اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 72902 |
نام:
حسنی
شهر:
بی کسی ها
تاریخ:
1/18/2010 9:18:46 PM
کاربر مهمان
|
آسمان دلم امشب ابری است کاش ابر دلم بباردخسته ام از این زمونه کوله بارم را بسته ام که به دیار آشنایان بروم ولی افسوس که بذیرایی نیست مرا.خدایا میدونم بیشمی میدونم صدامو میشنوی احساست میکنم در کنارم .میدونم با ناراحتی من تو هم ناراحت میشی.می بینی چطور دلمو شکستن؟معبودم کاخ آرزوهامو رو آب ساخته بودم خدایا تو شاهد تمام لحظاتم بودی و هستی میدونی که گناهی نکردم گناه من بذیرفتنش بعد از یه سال بود صبوری کردم و باهاش راه اومدم بهش وابسته شدم. شدم نامزدش اونم تو سن 18 سالگی.آرزوهامو باهاش ساختم الان یک سال و 8ماه ازش میگذره و اون از همه چی گذشت!!.. ازش متنفرم راحت نبذیرفتمش ولی اون راحت ازم دست کشید.آخه به تقاص کدوم گناه؟ می بینی خدا بهم میگه دلم ازت سیاه شده اونم من که آزارم به یه مورچه هم نرسیده ازش نمیگذرم تا حالا بهش دروغ نگفتم جرم من سادگیمه جرم من بی ریا بودنمه تا حالا احدی نتونسته وارد زندگیم بشه ولی اون منو بازیچه ی خودش کرد ازش نمیگذرم آه من بشتشه می دونم که بعد از من نمیتونه زندگی کنه ولی نتونست روی بای خودش وایسه با گذاشت رو دلشو رفت خدایا بهت نیاز دارم بیشتر از همیشه تنهام نذار
|
|
| 72901 |
نام:
муртаза
شهر:
москов
تاریخ:
1/18/2010 6:30:23 PM
کاربر مهمان
|
agar adam yak nafar ra dust dashta bashat va padar va madar va famil mokhalef bashand bedone dalel faqat bekhatere ke o az dega kishvar ast va sone ast man bayat che konam
|
|
| 72900 |
نام:
ققنوس
شهر:
کاشان
تاریخ:
1/18/2010 4:51:59 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همه برو بچه های باحال
خیلی وقت بودم نیومده بودم.ولی حالا اومدم.باید زود برم.ولی زود بر می گردم.آخ که چقدر دلم تنگ گرفته. میدونی برا کی ؟ برا خدا....
آره برا خدا...می خوام اونقدر براش حرف بزنم که بگه بسه تور و به حضرت عباس بسه....
خب من باید برم.ولی بازم بر می گردم.
|
|
| 72899 |
نام:
ارزو
شهر:
مرودشت
تاریخ:
1/18/2010 2:32:42 PM
کاربر مهمان
|
شهید اوینی سلام.دلم از این ادما خیلی گرفته سلام منو به خدا برسون بگو خیلی دلم میخواد بیام پیشت برام دعا کن
|
|
| 72898 |
نام:
امید امید امید
شهر:
خوبیها
تاریخ:
1/18/2010 1:59:07 PM
کاربر مهمان
|
سلام سلام سلام سلام : سلام به همه دوستان عزیزم
سلام به خانم ایمان گرامی (کجائید شما ) هر جای این دنیا هستین شاد و سلامت و پیروز باشید .....
سلام به خانم محمدی ارجمند ضمن عرض تسلیت مادر گرامیتان ...امیدوارم همیشه سلامت باشید ..
سلام به SAGHY و فیروزه و فائزه گرامی ...دوستان گرامی خیلی خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده بود کم سعادتی از منه که نمیتونم بیام و بنویسم ....ولی وقتی نوشته هاتونو دیدم و هنوز منو فراموش نکردید اشک امانم نداد ....خیلی خیلی خوشحالم دوستانی مثل شما دارم خیلی خوشحالم SAGHY گرامی دوست خوبم فیروزه چطورند امیدوارم همیشه خوش باشید ودر کنار هم با آرامش زندگی کنید ...خیلی دوستتان دارم و همیشه در یاد من هستید ....
سلام سلام سلام به دوست بسیار خوبم نفیسه گرامی از اینکه همیشه تو نوشته هاتون اسم منو می نویسید بسیار امید و انرژی بهم میدید ....دوست گرامی ببخشید کم سعادت شدم که خدمت شما دوستان عزیز باشم ...درگیر امتحانات و مسائل کاری بودم و هستم .ولی یک لحظه شما و همه دوستان رو فراموش نکردم و نمیکنم .و پیرینت تمامی نوشته هاتونو دارم ...............
فکر میکنم که امام حسین (ع) تا حدودی نذرمو قبول کرده و گره از کارم داره باز میشه البته همشو مدیون دعای دوستانی گرامی چون شما هستم
( مثل خانم محمدی - ایمان گرامی - آتنا شیرین زبون -بی نام از خارج - SARA- خوشبخت انشاا...- علیرضا از همدان و تمامی دوستانی که دعام کردم )
خدارو هزاران مرتبه شکر و بازم ممنون از شما عزیزان ...
سلام به خوشبخت انشاا..گرامی شما کجائید دوست گرامی ....
سلام به آتنای شیرین زبون خوبی امتحاناتو بیست شدی یا نه ؟آتنا خانم دلم واستون خیلی تنگ شده بود ....خیلی
سلام به نیاز - سارای منتظر - شهاب - مهدی از تهران - سعید از قم - مریم 1 - مریم از تهران - نیاز - علی از شیراز - غزاله - امیدوار - علیرضا از همدان - سرباز گمنام - و ....تمامی دوستان خوبم ....
به یادهم باشیم از ته ته ته دل واسه هم دعا کنیم
خدایا - مهربانا - مملکت ما را از شر منافقین حفظ نما....ظهور آقا امام زمان (عج)هر چه زودتر عنایت بفرما .... (صلوات بر محمد(ص) و آل محمد (ص))
التماس دعا ............
|
|
| 72897 |
نام:
پادينا
شهر:
هرجا خدا باشد
تاریخ:
1/18/2010 12:18:09 PM
کاربر مهمان
|
_سلام
_...
_سلام كردم
_...
_جواب سلام واجبه
_عليك سلام
_خوبي؟
_امرتون؟
_چه بداخلاق
_همينه كه هست
_كمي از خودتون بگيد
_چرا؟
_كه بيشتر همديگرو بشناسيم
_ ميتونيد مطالبمو بخونيد
_ خوندم
_خب؟
_ميخوام از خودتون بدونم
_ نتيجه اش؟
_اگه بشه ارتباطمون نزديكتر بشه
_ من اهل اين چيزا نيستم
_منم اهلش نيستم...
_پس چي ميگين؟!
_گفتم اگه خوشم اومد،همديگرو ببينيم و بعد...
_ ترفند خوبيه براي دوستي
_يعني چي؟
_...باي
حالا ميفهمم هيچ وقت حسم بهم دروغ نگفته، شايد بخاطر اينكه احساسمو براي هركسي قربوني نكردم
|
|
| 72896 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
1/18/2010 10:44:47 AM
کاربر مهمان
|
وقتی به خود عشق بورزید، دیگران را هم دوست خواهید داشت. به همان وسعت و عمقی که بتوانید خود را دوست بدارید، تنها به همان وسعت و عمق می‌توانید دیگران را نیز دوست بدارید. هیچ کس نمی‌تواند چیزی را که مالک نیست، ببخشاید. برای بخشایش عشق، باید عشق داشته باشید. نیروی بی‌نهایتی از عشق در نهاد هر انسانی نهفته شده است که در انتظار شناسایی شدن و گسترش یافتن است. بنابراین به خاطر کوچکترین کار خوبی که انجام می‌دهید، خود را ستایش و تشویق کنید. شما باید عاشق جسم و روح خودتان باشید. برای رسیدن به این عشق، باید شناخت صحیحی از خویشتن داشته باشید. باید بدانید که )انسانید(، اشرف مخلوقاتید و تجلی شاهکار خداوند هستید. شما بر تمام این جهان تسلط دارید. هر صفتی را که در خدا هست، در شما هم وجود دارد، البته به شکل محدود. اگر خداوند مهربان و بخشنده است شما هم هستید. یادتان باشد که سادگی، همیشه متانت منش شما را تداعی می‌کند.
|
|
| 72895 |
نام:
sara
شهر:
az tehran
تاریخ:
1/18/2010 10:05:58 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همهٔ عزیزان:
امیدوارم که حال همگی بچه‌های اهل دلی خوب باشه....مدتیه که یه حالو هوای خاصی بین خیلیهایی که من میشناختم حمکمفرما شده...
همه در حال انتظارن.....انگار اومدن یه چیز جدید میتونه درشون حرکت ایجاد کنه.....دنیا یه جوری ایستاده.....شایدم به نظر بنده اینجوری میاد....خوب توی یه همچین موقعیتی باید چه کار کرد؟؟؟؟با این همه باور‌های رنگو وارنگی که برای خودمون جمع کردیم حالا باید چکار کنیم؟؟؟!!!
آیا زندگی از جریان افتاده؟؟؟یاا اینکه ما از حرکت ایستادیم؟؟؟!!!
هیچکس نمیتونه مارو از حرکت باز نگاه داره جز خودمون....زندگی وقتی به جریان میوفته که ما به این جریان باور داشته باشیم....
با هر برگي که بر زمين مي‌افتد
انديشه‌کنان در اين باورم
که زندگي جريان خواهد داشت
و بهاري خواهد آمد
و دوباره براي درختان خموش امروز
سبزي و طراوت به ارمغان خواهد آورد
زندگي جريان دارد...
حتي در باور برگ‌هاي زرد
حتي در باور درخت پير
یه وقتی بود که باور داشتیم که مهربونی از بین نمیره حتی اگر این مهربونی از طرف مقابله ما به حساب نیاد حداقلش این بود که روی خودمون تاثیر مثبت میذاشت...اما حالا خیلیها فکر می‌کنن که اصلا مهربونی به ضرر آدم و باید همه جای حواسمون جمع باشه....
این یعنی فاجعه..اینکه این افکار بشه جز خودباوری...نظام عاطفی یه جامعه رو به کلّ مخدوش میکنه....عواطف وقتی میمیرن روح آدمی میمیره....و همونطور که آب برای سلامتی جسم لازمه عاطفه و محبت برای سلامت روح لازمه...خداوند میگه عرش من بر آبه....هر کسی میاد آبرو یه جوری تفسیر میکنه...اخیرا من داشتم روی همین موضوع برسی می‌کردم که یه نکتهٔ جالبی به نظرم رسید...و اون اینکه خوب آب همیشه جاریه و آبی که راکد باش میگنده و دیگه نمیتونه منشأ حیات باش...حالا با این وصف اگر آب در قرآن تمثیلی از حیات و جریان زندگی باشه پس زندگی در حرکت و جریان یافتن هست که معنا پیدا میکنه...و اگر عواطف رو هم به مثابه عمل جریان یافتن روح تلقی کنیم پس بر خودمون این موضوع رو باید فرض و واجب بدونیم که از ذخیرهای روحیمون برای سلامت و نجات روحی خود و جامعه مون خرج کنیم...
حالا یه نگاهی به دلمون کنیم ببینیم چرا از شور و اشتیاق میفته....چرا همش منتظر این هستیم که یکی بیاد تا به ما انرژی بده؟ چرا ما خودمون قدم برنمیداریم؟؟؟چرا پا جلو نمیذاریم و سعی نمی‌کنیم یه کمی دهنده باشیم؟؟؟
میگه تا وقتی در حال دادن انرژی باشی دریافت کننده هم خواهی بود.....پس دیگه منتظر چه چیز باید بود؟؟؟....
برای خرج کردن عواطف هیچ وقت نباید خست بخرج داد...
البته باید مواظب باشیم و بیخودی کسی رو از خودمون متوقع نکنیم..اما در حالت عمومی...چه قدر خوب میشد که میذاشتیم این حس مهربونی و همنو ع دوستی تو سطح جامعه بیش از پیش شناور بشه....
|
|
| 72894 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
1/18/2010 9:57:45 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر سید و سرور شهیدان اهل قلم آرامش دهنده روح و قلب تمامی بچه های حرف دل
آقا سید می دونی نمی نوشتم ولی هر روز را به شما و عکستان عرض ادب کرده ام مگه میشه ایمان حرف دل به در خونه سیدش نیاد کسی که ازبیداد زمانه به در خونه اش اومدم و من را به ایمان حرف دل تبدیل کرد
سلام بر تک تک دوستان و همراهان همیشگی و قدیمی و جدید الورود حرف دل
سلام بر چه فرقی می کنه گرامی . سبکبار شیرین کلام . خروش بزرگوار . آقا شهاب گرامی . امیدوار گرامی .
سلام بر سرکار خانم محمدی دوست ارجمندم ممنون از یادآوریتان منهم همیشه بیاد شما و نوشته هاتون هستم و التماس دعا دارم
سلام بر امید امید گرامی ممنون از یاد آوری شما
سلام بر سارای گرامیم که همیشه و در هر شرایطی کنارم بوده
سلام بر ساقی گرامی از ترکیه
این روزها منم حال خوبی ندارم یه آَشوب و جدال سختی با خودم دارم که فکر نمی کنم من پیروز این میدان باشم البته برد و باخت این قضیه اصلا مطرح نیست مهم قلب و روح منه که درگیر این قضیه است و از این موضوع هم ناراحت نیستم اما قدری نگرانم
مرا به مولایمان قسم دادی که بیایم و بنویسم ، ساقی گرامی من هستم همیشه هستم اما نمی نوشتم چون روحیه نداشتم حتی زمانی که دیروز پریشانی را از نوشته ات دریافتم دنبال راهی می گشتم که بتوانم قدری آرامتان کنم اما الان می گویم ساقی گرامی شماباید محکم و استوارتر قدم برداری با همتی هم که من در شما سراغ دارم می دانم پیروز میدان هستی
هیچ چیز خاطر شما را نباید آزرده کند و احساس کنی بازنده هستی ، نه ساقی عزیز تو برنده هستی و موفق من یقین دارم سخت تر از اینها را از سر گذرانده ای ، آن که باید حرفت را بفهمد می فهمد حالا شاید شرایط طوری پیش بیاد که یه موقع هایی سوتفاهم باشه امافکر نمیکنم آنچنان موردی پیش بیاد که خدای نکرده مجبور شوی از همه چیز و همه کس ببری وگاهی خداوند در یه شرایطی خاص لطفش را شامل حال ما می کنه و یه چیزی یا کسی را سر راه زندگی ما قرار میده تا ما راحت تر بتونیم با مشکلات و درگیری ها کناربیائیم و بر آنها فائق شویم اما این را هم بگویم صبر داشته باش و عجولانه تصمیم نگیر این دنیا امتحانش تمام نشدنی است بهتر است برای امتحانات بزرگتر آماده شویم . من همیشه برایتان دعا می کنم که با فیروزه شاد وسلامت بسر برید .
التماس دعا از همه دوستان
یاعلی
|
|
| 72893 |
نام:
بدري
شهر:
کرمان
تاریخ:
1/18/2010 8:34:18 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان
نسيم جان از تهران... و هادی جان .. ممنونم از راهنماييتون
|
|
