هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
66722
نام: ملیحه
شهر: .
تاریخ: 5/27/2009 7:27:56 PM
کاربر مهمان
  یا هو

السَّلامُ عليكَ أَيّتُها الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَة

نمي دانم چرا رفتنت را به سوگ مي‌نشينيم ؟

كه يك آسمان پرواز،

به استقبال شكسته‌بالي‌ات، آغوش باز كرده بود.

و زمين،

در بدرقه‌ي هجده بهاري كه گل افشاندي،

تمام كوچه‌باغ‌ها را به آذين ياس كبود نشاند.

مگر نه آن كه زمانه، قدردان قدر تو نبود و

تازيانه‌ي سپهر، طراوت مهرت را مي‌ربود؟

نبودنت را باور نداريم...

كه جانهامان مسحور نور حضور توست.

و براستي هيچ خاكي تهمت پرده‌پوشي روشناي قامتت را

به گردن نگرفت.

به پيشواز قدم‌هايت، گونه‌هامان را چراغان اشك

مي‌كنيم و غبار راهت را به مژگان مي‌زداييم

تا در محفلمان پاي گذاري و خطّ اماني بر برات نجاتمان

بنگاري.

*/*/*/*/*/*/*/*/*/

ابریست کوچه کوچه دل من ، خدا کند

نم نم ، غزل ببارد و توفان به پا کند

حسّی غریب در قلَمَم بغض کرده است

چیزی نمانده پشت غزل را دوتا کند

مضمون داغ و واژه و مقتل بیاورید

شاید که بغض شعر مرا گریه وا کند

با واژه های از رمق افتاده آمدم

می خواست این غزل به شما اقتدا کند

حالا اجازه هست شما را از این به بعد

این شعر سینه سوخته مادر صدا کند ؟؟؟

مادر! دوباره کودک بی تاب قصه ات ...

تا اینکه لای لای تو با او چها کند

یادش بخیر مادرم از کودکی مرا

می برد تکیه تکیه که نذر شما کند

یادم نمی رود که مرا فاطمیه ها

می برد با حسین شما آشنا کند

در کوچه های سینه زنی نوحه خوان شدم

تا داغ سینه ی تو مرا مبتلا کند

مادر ! دوباره زخم شما را سروده ام

باید غزل دوباره به عهدش وفا کند :

یک شهر خشم و کینه در آن کوچه – مانده بود

دست تو را چگونه ز مولا جدا کند

باور نمی کنم که رمق داشت دست تو

مجبور شد که دست علی را رها کند...

تو روی خاک بودی و درگیر خار بود

چشمی که خاک را به نظر کیمیا کند

نفرین نکن اجازه بده اشک دیده ات

این خاک معصیت زده را کربلا کند

زخمی که تو نشان علی هم نداده ای

چیزی نمانده سر به روی نیزه وا کند

باید شبانه داغ علی را به خاک برد

نگذار روز راز تو را برملا کند...

گفتند فاطمیه کدام است ؟ کوچه چیست ؟

افسانه باشد این همه گفتم خدا کند


با بغض ، مردی آمد از این کوچه ها گذشت

می رفت تا برای ظهورش دعا کند

از کوچه ها گذشت ... و باران شروع شد

پایان شعر بود که توفان شروع شد


66721
نام: پروانه
شهر: بهبهان
تاریخ: 5/27/2009 6:45:01 PM
کاربر مهمان
  واي از اين بازي که تو با صبر حيدرمي‌کني
چشم بر هم مي‌نهد، چادر که بر سر مي‌کني

آه اي اَمّن يُجيبِ دختران بي پناه
زينبت را پس چرا اينگونه مضطر مي‌کني

با توام در! با تو تا ديوارها هم بشنوند
عشقِ ياسين است اين ياسي که پرپر مي‌کني

قصه‌ي پهلوي تو بغض خدا را هم شکست
اشک او را شبنم آيات کوثر مي‌کني

بازواني را که اين شلاق‌ها بوسيده‌اند
جاي لب‌هاي محمد(ص) بود، باور مي‌کني؟

با عبورت آخرين بار است از بوي بهشت
کوچه‌هاي شهر غمگين را معطر مي‌کني

بي حرم مي‌ماني و از حسرت گلدسته‌هات
در مدينه خون به قلب هر کبوتر مي‌کني

نيمه‌شب مثل نسيم از کوچه‌ها رد مي‌شوي
شاعران مست را بي‌تابِ مادر مي‌کني

مثل آنروزي که پيشاپيش مردم مي‌رسي
با نگاهي اين غزل را هم تو محشر مي‌کني

66720
نام: گمنام
شهر: کاشکی کربلا
تاریخ: 5/27/2009 6:23:46 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الحسین
السلام علیک یا قره عین الرسول(ص)
السلام علیک یا فاطمه الزهرا(س)
فاطمه (س) جان امشب اشک هایم سراغ تو را می گیرند

تمام لحظه های من پر از دعا می شود
پر از غم شقایق و زعطر یاس می شود
تمام غصه ی دلم یه کوچه و یه در شده
دستای بسته ی علی (ع) نگاه زینبم(س) شده
تمام غصه ی دلم یه صورت و سیلی شده
یه کوچه و یه مادرو یه دست بی حیا شده
تمام بی قراریم قد خم زهرا(س) شده
غم غریبیه بی بی ، این یاس فد کمون شده

یا صاحب الزمان (عج)،صاحب عزا شده ای
در غم مادر اقا تو گریان شده ای

امام زمان (عج) به حق گریه هایت و به پهلوی شکسته ی مادرت ما را از این بزم عشق جدا نکن که جدا شدن همانا فنا شدن همانا
مادر سادات امشب گریه های ما را خریدار باش
التماس دعای فراوان از همه ی خوبان
یاس سفید محترم ممنون از دعاتون
اگه قبول باشه دعا گوی شما خوبان هستیم
66719
نام: تنها تر از تنها
شهر: غربت
تاریخ: 5/27/2009 6:17:08 PM
کاربر مهمان
  فکر می کردم حرف دلم برای یک بار هم که شده یک مخاطب داره ولی حالا فهمیدم که توی این دنیا چقدر تنهام .من به وبلاگ شما اومدم ولی شما تحویلم نگرفتید.
دلم رو شکستید.تنهاترازتنها
66718
نام: هدهد غريب صبا
شهر: غربت
تاریخ: 5/27/2009 6:10:54 PM
کاربر مهمان
  به نام حضرت دوست
سيد بزرگوار و دوستان عزيز حرف دلي
سلام
دلم واقعا براتون تنگ شده بود اما اين مدت فشار كاري، روحي و .... اين فرصت رو كه با شما باشم رو ازم گرفته بود.
دوستان عزيزم، از همتون در اين ايام التماس دعا دارم. بدجور دچار سردر گمي شدم.قدرت و فكر براي تصميم راجع به زندگي آينده ام رو از دست دادم.
بعد از پايان اين ايام بايد تصميم مهمي بگيرم اما افكار مشوش و وسواس فكري كه دچارش شدم داره منو از بين ميبره.
حقيقتش هميشه اين فكر مي ياد سراغم كه شايد بهتر از اين هم برام وجود داشته باشه و اي فكر...
ايمان بزرگوار، مادر گرامي موندم چي كار كنم؟؟؟؟؟
بازم از همه التماس دعا دارم.
اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم
66717
نام: جوابی به سمیه خانم از اصفهان
شهر: یزد
تاریخ: 5/27/2009 5:03:49 PM
کاربر مهمان
  دوست عزیز برات متاسفم که تو همچین محیطی کار کردی.ببخش که فقط می تونم همین رو بگم. پیامبر اکرم می فرمایند:
ما اکرمهن الا الکریم و ما اهانهن الا الئیم
یعنی فقط افراد کریم به خانمها احترام می ذارن و فقط افراد لئیم و پست هستند که به آنها اهانت می کنند.
متاسفانه از شانس بد؛ شما با یکی از این افراد لئیم سر و کار داشتید.
کار خوبی کردید از اونجا بیرون اومدید.
جایی که کرامت انسانی آدم مطرح نباشه اونجا جای موندن نیست و به نظر من راهی که انتخاب کردید درست بوده.
به هرحال از صحبت و آشنایی با شما خیلی خوشحالم .
موفق باشید و منصور.
خدانگهدار
66716
نام: سمیه
شهر: دریا دلان
تاریخ: 5/27/2009 4:53:48 PM
کاربر مهمان
  شهادت مادرمان فاطمه را به همتون تسلیت میگم
66715
نام: ع.ذ
شهر: چشم انتظار حسین
تاریخ: 5/27/2009 4:46:16 PM
کاربر مهمان
  سلام برزهرا
سلام برمحمد وآلمحمد
وسلام برنورچشم زهرا
ائمه دری دارند دردمند باید جهت رسیدن به آن در راه پیداکنند وتوسل بشود وحسین سر چشمه وکلید همه درهاست پس حسین را فراموش نکنید
66714
نام: ایمان
شهر: توکل به خدا
تاریخ: 5/27/2009 4:26:43 PM
کاربر مهمان
  سلام بر همه دوستان و همراهانی که از قبل و جدید به ما ملحق شدند به همه شما عرض ادب دارم و خوش حالم که همه در این مکان مقدس دور هم هستیم و همگی از لطف و صفای آقا سید مرتضی است که آرامش یافتیم .

در بین مطلب دوستان گرامی یه مطلب به چشمم خورد و بر خودم به عنوان یه مادر لازم دیدم جواب بدم
روزیتای گرامی از تبریز . سلام و عرض ادب . دختر خوب اینجا ایران و ما ایرانی هستیم و ایرانی یعنی غیرت و تعصب چطور ممکن است دختری بدون اطلاع خانواده اش نامزد کند و خانواده اش هم در جریان نباشند این شروع و این مدل زندگی کردن فکر می کنی به درد خواهد خورد . و آیا دوام و قوامی خواهد داشت . به قول خودت فکر می کنی نامزدتان با کس دیگری است وقتی یه دختر بدون اطلاع خانواده اش حاضر میشه حالا یا حلال باشه یا حرام به کم و کیفش کاری ندارم خودش را نامزد شخصی کند و احساس راحتی با اون داشته باشه فکر می کنی اون مرد یا پسر چه حسی می تونه به اون دختر داشته باشه خوب فکر می کنه همه به این راحتی مال اون هستن و می ره سراغ یکی دیگه . من اینو نفهمیدم شاید هم من اشتباه درک کردم ولی در هر صورت برایم زیبا نبود و نمی توانم بپذیرم که دختر و پسری به این آزادی با هم ارتباط برقرار کنن من دختری بیست وی ک ساله دارم که حدود یکسال است عقد پسری مومن و متدین است با این حال که شرعا و رسما زن و شوهر هستن هنوز بدون اجازه من و برادرش برای خرید با همسرش هم بیرون نمی رود. منو ببخش شاید من خیلی سخت گیر باشم ولی برایم قبول و درکش خیلی سخت بود کمی به ارزش و مقام یه زن و دختر بیشتر توجه کن خصوصا امشب هم که شب شهادت مادرمان حضرت زهرا (س) هم می باشد
امیدوارم ناراحت نشی و قدری فکر کنی و عاقلانه ادامه دهی با خانواده

یاعلی
66713
نام: رضا
شهر: كوير
تاریخ: 5/27/2009 3:40:50 PM
کاربر مهمان
  بسم الله الرحمن الرحیم
*******************
باسلام

* سالروز شهادت حضرت صديقه کبري، فاطمه الزهرا (س) بر عموم مسلمانان تسليت باد *

سلام بر تو اى فاطمه (س) که وارث پاکان و نيکانى، سلام بر چهره خاک آلودت، سلام بر سجاده اشک آلودت، سلام بر گوهرهاى غلطان چشمان تو که از خوف و خشيت الهى فرو مى‏ريخت، سلام بر دستهاى زخمين و پينه بسته‏ات، سلام بر پيشانى به خاک عبادت آغشته‏ تو، سلام بر صبورى و شکيبائيت...
___________________________________

پيغمبري که يک عمر غمخوار امتش بود...

روي کبود زهرا اجر نَبُوّتش بود... !

___________________________________

يا علي رفتيم بقيع اما چه سود ... هر چه گشتم فاطمه آنجا نبود...

از فاطمه اکتفا به نامش نکنيد ... نشناخته توصيف مقامش نکنيد...

هر کس که در او محبت زهرا نيست ... علّامه اگر هست سلامش نکنيد...

___________________________________

از ازل تاج شرافت را به زهرا داده اند * مهر تاييد شفاعت را به زهرا داده اند...

آل حيدر يك طرف زهراي اطهر يك طرف * پاسداري از ولايت را به زهرا داده اند...

***********************************
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
********************************
التماس دعا
<<ابتدا <قبلی 6678 6677 6676 6675 6674 6673 6672 6671 6670 6669 6668 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=6673&mode=print