اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 73122 |
نام:
امیدوار
شهر:
ایران
تاریخ:
1/31/2010 8:06:01 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وروزبخیر
*******************
دراستانه فرارسیدن *اربعـــــــــــین حســــــــــینی*ختم *زیـــــــــــــارت اربعین*درروز20صفرمصادف بااربعین حسینی هدیه به ساحت مبارک سیدوسالارشهیدان حضرت امام حسین (علیه السلام)وخاندان مطهرشان.
به نیت آمرزش گناهان ورفع گرفتاری وبراورده شدن حاجات همه شیعیان.
*************************************************
لازم به ذکراست که دوستان توجه نمایندکه ختم زیارت*اربـــــــــــعین*مدنظراست و40مرتبه دسته جمعی خوانده می شود .دوستان جدیدالورودنیزباعرض خیرمقدم به شما طریقه ختم وزمان شروع وپایان هرختمی درهمان موقع ثبت توضیح داده می شود.
**********************************************
ختم 1زیارت اربعین :امیدوار
**بزرگواران محترم:
ختم2:ایمان.توکل به خدا
ختم3:زنده یادهمسرگرامیشان
ختم4:زنده یادپدرگرامیشان
ختم6:س.س.زنجان
ختم7:نیلوفرانه.کویر
ختم8:حسنی.بی کسی ها
ختم9:مریم خانم.انتظاربهار..
ختم10:ساراخانم(زهرا).مشهدالرضا
ختم11:ساراخانم به نیابت اززنده یادمادرگرامیشان
ختم12:چه فرقی می کنه بزرگوار
ختم13:نیاز.تبریز
ختم14:مهدیه خانم.ایران
ختم15:
************************************
*بزرگواران محترم اسامی شریف خودیاعزیزانتان راحداکثرتا15بهمن ماه برای ثبت اعلام بفرمایید.
*************************************
التــــــــــــماس دعــــــــــــــــــا...
***اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم***
|
|
| 73121 |
نام:
بی کس
شهر:
نامعلوم
تاریخ:
1/31/2010 6:29:02 AM
کاربر مهمان
|
مرا دردیست اندر دل که دل میسوزد از دردش دوایی درد این دل را بجز تو کس نمیداند
|
|
| 73120 |
نام:
پادينا
شهر:
هرجا خدا باشد
تاریخ:
1/31/2010 5:25:53 AM
کاربر مهمان
|
_ حالم خوب نيست
_ چرا؟
_ نميدونم! ضربان قلبم شديدتر شده
_ يكدفعه!!!
_آره،حالم خوب نيست
_ مسخره نكن!
_ جدي ميگم
_ باشه، من مزاحم نميشم
_ مزاحم نيستي
_ !!!
_ حالم يه طوريه كه تجربه اش نكردم
_ برو استراحت كن! شايد از امتحاناته
_نه ربطي به امتحان نداره
_...!!!
هميشه گفتن دل به دل راه داره...ولي اگه دل نخواد، راه نميده!
|
|
| 73119 |
نام:
حامد
شهر:
تهران
تاریخ:
1/30/2010 11:51:00 PM
کاربر مهمان
|
خدایا تو خود میدانی که چه سخت است اگر که ماهی کوچک اسیر آب دریای بیکران باشد . خدایا تو خود میدانی برای من که همیشه دلم میخواسته با تو زندگی کنم این سیر تکراری روزگار که ناخواسته مرا به کام خود میبرد چقدر ملال آور و خسته کننده است . خدایا آخر چگونه میتوان شکوه تو را در زیبائی گل بجویم در حالیکه این تکرار همیشگی اشتیاق خوب دیدن را از من گرفته است . چگونه میتوانم حمد و ثنای تو را از زبان چکاوک ها بشنوم در حالیکه این تکرار اشتیاق خوب شنیدن را از من سلب کرده است . خدایا میترسم که به همین منوال پیش رود دیگر شعله های عشق تو در وجود من هر روز بی فروغ و بی فروغ تر شود تا جائیکه دیگر نه اشتیاقی برای پرواز داشته باشم و نه امیدی به رهائی .
خدایا به من اشتیاقی ده تا دوباره چشمانم قادر به دیدن شکوه تو در گلها باشد .
خدایا به من اشتیاقی ده که دوباره بتوانم صدای مناجات تو را از زبان چکاوک ها بشنوم .
پس ای خدای مهربان مرا از این تکرار از این یکنواختی که همه روزهای مرا فراگرفته است رهائی ده .
|
|
| 73118 |
نام:
sara
شهر:
az tehran
تاریخ:
1/30/2010 11:36:48 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه:
پادینای عزیز و مقداد گرامی از هر دوی شما خیلی ممنونم که با مطرح کردن بعضی موضوعات بنده رو تشویق به تفکر بیشتر می‌کنید.دربارهٔ محبت به خود حرف زیاده. بخصوص که تو این دوره بعضی نظریه‌ها چنان به سمت افراط می‌رن که گویی تو این دنیا هیچ چیزی مهمتر از خود نیست...البته خود ما نیاز هایی داره که بی پاسخ گذشتن اونها عین بی محبتی در حق خود هست...ما زمانیکه کودک بودیم همه چیز حول محور خود بود تا اینکه بتونیم یه درکی از نفس داشته باشیم...مامان من اسباب بازیه من...کتاب من...این من در کودکی اگر به جای اینکه به نیاز هاش پاسخ داده بشه اذیت بشه مشکلات زیادی به بار میاره چون برای درک خود نیاز شدید به احساس مالکیت داره...اما در بزرگسالی درک ما از خود به گونه‌ای دیگر هست...و نیازهای ما هم متفاوته...در بزرگسالی به دلیل رشد خود آگاهی و اینکه زندگی ما انسانها به همدیگه متصل هستن لذتها متفاوت میشن...اگر ما در هر سنی بتونیم نیازهای خود رو درک کنیم اونوقت بهتر متوجه میشیم که من واقعی ما چه کسی هست وچطوری میشه نیاز هاشو رفع کرد...فی المثل اگر در کودکی لذت نفس بیشتر مطرح بود در بزرگسالی ترک لذت نفس بیشتر لذت بخشه..چون این درک فردیمون از لذت هست که متفاوت میشه و محبت به خود که به نوعی ارضا درونی رو به همراه داره شکل دیگه به خود میگیره...بنا برین استاندارد و معیار ما برای محک زدن میزان محبت,احساس درونی ما و میزان لذت روحی ماست...که توام با هشیاری نیز بایدباشه...اینرو توجه کنیم که هر لذتی که توام با بالا بردن سطح خوداگاهی انسان و بدون ضرر زدن به جسم باشه عین محبت به خوده و ضمنا عزت نفس رو هم تامین میکنه...اینکه من و شما کاری رو انجام بدیم که حس دوست داشتن و دوست داشته شدن رو در ما بوجود بیاره این عزّت نفس رو بالا میبره...اگر شما خودت رو کمتر از دیگران دوست داشته باشی و به نیازهای معقول جسمی و روحیت پاسخ ندی عزت نفست پایین میاد.درسته؟ اونموقع چه طور میتونی دیگران رو به گونه‌ای دوست داشته باشی که به رشدت کمک کنه؟؟؟ البته این نسخه برای یه انسان معمولی هست..ولی برای اون دسته از انسانهایی که به بالاترین درجه خود آگاهی رسیدن مثل عرفا یا بزرگان عالم معرفت بعضا دیده شده که اونها به خاطر مردم از خیلی از نیاز‌هاشون گذشتن...به هر حال رضایت درونی و میزان آرامش و امنیتی که در ما وجود داره این اصلیترین ملاک میزان محبت ماست نسبت به خودمونه...حالا به چه شکل بوجود میاد این بستگی به شرایط مختلف داره...محبت در جای خودش چه به دیگران و چه به خود به حس ارزشمندی درانسان کمک میکنه...من و شما اگر در زندگی احساس ارزشمندی نکنیم از زندگی لذت نمیبریم و دچار پوچی میشیم...برای سنجش این حس یعنی حس ارزشمندی ,یک سری قیاس‌هاهم بر پایه دین هست هم بر پایه نظرات دیگران و هم اونچه که نفس میگه...
برخورداری از محبت، اساس عزت نفس است. چه این محبت در حق خود باشه چه دیگران...اگر محبت نباشه هیچ پیونده محکمی بوجود نمیاد...و هیچ رشدی ایجاد نمی‌شه...حداقل روشی که در محبت کردن میشه به کار برد استفاده از سخنان محبت آمیز و دارای بار عاطفی مثبته که در عمق جان آدما تاثیر میذاره و عزت نفس را در آنان تقویت میکنه ...یاتقدیر و تشویق دیگران به خاطره کارهای خوبشون...یا درک کردن احساسات دیگران در وقت نیاز به همدردی...یا حتی به کار بردن قاطعیت در جایی که نیاز به استواری و ادامه دادن یک چیز هست...همینطور فرو نشاندن خشم در جایی که نیاز به حس احترام هست...محبت شکلای مختلف داره و هن
|
|
| 73117 |
نام:
نازنین
شهر:
کلبه تنهایی
تاریخ:
1/30/2010 11:31:12 PM
کاربر مهمان
|
سلام بی زحمت ختم ۱۴ رو برای من بزارید راستی سارا جان من همون شب خواندمش
|
|
| 73116 |
نام:
رائد
شهر:
ایران
تاریخ:
1/30/2010 10:48:35 PM
کاربر مهمان
|
سلام
شهدای دانشگاه اصفهان هوای همه دانشجوها وخواهر مرا داشته باشید
التماس دعا
|
|
| 73115 |
نام:
مهدی
شهر:
تهران
تاریخ:
1/30/2010 10:39:34 PM
کاربر مهمان
|
کوچک که بودیم چه دل های بزرگی داشتیم
اکنون که بزرگیم چه دلتنگیم
کاش دلهامون به بزرگی بچگی بود
کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش
را از نگاهش می توان خواند
کاش برای حرف زدن
نیازی به صحبت کردن نداشتیم
کاش برای حرف زدن فقط نگاه کافی بود
کاش قلبها در چهره بود
اما اکنون اگر فریاد هم بزنیم کسی نمی فهمد
و دل خوش کرده ایم که سکوت کرده ایم
سکوت پر بهتر از فریاد تو خالیست
سکوتی را که یک نفر بفهمد
بهتر از هزار فریادی است که هیچ کس نفهمد
سکوتی که سرشار از ناگفته هاست
ناگفته هایی که گفتنش یک درد و نگفتنش هزاران درد دارد
دنیا را ببین....
بچه بودیم از آسمان باران می آمد
بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید!
بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن
بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه
بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم
بزرگ شدیم تو خلوت
بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست
بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه
بچه بودیم همه رو ۱۰ تا دوست داشتیم
بزرگ که شدیم بعضی ها رو هیچی
بعضی هارو کم و بعضی ها رو بی نهایت دوست داری
بچه که بودیم قضاوت نمی کردیم و همه یکسان بودن
بزرگ که شدیم قضاوتهای درست و غلط باعث شد که اندازه دوست داشتنمون تغییر کنه
کاش هنوزم همه رو
به اندازه همون بچگی ۱۰ تا دوست داشتیم
بچه که بودیم اگه با کسی
دعوا میکردیم ۱ ساعت بعد از یادمون میرفت
بزرگ که شدیم گاهی دعواهامون سالها تو یادمون مونده و آشتی نمی کنیم
بچه که بودیم گاهی با یه تیکه نخ سرگرم می شدیم
بزرگ که شدیم حتی ۱۰۰ تا کلاف نخم سرگرممون نمیکنه
بچه که بودیم بزرگترین آرزومون داشتن کوچکترین چیز بود
بزرگ که شدیم کوچکترین آرزومون داشتن بزرگترین چیزه
بچه که بودیم آرزومون بزرگ شدن بود
بزرگ که شدیم حسرت برگشتن به بچگی رو داریم
بچه که بودیم تو بازیهامون همش ادای بزرگ ترها رو در می آوردیم
بزرگ که شدیم همش تو خیالمون بر میگردیم به بچگی
بچه بودیم درد دل ها را به هزار ناله می گفتیم همه می فهمیدند
بزرگ شده ایم درد دل را به صد زبان به کسی می گوییم... هیچ کس نمی فهمد
بچه بودیم دوستیامون تا نداشت
بزرگ که شدیم همه دوستیامون تا داره
بچه که بودیم بچه بودیم
بزرگ که شدیم بزرگ که نشدیم هیچ دیگه همون بچه هم نیستیم
|
|
| 73114 |
نام:
نیایش
شهر:
گرگان
تاریخ:
1/30/2010 10:15:58 PM
کاربر مهمان
|
باارزش ترین چیز در زندگی این نیست که چه چیزهایی داریم بلکه این است که چه کسانی را داریم
|
|
| 73113 |
نام:
بنده ای از بندگان خدا
شهر:
زمین خدا
تاریخ:
1/30/2010 8:13:21 PM
کاربر مهمان
|
ا باسلام من تازه وارداین سایت شدم خوانندگان پاکدل برای حاجتم دعا کنید .
|
|
