هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
71682
نام: مهتاب
شهر: گلزار شهدا
تاریخ: 11/18/2009 10:45:20 AM
کاربر مهمان
  خدایا چنان کن سرانجام کار
تو خوشنود باشی و ما رستگار
71681
نام: يكنفر
شهر: طهران
تاریخ: 11/18/2009 10:33:24 AM
کاربر مهمان
  مستیم و سر از پا نمی شناسیم. مستیم از شوق دیدار تو و امید وصال و دیدار تو ما را از این

مستی بیرون کند ولا غیر.


بنگر این مستان آتش خورده را

ای پرستار پرستوهای ما




لطفی بفرما و از این پرستوهای دلشکسته ات لحظه ای غافل مشو و آنها را به حال خود مگذار که بی تو هیچند.

بیا بیا که این قوم بیمار توأند و یک نظر تو مرحمی بر دلهای این قوم بیمار است.

بیا بیا مهدی فاطمه، فرزند زهرای اطهر، منجی غافلان مهجور از دنیا، یگانه منجی عالم بشریت.

بیا بیا گل نرگس که امت پدران و اجدادت چشم به راه توست. تورا به پهلوی شکسته مادرت قسم، ما را از

خود دور مکن و ما را در این وادی وانفسا تنها مگذار ای یوسف زهرای تنها.
71680
نام: مرتضی
شهر: شیراز
تاریخ: 11/18/2009 10:30:56 AM
کاربر مهمان
  http://cartoonblog.blogfa.com
71679
نام: ناهيد
شهر: تهران
تاریخ: 11/18/2009 9:57:34 AM
کاربر مهمان
  به نام او
امروز كه گذشت از آن ياد مكن فردا كه نيامده فرياد مكن
با سلام و عرض ادب
شخصی روزی با خدا مكالمه ای داشت:خداوندا!دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شكلی هستند؟ خداوند آن مرد را به سمت دو در هدایت كرد و یكی از آن ها را باز كرد‍؛مرد نگاهی به داخل انداخت.درست در وسط اتاق یك میز گرد بزرگ وجود داشت كه روی آن یك ظرف خورش بود و آن قدر بوی خوبی داشت كه دهانش آب افتاد. افرادی كه دور میز نشسته بودند بسیار لاغر و مریض حال بودند.به نظر قحطی زده می آمدند. آن ها در دست خود قاشق هایی با دسته ی بسیار بلند داشتند كه این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر كدام از آن ها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر كنند. اما از آنجایی كه این دسته ها از بازوهایشان بلندتر بود، نمی توانستند دست شان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند. مرد با دیدن صحنه ی بدبختی و عذاب آن ها غمگین شد. خداوند گفت: تو جهنم را دیدی. آن ها به سمت اتاق بعدی رفتند و خداوند در را باز كرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یك میز گرد با یك ظرف خورش روی آن، كه دهان مرد را آب انداخت. افراد دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه ی كافی تپل و قوی بودند، می گفتند و می خندیدند .آن شخص گفت: نمی فهمم خداوند جواب داد: ساده است!فقط احتیاج به یك مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند كه به همدیگر غذا بدهند، در حالی كه آدم های طمعكار تنها به خودشان فكر می كنند.
71678
نام: امیدوار
شهر: ایران
تاریخ: 11/18/2009 9:52:41 AM
کاربر مهمان
  باسلام وعرض تسلیت به مناسبت شهادت امام محمدتقی(علیه السلام)به همه بزرگواران حرف دل.

**آخرین فرصت برای ثبت اسامی جهت درخواست برای شرکت درختم سوره مبارکه حج تاامشب بوده وفرداصبح اسامی نهایی درج خواهدگردید.

التـــــــــماس دعــــــــــــا...
***اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم***
71677
نام: ایمان
شهر: توکل به خدا
تاریخ: 11/18/2009 9:51:18 AM
کاربر مهمان
  شهادت امام جواد (ع) تسلیت باد
ابوجعفر محمد بن علي نهمين امام از امامان دوازده گانه شيعيان و يازدهمين معصوم از چهارده معصوم است. مشهورترين لقبهاي آن حضرت جواد (بخشنده) و تقي (پرهيزگار) است. پدرش امام رضا (ع) و مادرش سبيكه يا ريحانه يا دره از مردم نوبي (شمال سودان) است. در سال 195 هـ.ق در مدينه به دنيا آمد و در سال 220 هـ.ق در بغداد وفات يافت. مرقد آن حضرت در كاظمين كنار مرقد امام موسي كاظم (ع) قرار دارد.

۩ دوران امامت

امام جواد (ع) در سال 203 هـ.ق پس از شهادت پدرش امام رضا (ع)، در سن هشت سالگي، به امامت رسيد دوران هفده ساله امامت او با حكومت مامون و معتصم، خلفاي عباسي، همزمان بود. هنگامي كه امام رضا (ع) به دعوت مامون از مدينه به توس رفت. امام جواد (ع) كه كودك بود، مانند ديگر افراد خانواده حضرت رضا (ع) در مدينه ماند و در سال 202 هـ.ق براي ديدار پدر به مرو رفت و سپس به مدينه بازگشت.

۩ امام در بغداد

پس از شهادت امام رضا (ع) مامون به بغداد رفت او كه از كمالات علمي و معنوي امام جواد (ع) آگاه بود ايشان را از مدينه به بغداد دعوت كرد. اما دولتمردان حكومت عباسي و اطرافيان مامون از اين اقدام ناخشنود بودند، به ويژه آنكه مامون تصميم داشت دختر خود، ام الفضل، را به همسري امام جواد (ع) در آورد. مامون براي آنكه آنها را از مقام علمي و فضل آن حضرت آگاه كند، در بغداد مجلس بحثي، ميان او و دانشمندان بزرگ آن روزگار، ترتيب داد. دراين مجلس، امام به پرسشهاي علما پاسخ گفت و ميزان دانش و هوش وي بر آنان آشكار شد. پس از آن مامون دختر خود را به همسري امام درآورد.

۩ سفر حج

امام جواد (ع) پس از چندي به سفر حج رفت و از آنجا به مدينه بازگشت، و پايان خلافت مامون در آن شهر ساكن بود. پس از مرگ مامون به دستور معتصم عباسي، در سال 220 هـ.ق، به همراه همسرش ام الفضل، به بغداد رفت و بنابر بعضي روايتها به دستور معتصم مسموم شد و به شهادت رسيد.

امام جواد (ع) را همه مسلمانان عالمي بزرگ مي دانستند. ايشان انساني بردبار، نيكو سخن، عابد و بسيار باهوش بود. حديثهاي بسياري از آن امام، در كتابهاي حديث، از جمله عيون اخبار الرضا، تحف العقول، مناقب، بحارالانوار و ........ نقل شده است.

۩ نياز مؤمن به سه چيز:
«أَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ إِلى تَوْفيق مِنَ اللّهِ، وَ واعِظ مِنْ نَفْسِهِ، وَ قَبُول مِمَّنْ يَنْصَحُهُ.»:
مؤمن نياز دارد به توفيقى از جانب خدا، و به پندگويى از سوى خودش، و به پذيرش از كسى كه او را نصيحت كند.

استوار كن، آشكار كن!
«إِظْهارُ الشَّىْءِ قَبْلَ أَنْ يُسْتَحْكَمَ مَفْسَدَةٌ لَهُ.»:
اظهار چيزى قبل از آن كه محكم و پايدار شود سبب تباهى آن است.

قطع نعمت، نتيجه ناسپاسى
«لا يَنْقَطِعُ الْمَزيدُ مِنَ اللّهِ حَتّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الْعِبادِ.»:
افزونى نعمت از جانب خدا بريده نشود تا آن هنگام كه شكرگزارى از سوى بندگان بريده شود.

تأخير در توبه
«تَأخيرُ التَّوْبَةِ إِغْتِرارٌ وَ طُولُ التَّسْويفِ حَيْرَةٌ، وَ الاِْعْتِذارُ عَلَى اللّهِ هَلَكَةٌ وَ الاِْصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ أَمْنٌ لِمَكْرِ اللّهِ «فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ».»:
(سوره اعراف، آيه 99) به تأخير انداختن توبه نوعى خودفريبى است، و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است، و عذرتراشى در برابر
71676
نام: همسفر
شهر: دور دور
تاریخ: 11/18/2009 9:34:26 AM
کاربر مهمان
  سلام آقا مرتضی ،دلم خیلی گرفته ،دلم برا اون روزا که حال و هوای دیگه داشت تنگه ،یادت میاد؟!هر وقت دوباره شروع به کار میکنم خاطرات اون روزا عذابم میده، ازین که عاشقم پشیمون نیستمبقول شهید مطهری اگر عشقا به وصال برسه دیگه عشق نیست اون موقع دیگه دیگه چیزی نداری که عاشقش بمونی، عشق اگه پایدار باشه که دیگه عشق نیست آب و گل.برام دعا کن مثل اون روزا که هوامو داشتی ،دعا کن که سالگرد شهادت بازم سر خاکت باشم.
71675
نام: سبكبار
شهر: یه کوشه دنیا
تاریخ: 11/18/2009 2:12:42 AM
کاربر مهمان
  صلواتی به امام عصر عج بفرست
71674
نام: کاوه
شهر: تهران
تاریخ: 11/18/2009 1:14:45 AM
کاربر مهمان
  سلام به همگی
امیدوارم که خیلی خوب باشین بایه داستان دیگه در خدمتتونم امیدوارم مورد پسندتون قرار بگیره:

روزی مردی داخل چاله ای افتاد و بسيار دردش آمد ...
یک روحانی او را دید و گفت :حتما گناهی انجام داده ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک یوگيست به او گفت : این چاله و همچنين دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعيت وجود ندارند!!!
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایين انداخت!
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پيدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصيحت کرد که : خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبين به او گفت : ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!!!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بيرون آورد...!
-------------------------------
جمله روز : آنکه می تواند انجام می دهد و آنکه نمی تواند انتقاد می کند . جرج برناردشاو
یا حق
71673
نام: هانی
شهر: تهران
تاریخ: 11/18/2009 1:01:38 AM
کاربر مهمان
  سلام
دست بوسی نه! ،باید دست داد وکار کرد *

به آنکه اعتراض می کند که چرا دانشجویان دست می زنند وصلوات نمی فرستند می گویم
صلوات نفرستادن جوانان گناه تست . چراکه خودمیدانی صلوات را به چه صورتی
درآورده ای و برایش چه مصرف هائی درست کردی !یکی اینکه تا شخصیت گنده ای
واردمجلس شده است ، صلوات فرستاده ای ،مصرف دیگرش حرکت تابوت وجنازه است درمیان
زندگان .ومصارف دیگر ،هوکردن یک سخنران ،پایین کشیدن یک منبری ومسخره کردن کسی
.این هاست مصارفی که تو برای صلوات ساخته ای ..*این است که قشر دانشجو برای
ابراز احساساتش نمی تواند صلوات را جدی بگیرد .*چون توچنانش ساخته ای که بکار
هوکردن ومسخره کردن و تداعی انحطاط می خورد .توهرگز به "دست بوسیدن " اعتراض
نکردی ،حالا به "دست زدن "اعتراض می کنی ؟

رابطه مریدی ومرادی رابطه طبقاتی دوره های کهنه است ودست بوسیدن مظهرشرک وبردگی
است . *آن که مرید کسی باشد خود شانس "کسی شدن "را نخواهد داشت* .پس بی رابطه
مرید ومرادی وبی دست بوسیدن باید دست داد و کار کرد

معنویت چیست ؟یک چیز ذهنی وخیال پرستانه نیست .معنویت نیزمانند تمدن وعلم
،احتیاج به کار دارد ..احتیاج به تمدن ،قدرت ،تکامل ،لیاقت واگاهی دارد .جامعه
ای که جهل وفقر درآن وجود دارد ،همانطورکه زندگی مادی ندارد ،حتما زندگی معنوی
هم ندارد !

"ایثار یعنی انتخاب منافع ومصالح دیگران برمنافع ومصالح خویش .ایثار عملی است
دراوج اخلاق

بنابراین نه اسلام عالمانه ،نه اسلام عامیانه ،اسلام اگاهانه .نه مسلمان اگاه
،نه مسلمان عامی ،مسلمان روشنفکر .اسلام نه به عنوان فرهنگ ،نه به عنوان سنت
،بلکه به عنوان عقیده .

دكتر شریعتی
<<ابتدا <قبلی 7174 7173 7172 7171 7170 7169 7168 7167 7166 7165 7164 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7169&mode=print