اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 68342 |
نام:
انسیه
شهر:
تنهایی وانتظاروامیدو...یاالله
تاریخ:
7/27/2009 8:13:39 AM
کاربر مهمان
|
سلام
کردمت عمری صدامولاجوابم رابده
امتیازی درمیان شیخ وشابم رابده
سائلم عمریست دراین باب یاهومی زنم
دربرویم بازکن مولاجوابم رابده
یابگواین باب رحمت جای هر دیوانه نیست
یاقبولم کن سزای انتخابم رابده
مرغ شب می داندازبس نصف شب نالیدم
مهربانا نسخه آسوده خوابم رابده
نیستم من دست خالی نیستم بی واسطه
آمدم بردرگهت درمان نابم رابده
هم رقیه دخترت هم اصغرشش ماهه را
واسطه آورده ام مولاثوابم رابده
آن ثوابی که بپیوندد مراباخالقم
ذره ای هستم خدایا آفتابم رابده
یااباالفضل عباس(ع) یاباب الحوائج
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات
بر جان و دل صبور مهدی صلوات
تا امر فرج شود مهیا بفرست
بهر فرج و ظهور مهدی صلوات
*****اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم*****
انشاالله امروزهمه حوائجشان راکه اول فرج یوسف زهراآقا صاحب الزمان(عج)باشدازدستان پرمهروعزیزآقا قمربنی هاشم حضرت اباالفضل عباس(ع) باب الحوائج بگیرند.
انشاالله آمین یا رب العالمین
التماس دعا
|
|
| 68341 |
نام:
گمنام
شهر:
کاشکی کربلا
تاریخ:
7/27/2009 5:20:24 AM
کاربر مهمان
|
بسم رب الحسین (ع)
کوه منا میگه حسین (ع)
ارض و سما میگه حسین (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
مسیحیا میگن حسین (ع)
ارمنیا میگن حسین (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
صف شکنا میگن حسین (ع)
سینه زنا میگن حسین (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
اشک ترم میگه حسین (ع)
همه تنم میگه حسین (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
حسین (ع) میگه اباالفضل (ع)
|
|
| 68340 |
نام:
احمد مولایی
شهر:
آمل مازندران
تاریخ:
7/27/2009 2:20:15 AM
کاربر مهمان
|
کاش ما ادمها به جای الوده ساختن خودمون وجامعه به فکر اصلاح بودیم ای کاش ما همه به فکر بودیم نه اینکه غصه بدیهامون و به عده معدودی بسپاریم یه سؤال از خودم چرا دل دلسوزای دور و اطراف خدمو با کارم میسوزونم؟خدایا شرمندم خدایاشرمندم
|
|
| 68339 |
نام:
حسن
شهر:
بي کسان
تاریخ:
7/27/2009 1:26:31 AM
کاربر مهمان
|
آقا من اومدم به جمع شما بپيوندم هيچ کس هست مارو تحويل بگيره
|
|
| 68338 |
نام:
الهام
شهر:
_ _ _ _ _
تاریخ:
7/26/2009 11:27:21 PM
کاربر مهمان
|
خواهش می کنم اجازه نمایش بدبد،فقط همین یه مطلبو
شهاب و سارای عزیز در ادامه بحثی که شروع شده بود من مطالبی نوشتم و در جواب همه صحبتاتون نظرمو گفتم اما خب به دلایلی که دست اندرکاران سایت می دونن مطالبم حذف شد....البته لابد صلاح در این بوده که جواب من که توش نه توهین بود نه تهمت و _نه مثل شما سارا که دقیقا اسم برده بودی_اسمی از فرد خاصی نبرده بودم نمایش داده نشه و نمی دونم بین جوابهایی که نوشتم و مطالب قبلیم چه تفاوتی قائل شدن چون اینها هم مثل قبلی ها کاملا محترمانه و منطقی بوداما خب به هر حال نشد.
اما مسلما درستش این بود که اگر صحبتای شما در جواب حرفای من نمایش داده شد حرفهای من هم به گوش شما می رسید.آزادی اینجا هم یکطرفست و مثل آزادی توی خیابونای شهرمونه.
حرفایی که شاید کمی قانع کننده بود و اگر هم نبود در نهایت به نتیجه بدی نمی رسید.
اما خب صلاح این بوده شاید که دیگه این مکان به بازی کثیف سیاست آلوده نشه و فقط برای حرف دل باشه....
فقط یه چیز کوچیک بگم که برای آزادی و عدالت قیمتی نمیشه تعیین کرد و....حالا با کنار گذاشتن تمام این حرفای مگو، سارا آیا توی اون قرآنی که شما می خونی انقدر "صریح تهمت زدن" نفی نشده؟؟؟؟ دیدن خونها و تشخیص اون واضح تره یا وابسته نشون دادن یه فرد به بیگانه ها در حالیکه هیچ سند و استدلالی نداریم؟؟؟؟
باید تجدید نظر کرد....یک مسلمان باید راجع به مسائلی که یه کم اگاهی داره نظر بده و اشکالی نداره اگر با لفظ "شاید" نظر بده اما یک مسلمان نباید به یک انسان با لفظ "حتمــــــا" تهمت بزنه!!!
نظر دادن شاید بخشودنی باشه اما تهمت نابخشودنیست....اینرو برای شما گفتم چون تو صحبتات خیلی رو این مسئله گناه و مسئولیت و "تاکید قران" تاکید داشتی!
و شهاب شما آزادی نظر بدی که حرفهای من برگرفته از تحلیل های دیگران هست یا نه...ولی من میگم که حرفام به هیچ وجه اینطور نیست که شما فکر می کنی بلکه بر حسب دیده هاست...البته خواستم بحثو بازش کنم که به قول شما دستم براتون رو بشه(!!)اما خب....
و گناه کسایی رو که من ادعا دارم بی گناه شهید شدن شما برای خودتون مرور کنید فقط خواهش می کنم جایی حرفاتونو بگید که مخالفی هم اجازه صحبت کردن داشته باشه وگرنه بذارید اینجا فقط حرف دل باقی بمونه و دیگه اینجا نه تهمتی بزنید و نه حمایتی کنید در ادامه حرفای من هم خوشحال میشم دیگه چیزی نگید چون مخالف نظر شما دهن بستس اینجا..........
به امید فردایی بهتر و زیباتر برای ایران پاک و سرخ....به امید روزی که همه در این سرزمین شاد باشیم همه زنده باشیم هیچ کس خون نبیند مرگ نبیند شهادت نبیند و زندان هم نبیند....و مثل "علیرضا از همدان" دعا کنیم که یکی بیاد اما نه برای ریشه کن کردن هموطنامون که اون یه نفر رسالتش اصلا این نیست........تنتان زنده و فکرتان روشن باد....
|
|
| 68337 |
نام:
fariba
شهر:
san diego
تاریخ:
7/26/2009 10:32:35 PM
کاربر مهمان
|
sharokh yadegari, will he contact me, is there a future with him for me?
|
|
| 68336 |
نام:
سارای منتظر
شهر:
مشهد الرضا
تاریخ:
7/26/2009 9:50:45 PM
کاربر مهمان
|
سلام!
با تبریک اعیاد شعبانیه
روز پاسدار و روز جانباز به همه دریادلان
این پاسداران گرامی و جانبازان غیور
و خدمت حرف دلیهای گرامی
لطفا در ختم قرآن نام من را نیز مرقوم فرمائید.
التماس دعا
یا ابوفاضل مدد!
|
|
| 68335 |
نام:
سارای منتظر
شهر:
مشهد الرضا
تاریخ:
7/26/2009 9:48:42 PM
کاربر مهمان
|
تو باب الحوائجی
مرد صالحى در كربلا سكونت داشت، پسرش كه او نیز فرد پاكى بود بیمار سخت شد، پدر او را شب به كنار حرم حضرت ابوالفضل (علیه السلام) آورد و متوسّل به آن حضرت گردید و مخلصانه از او خواست شفاى فرزندش را از درگاه خدا بخواهد. هنگامى كه صبح شد، یكى از دوستان آن مرد صالح، نزد او آمد و گفت : من امشب خواب عجیبى دیده ام كه مى خواهم بازگو كنم و آن اینكه:
در خواب دیدم حضرت عباس (علیه السلام) شفاى پسرت را از درگاه خدا، مسئلت مى كند، در این هنگام، فرشته اى از جانب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نزد عباس (علیه السلام) آمد و گفت : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
" اى ابوالفضل، در مورد شفاى این جوان، شفاعت نكن زیرا اجل حتمى او فرا رسیده است، و عمر تقدیر شده او به پایان رسیده و ایام زندگیش به سر آمده است"
حضرت عباس(علیه السلام) به آن فرشته فرمود: سلام مرا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برسان و بگو به واسطه وجود تو به درگاه خدا دست نیاز آورده ام و شفاعت كن و از خدا شفاى این جوان را بخواه.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) لبخندى زد و به عباس (علیه السلام) فرمود: باز گرد خداوند چشمت را روشن خواهد كرد، تو باب الحوائج هستى، و از هر كه بخواهى شفاعت كن و خداوند به بركت وجود تو، این جوان بیمار را شفا داد، آنگاه از خواب بیدار شدم
فرشته بازگشت و سلام عباس (علیه السلام) را به رسول خدا (صلی اله علیه و آله) رسانید و پیام او را به آن حضرت ابلاغ كرد.
رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو به عبّاس بگو، اجل آن پسر به پایان رسیده است، او پیام پیامبر را به عباس رسانید، عباس (علیه السلام) باز همان پاسخ اول را داد، و این موضوع سه بار تكرار شد.
سرانجام عباس (علیه السلام) در حالى كه رنگش تغییر كرده بود برخاست و به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد: و عرض كرد: اى رسول خدا! آیا خداوند مرا "باب الحوائج " (وسیله برآوردن حوائج) نام ننهاده است؟
مردم مرا با این نام مى شناسند و مرا شفیع قرار داده و به من متوسل مى گردند، اگر چنین نیست، این لقب مرا از من بگیرید.
پیامبر (صلیه اله علیه و آله) لبخندى زد و به عباس (علیه السلام) فرمود: باز گرد خداوند چشمت را روشن خواهد كرد، تو باب الحوائج هستى، و از هر كه بخواهى شفاعت كن و خداوند به بركت وجود تو، این جوان بیمار را شفا داد، آنگاه از خواب بیدار شدم.
منبع:
محمدی اشتهاردی، داستان دوستان، ج 5
|
|
| 68334 |
نام:
علیرضا
شهر:
همدان
تاریخ:
7/26/2009 9:37:56 PM
کاربر مهمان
|
بسم الله الرحیم
سلام به سپیده خانم محترم از آمل خوشحالم که هر روز به تعداد اهل دلی ها اضافه میشه سلام بنده رو بپذیرین.
وآقا شهاب سلام سلام سلام
راستش منم مثل ملیحه خانم بزرگوار از شیراز زیاد اطلاعات ندارم اما این درست نیس باید اطلاعاتمون بالا باشه تا پیش این از خدا بی خبرا کم نیاریم.بهت افتخار میکنم وجودت همش قوت قلب و حضورت روحیه اس.بقول بروبچ دمت گرم و لبت خندون.خیلی مخلصیم دادا.
.
..
...
تازه ما یکیو داریم که میاد تا ریششونو میکنه...
اما تا اونوقت وظیفه ماست که از نهضت حسین(ع) و انقلاب دفاع کنیم مقام معظم رهبری هم همین انتظار رو از ما دارن
واسه سلامتی تاج سرمون حضرت بقیه الله ارواحنا فداه اون صلوات قشنگه رو بفرست.
اَلّلـــهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّـــدوَآلِ مُحَمَّـــدوَعَجِّل فَرَجَـــهُم
|
|
| 68333 |
نام:
یگانه
شهر:
آرزوها
تاریخ:
7/26/2009 9:36:57 PM
کاربر مهمان
|
سلام به همگی .امروز رفته بودم حسینه شهرمون(زنجان)از عوض همتون گره بستم وبراتون دعا کردم.بزرگوار گرامی از همدان این طور که فکرمکنید نیست فقط مخواستم بدونم چرا جواب پپامم راندادی.یاس سفید زیارت قبول.در ضمن اعیاد شعبانییه رابه همتون تبریک مگم.
|
|
