اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
70532 |
نام:
...
شهر:
...
تاریخ:
9/30/2009 11:16:07 PM
کاربر مهمان
|
http://chakavak68.blogfa.com
مروری بر زندگی نامه مرحوم سید جواد ذاکر.
|
|
70531 |
نام:
نفیسه
شهر:
لس انجلس
تاریخ:
9/30/2009 10:31:51 PM
کاربر مهمان
|
سلام به رسم ادب به رسم وفا؟؟؟؟؟
سلام به همه هم سنگری ها
خوشحالم ماجرای دوستان تو ترکیه ختم به خیر شده،مستدام نگه دارن به امید خدا
امیدامیدامید یه تشکر به بزرگی امیدی که بهم دادی تقدیمت میکنم آرزونمیکنم برسی به خواستت، برات دعامیکنم زیر انگشتات حس کنی که گرفتی خواستتو،به نیتت قران میخونم خیلی بزرگواری.
خانم محمدی دست بوسم و به یاد.سایه ی لطف و دعاتون سرمن باشه همیشه.
غزاله جان عالی بود.
ایمان جان ممنونم همین.
یگانه ی خوب،حرفات خیلی قشنگن،ناب،بنویس که محتاج کمی فکرم.برای حل شدن مشکلت قران میخونم باشه که از رهایی خبر بدی.
سرباز گمنام حرفاتووشعراتو خیلی خیلی دوست دارم منوبه جایی میبره که ازش خاطره ها دارم.بنویس،کسی اینجا محتاج همین حرفاس.
برای حل مشکل همه چه آشنا چه ناآشنا کاری جز قران خوندن از دستم بر نمیاد دریغ نمیکنم اگه لایق باشم.
کشیدم درد بی درمان هجران را . . .
نقطه ،علامت سوال ،اسم___خالی ، چه پر مفهوم چه پر احساس...
************************************************
کمی فرصت میخواهم
اندکی صبر کنید
واقعه ایی در حال نطفه بستن است
برای متولد شدنش
بطن من پر از هیاهوست
خبری در راه است
پر توان باید باشم
*خداحافظ*
***********************************************
به یاد همه هستم به همه باشید خدا به یاد همه هست فقط باید جوردیگه به اطراف نگاه کنیم شاید مثل ذهن محمدی از زیبایی شاید مثل باران از ...شاید مثل خودمان از عمق وجودمان از تفکر حضورمان از نبودو غیابمان
باید جور دیگری به اطراف نگاه کرد حتی از پشت پنجره ی ها-کرده ی دل،خوب به داشته هایت نگاه کن،چند کلمه بیشتر نیست،اما ارزش آن را دارد که به خاطر داشتنشان از ته قلبت یکبار هم که شده بگویی الهی شکر الحمدلله شکرلله خدایا شکرت
و به نداشته هایت نگاه کن بیشتراز حد تصور است اما *به راحتی یک زخم بر دل زدن و منتظر گذاشتن یک نگاه* میتوانی هم بر انان زخم زنی هم منتظرشان بگذاری،نداشته هایت رامیگویم نه آن دل پر رنگت را که بی هوا خطوطی چهارراه وار بر آن ترسیم کرده ای
آفرین بر تو :*****این نیز بگذرد*****
باداشتن شماها که حالا اومدین موندین شکل دعا توی هر یارب یارب من، دلم نمیاد از نداشتن حامی هایی چون برادرو خواهرو بابا گله کنم این ور دنیا،کسایی که قبل از اومدنم گفتن هرکاری داری غصه نخوری ها به ما بگووبگووبگو...اما حالا که بهشون احتیاج دارم هرکدوم یه بهونه ای میارن که نمیتونن نمیشه اصلا این خواسته از بنیاد درست نیست...با وجود شما خوبا احساس نمیکنم پشتم خالیه...من محکم وپر امید میمونم و...
بی خیال من اینجا جام خوبه برای همه دعا کنین خیلی ها بیشتراز من محتاج دعان
یا حق
|
|
70530 |
نام:
محمدی
شهر:
شهرزیبایی ها
تاریخ:
9/30/2009 10:25:35 PM
کاربر مهمان
|
سلامی چو بوی تپش ............. راز گل
آتنای گرامی از کجا دارم که بگم کدوم :
نازنین * چقدر دل نازکی ..ما دوستت داریم و اصلا هم قصد و غرضی در اینکه همه رو یک به یک نام نمی بریم نیست .
ایمان عزیز :
از نوشته هاتون لذت بردم . التماس دعا و در پناه حق باشید .
سمیه خانم از کرج :
چقدر دلت تنگه عزیزم ...........باز هم بنویس . نوشتن یه کمی از بار دل انسانو سبک می کنه . مطمئن باش خداوند در روح بزرگ و دریایی شما چیزی دیده که این همه مشکل بهتون داده .پس با صبر به خدا نشون بده که لیاقت این اطمینانشو داری . موفق باشی و شادیهای شما بسیار.
یگانه ی عزیز از آرزوها :
می فهمم چی می گی . خواهرم : می تونم به جرات بگم همه ی دوستانی که اینجا می نویسند از دنیا و ........... دل پری دارند . اما یه نکته هم هست و اون اینه که : هر که در این دار مقرب تر است
جام بلا بیشترش می دهند .
پس خواهرم تلاش کن تا سرافراز از این امتحان ربانی خارج شی انشاالله . با همون دل شکسته ات هم برای من هم دعا کن .
. از . گرامی :
مطلبتون خیلی قشنگ بود متشکر از نوشته ی شما
فاطمه گرامی از همین نزدیکی ها :
همین که به این حد از شناخت رسیده اید که عاشق خدایید کلی از راهو رفته اید . خوشا به سعادتتون دعا کنید دل من گنه کار هم به این روشنی شه .
منصوره عزیز از تهران :
شما فقط عاطفی هستید و این روحیه در این دنیای درهم ریخته از برکات و نعمتهای بزرگه که نادر و کمیاب نیز هست . قدر اونو بدونید فقط مراقب باشید در جای مناسب اونو هزینه کنید .
الهام گرامی از تهران :
ممنون از تشریف فرمایی شما . باز هم بیایید .
خوشبخت انشاالله عزیز از خوشبختی :
بنده فکر می کنم شما خیلی خوشبخت بودید که در طول عمر پر برکت مادر مرحومتون از لذت مادر داشتن بهره مند بودید . چه بسا کسانی که الان مادر دارند ولی ای کاش ............ پس صبر پیشه کنید و بر تقدیر خداوند راضی باشید که این بهترین آرام بخش است . موفق باشید
هانیه گرامی از تهران :
می دونم که می دونید بهترین شیعیان بنا بر روایات شیعیان آخرالزمانند چرا که بنا بر روایات دین و اعتقاد اونها باارزش تره چرا که بدونی که امامشونو ببینند از او پیروی می کنند و بر این اندیشه ثابت قدم می مانند . دعا بفرمایید خداوند مارو نیز از این دسته قرار بده . انشاالله
******************************************
خوبان خدا: برای تعجیل در ظهور آن تک سوار آل رسول (ص)دعا بفرمایید و صلوات برای ظهور مولامون از لبها دور نشه انشاالله
|
|
70529 |
نام:
غزاله
شهر:
کرج
تاریخ:
9/30/2009 8:21:07 PM
کاربر مهمان
|
سلام خواهران عزیزم و دوستان گرامی
داشتم بعضی از اشعار مرحوم ابوالقاسم حالت را می خوندم که به این بحر طویل فکاهی برخورد کردم...بد ندیدم شما هم بخوانید...به امید لبخندی بعد از یک روز کاری پر تلاش
مرد دهاتی وآسانسور
آن شنيدم که يکی مرد دهاتی هوس ديدن تهران سرش افتاد و پس از مدت بسيار مديدی و تقلای شديدی به کف آورد زر و سيمی و رو کرد به تهران
خوش و خندان و غزلخوان ز سر شوق و شعف گرم تماشای عمارات شد و کرد به هر کوی گذرها و به هر سوی نظرها و به تحسين و تعجب نگران گشت به هر کوچه بازار و خيابانی و دکانی.
در خيابان به بنايي که بسی مرتفع و عالی و زيبا و نکو بود و مجلل نظر افکند و شد از ديدن آن خرم و خرسند و بزد يک دو سه لبخند و جلو آمد و مشغول تماشا شد و يک مرتبه افتاد دو چشمش به آسانسور
ولی البته نبود آدم دل ساده خبردار که آن چيست؟ برای چه شده ساخته يا بهر چه کار است؟ فقط کرد به سويش نظر و چشم بدان دوخت زمانی.
ناگهان ديد زنی پير جلو آمد و آورد بر آن دگمهی پهلوی آسانسور به سر انگشت فشاری و به يک باره چراغی بدرخشيد و دری وا شد و پيدا شد از آن پشت اتاقی و زن پير و زبون داخل آن گشت و درش نيز فرو بست. دهاتی که همان طور بدان صحنهی جالب نگران بود ز نو ديد دگر باره همان در به همان جای زهم وا شد و اين مرتبه يک خانم زيبا و پری چهره برون آمد از آن
مردک بيچاره به يک باره گرفتار تعجب شد و حيرت چو به رخسار زن تازه جوان خيره شد و ديد که در چهرهاش از پيری و زشتی ابداً نيست نشانی.
پيش خود گفت که : ما در توی ده اين همه افسانهی جادوگری و سحر شنيديم ولی هيچ نديديم به چشم خودمان همچه فسون کاری و جادو که در اين شهر نمايند و بدين سان به سهولت سر يک ربع زنی پير مبدل به زن تازه جوانی شود افسوس کزين پيش
نبودم من درويش از اين کار خبردار که آرم زن فرتوت و سيه چردهی خود نيز به همراه درين جا که شود باز جوان آن زن بيچاره و من هم سر پيری برم ازديدن وی لذت و با او به ده خويش چو برگردم و زين واقعه يابند خبر اهل ده ما همه ده را بگذارند که در شهر بيارند زن خويش چو دانند به شهر است اتاقی که درونش چو رود پيرزنی زشت برون آيد از آن خانم زيبای جوانی!
تا فرصتی دیگر بدرود.
|
|
70528 |
نام:
شكوفه
شهر:
شيراز
تاریخ:
9/30/2009 8:01:22 PM
کاربر مهمان
|
دلم ازادمايي كه دروغ ميكن كرفته خداجون كمكم كن
|
|
70527 |
نام:
نسرین
شهر:
بجنورد
تاریخ:
9/30/2009 6:52:46 PM
کاربر مهمان
|
به سراغ من اگر میایی نرم و آهسته بیا که مبادا ترک بردارد چینی نازک تنهایی من
|
|
70526 |
نام:
یگانه
شهر:
ارزوها
تاریخ:
9/30/2009 6:35:03 PM
کاربر مهمان
|
خدایاااااااااااااااااااااااااااااا
حتی تصورشم داغونم میکنه
که دیگه باید برای همیشه
خدایااااااااااااااااااااااااامن که برات چندین بار گفتم که اشتباه کردم و.....
خدایااااااااااااااااااااشکرت
وقتی که میخوام
اشکام جاری میشه
انگاری انگاری دل شکستمو چشای گناهکارم خیلی دوسش داره
خدایاااااااااااااااااااااچیکار کنم اشکام جاری میشه
بابا من که گفتم من که گفتم
اشکام مثل بلرون بارون داره میباره
دارم دق میکنم
چیکار کنم خداجون
اگه دوست داری منو اینطوری ببینی
باشهببین
اما من دارم دق میکنم
اشکام داره میرزه
چیکار گکنم
خداایااااااادارم میمیرم
چیکار کنم
دارم دق میکنم
دارم دق میکنم
اشکام داره داره کلافم میکنه
مندمتو .....چندین هزار راه
خدایااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
خدایا
کجا برم
به کی بگم
اصلا به غیر تو ائمه کی میتونه
دستمووووووووووووووووووووووووبگیر خداجون دارم دق میکنم
|
|
70525 |
نام:
مارال
شهر:
tehran
تاریخ:
9/30/2009 5:47:16 PM
کاربر مهمان
|
سلام
من دلم میخواد دعای ناد علی رو بصورت صوتی داشته باشم
اگه میشه برام ایمیل کنید آخه هیچ جا پیدا نمیکنم
|
|
70524 |
نام:
ندا
شهر:
اصفهان
تاریخ:
9/30/2009 4:46:34 PM
کاربر مهمان
|
من ازدواج نکردهام ۳۰ سال سن دارم و مستقل نیستم فقط می خواهم زندگی جداگانه داشته باشم برای خودم زندکی کنم نمی خواهم ازدواج کنم
|
|
70523 |
نام:
فهیمه ایرانی
شهر:
یزد
تاریخ:
9/30/2009 4:29:04 PM
کاربر مهمان
|
چرا دعایمان براورده نمیشود
|
|