو تنها گذاشتن تا توی این یخبندون روزگار بازم بمونم و
شاهد اینهمه چیز باورنکردنی باشم. شاهد اینکه بهم بگن
سالهاست که از اون روزا گذشته. باید حالا دیگه آپدیت!!
بشی.
شما بگید اگه راستی راستی سالها از اون روزای افتخار گذشته پس چرا
برای من انگار همین دیروز بود؟؟
هنوز صدای انفجار خمپاره می شنوم.
هنوز آرپی جی خودترکان بالای سرم منفجر می شه.
هنوز آسمون روحم پُر از مُنورای رنگارنگه.
هنوز بوی باروت می یاد. هنوز خواب موشک می بینم
هنوز دلم نمی خواد فراموشش کنم.
هنوز به شلمچه فکرمی کنم.
به فاو به آبادان به خرمشهر. به طلائیه به هویزه به بستان .
به سوسنگرد به فکه به کرخه.
به دشت عباس به عینخوش.
به کارون به اروند به نخلستون.
به سنگر به ریگ به خاکریز.
به توپ به خمپاره به ترکش.
به فشنگ به هواپیما به راکت.
به خون به شهید به بدنهای بی سر به سرهای بی بدن.
به کلاه آهنی های سوراخ سوراخ به سربندهای خونی به چفیه .
به هور به مجنون به قایق.
به پل خیبری به رطوبت شط.
به خط پدافندی به آتیش تهیه.
به نماز های شبی که توی قبرها خونده شد.
به فسبح ربک العظیم هایی که کنار سنگرا زمزمه شد.
به اشکهای بی صدایی که دل شبها از گوشه چشمای
نازنینی روی خاک مقدسی ریخته شد.
دلم می خواد کیبوردم همیشة خدا ، خیس باشه!!!
یا علی...یا علی
بازمانده
***
پاسخ من به حاجی:
در باغ شهادت بازِ باز است صبور باشید هم شما وهمه ی دوستان شما
|
|
73999 |
نام:
شرمین
شهر:
سنندج
تاریخ:
4/3/2010 9:25:04 PM
کاربر مهمان
|
سلام سال تازه رو بهتون تبریک میگم. امیدوارم که همیشه موفق باشید. آقا عبدا... من میخوام بمیرم اونم مرگ مغزی. وقتی تو تلویزیون می بینم کسیایی که مرگ مغزی شدن حسودیم میشه. به بزرگی خدا این بزرگترین آرزومه. به نظر شما من به این آرزوم میرسم؟ یعنی ما می تونیم نوع مرگمون رو خودمون تعیین کنیم من چه جوری می تونم به این آرزوم برسم؟ به هر کی که میگم فکر می کنن از روی ناامیدیه. ولی اینجوری نیست. من میخوام اعضام رو ببخشم به اونایی که لیاقت زندگی کردن رو دارند.
|
|
73998 |
نام:
ليلا
شهر:
تهران
تاریخ:
4/3/2010 9:02:56 PM
کاربر مهمان
|
سلام خداي مهربونم ، خيلي دلم گرفته ، با اين كه هميشه سعي كردم شكرگزارت باشم ولي گاهي اوقات احساس مي كنم تو به حرفاي دلم گوش نمي دي، وقتي مصطفي رو به من دادي ، وقتي ديدم اون همون كسي هست كه يه عمر آرزوي همچين همسري رو داشتم ، كسي كه مداح امام حسينت بود ، كسي كه وقتي بعد از مراسم خواستگاري بهم گفت زيارت عاشورا مي خونه ، شب و روز سجدت كردم ،با اين كه تقريبا دير اومد ،ولي همش شكر گزارت بودم ، ولي تو نزاشتي حتي زماني ما باهم زندگي كنيم، نمي تونم ازت بپرسم چرا اون مشكل رو سر راه زندگي ما قرار دادي كه ازهم جدا بشيم،اينا همش از حكمتهاي توء ، صدبار قرآن و باز كردم و تفال زدم ،همش گفتي مصلحت تو در اينه،پس چرا فكرش و از ذهنم پاك نمي كني ،مگه من چقد دل دارم ، مگه من چقدر طاقت دارم ، چقدر اشك دارم ، تا كي صبر كنم ،هميشه واسش آرزوي خوشبختي دارم ،بازم امروز زنگ زد برگردم و دوباره از اول شروع كنيم ولي من نميتونم ،خدايا به من تحملي بده كه اين لحظلت رو زودتر با آرامش سپري كنم ، خدايا ازت خواهش مي كنم تمنات مي كنم ، به بخشاينگي مهربوني نزديكي و هيچ چيز تو شك ندارم ، فقط كمكم كن ، دوستت دارم مهربونم
|
|
73997 |
نام:
میم
شهر:
فروردین
تاریخ:
4/3/2010 6:10:50 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام علیکم جمیعا
امسال هم مانند سال های پیش بسی آغاز شد...
یک نگاه گذرا به بیلان کاری مان در سال های گذشته بیندازیم ، در پیشگاه وجدان خویش ، چه دیدگاهی
در باره خود خواهیم داشت؟
پارسال چه کردیم؟
پیرار سال چه؟
پسان پیرار سال ؟
آیا از کارنامه خود خشنود و خرسندیم ؟
و اگر خشنود نیستیم چه تدابیری اندیشیده ایم برای
جبران گذشته؟
باید به گونه ای باشیم که هرگاه یادی از گذشته
خود کردیم خوشحال شویم و با افتخار از آن سخن بگوییم ،
و به گونه ای نشود که خدای ناکرده نزد خود کِنفت و خیط بشویم و شرمنده و مغموم گردیم.
بار الها...
تغییر ده حال ما را به بهترین حال ها
الهی آمین
و صلّی الله علی محّمد و آله الطّاهرین
|
|
73996 |
نام:
آزادی
شهر:
تهران
تاریخ:
4/3/2010 5:57:49 PM
کاربر مهمان
|
سلام
سلامی به شهدای عزیز
راستشو بخواین خیلی دلم گرفته
از همه کس از همه جا
فقط امیدم به خداست
خدایا من بجز تو دوستی ندارم
ولی کاش میتونستم وقتی باهات حرف میزنم صدای تو رو هم بشنوم
میدونین چیه؟
دلم گرفته
دلم گرفته که حتی شهدا هم منو دوست ندارن.
جا موندم
من جا موندم از راهیان نور
شهدا هم دلشون نمیخواد به دیارش منو راه بدن .
آره اونا هم منو دوست ندارن
التماس دعا...
|
|
73995 |
نام:
مریم
شهر:
تهران
تاریخ:
4/3/2010 4:58:25 PM
کاربر مهمان
|
اگر مقصد پرواز است قفس ویران بهتر، پرستویی که مقصد را در کوچ میبیند از ویرانی لانه اش نمی هراسد...
شهید آوینی
اگر آرزوی شهادت دارید و دلتان برای مهدی(عج) تنگ است به مشکلات این دنیا غصه نخورید و برای منه جا مانده هم دعا کنید
|
|
73994 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
4/3/2010 4:30:21 PM
کاربر مهمان
|
عادت کنیم که ...........
از آنجایی که عادات انسان، تشکیل دهنده ی شخصیت او می باشند، پس چه خوب است که مراقب عادت های مان باشیم و آن ها را تحت کنترل خود در آوریم. از این رو ، در زیر، برخی از عادت های سرنوشت ساز انسان را یادآور شده ایم:
عادت کنیم که منصف باشیم ......
عادت کنیم که سازنده باشیم .......
عادت کنیم که خودمان باشیم ......
عادت کنیم که مثبت اندیش باشیم .......
عادت کنیم که برای خودمان ، ارزش قائل شویم ......
عادت کنیم که انسان باشیم .......
عادت کنیم که خودمان را باور داشته باشیم ....
عادت کنیم که قانع باشیم .....
عادت کنیم که راز دار هم باشیم ....
عادت کنیم که متکبر نباشیم .....
عادت کنیم که علم مان را به دیگران هدیه دهیم ......
عادت کنیم که دل را به آفریدگار مهربان بسپاریم و فقط از او بخواهیم .....
عادت کنیم که صبور باشیم ....
عادت کنیم که هر چند وقت یک بار ، خانه ی دلمان را خانه تکانی کنیم .....
عادت کنیم که با خودمان رو راست باشیم ....
عادت کنیم که با طبیعت آشتی کنیم .....
عادت کنیم که شکست را شکست دهیم.....
عادت کنیم که زیاد سفر کنیم و به کوله بار تجربیات مان بیفزاییم .....
|
|
73993 |
نام:
سيد محمد
شهر:
يزد
تاریخ:
4/3/2010 2:22:00 PM
کاربر مهمان
|
رفقا
باحضرت شيطان سرمان گرم گناه است
ما بهر ملاقات خدا وقت نداريم
|
|