اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
72512 |
نام:
چفرقی داره
شهر:
تهران
تاریخ:
12/23/2009 3:24:47 PM
کاربر مهمان
|
خدای خوبم سلام
میخوام باهات درد دل کنم
خدا جونم نکنه انقد گناه کردم منو کنار گذاشنی و ندید میگیری به هر حال باید بگم من نا امید بشو نیسم تا حاجتمو نگیرم دس ور دار نیستم میدونم گناهام زیاده اما اینم میدونم که به اندازه یک ذزه از بزرگیو رحمت تو نیست
خدای بی کسا اینهمه درس خوندم رفتم دانشگا شب بیداری کشیدم بدش با هزار ذوقو شوق رفتم سر کار اما دیدم من به درد این محیطاو این جامعه فاسد نمی خورم به خاطر رضای تو کارو گذاشتم کنار افتادم گوشه خونه با اینهمه انرزی وجوونی نمیدونم چجوری از جوونیم استفاده کنم احساس میکنم دارم هدر میرم منتی نیس ولی پس کی درای رحمتت روم وا میشه چرا هر دریو میزنم بستس میخوام زمینه ای بوجود بیاد تا این گناهای کوچیکمم ترک کنم
خدایا مگه نگفتی هر کی بره پیش حسینت بی چونو چرا حاجت میگیره امام حسین منو طلبید رفتم پیشش یعنی انقد ناقابل بودم که حاجتموندادی تورو همون امام حسین حاجت همرو بده
خدایا اخه این چه خواستگارایین که واسم میفرستی من خواستگار مومن میخام نه ازین جوونایی که زنو واسه قیافش میخان یا تحصیلاتش
خدایا منو محتاج بنده هات نکن اگه تو دسمو نگیری بندهات نه تنها دستگیری نمیکنن ادمم زمین میزنن یراهی بمن نشون بده تا ازین شبو روزای تکراری ازین بی خوابی نجات پیدا کنم نتنها من بلکه همه دختر پسرای امثال منو بحق امام حسین عاقبت بخیر کن
|
|
72511 |
نام:
تنها
شهر:
اهواز
تاریخ:
12/23/2009 2:49:06 PM
کاربر مهمان
|
یکی از دوستام که خیلی برام عزیزه بد جور ازم دلخوره حقم داره دلم از ناراحتی داره می ترکه کاش برمی گشتم به دیروز...
|
|
72510 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
12/23/2009 2:28:00 PM
کاربر مهمان
|
ادامه نامه امام
و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را سادهلوح میدانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم. و الله قسم، من با نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم. و الله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنیصدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.
سخنی از سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم: من با خدای خود عهد کردم که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم. من با خدای خود پیمان بستهام که رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت برنمیدارم.
من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند. از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد. ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم، هر چه هست اوست.
و السلام.
یکشنبه 6 / 1 / 68
روحالله الموسوی الخمینی
|
|
72509 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
12/23/2009 2:27:03 PM
کاربر مهمان
|
(باب الحوائج)
لقب باب الحوائج، یکی از القاب و صفات مشهور حضرت ابا الفضل العباس (علیه السلام) در میان شیعیان است و می توان ادعا کرد این لقب برای آن بزرگوار، بی اساس نیست و آن حضرت برای حوائج مسلمانان و اهل ایمان، بابی از رحمت بی منتهای الهی جهت نجات از سختی های دنیا و آخرت می باشد.
از طرف دیگر، هنگامی که به سراغ کلام اهل بیت (علیهم السلام) در رابطه با حضرت ابوالفضل (علیه السلام) می رویم، شدت علاقه آن ها به ایشان کاملا مشهود است. امیرالمومنین (علیه السلام) در روز ولادت ابوالفضل (علیه السلام) دست های او را می بوسد و گریه می کند.(1) آنگونه که روایات نقل می کنند، صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) در فردای قیامت در جواب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) که می پرسد: (فاطمه! امروز برای شفاعت امت چه آورده ای؟( عرض می کند: )ای پدر! برای شفاعت امت، دو دست بریده ی فرزندم عباس بس است)(2) و امام حسین (علیه السلام) نیز خطاب به برادر می فرماید: (جان من فدای تو باد.)(3)
هم چنین در این رابطه امام زین العابدین (علیه السلام) نیز می فرماید: خدا رحمت کند عباس را که زندگی برادرش (امام حسین(علیه السلام)) را بر زندگی خویش ترجیح داد و (در این راه) متحمل بلا شد و خود را فدای برادر نمود... برای عباس در نزد خداوند درجه ای است که همه ی شهدا در روز قیامت به آن غبطه می خورند.(4)
اما به راستی چرا این گونه است و قمر بنی هاشم چگونه باب الحوائج گشته است؟ واقعا این علاقه ی وافر نسبت به یک فرد، آن هم از طرف بزرگترین اولیای الهی چگونه به دست آمده است؟
هنگامی که در فرازهای مختلف زندگی عباس (علیه السلام) دقت می کنیم، در می یابیم که آن حضرت مطیع همه جانبه اوامر الهی بود و قطعا مقام و منزلت رفیع آن حضرت نیز ریشه در همین اطاعت بدون حد و مرز ایشان از دین خدا دارد. این بنده ی صالح الهی در راه اطاعت از پروردگار خود تا آن جا پیش رفت که در روز عاشورا و در لحظات آخر زندگی خویش، هنگامی که دست راستش قطع گشته بود، می فرمود: به خدا قسم اگر دست راستم را قطع نمایید، من ابدا دست از حمایت دین خدا و حمایت از رسول و امام بر حق بر نمی دارم.(5)
او در این راه به درجه ی رفیع شهادت رسید و از ارواح مطهره و مقربین درگاه الهی گشت. آری، یقینا چنین بنده صالحی محبوب خداوند و اولیاء الهی قرار می گیرد و حقیقتا شایسته است چنین کسی که در مقام رضا و تسلیم قدم بر می دارد، از مردم دستگیری کند و شفیع آن ها باشد و برای رفع حاجاتشان باب حوائج گردد. آری، عباس(علیه السلام)، آشکار کننده و جلوه ی صفت قاضی الحاجات پروردگار است.
(برگرفته از کتاب (( خصائص العباسیه)) نوشته ی آیت الله سید محمد ابراهیم کلباسی نجفی (با تلخیص)
|
|
72508 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
12/23/2009 2:25:15 PM
کاربر مهمان
|
دستگیری سید مهدی هاشمی و طرفدارانش و افشا شدن مفاسد اخلاقی و چندین فقره قتل عمد توسط آنان ، سید مهدی را به پای چوبه دار برد و تقابل و رویارویی آیت الله منتظری با امام را به اوج خود رساند که نشانه های آن را می توان در متن بسیار دردناک نامه امام خمینی به آقای منتظری در تاریخ ششم فروردین 1367 به خوبی مشاهده کرد. امام خمینی که پس از ارسال این نامه به آقای منتظری ، قصد داشت با انتشار عمومی آن در اخبار ساعت 14ششم فروردین سال 1367 مهر پایانی بر اختلاف افکنی های بیت آقای منتظری بزند، با اصرار برخی رجال کشوری از این تصمیم منصرف شد و تنها 9 سال بعد بود که به دنبال سخنرانی تفرقه افکنانه آقای منتظری ، متن کامل این نامه منتشر شد که به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای منتظری
با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند. شما در نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم. از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.
شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند. به قدری مطالبی که میگفتید دیکته شده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها نمیدیدم.
مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مساله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و با اینکه برای تان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم. شما از این پس وکیل من نمیباشید و به طلابی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران مراجعه کنند. بحمد الله از این پس شما مساله مالی هم ندارید. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود میدانید -که مسلماً منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند-، با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید:
1 - سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد.
2 - از آنجا که سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد.
3 - دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند.
4 - نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند.
و الله قسم...
|
|
72507 |
نام:
فرزاد
شهر:
کرمانشاه
تاریخ:
12/23/2009 12:57:01 PM
کاربر مهمان
|
مداحی و اشعار و مرثیه
|
|
72506 |
نام:
فرناز
شهر:
تهران
تاریخ:
12/23/2009 12:22:54 PM
کاربر مهمان
|
یا امام حسین کمکمون کن.......
|
|
72505 |
نام:
فاطمه
شهر:
ناکجا اباد
تاریخ:
12/23/2009 12:22:17 PM
کاربر مهمان
|
سلام ازشمابخاطرسایت خوبتون تشکرمی کنم
دلم خیلی برای اقا تنگ است نامه های زیادی برایش
می نویسم امااز انجای که راهم ازقم بسیاردوراست همه
را لای دفترم می گذارم تا خاک بخورند
اگر قم رفتید جای من هم زیارت کنیدمن انجا را خیلی دوست دارم من جسمم اینجاست ولی روحم جمکران
خوش بحال شما بااین کارتان هم اقا را خوشحال
میکنید هم دو ستدارانش را تورو خدا برایم دعا کنید خیلی حاجت دارم خداحافظ
|
|
72504 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
12/23/2009 12:01:39 PM
کاربر مهمان
|
سلام
دیروز به نیت برآورده شدن حاجت تمام عزیزان این بخش یه زیارت عاشورا خوندم و این مطلب رو هم فرستادم ،مگه حرف بدی نوشتم که مطلبم رو نشون ندادین ؟
امروز هم به نیت برآورده شدن حاجت تمامی دوستانم یه زیارت عاشورا میخونم و به آبروی این روزهای مقدس امام حسین قسم میدم که جواب همه رو هر چی که مصلحت هست بده .
التماس دعا
|
|
72503 |
نام:
تنها
شهر:
تهران
تاریخ:
12/23/2009 11:38:37 AM
کاربر مهمان
|
ميگن شيشه احساس نداره اما وقتي بخار گرفت روش نوشتم ا حسين اروم اروم گريه كرد
|
|