اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
72252 |
نام:
saghy
شهر:
tr
تاریخ:
12/13/2009 11:54:10 AM
کاربر مهمان
|
با سلام خدمت تمامی دوستان و همراهان حرف دل
با سلام خدمت تک تک عزیزان
خانم محترم من پیام شما را خواندم شما لطف کنید و خدمت خواهرتان بفرماید از سلطان احمد تا (امین اونی) ده دقیقه راه هست
که خودشان بهتر میدانند ایشان (امین اونی گاپالی چارشی) داخل بازارچه نشونند .
جای که پرندهها هستن همانجا که دقیقا (آلت کچیک)شما بفرماید خودشان میدانند من بچهها رو میفرستم با نوشتی به نام من .
دیدن خودشان را معرفی کنند من هم تلفنی با ایشان صحبت میکنم امیدوارم که مشکل حل شود
پس فردا ساعت ده صبح چون امکان دارد من چند روزی سفر باشم .
نگران نباشید وتوکل به خدا داشته باشید .در پناه خدا باشید
یا حق
|
|
72251 |
نام:
محبوبه
شهر:
اراک
تاریخ:
12/13/2009 11:51:24 AM
کاربر مهمان
|
سلام دوستان اگه لایق باشم میخوام توی ختم زیارت عاشورای شما شرکت کنم التماس دعا
|
|
72250 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
12/13/2009 10:13:55 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر آقا سید مرتضی آرامش دهنده روح و روانم
سلام بر تمامی دوستان و همراهان آقا سید مرتضی
به یاس سفید سلام می کنم و از تو میخوام خوددار باشی و صبور بهرحال همه یه روزی به یه شکلی عزیزانمان را از دست میدهیم پس باید با بردباری از این امتحان بیرون بیائیم هر چند بسیار سخت است و غیر قابل طاقت و توان ولی چه باید کرد؟ جز شکر خداوند
سلام بر ساقی و فیروزه گرامی . ممنون پسرم منهم نوشته های شما را می بینم روحیه می گیرم که خدا را شکر مشکلی ندارید و زندگی را به شادی و خوشحالی و گاهی هم مشکلات کوچک عادی زندگی می گذرانید امیدوارم همیشه شاد و تندرست باشید و هوای همدیگر را داشته باشید
سلام بر ساحل گرامی می دانم می آئی و نوشته هایم را می خوانی و گاها برایم پیامی می گذاری که مرا دگرگون می کنی من با شاد بودن و آرامش شما بیشتر شاد خواهم شد و از اینکه می بینی به کلبه آرامشم راه یافته ای دلیلش لیاقت و شایستگی ات بوده و بس چون هر کسی را به حریم راهی نیست بوده اند کسانی که با زبان بازی و دروغ و ریا سعی در این داشته اند که خلوتم را به هم بزنند اما خداوند را شاکرم که فقط لطف خودش شامل حالم بوده و جان به در برده ام چون من اعتقاد دارم قلب آدمی و وجودش بسیار مقدس است و هر کس و ناکسی را نباید راه داد و نباید دوست داشت ، امیدوارم در کنار آنکه زندگی را می گذرانی شاد و خرسند باشید من هم از شادی شما شادم و از اینکه این شادی را با من تقسیم کرده اید خوشحالم . راستی ساحل عزیز دیشب رفتم واسه دخترم خونه اجاره کردیم یعنی دیگه آماده رفتن شد جلوی اون خودم را خیلی حفظ کردم اما وقتی به اتاقم پناه بردم خیلی برایم سخت بود و نتوانستم جلوی اشکهام را بگیرم و برایم مسلم شد که ایشان واقعا مهمان است و می رود امیدوارم همه جوانها خوشبخت شوند و دو تا ثمره یک عمر زندگی من هم به همراه شما به ساحل خوشبختی برسند
التماس دعا از تمامی دوستان قدیمی و جدیدالورود
یاعلی
|
|
72249 |
نام:
مريم
شهر:
تهران
تاریخ:
12/13/2009 9:08:20 AM
کاربر مهمان
|
روزگار روزگار قریبی است که ما نمی دانیم که چه می خواهیم و چه کار میخواهیم انجام دهیم فقط این را می دانم که دل تنگی ها را فقط باید با خدای خود در میان گذارد
|
|
72248 |
نام:
یاس
شهر:
اقاقیا
تاریخ:
12/13/2009 8:58:18 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم انسان باید قبول کند که ازاد نیست زیرا خداوند به هر حرکتی حاکم است.در قدیم قرانی را در دریا یافتند چون ان را باز کردند دیدند تمام کلمات ان رفته و فقط یک جمله باقی مانده و جمله ی باقیمانده این بود الا الی الله تصیر الامور بازگشت همه چیز به سوی خداست. لطفا همین الان برای من دعا کن همین الان.تشکر میکنم. اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم.یاهو.
|
|
72247 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
12/13/2009 8:54:30 AM
کاربر مهمان
|
هستی و نیستی
بال و پرم را بستند , نمی دانستند برای پرواز , ذهنم را زنده نگه داشته ام .
مشامم را پر از بوی مرگ کردند و چشمانم را سیراب از خون , نمی دانستند من با روحم نفس می کشم و با چشمان دل زیبایی ها را می کاوم .
به لبانم لباس غم پوشاندند , نمی دانستند به لبخندی , این لباس تنگ را پاره می کنم .
به دهانم قفل خاموشی زدند , نمی دانستند قلم و نگاهم شاه کلید سخنانم اند .
به دست و پایم زنجیر زدند , نمی دانستند رقص روح با مهتاب را در مکتب نسیم آموخته ام .
دور و برم را پر کردند از دروغ و نفرت و ریا , نمی دانستند که عشق را با تک رنگ آبی به دوستان هدیه می کنم.
آری...
ذهنم هنوز می تپد و قلبم آزاد است .
پر می کشم ,
اوج می گیرم ,
می خندم و زندگی را معنا می بخشم .
درست است..
من برای زندگانی کردن آمده ام نه زنده ماندن ...
در شادی ها , لبخند زده , مصرانه اعلام می کنیم : زنده باد مستی در دو روزه هستی .
به تلنگری , تکرار را بهانه کرده , بی قرار تجربه نیستی می شویم و فریاد می زنیم : ای خدا خسته ام ز مستی و هستی .
در فرصت هستی , این قدر با عشق و بی وفایی سرد و گرم می شویم تا بالاخره ترک خورده , پودر می شویم .
خداحافظی می کنیم با هستی و همراه با نسیم پر می کشیم به وادی نیستی .
و شاید سرایی دیگر برای آغاز مجدد هستی .
پس بخندیم و عشق بورزیم در این هستی چون گامی بیش نیست میان هستی و نیستی ...
|
|
72246 |
نام:
امیدوار
شهر:
ایران
تاریخ:
12/13/2009 8:53:24 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وروزبخیربه همه بزرگواران حرف دل...
**********************************************************************
به حول وقوه الهی درآستانه فرارسیدن ایام محرم الحرام *40ختم زیـــــــارت عاشـــــــورا*(به مدت 10روزدردهه اول ماه محرم که هرروزحداقل 4زیارت عاشوراقرائت گردد)هدیه به ساحت مبارک سیدا لشهداء حضرت حسین بن علی(علیه السلام)وشهدای گرانقدرسرزمین متبرک ومقدس کربلابه نیت آمرزش گناهان وبرآورده شدن حاجات ورفع گرفتاری همه شیعیان وشفای عاجل همه بیماران.
*******************************************************
ختم اول40زیارت عاشورا:امیدوار
**بزرگواران محترم:
ختم دوم: گمنام.کاشکی کربلا
ختم سوم:ایمان.توکل به خدا
ختم چهارم:زنده یادهمسرگرامیشان
ختم پنجم:به نیت دختردایی گرامیشان وشفای همه بیماران
ختم ششم:باران.آسمان
ختم هفتم:یاس زهرا.زاویه
الی..
ختم دهم:دوستان گرامی یاس زهرا
***************************************************************************
*بزرگواران اسامی شریف خودیاعزیزانتان راحداکثرتا26آذرماه88برای ثبت اعلام بفرمایید.
التماس دعا...
***اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم***
|
|
72245 |
نام:
نیاز
شهر:
تهران
تاریخ:
12/13/2009 8:22:41 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همه دوستای خوبم
نمی دونم چرا مدتی هر چی می نویسم ثبت نمی شه شاید دیگه شما هم منو دوست ندارید باشه...... میدونم حق دارید یه آدم گناه کارو دوست نداشته باشید به خاطر همین هم خواسته بودم برام دعا کنید تا آدم بشم و بتونم تو جمع شما قرار بگیرم به امید اون روز که راحت جوابمو بدید
التماس دعا
|
|
72244 |
نام:
کاوه
شهر:
تهران
تاریخ:
12/13/2009 2:49:39 AM
کاربر مهمان
|
سلام امیدوارم که از این داستانا درس بگیریم
فيل ودرخت
در سيرك پاي بچه فيل را با طناب به تنه درختي مي بندند و او هرچه تقلا ميكند، نمي تواند خود را آزاد كند.
اندك اندك باور ميكند تنه درخت از او نيرومند تر است.
هنگاميكه فيل بزرگ و نيرومند شد كافيست پاي فيل را به نهالي ببندند.
او براي آزادكردن خود تلاش نمي كند.
ما نيزاغلب اسير بندهاي شكننده ايم اما چون به قدرت تنه درخت عادت كرده ايم شهامت مبارزه نداريم
بي آنكه بفهميم تنها يك عمل متهورانه ساده براي دست يافتن ما به آزادي كافيست...
پائوکوئیلو
-------------
دو راهب در مسیر زیارت خود،به قسمت کم عمق رودخانه ای رسیدند.لب رودخانه،دختر زیبائی را دیدند که لباس گرانقیمتی به تن داشت.
از آنجائی که ساحل رودخانه مرتفع بود و آن دختر خانم هم نمیخواست هنگام عبور لباسش آسیب ببیند ، منتظر ایستاده بود.
یکی از راهبها بدون مقدمه رفت و خانوم را سوارکولش کرد.سپس او را از عرض رودخانه عبور داد و طرف دیگر روی قسمت خشک ساحل پائین گذاشت.
راهبها به راهشان ادامه دادند . اما راهب دومی یک ساعت میشد که هی شکایت میکرد : " مطمئنا این کار درستی نبود ، تو با یه خانم تماس داشتی ، نمیدونی که در حال عبادت و زیارت هستیم ؟ این عملت درست بر عکس دستورات بود ؟
و ادامه داد :تو چطور بخودت این اجازه رو دادی که بر خلاف قوانین رفتار کنی؟
راهبی که خانم رو به این طرف رودخونه آورده بود ، سکوت میکرد ، اما دیگر تحملش طاق شد و جواب داد:من اون خانوم رو یه ساعت میشه زمین گذاشتم اما تو چرا هنوز داری اون رو تو ذهنت حمل میکنی؟!
-----------
پادشاهی پس از اينكه بیمار شد گفت: "نصف قلمرو پادشاهیام را به کسی میدهم که بتواند مرا معالجه کند".
تمام آدمهای دانا دور هم جمع شدند تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد، اما هیچ یک ندانست.
تنها یکی از مردان دانا گفت: "فکر کنم میتواند شاه را معالجه کنم. اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، پیراهنش را بردارید و تن شاه کنید، شاه معالجه می شود".
شاه پیکهایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آنها در سرتاسر مملکت سفر کردند ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند. حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.
آن که ثروت داشت، بیمار بود. آن که سالم بود در فقر دست و پا میزد، یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت. یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند. خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.
آخرهای یک شب، پسر شاه از کنار کلبهای محقر و فقیرانه رد میشد که شنید یک نفر دارد چیزهایی میگوید. "شکر خدا که کارم را تمام کردهام. سیر و پر غذا خوردهام و میتوانم دراز بکشم و بخوابم! چه چیز دیگری میتوانم بخواهم؟"
پسر شاه خوشحال شد و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند و پیش شاه بیاورند و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.
پیکها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند، اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که پیراهن نداشت!!! لئو تولستوی
جمله روز : پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آن است که بعداز هر زمین خوردنی برخیزی . مهاتما گاندی
|
|
72243 |
نام:
نفیسه
شهر:
لس انجلس
تاریخ:
12/13/2009 2:24:36 AM
کاربر مهمان
|
سلام به رسم ادب به رسم وفا
چقدرحرف برای گفتن دارم اما...
من فکرمیکنم نه تنهااینجابلکه همه ی سرزمینهای غربت روح آدموکثیف میکنه
این بی انصافیه/اگه لایق باشم برای اونی که گفت ۳تاخواهریم که هنوزازدواج نکردیم یااونی که گفت عمل پادارم یااونی که گفت پروژه دارم بابابام مشکل دارم بامامانم مشکل دارم دختردایی خانم ایمان فرشته کوچولوی خانم محمدی درسای اتنا مشکل داداش معراجوآبجی فیروزه اونی که دلش شهادت میخواد اونی که دلش کربلا میخواد اونی که دائم تو سفره اونی که گفت فیلم کمدی با مضموم ناجور نسازیم اونی که گفت دلامونو دست نخورده برای خودش بذاریم اونی که گفت یه مشکل بزرگ دارم اونی که گفت غریبم اونی که گفت سربازم اونی که گفت شوهرم کارشو ازدست داده اونی که گفت بامادرشوهرم مشکل دارم اونی که تولدش بود اونی که عزیزی ازدست دادبرای سجاد یه متن ققنوسی نوشتم یااونی که حالش خوب نبود یااونی که نایب الزیاره ی مشهدمون بوده یااونی که گفت وعده ی دیدارمون حرم شاه عبدالعظیم حسنی یااونی که گفت تازه ازدواج کردم یااونی که گفت یکی رودوست دارم یااونایی که ازم تعریف کردم یااونایی که گفتن اینجا خوبه یااونی که گفت امتحان دارم یااونی که گفت میخوام خوب باشم یااونی که نایب الزیارمون تو شاهچراغه یااونی که از کابل یاپاکستان مینویسه/اگه لایق باشم برای همه اینجاییهادعامیکنم دیگه نگید چراهمش دردودل مینویسیدودعانمیکنید.
چقدردلم برای اینجاتنگ شده بود.نگران امیدامیدامیددوست خوبم(معذرت میخوام اما منظورم این بودکه اینجانمیتونم برات زیادبنویسم همین منوببخش)واتناومریم-۱ودختردایی خانم ایمان وخانم محمدی وساراوملیحه س.س عزیزوزهراوداداش معراجو اون مشکلشون خلاصه نگران تمام اونایی که گفتم بودموفقط دعامیکنم.
اینجا روحموداره ذره ذره بی غیرت میکنه یه دختری که اینجایه کمی تنهاس...ولش کنین مهم نیست من کیم مهم اینه که دوستایی دارم که میدونم برام دعامیکنن میشه یه لطفی بکنین دعا کنین مسلمون باغیرت بمونم نمیدونم میتونم تاوقتی که اینجام تحمل کنم یانه/ببخشیداگه موج منفی فرستادم
بابت متن قبلیم هم من معذرت میخوام که باعث شدم اشتباه برداشت کنین آخرمتنم به دلیل پرحرفی چاپ نشدوباعث اشتباه شد.ازهمسنگریهایی که برام میل دادن وبهم اشتباهموگفتن ممنونم.بیخیال گذشته.بهرحال ممنونم که ازم تعریف میکنید کاری که کمترخانواده میکنه باهام.مهم نیست.باخودم قهرم.نیازبه زمان دارم که تکلیفموباخودم مشخص کنم با باحجاب بودن وشال داشتن مشکلی ندارم نمازهم توی وجودمه توی اون جهنم فقط بارایحه ی نمازبودکه زنده بودم.امایه سری خورده کاری داره اسلام که بااونا مشکل دارم.گاهی فکرمیکنم اینام درست میگن چرانه؟ولی میدونم اگه یکم کوتاه بیام ازدست میره تمام زحمتام برام دعاکنین محکم بمونم.برنامه ی محرمم معلوم نیست وگرنه خیلی دلم میخوادتو ختم شرکت کنم.من هنوزم خوشبختم که شمارودارم نمیخوام گیوآپ کنم بیخیال شم پس باید محکم باشم ونیازبه خیلی چیزادارم.دلم براتون تنگ شده.بنویسید.یاحق.
|
|