هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
70562
نام: نسیم
شهر: تهران
تاریخ: 10/2/2009 2:46:48 AM
کاربر مهمان
  خدایا لذت عبادت و شیرینی یاد و انس با خودت را به همه ما بچشان.
70561
نام: دلتنگ
شهر: انتظار
تاریخ: 10/2/2009 1:49:18 AM
کاربر مهمان
  به نام او
سلام
این اولین باری است که اینجا می نویسم.دلم خیلی خیلی گرفته...
راستی نوشته هاتون خیلی زیباست...
ترو خدا برام دعا کنید
خودم را گم کردم میدانم دارم اشتباه میکنم ولی شیرینی گناه ان چنان به من مزه کرده که دیگه خیلی چیزها ازیادم رفته وای خدا جون دلم داره میترکه اره من همونی هستم که مهربانی وبخششت را به همه یاد اور می شدم پس حالا خودم چرا انقدر نا امیدم نمی دانم
ببخشید که این ها را براتون نوشتم احتیاج داشتم با یکی حرف بزنم...
از روی اقا مرتضی وتمام شهدا شرمنده ام
شما هم مرا ببخشید...
التماس دعا...

یاحق
70560
نام: طاهره
شهر: آلمان-مونیخ
تاریخ: 10/2/2009 12:07:11 AM
کاربر مهمان
  من یک پسر دارم ۲۶ سالش است گرفتار شده یخاطر دلیلی افتاده زندان تا دادگاه.خواهش میکنم به من بگین که آیا دادگاه اورا جریمه میکند. یازندان
مرا ببخشید از بس که ناراحت هستم سلامم راهم فراموش کردم
ممنونم
70559
نام: مرتضی دارائی
شهر: تهران
تاریخ: 10/1/2009 11:06:07 PM
کاربر مهمان
  در مسلخ عشق جزنکورانکشند روبه صفتان زشت خورانکشند
70558
نام: سبكبار
شهر: يه كوشه دنيا
تاریخ: 10/1/2009 8:21:29 PM
کاربر مهمان
  مريم ازشهر انتظار باران...وعليكم سلام ،انشاا...بحق امام حسين ع امورتون بخير وخوشي كنه صلواتي بفرست
70557
نام:
شهر: قم
تاریخ: 10/1/2009 7:21:56 PM
کاربر مهمان
  اگرحجاب ظهورت وجود پست من است دعا بکن که بمیرم چرا نمیایی؟
دعاکنید خدامنوببخشه .
70556
نام: محمدی
شهر: شهرزیبایی ها
تاریخ: 10/1/2009 7:20:41 PM
کاربر مهمان
  سلامی به رنگ دعا
دوستان عزیز* نمی دونم برای چه مدت * اما اینومی دونم که تا چند وقتی دیگه نمی تونم به شما خوبان سر بزنم
خیلی به این جمع نورانی و زیبا و راهگشا دلبسته ام . نمی دونم چه طور می تونم این فراق رو تاب بیارم .
اما این اولین بارم نیست که مجبورم دست به تغییر و تحول بزنم . دعا کنید بتونم در اون شرایط هم با حد اقل مشکل بگذرونم .از نظر جسمی در وضعیتی نیستم که مشکلات سخت رو تاب بیارم و خیلی زود بهم می ریزم .
همون طور که همه می دونیم هیچ کسی از آینده خبر نداره . و خداوند بهترینها رو برای بنده هاش می خواد . مگر اینکه خودمون کاررو ...............
دوستان از شما عاجزانه التماس دعا دارم . درسته که برای چند وقتی نمی نویسم * اما خواهشا اینطور نشه که :از دل برود هر آنکه از دیده برفت ..............

بالهی : من ناچیز و بی مقدار راضیم به رضای تو اما اینو می دونم که باید به اندازه ی کرم تو ازت بخوام نه به مقدار ارزش و اعتبار خودم نزد تو . که اگر چنین کنم متضرر می شم .................
بالهی : مرا به عنوان خاک پای خوبانت دریاب و به قدر پلک بر هم زدنی به خویشم وامگذار


دوست خوبم یگانه از آرزوها :
برای بنده هم دوهزار صلوات درج بفرمایید . به بنده در این مدت حضورم* خیلی بودن با شما خوش گذشت .متشکرم . از همه ی شما خوبان و دوستان شهید آمینی

و جناب ساقی گرامی و فیروزه ی از ترکیه:
واقعا با وجودی که خیلی دلم گرفته و با این مشکل جدید باید یه جوری کنار بیام * شنیدن آمدن مادر گرامی شما * اونقدر برای من خوشحال کننده بود که برای لحظاتی یادم رفت خودم از فردا باید وارد یه فاز دیگه از دردسر های دنیا شم . از صمیم قلبم اومدن ایشونو به شما تبریک می گم و اومدن ایشونو به فال نیکو می گیرم و دعا می کنم دل پدر بزرگوار شما هم با شما نرم شه . باشد که با این اتفاق میمون شادیهاتون دوصد چندان شه . مراقب باشید دیگه نا یه کدورت کوچیک که طوفان مشکلات هم نتونه شما دو عزیز رو از هم جدا کنه . بلکه از سختی ها برای ساختن دنیایی بهتر بهره ببرید انشاالله . فقط دوستان * بیایید در این لحظات شاد بیشتر خدا رو یاد کنیم تا رومون شه در مشکلات به سراغش بریم .


ایمان گرامی :
از شما هم به خاطر نوشته ها و پندهای آموزنده تون سپاسگزارم . همیشه در کنار دوستان بمونید و با نوشته های قشنگتون دوستانو شاد و روشن کنید .برای سلامتی تون هم اگه قابل باشم دعا می کنم .

خدایا جز تو و درگاهت نمی خواهم مرا به جای دیگری حوالت دهی . فقط تو را می خواهم و فقط تو مرا ببینی برای هر دو جهان من کافیست

در این شب عزیز و مقدس جمعه * یاد امام و شهدا و اسیران خاک رو از یاد نبریم . کسانی که برای بودن ما و به ثمر رسیدن ما و درست کردن دنیای زیبای ما بسیار تلاش کرده اند و حالا در میان ما نیستند مانند علما و خوبان دنیا

تا دیداری دیگر همه ی شما خوبانوبه خدا می سپارم
70555
نام: ملیحه
شهر: .
تاریخ: 10/1/2009 5:58:25 PM
کاربر مهمان
  هر سال اوايل مهر ماه كه مي رسد دو واژه را بسيار مي بينيم و مي شنويم
تلوزيون را كه روشن مي‌كني يا پيچ راديو را كه باز مي‌كني صحبت از آنهاست
شهر هم پر شده است از سيلكها و بنرها و پارچه نوشته‌هايي در مورد آنها:
دفاع مقدس و مدرسه.
دو واژه‌اي كه در زماني نه چندان دوربسيار به هم _قريب_ بودند و اكنون با هم _غريب_.
به راستي مگر دفاع مي‌تواند غير مقدس هم باشد؟كه دفاع به معناي رفع تعرض است و تجاوز، كه خود في نفسه مقدس است.
دفاع و مدرسه زماني چنان با هم آميخته بودند كه شايد يكي بدون ديگري معنايي نداشت.
مگر نه آنكه دفاع در بسيج تبلور يافته بود و در بسيجي
و روح الله كبير آنرا همچون مدرسه‌اي دانسته بود
مدرسه‌اي كه كلاسش كلاس عشق بود و ايثار، از خود گذشتن و خود را نديدن، فداكاري و اخلاص و...
و شاگردانش نوجوانان و جواناني كه اگر نبود تكليف دفاع ،يا در پشت نيمكت مدرسه اي ديگر بودند و يا پشت صندلي دانشگاهي ديگر.
شايد به همين دليل است كه امروز دفاع و مدرسه از هم جدا شده‌اند،
ديگر مدرسه و دانشگاه تكليف دفاع ندارند...
________________________
.گرامی از .مرقوم فرموده بودید :در فرهنگ عشق سر دادن دل دادن است در فرهنگ عقل سر دادن...؟؟


گفت‌: ما را با او سری‌ است‌ که‌ جز بر سر دار نمی‌توان‌ گفت‌.
كه معراج مردان بر سر دار است.
كه معراج مردان بر سر دار است.
كه معراج مردان بر سر دار است.
70554
نام: مینا
شهر: وفا
تاریخ: 10/1/2009 5:26:55 PM
کاربر مهمان
  خوشا آنان که در بازار گیتی/ خریدار وفا بودند و هستند/ خوشا آنان که در راه رفاقت/ رفیق با وفا بودند و هستند.
فراموش نکنیم که دنیا رفیق بی وفای ماست.
70553
نام: اتنا
شهر: کجا جا دارم که بگم کدوم شهر
تاریخ: 10/1/2009 5:09:51 PM
کاربر مهمان
  باتو بودن مثل زندگی...قشنگه...

سلام گلهای خوشبوی اوینی...


امروز تو مدرسه زیاد خوش نگذشت...چون همش بیکار بودیم..

بگذریم..

محمدی از زیباییها

چاکرتیم..ماییم دیگه..اتنا کوچولو..

انیسه قهری...

ایمان عزیز ختم قرانی که انیسه گذاشتن تا چند روز است.؟

یگانه درکت میکنم با همشون کنار بیاا..
برام صلوات ثبت کردی چند تا؟


یا علی..
<<ابتدا <قبلی 7062 7061 7060 7059 7058 7057 7056 7055 7054 7053 7052 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=7057&mode=print