هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
72012
نام: حسین
شهر: کرج
تاریخ: 12/2/2009 11:59:08 AM
کاربر مهمان
  عید غدیر بر همه ی شیعه های جهان مبارک

امیدوارم همگی سال خوبی را داشته باشید
72011
نام: سرباز گمنام
شهر: بندرعباس
تاریخ: 12/2/2009 11:37:56 AM
کاربر مهمان
  بسم الرب الشهداء

سلام علیکم و رحمة الله

ز سوی عرش رحمن، نوید شادی آمد****

بشارت ای محبان، امام هادی آمد****

کجایی یابن زهرا بده عیدی مارا****

که روح عشق و ایمان امام هادی آمد****

التماس ۲آ
72010
نام: ایمان
شهر: توکل به خدا
تاریخ: 12/2/2009 11:18:19 AM
کاربر مهمان
  پیشاپیش عید سعید غدیر بر تمامی عاشقان مولایمان علی (ع) مبارک باد

احتمالا از فردا را نمی توانم در خدمت باشم برای دیدن مادر که سادات هم می باشند و دیدارشان واجب در روز عید غدیر چند روزی را سعادت حضور ندارم
امیدوارم همه شما در پناه مولایمان علی علیه السلام باشید
یاعلی

یک بار دیگر ای گل خورشد دیر کن

ما را به جزم آیینه بودن اسیر کن

این قلب های صورتی بی خیال را

سرشار از شقایق - آیینه - پیر کن

یا آن که این طراوت موهوم و خام را

در پیشگاه حضرت آیینه پیر کن

فرق نگاه خسته ام ای آیینه شکست

فکری به حال کاسه ای از اشک و شیر کن

انگشتری که از گل و آیینه و دل است

در دست های بی رمق آن فقیر کن

ای قلب های تشنه لبریز زخم را

به یک نگاه آیینگی سیر سیر کن

در جام های خالی ما نور ناب باش

ما را امام آیینه ها چون غدیر کن

72009
نام: علی
شهر: ارديبهشت
تاریخ: 12/2/2009 11:08:18 AM
کاربر مهمان
  عيد غدير را به همه عشقان ولايت تبريك وتهنيت عرض ميكنم
72008
نام: ایمان
شهر: توکل به خدا
تاریخ: 12/2/2009 10:41:14 AM
کاربر مهمان
  با خیرگی نگاهت ای دوست
شاعر شده ای ز هر سکوتت
ابهام لطیف عشق پیداست
پنهان نکند اگر سکوتت
گویا نشوی شوم شبی غرق
من هم به سکوت در سکوتت
72007
نام: sara
شهر: از ت
تاریخ: 12/2/2009 10:33:09 AM
کاربر مهمان
  انسانها دارای میزان معینی از انرژی هستن و به اندازه یی انرژی دارن که بتونن به سوی کمال مطلق برگردن...این انرژی به شکل توجه متجلی میشه...و اگر ما آدما دائم توجهمون به مسائل پرتو پلا باشه دیگه انرژی کافی‌ برای تمرکز به خداوند و پیمودن راه کمال نخواهیم داشت.....خوندن نامهای خداوند به بالا بردن سطح انرژی ما کمک میکنه ...چرا که ما چیزی نیستیم جز ارتعاش اصوات....
72006
نام: م مجد
شهر: بوشهر
تاریخ: 12/2/2009 10:28:39 AM
کاربر مهمان
  سلام دوستان : درخصوص عیدغدیر نیاز به۴ سوال تستی توپ دارم خواهشمنداست تا روز جمعه به آدرس ایمیل ارسال نمائید با تشکر
72005
نام: اردیبهشت
شهر: بهارستان یزدان
تاریخ: 12/2/2009 10:24:50 AM
کاربر مهمان
  منت خدای را عز و جل

دورود و سه هزاران سد بدرود

و چون میل نبشتن آید بر آن غلبه نه همی توان کرد به هیچ روی و اینک خاطرمان بر سالیانی دور برفت به گاه جنگ ! و چون نیک بیاندیشیم سالیانی پیش بگفتیم که چون آن خانه خرابان ، بر ما خانه خراب همی کردند ، به شامگاهان این خانزاده را به تنهایی در آوردگاه گاری ای بی سر ودم قرار همی داده و نیت ایشان دور کردن این خانزاده از کنام بمباران همی بودی!
القصه ، شباهنگام بر آستانه ی دهی فرود همی آمدی که زین ده فقط نامی شنیدی و هیچ زان نبدانستی و آن شب یخ بسته ! بر کرسی ای وارد همی شدیم بس حار(به اصطلاح ایشان)! و بخفتیم و دگر روز ، بدیدیم که بشرکانی بیامده و گرد ما بگشته و خویشتن را معرفی بنومودندی و ایشان بس فراوان بودی ادعای عموزادگی با ما بداشتی و من هیچ یک نه شناختی !
چندیدن صباحی بر ما همی برفت و دل تنگی ما روز به روز بیشتر همی شد و چون نام عمو آمد گمان ما بر عموی اصلیمان ، آن خان خانان همی برفت و دگر بار نومید همی گشتیم که قصد ایشان زین کلام ، دگران بودی و این رسم ولایت ایشان بودی به عموخواندگی !
القصه تر ! در میان پچ پچ این عموزادگان ماری !دروغین بشنیدیم که ولایت آن خان ، اندر کناری بودی و گاه آنست که کوله بار خویشتن جمع همی نوموده و عزم آن ولایت همی کنیم . اینک نیک به یاد همی آوریم که اندر شمایل آن کوچک مسافر زان سیاره ی زیبا ، جل و پلاسمان را اندر بقچه ای نهادندی و در روزگاری طوفانی زان ولایت بیرون همی زدیم به قصد کاشانه ی عمو!
یا غدیمان به خیر همی بادا! که چون زان ده بیرون همی زدیم هیچ راه ز بیراه نشناخته ، اما بر راه خویشتن با عزمی راسخ پایدار همی ماندیم و در آن طوفان و آن گرد باد چشمانمان پرزگرد و غبار بودی و بغضی فروخفته و بر خود نهیب همی زدی !
ای اردیبهشت ! ای لجباز ! ای یکدنده ! ای نیکو ! ای خوب باشد که مرد مانی و بر حرف خوشتن راسخ کین روستا نه کنام تو باشد بدین غریبی ، باشد که رو به سوی ولایتی دگر همی نهی!
القصه برفتیم و برفتیم و خویشتن به تنهایی نبدانستی به کدامین سوی!؟
که گاری ای بیامد و فریاد بر آورد ای مسافرکوچک ، به کدامین مسیر همی روی ، شاید که راه یکی بود و باشد که خدای تعالی راضی همی گردد ، بر گیر و بر این عراده سوار همی شو!
و بر آن سوار همی گشتیم .
برج و باروی ولایت چون نمایان بگشت ، جانی تازه بگرفتیم و آن غدی از دست رفته را باز همی یافتیم و زان گاری پایین پردندی و سوی کاشانه ی ایشان خان خانان روانه بگشتیم !
و اینک که 20 و اندی سال زان هنگامه همی گذرد ، درخاطر عموزادگان بماندی و ایشان بر ما طعنه همی زدی که ای اردیبهشت آن روز بر بیراهه همی رفتی و آن گاریچی به فریادت همی رسید، باشد که شکر گذار باشی !

و ای گل نرگس ! ای که هیچ پیدایت نیست! ای هیچ نه همی نویسی باشد که جایتان خالی همی بودی افزون بر آن چه فرقی میکنه ، آن یار راستین ، آن نکوی دیرین و آن بنده ی مومن خدای تعالی عزه ذکر


عید ولایت مولا علی علیه سلام بر همگان مبارک همی بادا
یاعلی با علی تا اعلی
72004
نام: sara
شهر: از ت
تاریخ: 12/2/2009 10:04:37 AM
کاربر مهمان
  با سلام به همه و به ایمان عزیزی به نفیسه و امید عزیز...

مطلب گردو نوشتهٔ شخص دیگری بود که منم ازش لذت بردم.....مثل همیشه ممنون از توجهتون.....


و اما انسانها همانی هستند که به آن‌ توجه میکنند پس اگر به خدا توجه کردی مثل او میشی‌...خداوند همراه کسی‌ هست که او همراه خداوند هست....با خوندن نامهای او همراهیش رو به طرف خودتون جلب کنید...
72003
نام: ایمان
شهر: توکل به خدا
تاریخ: 12/2/2009 9:08:55 AM
کاربر مهمان
  سلام بر آقاسید مرتضی آرامش دهنده روح و روانم

سلام بر تک تک دوستان و همراهان آقا سید مرتضی

سید عزیزو گرامیم ،کسی که هروقت دلم گرفت یه جوری آرامم کردی همین خونه که باعث شده از خیلی بیراهه ها جدا بشم و به جایی پناه بیارم که حداقل حرفم را می فهمن و باعث راحتی خیال و سبکی روحم میشن
سید گرامیم دیشب دلهره خاصی داشتم که با دختر دائیم چگونه روبرو بشم من که خیلی با احساس و عاطفه هستم الان که اونا روببینم آیا می تونم خودم را کنترل کنم ؟ پسرم قبل از آمدن آنها از بیمارستان شرط کرد که مامان اگر بخوای گریه کنی یا طوری برخورد کنی که ناراحت بشی و دوباره درگیر بیماری و تنگی نفست و بیمارستان بشیم ترکت می کنم و میرم منم که می دونستم این یه تهدید مهربانانه می باشد قبول کردم و قول دادم که خیلی احساسی برخورد نکنم دل تو دلم نبود ، وقتی دختر دائیم آمد او را تو بغل گرفتم و صورت نورانی اش را غرق در بوسه کردم و بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر شد اما زود خودم را جمع و جور کردم و چشمانم را پاک کردم و شروع به احوالپرسی کردم وقتی روحیه مقاوم و خوب او را دیدم خداوند را شاکر شدم که واقعا ایمان واقعی با ادمها چه می کند ، اسم سرطان هم سخت است که رسد به خدای نکرده دچار شدن به این بیماری . ولی خوشبختانه سیده ما می گفت دکتر جای امیدواری داده اما چند جلسه ای باید سختی شیمی درمانی را تحمل کنم ولی من سرطان را از رو می برم . تا دیروقت به یاد گذشته آلبومها را آوردم و نگاه می کردیم دختر دایی دیگرمکه هم سن خودم می باشد می گفت دخترعمه فکر نمی کردم این عکسها را داشته باشی یعنی هنوز هم مانند گذشته ما را دوست داری و بیاد ما هستی ؟ گفتم نازنینم ممکن است مشکلات و غم و غصه روزگار ما را قدری دور کرده باشه اما دلها هیچوقت نمی تونه از هم فاصله بگیره . خلاصه شب به یاد ماندنی بود البته با کمی استرس برای سلامتی دختر دائی جوانم که امیدوارم به حق جد سادات هرچه زودتر شفای عاجل به تمامی بیماران و این بیمار من هم داده شود .

ساحل گرامیم سلام و عرض ادب ممنونم از نوشته های دیروزت بسیار آرامم کردی و به من قدرت و قوت برای ادامه راه را دادی ، امیدوارم همیشه و همه وقت در پناه مولایم علی به سلامت بسر بری و از تمامی مشکلات و گرفتاریها به همراه همسفر راهت دور باشید .

دوست بسیار خوبم ممنون از نوشته هایت هم خوشحال شدم از دیدن حال و اوضاع خوبت و هم اینکه امید گرفتم که کسی هست که بیادم باشد و برایم دعا کند

از تمامی دوستان وهمراهان آقا سید مرتضی التماس دعا دارم و سلام و عرض ادب می کنم

التماس دعا
یاعلی
<<ابتدا <قبلی 7207 7206 7205 7204 7203 7202 7201 7200 7199 7198 7197 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7202&mode=print