هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
72952
نام: ایمان (به نیابت از طرف سارا)
شهر: توکل به خدا ( مشهد الرضا)
تاریخ: 1/21/2010 5:33:31 PM
کاربر مهمان
  سلام خدمت آقا سید مرتضی آرامش دهنده روح و روانم

سلام بر تک تک دوستان و همراهان

از عزیزان و بزرگواران می خوام شما هم در ختمهای قرآنی که برای مادر سارای گرامی از مشهد برداشتیم شرکت کنید دوستانی که مایلند جهت اطلاع:
تا پنجشنبه آینده ثبت نام و ختم تمام شود ممنون!


جزء اول : سارا(زهرا)
جزء دوم : گمنام گرامی از کاشکی کربلا
جزء سوم : ایمان از توکل به خدا به نیت یک مادر بیمار و شفا ی هرچه زودترشان
جزء چهارم :
جزء پنجم : خادم الشهداء







جزء چهارده س . س گرامی از زنجان
.
.
.
.
.
.
.
جزءبیست و دو:امیدوار گرامی از ایران(با عرض پوزش)



جزء بیست و هشت : جامعه الحسین
جزء بیست ونه : نفیسه گرامی از لوس آنجلس
جزء سی : ایمان از توکل به خدا

سارای گرامیم می دونم به دلیل مشغله کاری ممکنه دیر به دیر سر بزنی من سعادت داشته باشم ثبت این ختم را بعهده می گیرم برایم دعا کن آرامش بگیرم

التماس دعا!
72951
نام: poria
شهر: kordistan
تاریخ: 1/21/2010 4:47:06 PM
کاربر مهمان
  salam ba tashkor az shoma babat matalab
72950
نام: یاس سفید
شهر: کوچه بنی هاشم
تاریخ: 1/21/2010 2:22:57 PM
کاربر مهمان
  السلام عليك ِ يارقيه (س) بنت الحســـين (ع)

كارعاشق جزفغان وآه نيست

خواب رادرچشم عاشق راه نيست

غافل ازآن كاوزده خودرابه خواب

تامگردرخواب بيندروی باب

پای تاسرطالب ديداربود

ديده اش خواب ودلش بيداربود

ديدخوابش بخت بيدارآمده

گوشه ويرانه دلدارآمده

برروی خونين باباروگذاشت

لب به لب های كبوداوگذاشت

ريخت دُرازديده ، گوهرازدهن

باپدرگرديدسرگرم سخن

كای پدرامشب به ويران سرزدی

جان بابابريتيمان سرزدی

وای وای ازلحظه های انتظار

سخت تربودانتظارازاحتضار

آنچه رادرخواب شيرين خواست ، ديد

درددل هاگفت وپاسخ هاشنيد

ای پدردانی چه آمدبرسرم ؟

من سرنی باتوبودم دخترم

توزحجرخويش آبم كردی
توزاشك خودكبابم كرده ای !

توزنی برمن نگاه انداختی !

تومراديدی ولی نشناختی !

توكجابودی كه بی مابوده ای !

توچرااينگونه خاك آلوده ای !

توچرابی اكبرت برگشته ای ؟

توچراچون لاله پرپرگشته ای ؟

بی تودنيابهرمن غمخانه بود؟

وعده ی ديدارماويرانه بود؟

هيچ می پرسی كه باماچون شده ؟

هيچ می دانی كه قلبم خون شده

توبرايم ازعلی اصغربگو

توبه من ازعمه وخواهربگو

من تورا گم كردم اندركربلا

من تورامی ديدم ازطشت طلا

من توراچون روح گيرم دربرم

من توراامشب به همره می برم

كاش طفل خوردسالت مرده بود

كاش بابايت به همره برده بود

من چهل منزل صدايت كرده ام

من به نوك نی دعايت كرده ام

ناگهان دربين آن گفت وشنود
چشم ازآن رويای شيرين برگشود

ديدشام است وشب وويرانه اش

گشت گم ، شمع وگل وپروانه اش

روح اودرهرنفس پروازكرد

باغبان رادرقفس آوازكرد

گشت باسوزش چراغ اهلبيت

تازه شديكباره داغ اهلبيت

شورعاشورابه پاكردندبار

شام راكرب وبلا كردندباز

لطمه بررخسارنيلی می زدند

جای‌ سيلی بازسيلی می زدند

شام شددريائی ازجوش وخروش

تايزيدپست مست ، آمدبه هوش

واقف ازرؤيای آن دردانه شد

مست بودوبيشترديوانه شد

تازندبرمصحف عمرش ورق

گفت : بگذاريدسررادرطبق

بلبل اين جاتاگلش رابنگرد

همره گل روحش ازتن می پرد
72949
نام: سعید
شهر: تهران
تاریخ: 1/21/2010 1:19:29 PM
کاربر مهمان
  چی بگم
72948
نام: گنهكار منتظر
شهر: شهر عشق دلها
تاریخ: 1/21/2010 11:14:55 AM
کاربر مهمان
  اي شهدا بطلبين ديگه خسته شدم از اين دنياي كثيف دلم مي خواد حداقل سه روزي كه مييام اونجا از دنيا جدا باشم حداقل سه روز زندگي راحت داشته باشم تو رو خدا بطلبين اگه شما بطلبين بابام خودش راضي ميشه اين سال سوم ميشه كه من بيام تو رو خدا من اين دفعه مجبورم قسم بدم چون من براي هرچيزي قسم نمي خورم
72947
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 1/21/2010 10:59:37 AM
کاربر مهمان
  ادامه پرسش های فتنه (1)

سوال از ما، پاسخ از آقا

سوال:

در این حوادث مردم از نظام برگشتند و دیگر اعتمادی به نظام ندارند و کلی ریزش داشتیم؟

آقا:
...اما همانگونه که بارها تأکید شد و واقعیتهای جامعه نیز نشان می دهد هر مقدار ریزش بود دو برابر آن رویش وجود دارد.

(بیانات، در دیدار با اتحادیه انجمن های اسلامی اروپا، 9 آذر 1388)

این ملت، ملت مقاومى است. جوانهاى ما جوانهائى هستند که به معناى حقیقى کلمه از عمق جانشان تلاش میکنند براى سعادت؛ سعادتى که در اسلام هست. دانشجوهاى ما هم همین جورند؛ دانشجوهاى ما امروز جزو برترین دانشجوها هستند؛ نه فقط از لحاظ ذهن و علم، بلکه حتّى از لحاظ صفا، معنویت، ایمان؛ دانشجوهاى ما خیلى خوبند. توى همین قضایا هم بارها دیده شده؛ دانشگاه بسیار آزمایش خوبى داد. در همین قضایا نشان داد که توى صحنه است، آگاه است، بیدار است. هرچه هم این ارتباط حوزه و دانشگاه، این پیوند حوزه و دانشگاه بیشتر بشود، این معنویت، این روحیات، بیشتر خواهد شد.

(بیانات، دردیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، 22آذر 1388)

فایل صوتی ریزش ها و رویش ها:
http://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=8399
72946
نام: بوی سیب
شهر: مطلع الفجر
تاریخ: 1/21/2010 10:50:53 AM
کاربر مهمان
  پرسش های فتنه (1)

سوال از ما، پاسخ از آقا


سوال: اساسا آنها که معترض بودند و جبهه ای برای خود بوجود آوردند چکار کردند؟ فقط می خواستند اعتراض کنند.

آقا: شما ملاحظه کنید یک عده‌اى قانون‌شکنى کردند، ایجاد اغتشاش کردند، مردم را به ایستادگى در مقابل نظام تا آنجائى که میتوانستند، تشویق کردند - حالا تیغشان نبرید؛ آن کارى که میخواستند نشد، او بحث دیگرى است؛ آنها تلاش خودشان را کردند - زبان دشمنان انقلاب را و دشمنان اسلام را دراز کردند، جرأت به آنها دادند؛ کارى کردند که دشمنان امام - آن کسانى که بغض امام را در دل داشتند - جرأت پیدا کنند بیایند توى دانشگاه، به عکس امام اهانت بکنند؛ کارى کردند که دشمنِ مأیوس و نومید، جان بگیرد، تشویق بشود بیاید در مقابل چشم انبوه دانشجویانى که مطمئناً اینها علاقه‌مند به امامند، علاقه‌مند به انقلابند، عاشق کار براى کشور و میهنشان و جمهورى اسلامى هستند، یک چنین اهانتى، یک چنین کار بزرگى انجام بدهند. آن قانون‌شکنى‌شان، آن اغتشاش‌جوئى‌شان - تشویقشان به اغتشاش و کشاندن مردم به عرصه‌ى اغتشاشگرى - این هم نتائجش. این خطاها اتفاق مى‌افتد، عمل خلاف انجام میگیرد، کار غلط انجام میگیرد، بعد براى اینکه این کار غلط، غلط بودنش پنهان بشود، اطراف او فلسفه درست میشود! فلسفه میبافند؛ استدلال برایش درست میکنند! از ابتلائات بزرگ انسانها این است؛ همه‌مان در معرض خطریم، باید مراقب باشیم. کار خطا را میکنیم، بعد براى اینکه در مقابل وجدانمان، در مقابل سؤال مردم، در مقابل چشم پرسشگران بتوانیم از کار خودمان دفاع کنیم، یک فلسفه‌اى برایش درست میکنیم؛ یک استدلالى برایش میتراشیم!

خوب، اینها ایجاد فتنه میکند؛ یعنى فضا را فضاى غبارآلود میکند. شعار طرفدارى از قانون میدهند، عمل صریحاً بر خلاف قانون انجام میدهند. شعار طرفدارى از امام میدهند، بعد کارى میکنند که در عرصه‌ى طرفداران آنها، یک چنین گناه بزرگى انجام بگیرد؛ به امام اهانت بشود، به عکس امام اهانت بشود. این، کار کمى نیست؛ کار کوچکى نیست. دشمنان از این کار خیلى خوشحال شدند. فقط خوشحالى نیست، تحلیل هم میکنند. بر اساس آن تحلیل، تصمیم میگیرند؛ بر اساس آن تصمیم، عمل میکنند؛ تشویق میشوند علیه مصالح ملى، علیه ملت ایران. (بیانات، دردیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، 22آذر 1388)

سوال: اینها که اعتراض دارند خیلی زیادند و از نظام دفع شده اند و با این شعارهایی که در بینشان داده می شود انگار می خواهند نظام را عوض کنند؟


آقا: من هیچ اعتقادى ندارم به دفع؛ من گفتم در نماز جمعه؛ اعتقاد من به جذب حداکثرى و دفع حداقلى است؛ اما بعضى کأنه خودشان اصرار دارند بر اینکه از نظام فاصله بگیرند. یک اختلاف درون خانوادگى را، درون نظام را - که مبارزات انتخاباتى بود - یک عده‌اى تبدیل کردند به مبارزه‌ى با نظام - البته اینها اقلیتند، کوچکند؛ در مقابل عظمت ملت ایران صفرند، لکن به نام اینها شعار میدهند، اینها هم دل خوش میکنند به این - این باید مایه‌ى عبرت باشد. (بیانات، دردیدار با جمعی از طلاب و روحانیون، 22آذر 1388)

سوال: در این حوادث مردم از نظام برگشتند و دیگر اعتمادی به نظام ندارند و کلی ریزش داشتیم؟

آقا: ...اما همانگونه که بارها تأکید شد و واقعیتهای جامعه نیز نشان می دهد هر مقدار ریزش بود دو برابر آن رویش وجود دارد.» (بیانات، در دیدار با اتحادیه انجمن های اسلامی اروپا، 9 آذر 1388)
72945
نام: سرباز گمنام
شهر: بندرعباس
تاریخ: 1/21/2010 9:47:31 AM
کاربر مهمان
  بسم الرب الشهداء

سلام علیکم و رحمة الله

تا لحظه موعود که از کعبه رسد

نذر قدم بهار مهدی (عج) صلوات***

التماس۲آ
72944
نام: ایمان (به نیابت از طرف سارا)
شهر: توکل به خدا ( مشهد الرضا)
تاریخ: 1/21/2010 8:48:41 AM
کاربر مهمان
  سلام خدمت آقا سید مرتضی آرامش دهنده روح و روانم

سلام بر تک تک دوستان و همراهان

از عزیزان و بزرگواران می خوام شما هم در ختمهای قرآنی که برای مادر سارای گرامی از مشهد برداشتیم شرکت کنید دوستانی که مایلند جهت اطلاع:
تا پنجشنبه آینده ثبت نام و ختم تمام شود ممنون!


جزء اول : سارا(زهرا)
جزء دوم : گمنام گرامی از کاشکی کربلا
جزء سوم : ایمان از توکل به خدا به نیت یک مادر بیمار و شفا ی هرچه زودترشان
جزء چهارم :
جزء پنجم : خادم الشهدا
جزء ششم : زهرا * گرامی و دوستانشان
جزء هفتم : زهرا * گرامی و دوستانشان
جزء هشتم : زهرا * گرامی و دوستانشان
جزء نهم : زهرا * گرامی و دوستانشان







جزء چهارده: س . س گرامی از زنجان
جزء پانزده :
جزء شانزده :


جزء بیست و دو :امیدوار گرامی با سلام و عرض ادب والتماس دعا



جزء بیست و هفت : جامعه الحسین ( سارای گرامی بدلیل درخواست یاس سفید ارجمنداین جزء را تغییر دادم )
جزء بیست و هشت : یاس سفید گرامی
جزء بیست ونه : نفیسه گرامی از لوس آنجلس
جزء سی : ایمان از توکل به خدا

سارای گرامیم می دونم به دلیل مشغله کاری ممکنه دیر به دیر سر بزنی من سعادت داشته باشم ثبت این ختم را بعهده می گیرم برایم دعا کن آرامش بگیرم

التماس دعا!

برای شادی و آرامش روحی امواتمان خصوصا مادر سارای گرامی و همسر من حقیر جمیعا الفاتحه مع الصلوات

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
72943
نام: یاس سفید
شهر: کوچه بنی هاشم
تاریخ: 1/21/2010 6:33:27 AM
کاربر مهمان
  السلام عليك يارقيه بنت الحسين (ع)

ديشب نبودی، خرابه شام

دلموگرفت وهی گفتم عمه

كوشن داداشام ، بابامومی خوام

باباجون

بعدتوعمه ام، پدرجان زد

گره محكمی به معجرِمن

علتش راسؤال كردم گفت:

دشمنت بی حياست دخترمن

حسين وای حسين وای حسين وای

يامولاتي يارقيه (س) مددی

التماااااااااااااس دعای فراوووووووووووووووون




<<ابتدا <قبلی 7301 7300 7299 7298 7297 7296 7295 7294 7293 7292 7291 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7296&mode=print