اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
71342 |
نام:
ایمان
شهر:
توکل به خدا
تاریخ:
11/4/2009 8:13:28 AM
کاربر مهمان
|
دلم گرفته و هر سوي خانهام ابريست
دلم گرفته و گريه دواي دردم نيست
حريف ني لبك و سوز دل نميگردم
ولي درون دلم بذر صبر پروردم
خداست شاهد اين حرف و عشق ميداند
كه روز جمعه نگاهم به جاده ميماند
به آتشي كه دلم را هميشه سوزانده است
دواي درد عدالت كنار در ماندهست
دري است فاصله من و يك سبد رويا
دري است فاصله من و يوسف زهرا
دلم گرفته، دقايق هنوز در راهند
و عاشقان شقايق هنوز در راهند
دلم گرفته، كسي نيست، جاده بيرنگ است
دلم گرفته و اين قلب ساده بيرنگ است
هميشه ماندهام اينجا، هميشه ميمانم
عبور ميكند آيا كسي؟ نميدانم!
|
|
71341 |
نام:
گمنام
شهر:
کاشکی کربلا
تاریخ:
11/4/2009 7:03:22 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب الحسین (ع)
سلام به بزرگواران حرف دلی
و سلام به علی بنی هاشمی از دل مولا علی (ع)
ان شاالله خداوند شما و همه ی بزرگوارانی که برای اهل بیت (ع)و شهدای عزیز می نویسید رو سالم و پیروز نگه داره (الهی آمین)
باز هم ترانه ی دلم شد حسین (ع) حسین(ع)
کاش که من هم شوم فدایی تو یا حسین(ع)
یا علی (ع)
|
|
71340 |
نام:
.................
شهر:
................
تاریخ:
11/4/2009 3:35:05 AM
کاربر مهمان
|
به نام خدا سلام
برگی از یک خاطره:
مثل همیشه بعداز کلاس اومدم خونه.حال نداشتم با پله ۴طبقه رو برم بالا تصمیم گرفتم با اسانسور برم.بین طبقه ی ۲و۳ خراب شد و وایساد.برق هم رفتو همه جا تاریک شد.فن هم خاموش شدوهوا کم کم داشت گرم و دم دار میشد.هیچوقت فکرنمیکردم از این اتفاقات برای منم بیافته.همیشه فکرمیکردم اینا مال فیلماس.نشستم کف اسانسور.کوله پشتیم رو کنارم گذاشتم و با موبایل همه جارو یه نگاهی انداختم.حشره مشره نداشت،حیوون هم نداشت.
چه جالب!اینجا چقدر شبیه قبره!...تاریک،کوچیک،گرم،بدبو،بدون آب و غذا...
شارژموبایلم هم که تموم شد دیگه تنهای تنها شدم.نمیدونم چرا نمیترسیدم.فقط اشک بود که سرازیر شده بود و بند نمیومد.توی اون ۲یا شایدم ۳ساعتی که اونجا بودم به چیزی جز قبر و شب اول قبر و اینکه چه جوری زندگی کنم که اونجا این احساس های بد رو نداشته باشم خیلی فکر کردم.وقتی صدای امداد رسان رو شنیدم یه حس عجیبی داشتم.نمیتونم بگم نمیتونم بیان کنم...وقتی بیرون اومدم دیدم خواهرم خیلی نگران و مضطرب منتظره که من بیام بیرون.تا منو دیدبغلم کردو...اونجادیگه جز اعمالمون چیزی منتظرمون نیست
خدایا کاری کن طوری زندگی کنیم که قبرمون تنگ نباشه تاریک نباشه بدبو نباشه گرم نباشه تازه مارومورو ملخ و حشره و حیوون هم نداشته باشه.خدایا کاری کن شب اول قبر مثل توی اسانسور زبونمون بند نیادو اونجاهم مثل اسانسور هرکی دم گرم مولاشو بگیره و زمزمه کنه.خیلی از قبر میترسم.از تاریکی و از اینکه یه چیزی روی صورتم باشه،از جاهای تنگ هم میترسم.دلم نمیخواد توی قبر تشنگی بکشم توی اون گرما مثل توی اسانسور وقتی گشنم میشه وقتی یه نگاهی به کوله پشتیم میندازم ناامیدشم و حسرت اینو بخورم که چرا خالیه.چرا ...
خدایا خودت آخرو عاقبت همه ی مارو ختم به خیر کن
الهی آمین
اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم
اللهم عجل لولیک الفرج
امان از تنهایی امان امان امان
|
|
71339 |
نام:
علیرضا
شهر:
همدان
تاریخ:
11/4/2009 2:09:57 AM
کاربر مهمان
|
بده دستاتو به دستم تا با هم کلبه بسازیم...
چهارشنبه
به به !چه روزی...
آنقدر برام سخت که میترسم بخوابم ...
قرآن باز میکنم...
*** آنچه تو را از نیکو رسد مسلما از نزد خداست و آنچه از بدی میرسد از خود توست ....
نساء - آیه 79
گرفتم...
میگم... با منی دیگه نه؟
پس...
خدایـــــــاشکرت...
*************
13/8/88
11 : 2 Am
*************
|
|
71338 |
نام:
علیرضا . . .
شهر:
همدان
تاریخ:
11/4/2009 12:49:13 AM
کاربر مهمان
|
سلام...
اما !
نشد جواب بگیرم سلامهایت را...
*************************
گفتم ای عشق،بیا تا که بسازیم آرام
یا نه، ویرانه کنیم ساخته ای را
گفتم ای عشق، چه بر روز تو آمد امروز
که به تشویش سپردی شب عاشق ها را
حیف از امروز که بی تو به شب آمد
کاش خورشید تو آغاز کند فردا را
*************************
24:۵۵
13/8/88
******
|
|
71337 |
نام:
گمشده در خود مادی
شهر:
یه متر در یه متر رو زمین خدا
تاریخ:
11/4/2009 12:15:13 AM
کاربر مهمان
|
سلام حاج حسین خرازی
سلام حاج ابراهیم همت
سلام حاج مهدی باکری
سلام آقا مهدی زین الدین
سلام حاج احمدکاظمی
سلام احمد آقا متوسلیان
سلام.................
تو رو خدا صدام رو بشنوید
|
|
71336 |
نام:
فهیمه
شهر:
اصفهان
تاریخ:
11/4/2009 12:02:23 AM
کاربر مهمان
|
امشب باز هم لبریز توام خودت گفتی وقتی دلت گرفت برایم حرف بزن امشب ابری پر بارانم اگرسر برشانه هایت نبارم معلوم نیست شایداین بغض کهنه تا به ابد درحنجره ام بماند بگذار ببارم خسته ام!
شانه های مهربانت را میخواهم
خدای من!
|
|
71335 |
نام:
ديده
شهر:
امام رضا (ع)
تاریخ:
11/3/2009 10:47:14 PM
کاربر مهمان
|
سلام آقا
امروز دلم حسابي گرفت.... اشك بود.. تو حرم امام رضا(ع) .....
خدايا ميبيني دنياي بعضيا برعكس شده اونم بعضيايي كه خودشون رو اهل دين و علم و...ميدونند!بگذريم..
خواستم حرف دلمو گفته باشم وكمي سبك بشم.
بچه هاي گل وباصفا حال همتون خوبه؟ يه آيه قشنگ هست كه ميگه:
بسم الله الرحمن الرحيم
وما هذه الحيوة الدنيا الا لهو ولعب وان الدار الاخرة لهي الحيوان لو كانوا يعلمون.
اين زندگي دنيا جز سرگرمي وبازيچه نيست وزندگي حقيقي همانا در سراي آخرت است اي كاش مي دانستند.
سوره عنكبوت
خيلي محتاج دعا هستم
اللهم صل علي محمدوآل محمد وعجل فرجهم
|
|
71334 |
نام:
علیرضا . . .
شهر:
همدان
تاریخ:
11/3/2009 9:02:26 PM
کاربر مهمان
|
اگر چه نزد شما تشنه سخن بودم...
کسی که حرف دلش را نگفت من بودم...
دلم برای تو تنگ می شود اما...
******************************************
...سلام به ساقی عزیز کجایی پسر؟..سلام به فیروزه و فائزه خانم...بنده خدا از جزیره مجنون...خروش بزرگوار سلام و عرض ارادت...ایمان محترم و محبوب...سلام به امیدامیدوبازم امید...سلام به آتنای گرامی نه بابا پیری کجا بود اول جوونی...هدهد غریب...روناک...سعید سناتور...جا مانده ازغافله از دوکوهه...عاشق از یزد و قزوین...حرف دل از لیوان شکسته...خانم محمدی از زیباییها التماس دعا...بوی سیب محترم از مطلع الفجر...سرباز گمنام...آفتاب آبی و میم و مریم خانم از باران...فریال...خواهرای خوبم سیب و آرامش از همدان...نفیسه و انسیه خانم...مریم خانمها از ناکجا آباد و تهران...یگانه محترم...امیدوار بزرگوار...سبکبار محترم...یاس سفید از بنی هاشم نمیدونین چقدر خوشحال شدم که اومدین...گمنام گرامی از کاشکی کربلا...سایه از تنهایی...حسن آقا از بی کسان...آقا مرتضی از ارومیه...علی آقا و ملیحه خانم وثناء گرامی از شیراز....علیرضا از اصفهان...سارا خانمها از مشهد و قزوین...آقا رضا از کویر...حسین از مونترال...چه فرقی میکنه گرامی از هیچ جا...آقا صادق از قم... و سلام به هر کجا که محبوب بخواهد...و سلام به اونایی که بیادشونم اما حافظه ام یاری نکرد اسمی ازشون ببرم...
التماس دعا رفقا...
******
12/8/88
21 : 6
******
|
|
71333 |
نام:
قزی آتشی
شهر:
اراککککک
تاریخ:
11/3/2009 8:20:36 PM
کاربر مهمان
|
من حرفی ندارم.
|
|