اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
70692 |
نام:
یگا
شهر:
بع داد
تاریخ:
10/6/2009 3:45:36 PM
کاربر مهمان
|
به نام خدا
سلام به ....
تو رو خدا من خیلی میترسم اون
از تو
میترسم شیطان بدجوری پیله کرده
تو رو خدا من چیکار کنم
ول کنم نیست
یا حق
یا اله
خدایااااا
به دادمون برس
پس ما...
اره اره اره
....
اگه میشه تو رو خدا ثبتش نکنبد
خا..بیبی
تو روخداثبت نشم
|
|
70691 |
نام:
سمیه
شهر:
مشهذ
تاریخ:
10/6/2009 2:33:58 PM
کاربر مهمان
|
نگاه(حرام) یکی از تیرهای شیطانی است
|
|
70690 |
نام:
بوی سیب
شهر:
مطلع الفجر
تاریخ:
10/6/2009 2:29:12 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحمن الرحیم
سخنی با محمد نوری زاد
جناب آقای نوری زاد!
راستی زاویه انحراف از کی و کجا آغاز شد؟
محمد یادت هست سال 62 بعد از آشنایی از طریق ساخت برنامه تلویزیونی جهاد در بشاگرد، برای مجری گری برنامه روایت فتح از شما دعوت شد و با هفته ای یک جلسه دو ساعته با شهید سید مرتضی آوینی(رحمه االله علیه) همکاریتان آغاز گردید؟ و بعد از چند ماه همکاری، اصرار کردید برنامه سریال داستانی (همه با همه) را بسازید و لیکن آقا مرتضی (شهید آوینی) به شدت مخالفت کرد ولی شما و برخی از دوستانتان با بودجه جهاد کار خودتان را کردید و پس از تولید هم، برنامه غیر قابل پخش تشخیص داده شد و همه آن پول ها عملا به دست شما دور ریخته شد!
یادت هست آقا مرتضی شما را از روایت عملاٌ بیرون راند و شما تا سال 65 پیدایت نشد تا اینکه سال 65 با وساطت برخی از دوستان برای مجری گری برنامه های روایت دوباره دعوت شدید و پس از چند ماه ادامه این همکاری رفتارهای شما برای آقا مرتضی غیر قابل تحمل شد و بار دیگر مجموعه روایت فتح را ترک کردید. راستی هیچ کلاهت را قاضی کرده ای ببینی چرا آقا مرتضی (شهید آوینی) به این حد از شما و از رفتارهای شما تنفر داشت ؟
جناب آقای نوری زاد ظهور و بروز شما در دهه هفتاد ضمن اینکه کارمند (غیر حضوری!!) جهاد بودی بخشی در خدمت کیسه خودت ( مستند و یا داستانی تلویزیونی را با قیمت های بسیار گزاف به صدا و سیما می فروختی، به این موضوع که درآمد های سرشاری که به دست می آوردی را خرج و هزینه چه مسائلی کردی ورود نمی کنیم چون کاملا به اسرار و احوال خانوادگی شما ارتباط دارد و من قصد پرده دری و افشاگری ندارم) و بخشی هم در قالب مقالاتی بود که در روزنامه کیهان چاپ می شد.
راستی یادت هست در مقاله هایت و در سریال تله تئاتر (پروانه ها مینویسند) چگونه بر صفوف دوم خردادی ها یا به قول خودتان (اردوی نفاق) می تاختی و یادت هست با دیالوگ های هنرمندانه جریان اصلاح طلب را با طلحه ، زبیر و ابوموسی اشعری مطابقت میدادی و نهایتا آن ها را از مصادیق حقیقی مارقین، ناکثین و قاسطین می دانستی؟
یادت هست در سالگرد شهادت آقا مرتضی بر سر مزارش چه مقاله آتشینی قرائت کردی و برخی از سران دوم خردادی را با ذکر نام و نشان مورد بمباران شدید واژگان خود قرار دادی و در بخشی از مقاله یادم هست برخی از اصولگرایان سنتی را اینگونه خطاب کردی: اگر کسی زیارت عاشورا بخواند و در جمله السلام علیک یا اباعبدالله مخاطبش حضرت امام آیت الله خامنه ای نباشد، لقلقه زبانی بیش نگفته است !...
بقیه مطلب :
http://www.farhangnews.ir/Site/Default.aspx?tabid=2&CId=4&NewsId=13839
|
|
70689 |
نام:
مهدی
شهر:
بهشهر
تاریخ:
10/6/2009 2:20:53 PM
کاربر مهمان
|
سلام برای سلامتی همه برادرا و خواهرا صلوات
|
|
70688 |
نام:
مریم
شهر:
تهران
تاریخ:
10/6/2009 1:59:28 PM
کاربر مهمان
|
سلام اقا سید
با اینکه هر روز برای ارام شدن به اینجا سر میزنم ولی نمی تونم چیزی بنویسم . روزای سختیه ، امیدوارم ختم بخیر بشه .اقا سید تو خودت منو دعوت می کنی که بیام اینجا برام دعا کن که گره کارم باز بشه . اصلا نمی دونم تا کی باید اینطوری باشه .
خدایا کمکم کن ، خیلی خسته ام
خداجونم قول میدم که بیشتر به حرفات گوش بدم
خداجونم این دفعه بیشتر دقت می کنم
یه بار دیگه ، خدایا اگه این یکی هم نشه چی کار کنم
خداجون من گناه می کنم بهت توجه نمی کنم اما یه گوشه قلبم همیشه برای تو ست
التماس دعا
|
|
70687 |
نام:
فريبا
شهر:
اهواز
تاریخ:
10/6/2009 1:57:54 PM
کاربر مهمان
|
سلام به يار آسموني گرفتاري اسيرم كرده من صبورنيستم دعاكنيد رهاشم
|
|
70686 |
نام:
علیرضا . . .
شهر:
همدان
تاریخ:
10/6/2009 1:27:24 PM
کاربر مهمان
|
بنام خدا
و سلام به سید عزیز،به مدیرا و زحمت کشای حرف دل و به همه برو بچه های عزیز و دوس داشتنی حرف دل....خیلی دلم براتون تنگ شده بود و خیلی خوشحالم که هوای همدیگرو دارین و خوشحال ترم که تو جمع شماها هستم...زندگی به کامتون شیرین و دلاتون لبریز از شادی انشاالله...
ساقی گرامی و فیروزه خانم سلام...خوشحالم همدیگرو پیدا کردین.. میدونم بازم میخوای جریمه کنی..قبول...چی شده شنیدم میخوای بری!کجا ؟...تسلیت میگم خدا دوستتو همین طور پدر آقا سعید سناتور رو رحمت کنه...بازم سر میزنم...فردا بازم میام...حتما برام بنویس...
آقا شهاب سلام خیلی مخلصیم...
خواهرای خوبم آرامش،سیب،یگانه وایمان مهربان و بزرگوار،سلام و عرض ادب...
آتنای گرامی موفقیت هاتو تو مدرسه تبریک میگم،ممکنه یه مدت نباشم اما همیشه بیادتون هستم....نمیرم...میمونم...
التماس دعا...
یا علی...
|
|
70685 |
نام:
ن . ر
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
10/6/2009 1:19:38 PM
کاربر مهمان
|
خدایا چقدر فاصله تا تو کوتاه است چقدر تو نزدیکی خدایا خوبم مونس تنهایم مرهم قلب شکسته ام خدایا چه شد که اینطور شد چقدر به ایمانم مطمئن بودم چقدر به تقوایم ایمان داشتم خدایا چه شد که همه چیز به هم ریخت خدایا چطور خودم را به مدعیان ÷اکی ونجابت ثابت کنم خدایا امید دلم من دیگر قدرت هیچ کاری رو ندارم حتی قدرت برداشتن قدمهایم را هم ندارم کمکم کن که بی تو ندارم ÷ناهی خوبم بیا از من حمایت کن بیا و خواب رفتگان رو بیدار کن خیلی دلم می خواد تمام احساسم رو نسبت به ذات کبریای تو بنویسم اما افسوس که کلمات یاری نمی کنن خداوندا مهربانا من همه چیزو رها کردم و به ید توانایی تو س÷ردم تو بیدار کن تو بردار تو اصلاح کن تو ثابت کن امید دل شکسته ام من فقط تو رو دارم کمکم کن اگه قرار باشه تا اخر عمرم در انتظار معجزه ایی که ازت خواستم بشینم می شینم تا کمکم کنی که ایمان دارم به وجودت به معجزه ات اون شب دم غروب لحظه اذان اولین معجزه ات رو به اشک چشمام هدیه کردی خداوندا من هرگز قادر نیستم با این تن وزبان حقیر شکر نعمت هایت را به جا بیاورم تنها آغاز هر روزم را باسجده شکرت آغاز می کنم این را از من ب÷ذیر التماس دعا تو رو خدا واسه من خیلی دعا کنید
|
|
70684 |
نام:
نازنين
شهر:
خرم آباد
تاریخ:
10/6/2009 12:56:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام خدايي خوبم سلام تنها كسم سلام من بنده سر تا پا گناهكار تو خدايا خيلي تنهام فقط خيال و اميد به تو كه مرحم قلب شكستم تو اين روزاست خدايا خيلي بدم ولي دوست دارم خدايا تنهام ولي تو رو دارم ميدونم كه هوام رو داري ميدونم دوسنم داري خدايا كمكم كن من تو رو با تمام وجود احساس كردم اون شب وقتي نا اميد تو تاريكي روي سجادم اشك ريختم تو بودي كه دستام رو گرفتي تو منو در آغوش كشيدي تنهام نذار خدايا مهربانم من بي تو هيچم خدايا خيلي دوست دارم خيلي خيلي كساي كه خدا دوستون داره واسم دعا كنيد خيلي دعا كنيد
|
|
70683 |
نام:
فیروزه
شهر:
ترکیه
تاریخ:
10/6/2009 12:39:48 PM
کاربر مهمان
|
سلام
نمی دونم باید خوشحال باشم یا ناراحت خالقم تمام امیدم به تو هست وقتی چیزی وارد مغز فکر این بشه تمام شد مگه میشه منصرفش کرد
بچهها تو رو به خالقم دعا کنید که پشیمان نشیم نمی دونم نمی دونم خیلی بی قرارم یا امام رضا خود کمک کن به من رحم کن تو از همه چیز
با خبری میدونی اون برای همه چیز چقدر زحمت کشیده تو خودت همه چیز رو درست کن آخر کار پشیمانی نباشه نمی دونم چرا اینطور شد
خالقم من راضی هستم به رضای تو خودت خیر بخواه میدونم خیلی راه سختی در پیش داریم بچهها تو رو به خالقم دعای برای رسیدن به سلامت
به مقصد به من یاد بدید
عاجزانه از همه شما خوبان التماس دعا دارم التماستون میکنم که سخت محتاج دعا هستیم
|
|